آیا می‌توان هم لیبرال بود و هم ملی‌گرا؟

آیا می‌توان هم لیبرال بود و هم ملی‌گرا؟
خبرنت
خبرنت - ۱۳ دی ۱۳۹۰



آیا می‌توان هم لیبرال و هم ملی‌گرا (ناسیونالیست) بود؟ این پرسشی است که صفحه فیسبوک دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاههای ایران از اعضایش پرسیده است. ۳۷۰ نفر به این نظرسنجی پاسخ داده اند. از این جمع هشتاد و یک درصد باور دارند لیبرالیسم و ملی گرایی قابل جمعند و ۱۹ درصد باور دارند که این دو قابل جمع نیستند. در ادامه توضیحات برخی مشارکت کنندگان در این بحث را با هم می خوانیم.

طبیعتا این نظر سنجی غیرعلمی است و نظرات مشارکت کنندگان نیز شاید نظرات دقیق آنها نباشد اما این نظرات می تواند سرآغاز خوبی برای گشایش این بحث باشد. آنچه این نظر سنجی را جالب می کند این است که مشارکت کنندگان در بحث عموما کسانی هستند که به لیبرالیسم دلبستگی دارند.

"آیا می‌توان هم لیبرال و هم ملی‌گرا (ناسیونالیست) بود؟ این پرسشی است که صفحه فیسبوک دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاههای ایران از اعضایش پرسیده است"این نظرسنجی دریچه ای است به یکی از مباحثی که در آینده به آن بیشتر خواهیم پرداخت. آیا لیبرالیسم و ملی گرایی با هم قابل جمعند؟

اولین نکته ای که بسیاری بر آن تاکید نهاده اند این است که تعریف ملی گرایی (ناسیونالیسم) در این پرسش چندان مشخص نیست. در پاسخ به همین دغدغه است که پرسشگر توضیح داده است “طبیعتا مشخص است که مقصود از ناسیونالیسم نژاد پرستی نیست.” بهزاد مهرانی فعال لیبرال که به این پرسش پاسخ آری داده است می گوید “وقتی در عالم واقع کسانی باشند که هم لیبرال باشند و هم ملی گرا پس می توان هم ملی گرا بود و هم لیبرال.اما باید دید که کدام یک از مبانی معرفتی لیبرالیسم با کدام یک از مبانی معرفتی ملی گرایی وفاق بیشتری دارد و کدام وفاق کمتری دارد و کدام ناسازگار است.”

عبدالله گدازگر می گوید “هم بله و هم خیر؛ این سوال ایراد اساسی دارد به چند دلیل.

۱. اساسا این گفتمان مربوط به قرن بیستم هست و شاید در قرن ۲۱ باید پرسید که چالشهای جهانی شدن با لیبرالیسم چه میتواند باشد ؟!؟

۲. اگر برداشت ما از ناسیونالیسم به مفهوم میهن دوستی باشد، پاسخ بله اما اگر برداشتهای فاشیستی و ناسیونالیسم افراطی باشد پاسخ خیر است.

۳.

و اگر منظور لیبرالیسم کلاسیک باشد، ممکن است در بسیاری موارد سیاست های مداخله گرایانه دولت های ملی‌گرا در اقتصاد منجر به تضاد اساسی در مکانیسم اقتصاد بازار شود.”

ت.ب فعال ملی گرا می گوید “ناسیونالیسم، یک ایدئولوژی همپوشان و فاقد بار فلسفی قابل توجهی است. از این روی است که ناسیونالیسم، همواره همراه با یک ایدئولوژی مکمل، قوام و گسترش می یابد. چه بهتر که این ایدئولوژی مکمل، لیبرالیسم باشد. در جهان امروز، لیبرالیسم ایدئولوژی اغلب دولتهای دموکراتیک،و ناسیونالیسم کارکرد آنهاست.”

احمد مدادی که پاسخ خیر داده است معتقد است “از منظر سیاسی آری اما از منظر فلسفی خیر.” مسعود.ل از فعالین ملی گرا که پاسخ بلی داده است می گوید “ملی‌گرا در عرصه‌ی فرهنگ و لیبرال در عرصه‌ی سیاست؛ شاید این باشد آنچه که باید بدان اندیشید.”

احمد. احمدیان فعال دانشجویی که پاسخ خیر داده است می‌گوید “ناسیونالیسم و به تعبیری ملی‌گرایی دو جنبه دارد و در دو بعد باید در موردش صحبت بشود و بعد انطباق‌پذیری هر کدام از این جنبه‌ها را با لیبرالیسم (فلسفی و سیاسی) سنجید.

ناسیونالیسم یک هویت جمع‌گرایانه ست و بر هویت و اشتراکات جمعی تاکید داره در صورتی که یکی از شاکله‌های اصلی لیبرالیسم تاکید بر فردگرایی هست.

"از این جمع هشتاد و یک درصد باور دارند لیبرالیسم و ملی گرایی قابل جمعند و ۱۹ درصد باور دارند که این دو قابل جمع نیستند"بنابراین در بلندمدت در تناقض مفهومی با یکدیگر قرار می گیرند.

