نمایشی در سوگ هویت انسان ها در عصر جدید

نمایشی در سوگ هویت انسان ها در عصر جدید
خبرگزاری فارس
خبرگزاری فارس - ۵ تیر ۱۳۹۶

نمایشی در سوگ هویت انسان ها در عصر جدید

نمایش «اتاق» انعکاس معماگونه هویت در عین بی هویتی و اعتماد در برابر بی اعتمادی در فضای ایزوله شده عصر جدید و شخصیت‌های پر پرسونا است.

خبرگزاری فارس – گروه هنر: نمایش اتاق (THE ROOM) نمایشنامه‌ای است که توسط هارولد پینتر نمایشنامه نویس اگزیستانس نوشته شده و دارای چند شخصیت از جمله رُز، برت، آقای کید و آقا و خانم سندرز است این نمایش در ژانر درام برای نخستین بار به زبان انگلیسی در کشور انگلستان و در دانشگاه بریستول سال ۱۹۵۷ به صحنه رفت.

نمایشنامه پینتر درباره زندگی زن و مردی است که در یک اتاق در یک ساختمان زندگی می‌کنند، اما مشخص نیست که در کجا و در چه ساختمان و چه طبقه ای هستند.

اهمیت اصلی داستان به ترس‌ها و دلهره‌هایی است که شخصیت زن نمایش یعنی رُز در این اتاق دارد وی اتاق را مآمن تمام نیازها و احساسات و حال و آینده‌اش می‌داند، درحالیکه به بیرون از آن اتاق هیچ اهمیتی نمی‌دهد هر چند که گاه و بیگاه نسبت به زیرزمین این ساختمان کنجکاوی‌هایی نشان می‌دهد اما باز هم در نهایت برایش اهمیتی ندارد که چه کسانی در این ساختمان زندگی می‌کنند یا در بیرون آن اتاق چه اتفاقی می‌افتد وی درگیر دنیای ذهنی درون خود است.

نکته دیگر ویژگی خاص نمایشنامه پینتر است، سکوت و مکث‌های طولانی، به طوریکه در صحنه نخست نمایش در همین اتاق سکوت خاصی اتاق را فرا گرفته، زن بر روی صندلی چوبی خود نشسته در یک شب سرد زمستانی مدام و بدون هدف با همسرش صحبت می‌کند برای همسری که هیچ حرفی برای گفتن ندارد انگار از این زندگی زناشویی رخت بربسته و در دنیای دیگری زندگی می‌کند.

این زن مدام برای همسرش کار می‌کند، صبحانه و ناهار آماده میکند و با وی حتی شده بی دلیل و بی جهت صحبت می‌کند اما مرد تمام مدت منتظر است تا اوضاع بیرون بهتر شود و برای رانندگی با وانتش که گویی او را از هر چیزی بیشتر دوست دارد، بپردازد.

بنابراین در این نمایشنامه اتاق سمبل امنیت و اسایش است و بیرون از آن دنیای آشفته و شلوغی است که زن نمایش علاقه‌ای ندارد در آن مشارکتی داشته باشد، وی در این اتاق احساس آرامش می‌کند اما در نهایت این آرامش نیز واقعی نیست چرا که با ورود هر کسی به این اتاق آرامشش بهم میخورد حتی اگر آن فرد صاحب خانه اش، آقای کید باشد.

وی تمام آرامش و آسایشش را زمانی از دست رفته می‌بیند که دو نفر یعنی آقا و خانم ساندرز برای بازدید از اتاقش زمانی که همسرش در آنجا حضور ندارد، وارد می‌شوند و به او میگویند که علاقه دارند در این ساختمان اتاقی همچون اتاق او را داشته باشند، اما در نهایت با آشفتگی رُز ، آنها نیز اتاق را ترک می‌کنند.

نکته دیگر حالت معماگونه، دلهره آور و اسرارآمیز زیرزمین ساختمان است تنها چیزی که رز را برای دانستن از بیرون اتاق تحریک میکند، وی مدام درباره این زیرزمین با همسر و صاحب خانه‌اش صحبت میکند ـ حتی هویت خود آقای کید نیز در این ساختمان محل معما و اسرار است ـ درحالیکه در نهایت رز مجبور می شود با شخصی که در این زیرزمین حضور دارد پنهان از همسرش در اتاقش ملاقات کند.

