تمرکز بر روی محصول و شعر به­ جای تمرکز بر شاعر و خالق مشکل شعر امروز است

خبرگزاری فارس - ۱۱ مرداد ۱۳۹۷

تمرکز بر روی محصول و شعر به­ جای تمرکز بر شاعر و خالق مشکل شعر امروز است

علی محمد مودب یکی از مشکلات شعر امروز را تمرکز بر روی محصول و شعر به­ جای تمرکز بر شاعر و خالق، دانست .

به گزارش خبرگزاری فارس، اولین اردو از هفتمین دوره آموزشی شعر جوان، آفتابگردان‌ها، در مجتمع آدینه تهران با حضور جمعی از شاعران جوان، کار خود را آغاز کرد. در قالب این اردوی چهارروزه که به همت مؤسسه شهرستان ادب برگزار می‌شود، شاعران مستعد جوان می‌توانند از کلاس‌ها و کارگاه‌های متنوع با حضور اساتید و شاعران سرشناس ملی بهره‌مند شوند.

شاعر شدن، تنها راه رسیدن به قله های شعر

در همین چارچوب با حضور علی‌محمد مؤدب، شاعر و مدیرعامل مؤسسه شهرستان ادب، اولین کلاس این دوره آموزشی با موضوع «جهان شعر، جهان شاعر» برگزار شد.

وی نخست با بیان اینکه از میان کسانی که به سمت قله­ی شعر حرکت کرده‌اند، تنها تعداد اندکی به آن رسیده‌اند؛ گفت: «اما رسیدن به قله‌های شعر با شعر گفتن محقق نمی‌شود و تنها راه تحقق آن شاعر شدن است. هرچند ممکن است کسی با یادگیری فن، شعر بگوید ولی آنچه ارزشمند است شاعر است و شعر متمایز تنها می‌تواند محصول شاعری متمایز باشد».

او در ادامه یکی از مشکلات شعر امروز را تمرکز بر روی محصول و شعر به­ جای تمرکز بر شاعر و خالق، دانست و سپس با بیان ضرورت طرح این سؤال که «چرا شعر؟» گفت: «پاسخ به این سؤال منجر به شناختی خواهد شد که باعث می‌­شود برای سفر سنجیده و درست به سمت شعر و شاعری نقشه داشته باشیم و گاهی مسیرمان را ارزیابی و نقد کنیم، پس اگر به این شناخت برسیم راهمان راه ساده­تری خواهد بود».

کار شاعر سفر سایه‌هاست

شاعر «دست­خون» در ادامه در تبیین «شاعری» گفت: «شاعری یک سبک زندگی یا به عبارتی، یک کار تمام‌وقت است و نمی‌شود لحظه‌ای از آن غافل شد».

او همچنین اضافه کرد: «کار شاعر سفر سایه‌­هاست، رفتن به سفر سکوت است. او همواره به دنبال شناخت و توجه به چیزهایی است که دیگران نمی‌بینند و اصولاً شاعری همین توجه کردن و مدیریت توجهات شاعرانه است».

او تأکید کرد که این تنها «شاعر» است که می­‌تواند حرف تازه‌­ای برای گفتن داشته باشد پس برای حرف تازه گفتن راهی جز شاعر شدن رویکرد شاعرانه به ادراک و توجه وجود ندارد.

مؤدب پس از آن با بیان اینکه شعر از شناخت می‌آید، گفت: «شاعر در یک لحظه پرتنش -چه تنش مثبت، چه تنش منفی­- شناختش در قالب اثری زبانی جلوه می‌­کند و این دریای شناخت را بارش‌های ریزی که زندگی ما را شکل می‌دهند و همین جزئیات زندگی روزمره، ایجاد می‌کند».

او سپس ادامه داد: «هرچند که در گفتگوهای تمام آدم­ها و تعاملات آن‌ها می‌توان رگه‌هایی از شاعرانگی را دید، ولی اغلب هنرمند و شاعر یک‌جور با اتفاقات عادی زندگی برخورد می‌کند و یک فرد عادی طور دیگری. شاعر احساساتی نیست، حساس است و البته در مقابل اتفاقاتی که به نظر ساده می­‌آیند گاهی دچار تنش و احساسات می­ شود و همین حساسیت نسبت به جزئیات زندگی روزمره است که شاعر را از آدم‌­های معمولی متمایز می‌کند و اینگونه است که شاعر می تواند کلمات و لحظات و دریافت‌­هایی از زندگی را در قالب شعرش جاودانه کند و به دنیای ادبیات هدیه کند».

