ارتباط با اندیشمندان جهان توانمندی می‌خواهد نه بودجه

ارتباط با اندیشمندان جهان توانمندی می‌خواهد نه بودجه
خبرگزاری مهر
خبرگزاری مهر - ۱۴ دی ۱۴۰۰



خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و اندیشه: نادیا مفتونی جزو زنان فیلسوف ایرانی است که در تمام این سال‌ها بی‌سروصدا در اتاقش در دانشکده الهیات دانشگاه تهران نشسته و مشغول مطالعه، پژوهش، داوری پایان‌نامه، راهنمایی دانشجویان و به روز کردن منابع مطالعاتی خود است. در دو سال گذشته که سنگینی کرونا باعث تعطیلی بسیاری از نشست‌ها و برنامه های نهادها و موسسات آموزشی و دانشگاهی شد، مفتونی به واسطه تسلطش به زبان انگلیسی و اینکه پژوهشگر ارشد دانشگاه ییل است وبینارهای فلسفی خوبی با فلاسفه بزرگ کشورهای مختلف دنیا مثل ژیژک و نیکولاس رشر برگزار و با آنها درباره مسائل مختلف بحث و گفتگو کرد.

در خلال این گفتگوها آنتونی گیدنز پژوهش های مفتونی را درخشان و ستاره گونه خواند و به وی تبریک گفت یا مثلا در گفتگویی که با ژیژک داشت، این فیلسوف اسلونیایی خطاب به وی گفت:

«من کار نادیا مفتونی را به دلیل خیلی مشخصی دنبال می‌کنم. علاقه من به آثار او علاقه‌ای عمومی نیست. معتقدم کاری که او با تمرکز بر مفهوم خیال انجام می‌دهد به ما می‌گوید که اگر به شیوه درستی بر این مفهوم تمرکز کنیم، این امر یک روشنایی جدید و چشم‌اندازی را که به طرز شگفت‌انگیزی سازنده است در زمینه شیوه‌ای که امروز باید سنت فلسفی و دینی و غیره خود را خوانش کنیم ایجاد می‌کند. ...

"او در مباحثش پیرامون خیال نشان می‌دهد که فلسفه کهن اسلامی قبلاً مسیری را که می‌خواهم درباره‌اش صحبت کنم طی کرده است"اکنون به این مهم می‌پردازم که کار نادیا مفتونی برای من چه معنایی دارد. این شاید یک خوانش ناپرورده باشد اما می‌خواهم دیدگاه خودم را بی‌رحمانه تحمیل کنم. او در مباحثش پیرامون خیال نشان می‌دهد که فلسفه کهن اسلامی قبلاً مسیری را که می‌خواهم درباره‌اش صحبت کنم طی کرده است. یعنی او فراتر از ارسطو می‌رود. ارسطو یک نظریه خیال دارد که اگر برخی اشارات جزئی جسورانه را از این نظریه حذف کنیم با یک نظریه بسیار سنتی درباره خیال مواجهیم.

نکته اصلی مد نظر من این است: ما در غرب معمولاً خیال را به امری ذهنی در مقابل واقعیت عینی تقلیل می‌دهیم. چنان که گویی امور و اشیاء در جهان خارج وجود دارد و هویت‌شان همان است که هست و شاید این هویت کاملاً برای ما شناخته‌شده نباشد اما در عالم خارج وجود دارد و آنگاه قائلیم که خیال امری ذهنی است، یعنی ما چیزی را بر اشیاء معطوف می‌کنیم و جاهای خالی در شناخت خود را پُر می‌کنیم. اما معتقدم چیزی که ما از سنت فکری شما می‌آموزیم و این سنت فکری به من نزدیک است، یعنی به ایدئالیسم آلمانی و هگل و دیگرانی در قرن بیستم نزدیک است و به دلالت‌های فلسفی فیزیک کوانتوم نزدیک است، این است که از جهت عینی هم نمی‌توان گفت که امور و اشیاء همان چیزهایی هستند که می‌نمایند. آن چه یک چیز هست فی‌الجمله دلالت بر فضای یک نوع خیال هستی‌شناختی دارد. یعنی خیال در درون خود یک چیز: آن چه این چیز می‌توانست بوده باشد اما نشد، و ظرفیت‌های بالقوه پنهانی که در آن چیز وجود دارد.

"ارسطو یک نظریه خیال دارد که اگر برخی اشارات جزئی جسورانه را از این نظریه حذف کنیم با یک نظریه بسیار سنتی درباره خیال مواجهیم"در نتیجه شناخت یک چیز مستلزم این نیست که صرفاً ذهن خود را فراموش کنیم و بر این تمرکز کنیم که آن چیز واقعاً چیست. بلکه برای شناخت یک چیز لازم است خود را در هویت آن و تمامی ظرفیت‌های بالقوه‌اش دخیل کنیم. مفتونی در آثارش درباره خیال نشان می‌دهد که فلسفه اسلامی قبلاً این مسیر را طی کرده است.»

