زاینده‌رود محصول انباشت اشتباهات مدیریت آب و توسعه نامتناسب سرزمینی/کشت برنج در حاشیه کویر !

زاینده‌رود محصول انباشت اشتباهات مدیریت آب و توسعه نامتناسب سرزمینی/کشت برنج در حاشیه کویر !
ایسنا
ایسنا - ۱۹ آذر ۱۴۰۰

دانشیار پژوهشکده علوم زمین سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی با تاکید بر اینکه ایران کشوری خشک است و با آغاز گرمایش جهانی خشک‌تر خواهد شد، گفت: ما در آغاز گرمایش جهانی به روایتی در آغاز انقراض ششم جهانی قرار داریم و چاره‌ای نداریم که همسو با آمایش سرزمینی، تصمیم بگیریم که در چه مناطقی کشاورزی و با چه الگوی کشتی رونق گیرد و در چه مناطقی صنعت توسعه یابد؛ نمی‌توانیم در قرن بیست و یکم با تفکرات و الگوهای سده‌های پیشین، کهنه و گاه منسوخ شده کشور را راهبری کنیم.

دکتر حمید نظری در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به این مَثل که "کسانی که تاریخ را به یاد نمی‌آورند، سزاوار تکرار آن هستند" با ذکر این واقعیت که تغییرات اقلیمی، چرخه خشکسالی‌ها و ترسالی‌ها از ویژگی‌های انکار ناشدنی در حافظه تاریخی ساکنان فلات ایران زمین است، افزود: دست کم بررسی تاریخ ۴ هزار ساله خاورمیانه و ایران زمین نشان از استیلا و تکرار دوره‌های ترسالی و خشکسالی و تنش‌های آبی حاکم بر منطقه و فراز و فرود جدی حکومت‌ها دارد. به عبارتی همواره حکومت‌های بزرگ در خاورمیانه در همزمانی با تنش‌های آبی متناسب با تاب‌آوری اجتماعی خود دچار مشکلات اساسی و گاه فروپاشی شده‌اند. در حال حاضر افزون بر تنش‌های درون سرزمینی، تنش‌های منطقه‌ای همچون مشکلات تولیدشده از ساخت و آبگیری سد آتاتورک در ترکیه برای کشورهای سوریه، عراق و در انتها اروند رود در ایران و یا آبگیری سد کمال خان افعانستان در مورد ایران می‌توانند در این دسته از تنش‌های آبی فرامرزی و منطقه‌ای قرار گیرند.

دانشیار پژوهشکده علوم زمین سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی کشور در مورد وضعیت تنش آبی و خشکی زاینده رود، بیان کرد: امروزه شرایط خشک شدن و آلاینده‌های زیست محیطی حوضه زاینده‌رود بیش از مشکلات کم بارشی و طبیعی حاصل انباشت اشتباهات راهبردی مدیریت آب، بی‌توجهی و عدم توسعه متناسب سرزمینی بوده که در طول چند دهه به صورت پیاپی تکرار شده، ضمن آنکه در طول این مدت به تدریج جمعیت این منطقه افزایش یافته و در چنین شرایطی با دهه‌ها بی‌توجهی مشکل امروزه خشکی زاینده رود چه در بالارود، پیکره رودخانه و چه در تالاب گاوخونی در پایانه خاوری آن چون زخمی کهنه از میان صدها زخم سر باز کرده است.

وی ادامه داد: دیربازی است که در دنیا مبحثی به نام آمایش سرزمینی وجود دارد، اگرچه در ایران نیز این واژه و تشکیلات منسوب به آن از پیشینه نزدیک به ۵۰ سال برخوردار است، ولی گویا تاکنون به جز در برخی موارد (نظامی)، در باقی موارد فقط یا بیشتر در مرحله طرح، غیر عملیاتی و یا با بی‌توجهی بر جای مانده است. برای نمونه آن سوی توسعه شهرهایی چون کرمان و یا راه اندازی صنایع فولاد و آهن در اصفهان و یا صنایع رنگارنگ ماشین سازی و ...در استان مرکزی است.