او سپس با اشاره به اینکه این شاعرانگی و حساسیت گاهی شاعر را می آزاد، وقت او را می‌گیرد و در نظر بقیه ممکن است احساسات او بیهوده به نظر برسد گفت: «با تمام دشواری‌های این مسیر، برای شاعر بودن، باید در یک ساحت‌ها و ساعت‌هایی غیرمتعارف بود.

"می­بینید که برخی ادای شاعری درمی‌آورند و تلاش می‌کنند با ادا خود را غیرمتعارف نشان دهند و من معتقدم همین ادا و تظاهر برای شروع به یک معنا درست است"می­بینید که برخی ادای شاعری درمی‌آورند و تلاش می‌کنند با ادا خود را غیرمتعارف نشان دهند و من معتقدم همین ادا و تظاهر برای شروع به یک معنا درست است. برای تازه‌کارهای در هر کاری و ازجمله شاعری نیاز است که ادا درآورند و تقلید کنند تا کم‌کم آن شاعری و تمایز شاعرانه درنهایت حاصل شود. اما نباید در همین زمین تمرین اداها و تقلیدها ماند و باید به میدان مسابقه و نبرد اصلی رفت»

ایستگاه زندگی؛ بستر شعر اصیل

شاعر «سِفر بمباران» در ادامه کلاس «جهان شعر، جهان شاعر» ادامه داد: «شعر دو ایستگاه دارد؛ ایستگاه متن و میراث ادبی و ایستگاه زندگی؛ و آنجا که شاعر و شعر او را متمایز می‌کند ایستگاه زندگی شاعر و یا همان سلوک شاعرانه اوست. در حقیقت ایستگاه اول و آخر، ایستگاه زندگی است و شعر اصیل از ایستگاه زندگی آغاز می‌­شود و به همین ایستگاه ختم می‌­شود و مطالعه آثار دیگران و شرکت در انجمن ­های ادبی تنها ایستگاه میانی است».

وی با تأکید بر این موضوع که شاعری یک نوع زیستن و مقامی است از مقامات انسان، راه رسیدن به این مقام را دقت در زندگی شعرای شاخص و همچنین مطالعه زندگی عرفا و اولیای خدا دانست.

او ابتدا درباره اهمیت مطالعه زندگی شعرای بزرگ گفت: «شاعران بزرگ به نگاه شاعرانه رسیده‌اند و می‌توانند از هر چیزی حرف تازه‌ای بزنند و ما اگر مانند آنان نشویم و معمولی بمانیم، نخواهیم توانست حرف تازه‌ای بزنیم؛ چون سرچشمه تازگی روح ماست و باید برای متمایز شدن و حرف تازه گفتن از درون تغییر ایجاد شود تا این شاعرانگی در تمام حالات با انسان همراه شده و شاعر در همه حال شاعر باشد». سپس درباره مطالعه زندگی علما به این نکته اشاره کرد که «همان‌طور که گفته شد، شعر از ماده‌ی شناخت است و اولیا از همه بهتر عالم را شناخته‌اند» و شاعران را به مطالعه سیره ائمه و سنن­النبی و همچنین سیره عرفا و شهدا دعوت کرد.

او در پایان با بیان برخی آسیب­های رایج در فضای شعر امروز و با اشاره به آیات پایانی سوره شعرا و رسالت خطیر شعر و هنر متعهد، شاعران جوان را به پرهیز از این آسیب‌­ها، پرداختن به شعر موضع­مند و همچنین جدیت در این مسیر توصیه کرد و خطاب به شاعران جوان آفتابگردانی گفت: «فضای ادبیات آنقدر گسترده است که اگر همه شما هم شاعرانی بزرگ و برجسته شوید باز هم حرف نگفته بسیار است.»

انتهای پیام/

.

منابع خبر

اخبار مرتبط