پس از برگزاری این وبینارهای بین المللی فلسفی که با استقبال خوبی مواجه شد، مدتیست که توسط مفتونی مراسم‌های نکوداشتی برای اساتید مختلفی برگزار می‌شود. چندی پیش مراسم بزرگداشتی برای شهید مفتح برگزار شد و در هفته آتی هم قرار است مراسم نکوداشتی برای آیت الله احمد بهشتی استاد فلسفه برگزار شود.

در پی همین فعالیت‌های مستمر مفتونی وی اخیرا در حکم جدیدی به عنوان مشاور بین‌الملل دانشکده الهیات دانشگاه تهران منصوب شد. به همین بهانه با او گفتگویی انجام دادیم و در خصوص برنامه‌هایی که برای بخش بین الملل دانشکده الهیات تدارک دیده است از او پرسیدیم.

وی در ابتدا گفت: فعالیت های بین المللی دانشکده الهیات، چه زمانی که ذیل معاونت معزز پژوهشی انجام می شد، چه امروز که به عنوان مشاور بین الملل انجام می شود، متکی به سرمایه انسانی دانشکده است.

دانشجویان عزیز ما از یک سو سرمایه مغتنمی هستند که تمام سعی ما بر پرورش نگاه جهانی در آنهاست. از ترم اول، یعنی برای نودانشجویان، مساله زبان و تسلط بر زبان به نحوی که در ارتباطات جهانی کارآمد باشد مورد تاکید است و کارگاه های متنوعی در این راستا اجرا می شود. اساتید ارجمند نیز جنبه دیگر این سرمایه بی بدیل را تشکیل می دهند. یعنی می خواهم بگویم خیلی نهادها و موسسات پول و امکانات و بودجه دارند ولی اینها در یک خلا به چه دردی می خورد؟! در حالی که در دو سالی که گذشت، بدون اینکه هیچ هزینه ای روی دست کسی بگذاریم، بزرگترین اندیشمندان جهان را به دانشکده الهیات آوردیم. افرادی مثل نوآم چامسکی، اسلاوی ژیژک، نیکولاس رشر، بروس اکرمن ...

"نکته اصلی مد نظر من این است: ما در غرب معمولاً خیال را به امری ذهنی در مقابل واقعیت عینی تقلیل می‌دهیم"نیازی به معرفی ندارند. ارتباط جهانی در این قد و قواره نیاز به توانمندی و سرمایه انسانی ویژه ای دارد که به برکت سالها تلاش علمی و فراهم آوردن اسباب و مقدمات، در دانشکده الهیات مشاهده شد. پس محور اصلی فعالیت های بین المللی، همان کارگاه ها و مقدمات علمی است که اگر آن نباشد، هیچ بنای محکمی نمی‌توانیم بسازیم. بقیه محورها نسبت به آن، محورهای فرعی و فعالیت های روزمره تلقی می شود. این محورها البته همچنان شامل گفتگوهای بین المللی خواهد بود حتی نکوداشت ها را نیز در حد و اندازه بین المللی برگزار می کنیم.

مثلا برای همین وبینار جناب استاد بهشتی آکادمی مطالعات ایرانی لندن مشارکت بسیار خوب و قابل تقدیری در تهیه مقالات و نیز اجرای برنامه داشته و البته برنامه های دیگری هم در پیش رو داریم که فعلا وارد جزئیات نمی شوم.

مفتونی گفت: محور نکوداشت ها هم خودش از یک لحاظ محوری مستقل است. در این محور، هر چند سرمایه های عظیم دانشکده الهیات مورد توجه هستند، اما نگاه ما در این خصوص نگاهی بین المللی است. محقق، نویسنده و شخصیت برجسته ای که برای جوانان و فرزندان ما امیدبخش و الهام بخش و چراغ راه است، نه تنها از ایران بلکه از هر جای جهان مغتنم است و خوشبختانه سابقه فعالیت های جهانی دانشکده این را نشان می دهد که اندیشمندان شاخص هم به اینجا توجه و اقبال دارند و به دعوت های دانشکده پاسخ مثبت می دهند. چه اشکالی دارد که ما افق و قله هایی را به جوانان خود نشان دهیم که موجب شود در پرواز خود اوج بیشتر و بلندتری بگیرند؟!

مشاور بین‌الملل دانشکده الهیات دانشگاه تهران ادامه داد: یک محور دیگر هم در امور بین الملل دانشکده الهیات داریم که معمولا چندان جنبه خبری و رسانه ای ندارد ولی از نظر خودم خیلی جذاب و هیجان انگیز است چون برای دانشجویانمان جذاب است. ما با دانشجویان برنامه هایی به زبان انگلیسی برگزار می کنیم که خودم هستم و دانشجویان.

