شهر گم شده؛ عکسهایی از گذشتههای بخارست
آندره پاندل معمار جوانی بود که در دهه ۱۹۷۰ از زادگاهش، رومانی، عکسهایی گرفت که تغییرات عظیم کشورش تحت دیکتاتوری نیکولای چائوشسکو را نشان میداد. برای بعضی از مردم رومانی این تصاویر زیبا و تکان دهنده، یادآور گذشته تلخ و زندگیهای از دست رفته است.
قبل از دیدار با آندره پاندلی با جوانی به نام پل هم آشنا شدم.
پل از نسل جوان رومانی با تحصیلات عالی است که چندین زبان میداند و در دوره انقلاب کشورش در سال ۱۹۸۹ به دنیا آمده است. او به ساختمان عظیمی که خانه ملت نام گرفته است اشاره میکند و میگوید: "این عالی است. من خیلی از این ساختمان خوشم میآید."
به وضوح میشود پی برد که پل از ساختمان خانه ملت که زمانی قصر دیکتاتور رومانی، چائوشسکو، بوده است، احساس غرور میکند چون در هرحال خانه دموکراسی نوین رومانی است و از نظر بزرگی فقط ساختمان پنتاگون، وزارت دفاع آمریکا به پای آن میرسد.
من با نظر پل در مورد این ساختمان موافق نیستم.
سنگهای مرمری یک سالن بی اندازه بزرگ در این ساختمان که ما در آن منتظر یک کنفرانسیم، طوری انسان را احاطه میکند که گویی در یک کیک بینهایت بزرگ عروسی گیر افتادهای.
قصر سابق چائوشسکو
آندره پاندل، عکاس و معمار، میپرسد: "قصر؟ این دیواری بر سر راه مردم است و حتی میشود گفت که مثل یک سد است."
با آندره پاندل در کافهای در محله یهودینشین بخارست ملاقات میکنم.
"در این عکسها خیابانهای خلوت را میبینیم. انتظار بیهوده برای بنزین، صف طویل برای مواد غذایی و تراموایی که مردم به آن آویزان شده و نومیدانه سعی دارند سوار آن بشوند، ماشینهای بی مصرفی که زیر برف دفن شدهاند و میهمانان یک عروسی که از خیابان عبور میکنند اما هیچ یک لبخندی برلب ندارند"
دیوارها پوشیده از عکسهای مجموعه او از شهر بخارست است؛ عکسهای استثائی از یک شخصیت استثنائی.
پل شصت و پنج سال دارد، بلند قد و خوش قیافه است.
"آندره پاندل معمار جوانی بود که در دهه ۱۹۷۰ از زادگاهش، رومانی، عکسهایی گرفت که تغییرات عظیم کشورش تحت دیکتاتوری نیکولای چائوشسکو را نشان میداد"در عکسهایی که مهارت و شهامت او در دوران دیکتاتوری چائوشسکو را نشان میدهد، میتوان هجوم این دیکتاتوری به شهر بخارست را مشاهده کرد. این عکسها مرحله به مرحله تاثیر آن را نشان میدهند.
پل از خود می گوید: "من آرشیتکت بودم. میتوانستم نقشه ویرانیهایی را که قرار بود انجام گیرد، ببینم. کسی از آن اطلاع نداشت. آنها وحشی و لجام گسیخته بودند."
هفت کیلومتر مربع از مرکز شهر بخارست ویران و هموار شد تا قصری که خانه مردم نام گرفته درآن بنا شود.
آندره پاندل میخواست قبل از آن که شهر قدیمی بخارست به کلی ویران شود از آن عکس بگیرد.
من مدت بیست سال است که مرتبا به رومانی میآیم.
اما هرگز چنین تصاویری را از بخارست ندیده بودم. در این تصاویر گویی بخارست در ویرانی آخرالزمانی و روزگار پایانی خویش گرفتار آمده است.
پل بخارستی را در تصاویرش به ثبت رسانده که دیگر وجود خارجی ندارد. بازارهایی با سقفهای شیشهای، خیابانها سنگفرش شده، گذرگاههای طاقدار و ویلاهایی پوشیده از درختهای انگور. شهری که زمانی "پاریس کوچک شرق" نامیده میشد.
