این افراد به واسطه تخصص، مصونیت یافته‌اند؟!

تابناک - ۱۲ تیر ۱۳۹۳

دختری بر اثر تزریق اشتباه آمپول تا آخر عمر مجبور است رنج و سختی متحمل شود و در آن سوی میدان پزشک مقصر حتی یک روز از کار تعلیق نشده و بی آنکه حتی مجبور شود دوره‌ای برای بازآموزی احترام به بیمار و رعایت اصول درمان را بگذراند، به کسب و کار مشغول است (اینجا)؛ کجای کار ایراد دارد؟

به گزارش «تابناک»، هنگامی که ماجراهای دردناک قصور پزشکی را شنیده یا می‌خوانیم، شاید در وهله نخست این پرسش به ذهنمان خطور کند که چگونه با قصور پزشکان تا این اندازه ساده برخورد می‌شود که به عنوان مثال تاوان فلج کردن یک دختر بچه بر اثر تزریق اشتباه آمپول به عصب، تنها به توبیخ شفاهی پزشک منجر شده و اعتراض به رای هایی از این دست هم راه به جایی نمی‌برد؟

هرچقدر پرسش هایی از این دست سالهای سال تکرار شده، نه تنها به جوابی ختم نشده، بلکه در نهایت شرایطی به وجود آورده که از بسیاری از مردم به این باور رسیده‌اند که پزشکان در هاله‌ای از مصونیت قرار دارند و هرگز گزندی از بابت اشتباهات احتمالی متوجه شان نخواهد شد؛ ادعایی که برای اثبات آن مثال و نمونه فراوان می‌توان یافت و برای ردش کمتر دستاویزی در دسترس است.

این در حالی است که ظاهر ماجرا کاملا قانون مدار به نظر می‌رسد و انتظار می‌رود که هر قصوری از جانب پزشکان، با مجازاتی به فراخور مواجه شده و تلاش برای برقراری عدالت صورت پذیرد اما در عمل شاهدیم که نه تنها این گونه نمی‌شود، بلکه اطلاعات بیماران نسبت به حقوق خود در مراجعه به پزشک یا زمان تن دادن به مداخلات پزشکی اینقدر اندک است، که حتی احصای موارد قصور پزشکی برای اغلب مردم کاری بسیار دشوار است.

ماجرا زمانی عجیب جلوه می‌کند که می‌بینیم کمتر وکیل دادگستری یا حقوق‌دانی هست که بتواند موارد قصور پزشکی را شناسایی کرده و برای طرح دعوی قضایی در این باره، اعلام آمادگی کند؛ بماند که اصولا راه به کارگیری وکیل برای دفاع از حقوق بیماران راهی غیر مستقیم است و اصئلا تصمیم گیری درباره قصور پزشکی که از وی شکایت شده، پشت درهای بسته صورت می‌گیرد.

یک پزشک متخصص که دوست ندارد نامی از وی برده شود، در این باره می‌گوید: مردم از حقوق خود هنگام مراجعه به پزشکان بی اطلاعند و این نا آگاهی موجب می‌شود که نتوانند تشخیص دهند آیا به ازای پولی که پرداخته‌اند، خدمات دریافت کرده‌اند یا خیر؛ بماند که گاه در این مراجعات آسیب‌هایی می‌بینند که اصولا قابل پیگیری نیست!

وی در ادامه با رد حمایت نهادهایی چون نظام پزشکی از اعضای خود، می‌افزاید: برخلاف آنچه مردم تصور می‌کنند، امثال سازمان نظام پزشکی یا وزارت بهداشت از پزشکان حمایت نمی‌کنند و چه بسا همین عدم حمایت هاست که موجب می‌شود برخی پزشکان خودخواهانه عمل کنند. وقتی دانشجوی فوق تخصص اجازه ندارد مطب بزند اما پزشکی عمومی که سطح دانش پایین تری نسبت به وی دارد، گاه با اجاره مطبی در نقطه شلوغ شهر می‌تواند درآمد خوبی کسب کند، چگونه می‌توان از حمایت شدن پزشکان سخن گفت؟

این متخصص با اشاره به مشکلاتی که در عملکرد پزشکان وجود دارد، می‌گوید: همانگونه که در زمان نیاز به حمایت، پزشکان تنها هستند، در زمان کار نیز تنها هستند و هیچ نظارتی بر ایشان وجود ندارد. اینقدر که تشخیص سره از ناسره بین پزشکان، برای خود پزشکان هم دشوار است چه برسد به مردمی که از حقوق خود نیز آگاه نیستند. وقتی کسی نمی‌داند جراح در اتاق عمل چند دقیقه حضور دارد، کدام بخش ها تحت نظارت وی انجام می‌شود و چه زمانی ترجیح می‌دهد کار را به سایر پرسنل واگذار کرده و بنشیند، چگونه توقع دارید کسی متوجه قصور پزشک شده یا تفاوت بین پزشک خوب یا بد معلوم شود؟

او در پایان با اشاره به کمبود زیاد پزشک در کشور، می‌افزاید: وقتی می‌شنویم که پزشکان بسیاری ترجیح داده‌اند به جای خدمت در مناطق محروم و یافتن شرایط دایر کردن مطب در مراکز استان ها، به شغل دیگری مشغول شوند، هنگامی که می‌دانیم کمبود پزشک کار را به جایی رسانده که برخی به فکر بازگرداندن پزشکان هندی و پاکستانی به ایران هستند، چگونه توقع داریم راه ارزش گذاری میان پزشکان باز شده و عمل به وظایف، نهادینه شود؟

منابع خبر

اخبار مرتبط