"یعنی خیال در درون خود یک چیز: آن چه این چیز می‌توانست بوده باشد اما نشد، و ظرفیت‌های بالقوه پنهانی که در آن چیز وجود دارد"یعنی مهمانی مثل کریستین تامسن و دیوید بوردول و جاناتان رزنبام در آن حاضر نیست. لذا دانشجویان نگرانی کمتری دارند. همه برنامه را در یک مناسبت رسمی و با خصوصیات و جزییات یک برنامه رسمی اجرا می کنیم. به این ترتیب دانشجویان توانمندی خود را حفظ می کنند و ارتقا می دهند و اصولا دانشجویان رکن ویژه امور بین الملل هستند. خودشان معرفی انگلیسی مهمانان و گزارش خبری انگلیسی برنامه ها را تهیه می کنند و خیلی کارهایی که الان شاید به ذهنم نرسد.

این استاد دانشگاه تهران سپس به تشریح برنامه‌های نکوداشت آیت الله احمد بهشتی پرداخت و گفت: درباره این نکوداشت استاد فرزانه دکتر احمد بهشتی اشاره کنم که مجموعه مقالاتی در دو بخش فارسی و انگلیسی تقدیم به ایشان فراهم شده است.

از افرادی مانند دیمیتری گوتاس و اسلاوی ژیژک در بخش انگلیسی مقاله داریم. در بخش مقالات فارسی، جناب آقای دکتر نجفقلی حبیبی که از سخنرانان اصلی مراسم نکوداشت هستند، به جایگاه ویژه دکتر بهشتی در نجات و بقای گروه فلسفه اسلامی اشاره کرده و مطلبی نوشته‌اند به عنوان حسن ختام عرض می‌کنم: «گروه فلسفه دانشکده الهیات پس از پیروزی انقلاب اسلامی به صورت شگفت انگیزی گرفتار تنگناهای شدیدی شد.استاد عظیم الشأن جواد مصلح تقریبا یک سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به امریکا نزد فرزند برومندش مهاجرت کرده بود. استاد عظیم الشأن مهدی حائری با مسئولیت‌های جدید حفاظت از منافع ایران پس از انقلاب اسلامی بیشتر مجبور به اقامت در آمریکا بود. طولی نکشید که استاد بزرگ فلسفه مرتضی مطهری و مفتح یکی پس از دیگری به دست اشقیا به شهادت رسیدند. چند نفری نیز باز نشست شده بودند و گروه فلسفه به لحاظ کمبود اعضائ هیأت علمی در موقعیت دشواری قرار داشت .

"در نتیجه شناخت یک چیز مستلزم این نیست که صرفاً ذهن خود را فراموش کنیم و بر این تمرکز کنیم که آن چیز واقعاً چیست"بنده از آبان ۱۳۵۸ به افتخار عضویت گروه فلسفه و حکمت اسلامی نایل شده بودم.

وی افزود: با ملحق شدن احمد بهشتی به گروه و پس از او استاد عبد الله نورانی کم کم گروه جانی تازه گرفت و البته استاد عظیم الشأن مهدی حائری نیز گاهی به ایران می آمدند و دانشکده و گروه فلسفه با حضور ایشان رونق بیشتری می گرفت و به تدریج اعضای هیأت علمی از بین دانشجویان دکتری که در شرف فراغت از تحصیل بودند به گروه جذب شدند و البته چند سالی طول کشید تا گروه فلسفه هویت خود را باز یابد. در این مدت استاد احمد بهشتی به حق سکان دار گروه فلسفه بودند و ما از محضرشان بهرمند. احمد بهشتی علاوه بر حوزه فلسفه که در آن مرتبتی والا داشتند در فقه نیز مجتهد بودند و مایه دلگرمی استادان جوان تازه به گروه جذب شده. زنگ تفریح اغلب به رفع پرسشهای علمی می گذشت. بهشتی محضر گرمی دارند و لحظات حضورشان در ساعات تنفس گروه علاوه بر رفع اشکالات و پاسخ به مشکلات علمی استادان و دانشجویان همراه با مطایبات لطیف در عین متانت و وزانت در رفع خستگی اعضای گروه و حفظ نشاط جمعی بسیار مؤثر بود.

اغلب پیش می‌آمد در آن فرصت محدود من نیز مانند بیشتر همکاران از محضر پر فیضشان برای حل ابهامات متون درسی کمک می‌گرفتم و ایشان با اشراف کامل به متون فلسفی و دشواری ها و پیچیدگی های عبارتی و محتوایی گره گشایی می کردند. آثار متعدد علمی احمد بهشتی به‌خصوص مجلدات شرح اشارات ابن‌سینا همچنان گرمی بخش مطالعات فلسفی و پشتوانه علمی جویندگان فلسفه و حکمت اسلامی است.

منابع خبر

اخبار مرتبط