اما در مورد ابعاد ناسیونالیسم؛ یکی در جنبه فردی خودنمایی می‌کند و دیگری در جنبه ی سیاسی و جمعی. در بعد فردی به نظرم می‌شود هم اعتقاد بر هویت‌های مشترک و غالب جمعی و نژادی درون یک مرز داشت و لیبرال هم بود و این موردی هست که من از حرف آقای مهرانی برداشت می‌کنم. اما در جنبه ی سیاسی و جامعه نمی‌توان به این صورت بود و این در تناقض با فردگرایی قرار می‌گیرد و در میان مدت همدیگر را نقض خواهند کرد.

تعریفی که از ناسیونالیسم که به لحاظ حفظ نمادها و هویت های یک کشور و تمامیت ارضی می‌شود، به نظرم در چارچوب منافع ملی هست و در این صورت اسمش دیگر ناسیونالیسم نخواهد بود. به نظرم استفاده از این واژه و تاکید بر این نظر بدون تعریف خاصی از آن و بدون ابهام‌زدایی، مناسب نیست و نخواهد بود.این هم نظر من به عنوان مخالف!”

رضا انصاری نیز که پاسخ خیر داده است می‌گوید: “بین شهروندِ یک دولت-ملت بودن و لیبرال بودن که تزاحمی نیست؛ یکی قراردادی ضمنی است که حقوق و وظایف مشخصی را برای فرد فرد شهروندان تعریف می‌کند که می‌تواند با دیگری که باوری ذهنی است مبنی بر اصالت آزادی‌های فردی سازگار باشد؛ که هست. به تصور من کسانی که پاسخ “خیر” داده اند هم با این معنا مخالف نیستند.

تزاحم بین دو “ایسم” است که می تواند به وجود بیاید: اصالت با فرد است یا با دولت-ملت؟ پرسش هم از سازگاری دو باور است (شفاف کردن پرسش بود برای خودم). به نظر من، برای این که از دل جواب “بله” چیزی شبیه اصل نهم قانون اساسی ج.ا.ا. بیرون نیاید (اصل نهم: «… هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی، به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشه‌ای وارد کند و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادی‌های مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند») – که برای من قابل فهم نیست که چگونه هر بخش از این اصل مبهم می‌تواند حاوی معنایی باشد و بخش دیگر را نقض نکند – بهتر است مصادیقی را بر بشماریم که بالقوه تزاحمی بین حقوق افراد و «استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و تمامیت ارضی ایران» به وجود می‌آید، و در هر مورد نحوه رفع تزاحم را هم مشخص کنیم تا حدود لیبرالیسم ۹۹ درصدی ملی‌گرا یا ملی‌گرایی ۵۰ درصدی لیبرال مشخص شود. مثلاً آیا اگر یک انجمن داوطلبانه از شهروندان ایرانی دارای منافع سیاسی خاص از جورج سوروس منابع مالی‌ای را دریافت کند، از حدود آزادی‌های قانونی خود (آزادی بیان و آزادی اجتماعات) فراتر رفته است، و استقلال و تمامیت ارضی ایران را نقض کرده است؟ اگر به جای جورج سورس پشتیبان مالی یک امیر اماراتی باشد چه؟ اگر یک شهروند ایرانی تجزیه‌طلب هر روز بدون هر گونه خشونت‌ورزی و ایجاد مزاحمت برای دیگران در میدان مرکزی شهر تبریز پرچم کشور خیالی آذربایجان جنوبی را در دست بگیرد، آیا از آزادی بیان مورد حمایت قانون خود استفاده کرده است یا مرتکب جرم شده است؟ اگر فرد مزبور هسته یک جمعیت صد هزار نفری بشود چه؟ آیا دریافت کمک مالی از یک بنیاد خیریه سعودی برای ساختن مساجد اهل سنت در بلوچستان و کردستان اِعمال حق پرستش و حق اجتماع شهروندان اهل سنت ایرانی است که باید مورد حمایت قانون باشد، یا عملی مجرمانه است شایسته مجازات؟”

ف.ط نیز می گوید: “همه کشورهای مدرن دارای نظام لیبرال دموکرات ناسیونالیست هم هستند. مگر ناسیونالیسم چیست؟ این که کشورت را دوست بداری و سعی کنی از هر لحاظ بهترین شود.

"آنچه این نظر سنجی را جالب می کند این است که مشارکت کنندگان در بحث عموما کسانی هستند که به لیبرالیسم دلبستگی دارند"همین که در جهان مسابقات ورزشی اینقدر پرشور است به خاطر ناسیونالیسم است. همه کشورها هم برای حفظ تمامیت ارضی خود هر کاری می کنند. اصلا لیبرالیسم هم از ناسیونالیسم می‌آید. یعنی حس میهن‌دوستی شما را وا می‌دارد که جامعه‌ای بهتر بسازی که نتیجه‌اش می شود منشور حقوق بشر یا همان لیبرالیسم به زبانی دیگر!”

میلاد. پ نیز که پاسخ آری داده است می‌گوید: “لیبرالیسم به طور قطع محصول جنبش‌های ملی گرایانه ی اوایل رنسانس و پدیدآیی دولت ملت‌هاست.”

این بحث را که آیا لیبرالیسم و ملی‌گرایی با هم قابل جمع اند، در آینده پی خواهیم گرفت.

دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاه های ایران

منبع: چراغ آزادی

.

منابع خبر

اخبار مرتبط

دیگر اخبار این روز

خبرگزاری جمهوری اسلامی - ۱۳ دی ۱۳۹۰
خبرگزاری جمهوری اسلامی - ۱۳ دی ۱۳۹۰