تایید حکم قصاص عامل اسیدپاشی سال ۹۱

تابناک - ۱۰ اسفند ۱۳۹۲

حکم قصاص عامل اولین اسیدپاشی سال ۹۱ از سوی قضات دیوان عالی کشور تایید شد.

به گزارش قانون،در این پرونده جمشید ۲۵ ساله متهم است در تاریخ یکم فروردین سال ۹۱ روی دختر جوانی به نام شیرین اسید پاشیده است.

بر اساس محتویات پرونده متهم با شیرین رابطه دوستی داشت که دختر جوان قصد داشت به این رابطه پایان دهد.جمشید نیز برای انتقام گیری یک ظرف اسید آماده کرده و دختر مورد علاقه اش را به آلاچیق‌های تهرانسر کشاند بعد هم روی او اسید ریخت و از محل متواری شد.متهم در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۹۱ در شهرستان خرم دره دستگیر و از آن زمان در بازداشت به سر می‌برد.

چندی قبل جلسه محاکمه پسر اسیدپاش در شعبه ۷۱ دادگاه کیفری و به ریاست قاضی نورا... عزیزمحمدی برگزار شد.در این جلسه دختر جوان نیز پس از قرار گرفتن در جایگاه اظهار داشت: آبان ماه سال ۸۹ با جمشید دوست شدم تا اینکه پس از هشت ماه او دستگیر و روانه زندان شد.

در این مدت جمشید رفتار بدی با من داشت و همیشه من را کتک می‌زد حتی یکبار با چاقو به پایم ضربه ای زد و علیه او شکایت کردم، اما وقتی قول داد دیگر رفتارش را تغییر دهد از شکایت خود منصرف شدم.وقتی جمشید به زندان رفت من با پسر دیگری آشنا شده و قصد داشتم با او ازدواج کنم زمانی‌که متهم متوجه موضوع شد آزار و اذیت‌هایش را آغاز کرد و به‌خاطر فرار از کتک‌هایش مجبور شدم سه ماه در خانه مادربزرگم مخفی شوم.

شب قبل از حادثه در حال رفتن به خانه بودم که جمشید سد راهم شد و با تهدید من را به باغی برد. در آنجا باهم صحبت کردیم و من به‌خاطر ترسی که از کتک‌هایش داشتم هرچه می‌گفت قبول می‌کردم اما شب وقتی به خانه بازگشتم تلفنی موضوع علاقه ام به پسر دیگری را مطرح کردم، او هم خواست فردا برای آخرین بار باهم قرار بگذاریم. وقتی به محل قرار در تهرانسر رفتیم او یک ظرف پلاستیکی همراهش بود که ناگهان در آن را باز کرد و محتویاتش را روی صورت و دست‌هایم ریخت با کمک یک خودروی عبوری خودم را به بیمارستان رساندم که یکماه آنجا بستری بودم حالا هم تقاضای قصاص جمشید را دارم.

در ادامه وکیل شیرین در جایگاه حاضر شد و گفت: باتوجه به اینکه امکان قصاص با اسید وجود ندارد درخواست قصاص با روشی که مورد تایید پزشکی قانونی می‌باشد را دارم.

"عزیزمحمدی برگزار شد.در این جلسه دختر جوان نیز پس از قرار گرفتن در جایگاه اظهار داشت: آبان ماه سال ۸۹ با جمشید دوست شدم تا اینکه پس از هشت ماه او دستگیر و روانه زندان شد"همچنین خواستار پرداخت دیه برای بقیه جراحات و همچنین خسارت معنوی به موکلم می‌باشم.

رئیس دادگاه با تفهیم اتهام به جمشید از او خواست به دفاع از خود بپردازد و پسر شرور نیز پس از قرار گرفتن در جایگاه گفت: دو سال با شیرین دوست بودم و قبول دارم در این مدت چند بار او را زده‌ام ما با هم رابطه دوستی نداشتیم و مثل زن و شوهر بودیم اما شیرین همیشه به من خیانت می‌کرد و کتک‌هایش به همین خاطر بود. برادرم در کار تاسیسات است و چند بار دستانش با اسید سوخته بود، اما بعد از مدتی زخم‌هایش ترمیم یافته بود. من هم فقط می‌خواستم شیرین اذیت شود به همین خاطر یک ظرف اسید تهیه کرده و روی او ریختم. در این مدت نیز دو بار در زندان خودکشی کردم.

سپس مادر شیرین برای بیان توضیحاتی درخصوص زندگی‌اش در جایگاه حاضر شد. او گفت: من و شوهرم از هم جدا شده‌ایم.

شوهرم مشکلاتی داشت و مریض شد و من دیگر نمی‌توانستم به زندگی با او ادامه بدهم در این مدت هم سعی می‌کردم از دخترم حمایت کنم اما جمشید خیلی تهدید می‌کرد و می‌ترسیدم به بچه‌های دیگرم هم آسیب برساند. حتی یک‌بار از او شکایت کردم اما دخترم گفت بهتر است رضایت بدهیم تا مشکلی ایجاد نشود. ما هردو از جمشید می‌ترسیدیم.

در پایان هیات سه‌نفره قضات (واعظی، مقدم‌زهرا و عزیزمحمدی رئیس دادگاه) وارد شور شدند و متهم را به قصاص چشم و لاله گوش راست و پرداخت دیه برای سایر قسمت‌های بدن شیرین محکوم کردند.

با اعتراض متهم پرونده برای رسیدگی نهایی به دیوان عالی کشور فرستاده شد که قضات دیوان عالی کشور حکم را تایید کردند.

منابع خبر

اخبار مرتبط

دیگر اخبار این روز

تابناک - ۱۰ اسفند ۱۳۹۲
تابناک - ۱۰ اسفند ۱۳۹۲
تابناک - ۱۰ اسفند ۱۳۹۲
عصر ایران - ۱۰ اسفند ۱۳۹۲