نظری در این باره توضیح داد: پس از حدود ۲۰ سال از راه‌اندازی صنایع دست دوم روسی ذوب آهن اصفهان در سال ۱۳۵۰، صنایع فولاد مبارکه که در ابتدا توسط گروه صنعتی ایتالیایی برای بندر عباس طراحی شده بود و با تصمیمات غیر کارشناسی و سیاسی و البته با پرداخت خسارات، بازطراحی و به اصفهان منتقل  شد.

عضو هیات علمی پژوهشکده علوم زمین با تاکید بر اینکه صنایعی مانند صنایع فولاد که افزون بر آلایندگی بسیار آب‌بر نیز هستند، نباید در مناطق کویری و خشک راه‌اندازی شوند و کشورهایی که چنین صنایعی را توسعه داده‌اند، سعی بر توسعه این صنایع در کرانه دریاها دارند، لذا باید نتیجه گرفت که دست کم در کشوری همچون ایران با حدود ۶ هزار کیلومتر خط ساحلی در شمال و جنوب، داشتن مجتمع‌های صنعتی از این دست در مناطق خشک و کویری مرکز کشور، غیر منطقی و در تضاد با اصول پایه آمایش سرزمین می‌نماید.

"به عبارتی همواره حکومت‌های بزرگ در خاورمیانه در همزمانی با تنش‌های آبی متناسب با تاب‌آوری اجتماعی خود دچار مشکلات اساسی و گاه فروپاشی شده‌اند"افزون بر آن که وقتی چنین مجتمع‌هایی در مناطق کویری ساخته شد، تامین خوراک آن از دور دست خود مساله و مشکلی بر مشکلات دیگر شد.

وی، تامین نیمی از خوراک مجتمع فولاد مبارکه را از مناطقی چون یزد و طبس و نزدیک و نیم دیگر وابسته به واردات از خارج و چون صادرات آن از بنادر جنوبی دانست و یادآور شد: نبود زیرساخت لازم همچون دسترسی به خطوط راه آهن، تولید و صادرات از مجتمع‌های فولاد مبارکه را هرگز قابل رقابت با بازیگران این صنعت در جهان ننمود.

نظری خاطرنشان کرد: از نظر میزان ذخایر آب و کاهش بارش‌ها، با تمامی کاهش نرخ بارندگی‌ها حتی اکنون نیز شاهدیم که زاینده رود در بالارود (محدوده شهر سامان) پیش از گذر از سد زاینده رود در باختر اصفهان همچنان بسیار پر آب است، ولی شوربختانه زاینده رود با رسیدن به "چادگان" محل احداث سد زاینده رود، در ابتدای سد و دریاچه آن و سپس حوضچه‌ها و استخرهای ذخیره آب صنایع فولاد مبارکه می‌پیوندد. این حوضچه‌ها کم و بیش ذخیره‌ای به اندازه حجم آب مصرفی شهر اصفهان را در خود جای داده‌اند! به عبارتی دیگر آبی برای انتقال به پایین دست باقی نمی‌ماند.

وی با تاکید بر اینکه آب استخرهای فولاد مبارکه از زاینده رود تامین می‌شود، اظهار کرد: اولین تونل کوهرنگ انتقال آب به زاینده رود در زمان داریوش بزرگ احداث شد؛ چرا که به طور طبیعی حوضه آبریز زاینده‌رود به اندازه کافی بزرگ و همواره در گذر تاریخ پر آب بوده است، به گونه‌ای که حتی امروز در سر شاخه و بالادست حوضه زاینده رود با تمام شرایط کاهش بارندگی همچنان پر آب است، ولی با احداث تونل‌های دیگر و انحراف و انتقال آب به دیگر حوضه‌های آبریز، همین رودخانه با از دست دادن روزافزون سرشاخه‌های خود در گذر از سد زاینده رود به سمت پایین دست حوضه، زمانی که به اصفهان می‌رسد، بخش قابل توجهی از آب آن در دریاچه فولاد مبارکه بلوکه می‌شود!

به گفته این محقق، در حالی که گستره شهری گسترش یافته و جمعیت و به تبع آن مصرف آب نیز زیاد شده است، نه در اصفهان و نه در هیچ جای ایران بخش کشاورزی از توسعه متناسب در روش و فناوری روزآمد بهره‌مند نبوده و رویکرد چیره بر آن نسبت به سده‌های پیشین چندان تغییری نکرده است.