اما در بسیاری از عکسها، هجوم ویرانگر به شهر دیده میشد. جرثقیلهایی که آرام در حال ویرانی خانه و زندگی مردمند و از میان آن قصری با سلطه تهدیدآمیز خود بر شهر، کم کم پدیدار میشود.
"ماموران پلیس با کسانی که میترسند خشنتر از کسانی که نمیترسند، رفتارمیکنند.
"در عکسهایی که مهارت و شهامت او در دوران دیکتاتوری چائوشسکو را نشان میدهد، میتوان هجوم این دیکتاتوری به شهر بخارست را مشاهده کرد"من ازخود ضعف نشان نمیدادم. اگر نمیخواهی که پیدایت کنند، قایم نشو!"
آندره پادل، عکاس
در عکسهای دیگر فقط برف، گرد و خاک و یا منطقه وسیعی از ویرانیها به چشم میخورد.
آندره بی وقفه از عکس هایش می گوید: "بعد از دوسال عکس گرفتن از منظره ساختمانهای ویرانشده که بسیارناگوار بود، پی بردم که بدتر از همه نابودی زندگی ۲۲ میلیون نفر آدم است. پس شروع به عکس گرفتن از زندگی روزانه مردم کردم. چیزی که به نظرم تکان دهندهتر بود."
مجموعه عکسهایی که آندره از زندگی هرروزه مردم تحت دیکتاتوری چائوشسکو گرفته است مانند یک فیلم تکاندهنده صامت است.
آندره پاندل
در این عکسها خیابانهای خلوت را میبینیم. انتظار بیهوده برای بنزین، صف طویل برای مواد غذایی و تراموایی که مردم به آن آویزان شده و نومیدانه سعی دارند سوار آن بشوند، ماشینهای بی مصرفی که زیر برف دفن شدهاند و میهمانان یک عروسی که از خیابان عبور میکنند اما هیچ یک لبخندی برلب ندارند.
من نمیدانم که کدام یک تحسین برانگیزترند: عکسها یا عکاس؟ چگونه آندره توانسته است عکسهایی بگیرد که این چنین "واقعیات بدنام کننده سوسیالیسم" را آشکار میکنند؟ جرمی که در رومانی تحت حکومت کمونیسم، حداقل شش سال زندان مجازات داشت.
آندره در پاسخ به این سوال میگوید که او به عنوان یک عکاس نیمه وقت ورزشی اجازه داشت عکس بگیرد.
او می گوید که باید با روحیه عچیب ماموران پلیس آشنایی پیدا کنم: "تسا ، ماموران پلیس با کسانی که میترسند خشنتر از کسانی که نمیترسند، رفتارمی کنند.
من ازخود ضعف نشان نمیدادم. اگر نمیخواهی که پیدایت کنند، قایم نشو."
شهامت آندره باعث ثبت یک دوره بسیار تلخ از تاریخ رومانی شد.
با وجود این ۱۸ سال طول کشید تا او بتواند این عکس ها را منتشر کند.
به گفته آندره مقاماتی که در قدرت بودند نمی خواستند که اشتباهات بزرگ گذشته را به یاد بیاورند و او مجبور بود که صبر کند.آندره می گوید: "من زنهای چهل سالهای را دیدم که در مقابل عکسهای من به گریه میافتادند چون میدیدند که چگونه زندگیشان نابود شده بود اما بیست سال دیرتر به آن پی برده بودند. نوجوانانی که با دیدن این عکسها خنده عصبی میکردند چون چیزهایی را در این عکسها میدیدند که تعریف آن را از پدرو مادرشان شنیده بودند ولی به چشم خود ندیده بودند."
پل جوان، نماینده نسلی است که این جهنم را تجربه نکرده است.
او در مقابل تجربیات، شهامت و عکسهایی که آندره گرفته نمیتواند حرفی بزند.
اما در بازگشت، وقتی از مرکز شهر بخارست رد میشدیم، گویا چشمهای پل به روی واقعیات آن دوران بازتر شده بود چون گفت: "جای تاسف دارد که چائو شسکو این ساختمان را درست در مرکز قسمت قدیمی شهر بنا کرد."
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران