بررسی روزنامههای صبح دوشنبه تهران - ۱۱ آذر
روزنامههای صبح امروز تهران در صفحات اول از حمایت هاشمی رفسنجانی از دولت روحانی خبر داده و در عین حال در مقالات خود به بحث درباره توافقنامه ژنو ادامه دادهاند. در حالی که روزنامههای تندرو و محافظه کار همچنان به انتقاد و اشاره به ابهامهای این توافقنامه میپردازند، روزنامههای مستقل و هوادار اصلاحات به تشریح لزوم تغییر در سیاست خارجی و از جمله بازسازی روابط با آمریکا اشاره کرده و مخالفان را به نادیده گرفتن منافع ملی متهم میکنند.
گزارشهایی هم درباره فساد و رشوهخواری در بخشهای مختلف حکومتی در روزنامهها دیده میشود که توسط مراکز ناظر مجلس و قوه قضاییه تایید شدهاند.
تیتر و عکس صفحه اول رسالت
کلیک
کیهان در یادداشت روز خود به ابهامها در توافقنامه ژنو سه اشاره کرده و نوشته: توافقنامه ژنو در فاصله کوتاهی بعد از امضای آن از سوی طرفین مذاکرهکننده با برداشتها و اظهارنظرهای متفاوت در داخل کشور و متضاد از جانب حریف بیرونی روبرو شد. تا آنجا که امروزه درباره توازن میان آنچه دادهایم و آنچه گرفتهایم، ابهامات و تردیدهای جدی پدید آمده است.
حسین شریعتمداری به عنوان مثال ذکر کرده: یکی از خطوط قرمز اصلی ما که طی ۱۰ سال گذشته بر آن اصرار ورزیدهایم، به رسمیت شمردن حق غنیسازی در داخل کشور و با تعریف روشن و صریح ماده ۴ معاهده NPT بوده است. دراینباره تیم مذاکرهکننده کشورمان تأکید میورزد که در توافقنامه ژنو حق غنیسازی ایران به رسمیت شناخته شده است ولی از سوی دیگر حریف با صراحت اعلام میکند که این حق در توافقنامه نیامده و به رسمیت شناخته نشده است.
به نوشته این مقاله: مسئولان هستهای کشورمان در توضیح تناقض بین گفتههای آنان و غربیها میگویند که ادعای حریف مصرف داخلی دارد و مقامات آمریکایی برای راضی کردن مخالفان داخلی خود به اینگونه ادعاهای بیاساس روی آوردهاند.
"روزنامههای صبح امروز تهران در صفحات اول از حمایت هاشمی رفسنجانی از دولت روحانی خبر داده و در عین حال در مقالات خود به بحث درباره توافقنامه ژنو ادامه دادهاند"این توضیح اگرچه خالی از واقعیت نیست ولی نمیتواند پاسخ قابل قبولی تلقی شود، چرا که ادعاکنندگان، افراد عادی و یا رسانهها نیستند، بلکه این ادعاها از سوی بلندپایهترین مقامات مذاکرهکننده حریف مطرح میشود. بنابراین چگونه میتوان پذیرفت ادعای آنان فقط مصرف داخلی داشته باشد.
در یادداشت روز کیهان به چند نمونه دیگر از ابهامهای توافقنامهها اشاره شده و آمده: اینها پرسشهایی است که از مروری گذرا بر متن توافقنامه ژنو برخاسته و پاسخ صریح و مستند مسئولان مربوطه را میطلبد.
علی ودایع در سرمقاله کلیک
مردم سالاری نوشته: در ایران دیکتاتوری معنایی ندارد؛ حق انتقاد برای هرفردی در هر جایگاهی در جمهوری اسلامی محترم است و باید رعایت شود ولی نوع ادبیات و دست در جیب آرمانهای نظام کردن، موضوع متفاوتی است. کسانی که تا دیروز تاب تحمل یک خط انتقاد از پاکترین دولت پس از انقلاب را نداشتند حالا نشان میدهند که بصیرت برایشان تا زمانی قابل اجراست که منافع فردی و حزبی آنها در خطر نباشد.