نظری ادامه داد: پر بیراه نیست اگر بگوییم که بر این اساس امروز هر بیان و راهکار ناگهانی در زمینه تامین فوری آب زاینده‌رود داده شود، یک حرف غیر کارشناسی و غیر علمی به نظر می‌رسد. هیچ امکانی برای تامین اساسی آب این حوضه آبریز بدون تغییر الگوی مصرف و بازطراحی مصارف صنعتی، کشاورزی و شهری در حوضه آبریز وجود ندارد؛ چرا که برای مثال اگر بگوییم سهم آب صنایع فولاد و آهن به گونه‌ای موثر در تامین حق آبه پایین دست کم شود(چگونه؟) که در این صورت شاید کشاورزان راضی شوند، ولی احتمالا برخلاف آنها کارگران از تعطیلی احتمالی صنعت و طبیعتا افزایش بیکاری ناشی از آن چندان راضی نخواهند بود!

وی اضافه کرد: البته این بدان معنی نیست که نتوان با یک برنامه‌ریزی میان مدت و دراز مدت، با جمع‌آوری و انتقال چنین صنایعی به کرانه‌های ساحلی و جایگزینی آنها با صنایع سازگار با شرایط اقلیمی راهکاری علمی را در احیای حوضه آبریز زاینده رود بکار بست.

این محقق سازمان زمین شناسی به تجربه کشور ژاپن در این زمینه اشاره کرد و افزود: این کشور به سبب محدودیت گستره خشکی کشور در اواخر دهه ۷۰ و اوایل ۸۰ میلادی صنایع فولاد خود را جمع آوری و با صنایع کمتر جاگیر چون صنایع ترانزیستور جایگزین کرد.

نظری با تاکید بر اینکه بپذیریم که از این پس کشور با چنین صنایعی با چالش‌هایی روبرو است، یادآور شد: از آنجا که آمایش سرزمین واقعی در کشور اجرایی نشده است، در برخورد با این چالش‌ها همچون به کارگیری مُسکن در پنهان کردن درد، راهکارهای کوتاه مدت چون انتقال آب بین حوضه‌ای و... در دستور کار قرار گرفت که این روش‌ها افزون بر انبوه مشکلات گوناگون اجتماعی در دراز مدت، چالش‌های زیست محیطی را نیز ایجاد خواهند کرد.

وضعیت بحران‌زده کشاورزی و چالش آب

وی با تاکید بر اینکه بر پایه آمار رسمی، بیش از ۹۰ درصد از آب مصرفی کشور در بخش کشاورزی استفاده می‌شود، گفت: البته بر آن فرسودگی شبکه‌های انتقال و کهنگی فناوری نیز  مزید بر علت شده است.

نظری با تاکید بر اینکه در حالی که مصرف کننده اصلی آب در کشور بخش کشاورزی است، این بخش همچنان اقتصادی نیست! ادامه داد: غیر علمی‌ترین واژه‌هایی که در سال‌های اخیر به کار گرفته شد، واژگانی چون خودکفایی گندم است. این ادبیات، عبارات منسوخ شده دهه ۶۰ میلادی است و امروز دیگر در بحث راهبردی امنیت غذایی جایگاهی ندارد، ولی در دوره‌هایی سبب کاربری مقطعی و غیر علمی آب و خاک در مناطق با تنش آبی و خاکی چون سیستان و بلوچستان شد.

دانشیار پژوهشکده علوم زمین سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی تاکید کرد: امروزه بر اساس آمایش سرزمینی می‌توان مشخص کرد که متناسب با ویژگی‌های سرزمینی، اقلیمی و جمعیتی هر منطقه وارد بخش کشاورزی یا دامداری و یا صنعتی شود و اگر منطقه‌ای پتانسیل کشاورزی و یا صنعتی شدن را دارد، چه نوع کشت و صنعتی را می‌توان در آن توسعه و رونق داد.

این راهکارها نه با خواست منطقه‌ای، فشارهای سیاسی و یا انتظارات محلی و قومیتی نمایندگان مجلس، بلکه بر اساس آمایش سرزمینی بر بنیان علمی و منافع ملی راهبردی کشور باید تنظیم و بکار گرفته شود. از این نگاه باید ایران را از بسیاری جهات همچنان کشوری سردرگم و شناور در میان زندگی و باورهای عشیره‌ای و سبک مدرن و در نتیجه متاثر از آن دانست.