این فرد اسرار آمیز سیاه چرده از پدرش پیغامی آورده و می‌گوید که پدر میخواهد، دخترش را ملاقات کند، رز آشفته می‌شود علاقه‌ای به این ملاقات ندارد دوست ندارد، از زندگی کنونی‌اش دور شود، زمان حالش را دوست دارد و نمی‌خواهد گذشته‌اش را به یاد بیاورد همین صحنه نشان می‌دهد که وی از گذشته فرار کرده و به زندگی فعلی روی آورده و آن را به ناخودآگاهش سپرده است درحالیکه دوباره اتفاقی افتاده و باید با گذشته اش روبه رو شود.

وی حتی نامش را نیز تغییر داده درحالیکه آن مرد سیاه او را «سال» صدا میزند، اما رُز مدام با تحکم می‌گوید که او خانم هاد است و اسم دیگری ندارد!

در همین صحنه آخر است که همسر رُز یعنی آقای هاد به اتاق می‌آید و شروع به تعریف کردن از رانندگی خوبش در شب یخ زده زمستان می‌کند ، آقای هادی که در تمام طول مدت نمایش ساکت بود در صحنه آخر به حرف می‌آید و با همسرش گفت وگو می‌کند و از هیجان رانندگی اش تعریف میکند.

در همین حین وی مرد غریبه را در اتاق می‌بیند با او دست به گریبان میشود و او را می‌کشد و بعد هم به سمت همسرش حمله ور می‌شود..

در اینجا نمایش به اتمام می‌رسد هویت فرد غریبه نیز چون هویت سایر شخصیت‌های این نمایش پنهان میماند و مشخص نیست که این پیغام رسان چه کسی است ، خود پدر است یا فرد دیگری که برای رُز اشک می‌ریزد، هویت خود رُز نیز در گذشته‌اش مشخص نیست هویتی که از آن فرار کرده، همینطور هویت صاحب خانه ، آقای هاد و خانم و آقا ساندرز...

نکته دیگر در این نمایش توجه به دنیای درون و بیرون است، شخصیت‌هایی که علاقه‌ای به دنیای بیرون ندارند به ویژه خود خانم هاد که ممکن است درگیر اختلال اضطراب اجتماعی و یا فوبیا حضور در جامعه باشد . وی مدام تکرار می‌کند که بیرون سرد است، شب سختی را خواهیم داشت، هیچ علاقه‌ای به حضور در خیابان ندارم، به همسرش هم می‌گوید که دوست ندارد او بیرون برود، به نوعی هم به شکاکیت نسبت به همسرش دچار است.

در نهایت شخصیت دیگر نمایش یعنی آقای کید که صاحب خانه هم گاهی تلقی می‌شود هویت مجهولی دارد وی چند بار همه جملات را تکرار میکند، خواهرش در همین خانه دچار آسیب و در نهایت مرگ شده به خاطر همین دچار افسردگی است وی از مسائل مختلف میترسد و ارتباطات محدودی دارد.

ویژگی دیگر نمایشنامه پینتر این است که انسان‌های ایزوله شده قرن جدید و حبس در دنیای محدود خودشان را به تصویر میکشد کسانی که کمتر ارتباطات اجتماعی دارند و ترجیح میدهند در تنهایی خودشان زندگی کنند و هر کسی که در این دنیا پا می‌گذارد را ترد یا آنها را دچار اضطراب و استرس می‌کند همین انسان ها در دنیایشان فساد زیادی هم شاید وجود داشته باشد.

نمایش اتاق به نویسندگی هارولد پینتر و ترجمه و کارگردانی فاطمه علی حسینی با بازی مرتضی اسماعیل کاشی، رویا میرعلمی، رحیم نوروزی، اله شه پرست و فرشید ترابی به صحنه تئاتر شهر رفت. بازی رویا میرعلمی در نقش رز است که به خوبی توانسته دلهره و اضطراب یک اختلال ضداجتماعی یا فوبیا حضور در جامعه را به تصویر بکشد، رحیمی نوروزی نیز در نقش آقای کید به خوبی ایفای نقش کرده است.

دکور نمایش به انتقال عناصر ترس و اضطراب، سردی و دلهرگی کمک زیادی کرده است اتاقی چوبی و شیروانی به همراه صندلی کنار بخاری، میز و صندلی ناهارخوری چوبی و یک آشپزخانه کوچک اما به طرزی خالی که با موسیقی خاصی همراه شده و به خوبی مخاطب را به فضای ایزوله شده اتاق هدایت میکند.

انتهای پیام/

منابع خبر

اخبار مرتبط