به نوشته این مقاله: تفاهمنامه ژنو اگر بدون لحاظ کردن نظرشخص اول نظام امضا شده بود، دیگر نشانی از دولت روحانی در پاستور باقی نمانده بود. حال که براساس گفتههای عالیترین مقام مذاکره کننده ایرانی، رهبری در جریان روند مذاکرات بودهاند، آیا منافع سیاسی و مالی افرادی به خطرافتاده است که این گونه بیتاب شدهاند که حتی لب به انتقاد از مقام معظم رهبری در محافل خصوصی و عمومی سایبری میگشایند.
کارتون نازنین جمشیدی، شرق
مردم سالاری نوشته: بنا به صلاح دید کلیت نظام و جامعه، تفاهمنامه ژنو را فرزندان انقلاب امضا کردند.
واکنش جامعه، مراجع عظام همه و همه نشان از حمایت تمام قد از سازش ناپذیری برسرخطوط قرمز و اصول انقلاب اسلامی دارد البته رهبر به قول غربیها مشکوک هستند. اما امروز، چشمانداز کلان منطقه به نفع ایران است و ظریف به خوبی توانسته میدانداری کند. پس از آن که روحانی توانست مانع حمله آمریکاییها به سوریه شود در چشم برهم زدنی معادله خاورمیانه تغییر کرد.
نگرانی برای افزایش تجملهادی وکیلی در سرمقاله روزنامهکلیک
ابتکار به افزایش تجملات در ماههای اخیر در دستگاه حکومتی اشاره کرده و نوشته مبالغه و اغراق گویی در شعار ساده زیستی ظرف هشت سال گذشته کار را به آنجا رساند که کاپشن پوشیدن و موز نخوردن و روی فرش خوابیدن ملاکهای ساده زیستی شدند و کت و شلوار پوشیدن و پذیرایی با موز و روی تخت خوابیدن و خورش قیمه شاخص اشرافیگری شد. این مفهوم چنان گرفتار ظاهرسازی گردید که اصل ساده زیستی به نمایش صرفهجوییهای ده هزار و پنج هزار تومانی منحصر شد و در کنارش البته غفلت از سوء استفادههای چند ده هزار میلیاردی توسط همکاران و هم پیالهها.
نویسنده این مقاله افزوده: مردم عادت داشتند که نامزد دوچرخهسوار با شعار دوچرخهسواری رأی جمع کند و مهر ورودش به مجلس خشک نشده پاترول و تویوتا و...
"تا آنجا که امروزه درباره توازن میان آنچه دادهایم و آنچه گرفتهایم، ابهامات و تردیدهای جدی پدید آمده است"سوار شود ولی هیچگاه به اندازه هشت سال گذشته گوششان فریاد ساده زیستی نشنید اما آخرش هم آمار سوء استفادههای آنچنانی برق از چشمانشان برد و موجب بهت و حیرتشان شد.
سرمقاله ابتکار در نهایت نوشته:حالا خبر برخی تغییر دکوراسیونها و مسابقه استفاده از هواپیماهای اختصاصی موجب نگرانی است و بیم رقابت اشرافیگری و بیتوجهی به وضعیت مردم را دامن میزند. واضح است که این دولت بنای ریا کاری و ظاهرسازی و رفتارهای نفاقآلود را ندارد چرا که بخش مهمی از فرهنگ ایران گرفتار همین مسابقه ظاهر فریبی برخی مسئولان است. مرسدسهای آنچنانی شهردار تهران و رئیس مجلس در افتتاح پل صدر بر این نگرانی افزوده است که نکند از آن سوی بام غش کنیم. افراط دولتمردان پیشین در بکار بردن مفهوم ساده زیستی نبایست به تفریط مسئولان کنونی در تجملگرایی و اشرافیگرایی منتهی شود.
