درخواست اشد مجازات برای متهم به قتل دکتر داروساز

تعداد بازدیدها: ۱۶۵

فرهیختگان: دزد خشنی که به اتهام کشتن یک دکتر داروساز بازداشت شده است در دادگاه کیفری، پای میز محاکمه ایستاد.

 دیروز همدستان دزد پیشینه‌دار نیز از خود دفاع کردند.
به گزارش خبرنگار ما، سحرگاه پنجم بهمن ۱۳۹۰ مردی ثروتمند به نام «پرویز» به کلانتری ۱۲۳ نیاوران تهران رفت و کمک خواست. وی گفت: ساعت ۳۰/ ۴ امروز سوار ماشین گرانقیمتم شدم تا از «کاشانک» به خانه‌ام بروم. وقتی به خیابان «دولت» رسیدم یک پراید سبز از پشت به ماشین هیوندا آزرای مشکی من خورد. پیاده شدم تا اوضاع را بررسی کنم که ناگهان سه سرنشین همان پراید با چوب و چاقو به من حمله کردند. شاکی ادامه داد: مجرمان خشن پس از زخمی کردن دستان من، ماشینم را دزدیدند و برق‌آسا فرار کردند.

"تعداد بازدیدها: ۱۶۵ فرهیختگان: دزد خشنی که به اتهام کشتن یک دکتر داروساز بازداشت شده است در دادگاه کیفری، پای میز محاکمه ایستاد"در آن لحظه فقط توانستم شماره انتظامی پراید را به‌خاطر بسپارم.
پرونده به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای ناحیه ۲۷ تهران به پایگاه یکم اداره آگاهی مرکز سپرده و رسیدگی تخصصی آغاز شد. کارآگاهان در نخستین گام به بررسی شماره انتظامی (پلاک) پراید موردنظر پرداختند و متوجه شدند این خودرو، چهارم بهمن ۱۳۹۰ در بزرگراه «شهید صیاد شیرازی» دزدیده شده بود. کمتر از ۲۴ ساعت از دزدیده شدن خودروی گران‌قیمت گذشته بود که افسران گشت کلانتری ۱۲۳ نیاوران پراید مالباخته را کنار یک خیابان خلوت یافتند.
رسیدگی به این ماجرا ادامه داشت که «پرویز» یک بار دیگر به اداره آگاهی پایتخت رفت و گفت: در زمان دزدیده شدن ماشینم، چند قطعه عابربانک در آن بود. وقتی برای باطل کردن کارت‌ها اقدام کردم فهمیدم در چند مرحله ۱۰۵ میلیون تومان از حساب‌هایم برداشت شده است.
کارآگاهان در شاخه دیگری از تحقیق میدانی دریافتند دزدان با سوء استفاده از رمزهای نوشته شده روی جلد کارت‌های
عابر بانک، چندین قطعه طلا، چند دستگاه گوشی موبایل و لوازم صوتی و تصویری خریده‌اند. پلیس با کشف نخستین سرنخ به تجسس ادامه داد تا اینکه شامگاه ششم بهمن ۱۳۹۰ به کلانتری ۱۱۰ شهدا خبر رسید رانندگان ۱۵ خودروی سواری در تعقیب یک هیوندا آزرای مشکی هستند.

به این ترتیب طرح مهار در دستور کار افسران کلانتری قرار گرفت و سرانجام آزرای مشکی در میدان فردوسی- چهارراه سعدی- متوقف شد. ماموران، همزمان با دستگیری راننده ۲۵ ساله هیوندا آزرای مشکی به نام «حامد- س» به بازرسی این خودرو پرداختند و دو سرویس طلا به ارزش ۱۵۰ میلیون ریال به دست آوردند.
شواهد نشان می‌داد «حامد» با خودروی گرانقیمت مالباخته به جشن ازدواج یکی از بستگان نزدیکش رفته و در خیابان «شکوفه» به یک پژو ۲۰۶ خورده بود. «حامد» می‌خواست از صحنه تصادف فرار کند که هیوندا آزرا به چند خودروی دیگر خورد و همین موضوع باعث شد ۱۵ راننده، او را تعقیب کنند.
«حامد» وقتی فهمید هیچ شانسی برای گریز از قانون ندارد در پایگاه ششم اداره آگاهی تهران، لب به بیان حقیقت گشود: «می‌خواستم به جشن عروسی بروم که تصادف کردم. دو سرویس طلا به‌عنوان کادو برای عروس و داماد خریده بودم که نقره‌داغ شدم.»
وی ادامه داد: هیوندا آزرای مشکی را با تصادف ساختگی و همدستی دو نفر از دوستانم به نام‌های «مجتبی- ج» و
«حمید- م» در خیابان «دولت» دزدیدم. زمانی که فهمیدم موجودی کارت‌های عابربانک مرد ثروتمند، بیش از ۱۰۰ میلیون تومان است از خوشحالی پر درآوردم ! چون می‌دانستم صاحب ماشین، در کمترین زمان ممکن برای باطل کردن کارت‌های عابر بانک اقدام می‌کند به فکر خریدهای میلیونی افتادم.من مقدار زیادی طلا و جواهر، چندین دستگاه گوشی موبایل، ال‌سی‌دی، لپ تاپ و...