نظری خاطر نشان کرد: در استان اصفهان از زمان‌های دور در منطقه "لنجان" کشت برنج رونق داشته است و موردی نیست که امروز به آن پرداخته شده باشد، ولی باید تعجب کنیم که چرا در منطقه ورامین به کشت برنج مبادرت شده است و یا اینکه چه کسانی و با چه منطقی اقدام به کشت آن در حاشیه کویر کرده‌اند!

وی اضافه کرد: دست کم از دهه ۶۰ خورشیدی شکاف‌ها و فرونشست دشت مهیار اصفهان شناخته شده بود، ولی زمانی که می‌خواهیم به مسائل فرونشست اصفهان بپردازیم، به اندازه‌ای به این مساله پوپولیستی پرداخته می‌شود و حرف‌هایی درباره چرایی خشکی زاینده رود و فرونشست شهر اصفهان زده می‌شود که در بنیان، کمتر از سندیت و پایه علمی برخوردار است. زمانی که اخبار راست و نادرست با اهداف رنگارنگ در هم تنیده می‌شود؛ فرصت برای سوداگران ایجاد خواهد شد و در نتیجه چنین عملکردی، آستانه درد هم نزد مسؤولان و هم در نزد جامعه بالا رفته و کارایی خود را از دست می‌دهد.

آغاز عصر گرمایش جهانی استفاده از انرژی‌های پاک

این دانشیار پژوهشکده علوم زمین سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی با بیان اینکه باید کشاورزی متناسب با شرایط اقلیمی کشور توسعه یابد، گفت: دنیا از کنفرانس تغییرات آب و هوایی موسوم به کوپ ۲۱ پاریس این حقیقت را پذیرفته است که تعییرات اقلیمی، گرمایش جهانی و تنش‌های آبی یک واقعیت طبیعی، ولی متاثر از مدیریت بد و مخرب انسان در سده‌های اخیر صنعتی شدن بر محیط پیرامون خود است. بر خلاف اینکه آلرژی بسیاری به این گونه اسناد در دنیا و هم در ایران وجود دارد و بسیاری حتی از به کار بردن نام کنفرانس تغییرات آب و هوایی پاریس پرهیز دارند، ولی به نظر من سند کوپ  ۲۱ به صورت ناباورانه‌ای، یکی از اخلاقی‌ترین سندهای بین المللی است که پیوستن ایران نیز به این توافقنامه برخلاف امضای اولیه آن در سطح دولت، همچنان در انتظار تصویب مجلس است.

به گفته وی در یکی از بندهای این سند آمده است که کشورهای پیشرو و صنعتی یعنی کشورهایی که در مسیر صنعتی شدن و توسعه با مصرف آلاینده‌هایی چون زغال سنگ و سپس هیدروکربورها دنیا را به این نابسامانی در سطح آلودگی رساندند، موظف هستند به کشورهای در حال توسعه و کمتر برخوردار افزون بر کمک‌های فناورانه، کمک‌های مالی نیز ارائه کنند تا این کشورها بتوانند با بهره گیری از فناوری‌های نو و انرژی‌های تجدیدشونده با کاهش تولید کربن و متان به پیشرفت و توسعه پایدار برسند.

وی ایران را کشوری خشک دانست که با آغاز گرمایش جهانی خشک‌تر خواهد شد، گفت: ما در آغاز گرمایش جهانی به روایتی در آغاز انقراض ششم جهانی قرار داریم و تمام علایم زمین شناختی و زیستی انقراض جهانی را داریم؛ از این رو باید از انرژی‌های پاک چون خورشید، باد و به طور کلی همه انرژی‌های سبز استفاده کنیم تا همپای روزآمدی در کشاورزی، نوع کشت را نیز متناسب با اقلیم و آمایش سرزمین تغییر دهیم.

دانشیار پژوهشکده علوم زمین سازمان زمین شناسی با بیان اینکه امروز در چنین وضعیتی حیات کشور نشانه رفته است، تاکید کرد: وضعیت امروز اصفهان؛ خاص این استان نیست، بلکه وضعیت بیشتر مناطق کشور است؛ به گونه‌ای که اگر تصاویر ماهواره‌ای و هوایی ۲۰ سال پیش و اکنون را در مناطق روستایی و شهری مختلف  با هم مقایسه کنیم، بی‌تردید مشاهده خواهیم کرد که کاربری بیشتر این مناطق تغییر کرده و در بسیاری موارد از دست رفته است.