مانلی فخریان در کلیک
شهروند نوشته: این روزها بهترین دوران هستند برای اینکه فکرهای عجیب از راه برسند و حداقل در خیال، بسیاری از گرهها را باز کنند. مثلا وقتی هوای تهران رنگ قهوهای میگیرد و آلودگی تا پای جان آدمها دستش را دراز میکند، یکی از بهترین وقتهایی است که میتوان خیال را باز کرد و در آن دست انسانی را گرفت تا هوایی تازه کند.
آدمهای کوچک این شهر بهترین انسانهایی هستند که میتوان راه آنها را باز کرد تا به دایره فکرهای عجیب ما راه یابند.
شما بارها نام گرسنگی را شنیدهاید یا خواندهاید که آدمهایی بهخاطر نداشتن درآمد کافی برای خرید داروهای خاص تا پای مرگ جلو میروند. این حادثهها را اگر بخواهید از نزدیک بشنوید کافیست قدم به دنیای کودکان خیابانی بگذارید اینها ۴۵برابر بیشتر از مردم عادی از ایدز میمیرند.
نویسنده شهروند به این جا رسیده که اگر یک روز صبح جمعیت زیادی را بینید که آستینها را بالا زدهاند تا لبخند را میهمان لبهای این کودکان کنند. مثلا نیمی از مردم کشور نفری هزار تومان گذاشتهاند (یعنی ۳۷ میلیارد تومان) تا برای این کودکان فقیر سرزمین مادری خود یک ماسک هدیه بخرند تا دود کمتری در ریههای کوچکشان خانه کند. بهنظر شما با چنین کاری چقدر میتوان به کودکان غمزده این شهر و شهرهای دیگر کشور لبخند و شادمانی هدیه داد؟
کارتون جواد تکجو، اعتماد
علیرضا شاکر در مقدمه مصاحبهای در کلیک
قانون که به وضعیت بابک زنجانی ثروتمند مشهور اختصاص دارد که امروز در چند روزنامه به درآمدها و بدهیهای وی اشاره شده است نوشته «داریم شاد و پخته میمیریم» این سرنوشت جامعه ایران در برخورد با فساد و دزدی است.
"کسانی که تا دیروز تاب تحمل یک خط انتقاد از پاکترین دولت پس از انقلاب را نداشتند حالا نشان میدهند که بصیرت برایشان تا زمانی قابل اجراست که منافع فردی و حزبی آنها در خطر نباشد"غمگین و متضرر از فساد اقتصادی ناظر وقایع پرسشبرانگیز هستیم. حتی روزنامهنگاران هم چندان به سوی افشاگری روی نمیآورند و از عواقب تلخ احتمالی در هراس هستند. اما در این میان هستند روزنامهنگاران افشاگری که همچنان به اینگونه موضوعات میپردازند.
نویسنده این روزنامه اشاره کرده که: دزدی و فساد جامعه را به تباهی میکشاند . ائمه در روایات و احادیث متعدد به لزوم پرهیز از فساد در جامعه تاکید دارند، رهبر نیز در سالهای اخیر بارها بر لزوم مقابله با این ثروتها و فساد و دزدی تاکید کردهاند.
با این حال سمفونی گوشخراش دزدی و فساد همچنان در حال نواختن است. ثروتهای بادآورده بسیاری را پولدار میکند و پول بیتالمال در جیب افرادی معدود ریخته میشود.
قانون ادامه داده: افرادی که از قضا بیشترشان هم جوان هستند و هم جویای نام. از شهرام جزایری ۲۹ ساله تا مهآفرید ۴۳ ساله و فاضل خداداد برای کسب ثروت، رشوهها دادند و از اختلاس ۱۲۳ میلیاردی (سال ۱۳۷۱) تا فساد مالی سه هزار میلیاردی ( سال ۱۳۹۰) . اما برخی از آن جوانان یک شبه پولدار شده هنوز به محضر عدالت کشانده نشدهاند، مانند بابک زنجانی ۴۳ ساله .