"به گزارش خبرنگار ما، سحرگاه پنجم بهمن ۱۳۹۰ مردی ثروتمند به نام «پرویز» به کلانتری ۱۲۳ نیاوران تهران رفت و کمک خواست"خریدم.
کارآگاهان با تجمیع اطلاعات دریافتند «مجتبی- ج» با زن ۲۸ ساله‌ای به نام
«سحر- ص» در ارتباط است و به خانه وی رفت‌وآمد دارد. پلیس در شاخه دیگری از عملیات، خانه «سحر» در محدوده خیابان «نبرد» را نامحسوس زیرنظر گرفت و وی را دستگیر کرد. «سحر» به پلیس گفت: من از دزدی‌های «مجتبی» باخبر بودم. در حال حاضر، شماری از اموالی که پسر مورد علاقه‌ام به‌عنوان هدیه به من داده در خانه‌ام است.
ماموران در بازرسی خانه «سحر» یک سرویس طلا به ارزش ۹۰ میلیون ریال، ال‌سی‌دی، لپ‌تاپ، گوشی گرانقیمت موبایل و.... کشف کردند و «مجتبی» را در خیابان سهروردی- خیابان اورامان- به زانو درآوردند.
«مجتبی» در همان بازجویی مقدماتی مخفیگاه «حمید- م» را که خرده‌فروش موادمخدر بود لو داد.

در نتیجه سومین عضو شبکه دستبرد نیز در خیابان پیروزی- خیابان محصل- ردیابی و طی تعقیب و گریز نفسگیر دستگیر شد. ماموران در بازرسی از مخفیگاه این مجرم جوان، سرویس‌های طلا، گوشی‌های گرانقیمت موبایل، ساعت‌های اعیانی، ال‌سی‌دی و لپ‌تاپ کشف کردند.
کارآگاهان همچنین در ادامه تحقیق موشکافانه دریافتند «حامد» سحرگاه بیست و نهم آذر ۱۳۹۰ در جریان دزدیدن خودروی تویوتا کمری در خیابان ۱۷۶ غربی تهرانپارس، یک دکتر داروساز را از پا آورده است. دکتر ۴۶ ساله که «حسین- خ» نام داشت از در جلوی تویوتا کمری خود آویزان شده بود تا مانع دزدیده شدن خودروی اعیانی شود. وی اما به‌شدت زخمی شد و در بیمارستان جان سپرد.
بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی پایتخت با اطلاع از دستگیری «حامد» دستور داد وی از زندان «قزلحصار» کرج به دایره دهم اداره آگاهی تهران منتقل شود. دزد خشن در بازجویی‌ها به کشتن دکتر
«حسین- خ» با همدستی «عباس- ب» ۲۵ ساله اعتراف کرد.

"وی گفت: ساعت ۳۰/ ۴ امروز سوار ماشین گرانقیمتم شدم تا از «کاشانک» به خانه‌ام بروم"در نتیجه «عباس» و برادرش «علی» ۳۰ ساله که پیشتر به جرم شرارت و چاقوکشی در قهوه‌خانه‌ای در چهارراه دروازه «دولاب» تحت تعقیب افسران کلانتری ۱۱۰ شهدا بودند سحرگاه پنجم اسفند ۹۰ در خیابان «خضرائی» دستگیر شدند.در آن عملیات، دست راست یکی از ماموران کلانتری به شدت زخمی شد.
به دنبال انتشار این ماجرا در روزنامه‌ها، چهار مالباخته دیگر به اداره آگاهی پایتخت رفتند و دزدان خشن را شناسایی کردند. یکی از شاکیان به نام «مژگان» به پلیس گفت: نیمه شب اول آبان ۹۰ با پژو ۲۰۶ خودم در حال ورود به پارکینگ خانه‌ام در «نیاوران» تهران بودم که دو مرد ناشناس به من حمله کردند. آنان مرا به مرگ تهدید کردند و دست و پایم را بستند. سپس مرا به زور سوار پژو ۲۰۶ کردند و به راه افتادند. دزدان چاقوکش وقتی مقابل دستگاه خودپرداز یک بانک رسیدند کارت عابر بانک مرا گرفتند و مجبورم کردند تا رمز آن را بگویم.مجرمان ناشناس پس از انتقال تمامی موجودی کارت من به حساب خودشان و دزدیدن طلاها و گوشی موبایلم، مرا در کنار یک خیابان تاریک رها و با پژو ۲۰۶ فرار کردند.
پس از بازسازی صحنه قتل دکتر داروساز، کیفرخواست صادر و به شعبه ۷۱ دادگاه کیفری تهران فرستاده شد.