وی با بیان اینکه کاهش مصرف آب از سوی مردم اگر چه خوب و پسندیده است، ولی راه علاج بی آبی حوضه‌ای همچون زاینده‌رود و منطقه اصفهان نیست، ادامه داد: بیش از آنکه مصرف مردم بالا باشد، که هست! ناهماهنگی، عدم توازن روش و فناوری‌های کشت و صنعت و البته هدررفت آب را داریم که به دلیل فرسوده و کهنگی سامانه‌های انتقال آب است که موجب شده امروز ایران در وضعیت ورشکستگی آبی قرار گیرد.

نظری، اصل سدسازی‌ها را اقدام نادرستی نمی‌داند و یادآور می‌شود که ممکن است بخشی از حق آبه به اصفهان بازگردد و این به معنی خروج از بحران تلقی نمی‌شود. به هرحال تا بکارگرفتن یک راهکار علمی مستند بر آمایش سرزمین امیدواریم حق آبه این استان داده شود، در غیر این صورت اگر خشکی ممتد در پی بناهای باستانی ایجاد شود، این آثار تاریخی نیز با مشکل مواجه خواهند شد؛ از این رو نیاز است تا آبی در این استان جاری شود تا دوباره زندگی در زاینده رود و اصفهان جریان داشته باشد.

به گفته این محقق حوزه زمین شناسی ایران، برابر قوانین بین‌المللی فرصت‌ها و بازه زمانی تحدید و مدیریت آب‌های مرزی داخل سرزمینی به پایان رسیده و به عبارتی از این پس هرگونه آغاز پروژه و دستکاری در مدیریت آب‌های مرزی مترتب هزینه‌های بین‌المللی خواهد بود.

نظری با تاکید بر اینکه تردیدی نیست که باید نوع کاربری صنعتی با جابجایی صنایع آب خواه همچون صنایع فولاد از استان‌های مرکزی انجام شود و فرهنگ و نوع کشاورزی تغییر کند، گفت: قطعا امکان جابه‌جایی صنایع وجود دارد، چون سایر کشورها این کار را کرده‌اند و ما دیگر نمی‌توانیم به این روند ادامه دهیم ! سزاوار نیست افزون بر کلانشهرهای آلوده، حتی در شهری مثل اراک هم به سبب انباشت غیر علمی کارخانه‌ها مردم ۱۲ ماه سال هوای آلوده را تنفس کنند.

وی ادامه داد: با تمام این مسائل ایران سرزمینی دارای فرصت‌های طلایی، جغرافیایی و ژئوپولیتیکی است و از این رو با تغییر نگرش و پارادایم مدیریتی، دسترسی به دریا و توسعه شهرهای هوشمند و اقتصاد دریا محور می‌تواند در دستور کار قرار گیرد. برای نمونه در کنار ده‌ها شهر و بندر در کرانه‌های آبی شمال و جنوب کشور، سواحل مکران با دسترسی یگانه به دریاهای آزاد همچنان بکر و دست نخورده باقی مانده است.

"این راهکارها نه با خواست منطقه‌ای، فشارهای سیاسی و یا انتظارات محلی و قومیتی نمایندگان مجلس، بلکه بر اساس آمایش سرزمینی بر بنیان علمی و منافع ملی راهبردی کشور باید تنظیم و بکار گرفته شود"از این رو به نظر می‌رسد که دیگر به دور از نگرش‌های محلی و قومی نقشه راه توسعه باید هوشمندانه و متناسب با نیاز آینده رقم زده شود. بپذیریم که توسعه در سده بیست و یکم ملزومات خود را در تعامل بین‌المللی می‌طلبد!

این عضو هیات علمی پژوهشکده علوم زمین و انجمن زمین شناسی ایران ابراز امیدواری کرد که روزی خارج از به کارگیری واژگان، دستور و ابلاغیه‌های رنگارنگ برابر با آمایش سرزمین در مسیر توسعه پایدار با خرد جمعی با هدف افزایش تاب آوری و منافع ملی در مورد چالش‌های پیش روی مام میهن فکر و اقدام شود.

انتهای پیام

منابع خبر

اخبار مرتبط