محمد درویش، کارشناس محیط زیست در کلیک
اعتماد نوشته: اهواز یکی از کلانشهرهاست که مملو از مراکز آموزشی، بیمارستانهای تخصصی، دانشگاههای متعدد و آزمایشگاههای تخصصی است. از این تعداد نهاد علمی انتظار میرود با بررسی نمونههای بارانی در شهر و نمونههای سمی که به دستشان رسیده، ریشه این آلودگی گسترده را بیابند.
"به نوشته این مقاله: تفاهمنامه ژنو اگر بدون لحاظ کردن نظرشخص اول نظام امضا شده بود، دیگر نشانی از دولت روحانی در پاستور باقی نمانده بود"اگر این اتفاق نیفتاده نشان دهنده کمکاری پرسش برانگیز مراکز علمی- پژوهشی اهواز است.
به نظر این کارشناس: مشکل نه کمبود نیروی انسانی متخصص است و نه نبود امکانات آزمایشگاهی و نه خلأ رسانه برای اطلاعرسانی. این کم کاری در شهری چون اهواز، نشانهای از ضعف مدیریتی است و اینکه بضاعت سازمانهای متولی محیطزیست ما کمتر از عناوین و سمتهایش است.
میترا البرزی منش کارشناس محیط زیست در همین گزارش اعتماد گفته: هنوز دلیل قابل اعتمادی برای منشا این آلودگی پیدا نکردهام. آلودگی که روی آب، خاک و خاک کشاورزی که محصولات غذایی را قرار است تامین کند، ماندگار میشود، تاثیر خود را دیر یا زود نشان میدهد. اما تنها چیزی که فعلا میبینیم تاثیر این آلودگی روی انسانهاست.
ممکن است عوارض بعدی روی جانداران و خاک مدتی بعد بروز یابد اما فعلا عوارض را داریم، دلیل و منشا را پیدا نکردهایم.
اسماعیل کهرم، مشاور سازمان محیطزیست به همین روزنامه گفته آلودگی هوای اهواز میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. اول اینکه با توجه به اینکه اهواز ۲۰ درصد تهران ترافیک دارد، میتواند از اگزوز اتومبیلها باشد. دوم وجود کارخانههایی مثل لوله نورد اهواز است. سوم ریزگردهایی هستند که در اثر خشک شدن هورالعظیم، وجود دارند و چهارم احتمالا دود حاصل از آتش زدن نیشکر است.
به نظر این کارشناس مگر اینکه عاملی داشته که دارد پردهپوشی میشود وگرنه ۱۷ آزمایشگاه در سراسر استان خوزستان موجود است که دارند کیفیت هوا را رصد میکنند. چطور این همه آزمایشگاه به نتیجه نرسیدهاند؟ اگر باران اسیدی بوده یا این باران حاصل نیتراتها بوده البته این آلودگی میتواند عامل تازهای هم داشته باشد مثلا یک عامل اسیدی به فرض از فیلتر یک کارخانه.
"واکنش جامعه، مراجع عظام همه و همه نشان از حمایت تمام قد از سازش ناپذیری برسرخطوط قرمز و اصول انقلاب اسلامی دارد البته رهبر به قول غربیها مشکوک هستند"خوب به مردم فاش و صادقانه بگویند.
شهرام شهیدی در ستون طنز کلیک
اعتماد نوشته: مسوولان بهداشت اعلام کردند ریه مردم خوزستان از حالت عادی خارج شده است. من فکر میکنم بر اساس آخرین اقدامات ژنتیکی و بیوشیمیایی دولتمردان، غیر از ریه مردم خوزستان برخی اعضا و جوارح بدن شهروندان ایرانی نیز دچار تغییر حالت شده. مثلا دهان مردم تهران از حالت عادی خارج و مثل وضعیت ماهیها شده که انتظار میرود با سرویس پیاپی مسوولان به زودی شاهد تغییر شکل کامل دهان تهرانیها و تولید انسان با دهان ماهی شویم.