در نشست رسیدگی به این ماجرا که دیروز به ریاست قاضی «نورالله عزیزمحمدی» و با حضور شاکیان خصوصی تشکیل شد ابتدا نماینده دادستان پایتخت، کیفرخواست را خواند. «ثقوری» اظهار داشت: با توجه به مدرک‌های موجود برای «حامد- س» اشد مجازات می‌خواهم. همچنین برای
«عباس- ب» به جرم معاونت در قتل دکتر داروساز، تقاضای تعیین کیفر دارم. برای سایر اعضای این شبکه نیز به جرم دستبردهای سریالی و اخلال در نظم عمومی جامعه، درخواست صدور حکم دارم.
سپس مادر و دو پسر دکتر «حسین- خ» در جایگاه ویژه ایستادند و برای
«حامد- س» حکم قصاص خواستند. نوبت دفاع به «حامد» که رسید منکر قتل عمدی شد: دوستم «علی- ب» پرایدم را دزدیده بود.

"وقتی به خیابان «دولت» رسیدم یک پراید سبز از پشت به ماشین هیوندا آزرای مشکی من خورد"چندبار از «علی» خواسته بودم ماشینم را پس بدهد اما گوشش بدهکار نبود. به همین خاطر از برادرش «عباس» خواستم پادرمیانی کند.«عباس» اما پیشنهاد داد یک ماشین مدل بالا بدزدیم و آن را به «علی» بدهیم تا از خر شیطان پایین بیاید.
وی ادامه داد: در حالی که شیشه مصرف کرده و حال و روز خوبی نداشتم پیشنهاد «عباس» را قبول کردم. در نتیجه، عصر بیست و نهم آذر ۱۳۹۰ من و «عباس» یک پراید را در اطراف خیابان «محلاتی» دزدیدیم. با پراید دزدی در خیابان‌ها پرسه می‌زدیم که به طور اتفاقی با یک تویوتا کمری روبه‌رو شدیم. من با پراید به تویوتا کمری زدم و راننده ماشین اعیانی برای بررسی صحنه تصادف، پیاده شد.

همان موقع پشت فرمان تویوتا کمری نشستم. «عباس» هم روی صندلی شاگرد نشست و به من گفت تا جایی که می‌توانی گاز بده. در همان گیر و دار، صاحب ماشین از شیشه تویوتا آویزان شد تا مانع فرار ما شود. «عباس» هم چاقو کشید و صاحب ماشین را تهدید کرد. حدود ۲۰۰ متر از محل دستبرد دور شده بودیم که راننده تویوتا روی زمین افتاد.

"پیاده شدم تا اوضاع را بررسی کنم که ناگهان سه سرنشین همان پراید با چوب و چاقو به من حمله کردند"باور کنید اصلا قصد کشتن او را نداشتم.
«حامد» همچنین مشارکت در سایر دزدی‌های سریالی را گردن گرفت و ابراز پشیمانی کرد.سپس «عباس- ب» در جایگاه ویژه ایستاد و منکر معاونت در قتل شد: «حامد» خودش نقشه دزدیدن تویوتا کمری را کشید و اجرا کرد. من فقط همراه او بودم. وقتی «حامد» پشت فرمان تویوتا نشست راننده از شیشه آویزان شد اما «حامد»
گاز داد و...
سایر اعضای این شبکه نیز به مشارکت در دستبردهای خشونت‌آمیز اعتراف و ابراز پشیمانی کردند. در پایان این نشست، هیات قضایی با اعلام تنفس وارد شور شد تا رای صادر کند.