مثال دیگر این مقاله طنز در استان ایلام یا سیستان و بلوچستان و شهرهایی است که آمار بیکاری زیادتر است کمر آدمها از حالت عادی خارج میشود و عنقریب زیر بار مشکلات به حالت ۹۰ درجه کامل در میآید و میتوانیم ادعا کنیم در دنیا در تولید انسان ۹۰ درجه گام اول را ما برداشتهایم.
و طنز اعتماد بدان جا رسیده که: یکی دیگر از تغییرات ژنتیکی شهروندان ایرانی تغییر در شکل و اندازه انگشت حیرت است. از بس مردم به خاطر تعجب از این همه ابتکار و نوآوری و خلاقیت در اداره کشور، انگشت حیرتشان را گزیدند این انگشت در نسلهای جدید به صورت دالبر درآمده.
میشود از این ظرفیتها استفاده کرد و ضمن جذب گردشگر خارجی برای رویت ما، این تغییرات ژنتیکی را در یونسکو به نام ایران ثبت کرد که فردا آذربایجان و ترکیه و ترکمنستان و ازبکستان و تاجیکستان مدعی نشوند ما انسانهای تغییر شکل یافته شهروندان آنهاییم.
شاهین امین در مقالهای در کلیک
شرق نوشته: برای فکرکردن احتیاج به هواست. برای فیلم ساختن و دیدن، برای کتاب نوشتن و خواندن، برای تئاتر به صحنه بردن و دیدن، برای نقاشی کردن، برای حل معادلات ریاضی و... احتیاج به هواست. هوا به معنای بیولوژیک آن. هوا برای تنفس، برای دم و بازدم.
"اما امروز، چشمانداز کلان منطقه به نفع ایران است و ظریف به خوبی توانسته میدانداری کند"اکسیژن حیاتیترین نیاز ماست. این را همه میدانند، اما برای آلودهنشدن هوا، آب و خاک چه کردهایم؟
ما روزنامهنگاران چقدر در اینباره نوشتیم و گزارش و مصاحبه تحلیلی تولید کردیم؟ همکاران و دوستان اشاره نکنند به اخبار منفصل در اینباره یا اخبار خشک شدن دریاچه ارومیه، قطع درختان خیابانها و مرگ یوز ایرانی. دست نویسندگانشان درد نکند، من هم دیدهام. اما کافی است آن صفحات را مقایسه کنیم با اخبار و گزارشهای سیاسی، ورزشی و حتی اقتصادی.
مسعود مرعشی با اشاره به بازی خداحافظی مهدی مهدوی کیا با حضور تیم فوتبال آ ث میلان پیشنهاد کرده یک مناظره خداحافظی هم برای محمود احمدینژاد برگزار شود مثلا با برلوسکونی چون قدرت مانور دکتر را زیاد میکند. هم روی نام این عزیز ایتالیایی خیلی میتوانند مانور بدهند و افشا کنند که به چه گروه و گعدهای وابسته است.
هم عکس کلی بانو را جلوی دوربین اینطوری اینطوری کند.
طنزنویس کلیک
قانون در عین حال به دولت جدید هم پرداخته و نوشته: از آنجا که برای آقای روحانی کلیپ ویدئویی «نوسفر» را ساختهاند، میشود برای آقای احمدینژاد هم کلیپ «کهنه سفر» یا «آن سفر کرده که صد قافله چی همره اوست» را ساخت.
پیشنهاد طنز نویس این است که: این کلیپ که به کارگردانی پروفسور شمقدری ساخته شده، حاوی همخوانی محمدرضا شریفی نیا، جهانگیر الماسی، پروانه معصومی، احمد نجفی، حامد کلاهداری، بهاره افشاری، مسعود دهنمکی، الناز شاکردوست، کامران تفتی، آخ آخ داشت یادمان میرفت، علیرام نورایی ، امین حیایی، حمیدرضا پگاه و.. با آقای احمدینژاد است.
در پایان طنز قانون آمده: گمان نکنید ما اصل جنس یادمان میرود. خیر؛ مشاور اعظم هنری این کلیپ هم برادر ارجمندمان استاد فرجالله سلحشور هستند.
عکس کارتون محمدرضا کاظمی، قانون
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران