پیامک مرد دو زنه از جنایت خبر میداد
تعداد بازدیدها: ۱۳۹
فرهیختگان: یک مرد دو زنه که به خاطر ناتوانی در پرداخت مهریه، زندانی شده بود در مرخصی چندروزه، دست به جنایت خانوادگی زد.
به گزارش خبرنگار ما، شامگاه بیستوسوم آبان امسال تلفن کلانتری۱۶۷ دولتآباد شهرری به صدا درآمد و به افسر نگهبان خبر رسید زن ۳۴ سالهای به نام
«منصوره- ف» در خانهاش در خیابان «پروین اعتصامی» با روسری خفه شده است. همانموقع پلیس و کشیک وقت دادسرای شهر ری به ساختمان مورد نظر رفتند و با پیکر «منصوره» روبهرو شدند.
جنازه با صدور دستور قضایی به پزشکیقانونی فرستاده شد و بازپرس شعبه هفتم دادسرای شهرری، رازگشایی معما را در دستورکار افسران دایره دهم اداره آگاهی تهران بزرگ قرار داد.
در آن بین، خواهر «منصوره» به کارآگاهان گفت: امروز (بیستوسوم آبان) قرار بود با خواهرم به بازار لباس برویم. «منصوره» اما ساعت ۴ عصر با من تماس گرفت و گفت شوهرش «فرهاد- ق» با او تماس گرفته و گفته میخواهد برای برداشتن مدارک شناسایی به خانهاش برود.
"همانموقع پلیس و کشیک وقت دادسرای شهر ری به ساختمان مورد نظر رفتند و با پیکر «منصوره» روبهرو شدند"
وی افزود: «منصوره» از من خواسته بود یک ساعت دیرتر به بازار برویم. من هم منتظر تماس خواهرم بودم که از یکی از دوستانش خبر هولناکی شنیدم. دوست خواهرم از شماره موبایل «منصوره» پیامکی دریافت کرده بود که از جنایت خبر میداد «منصوره را خفه کردن؛ به خانوادهاش خبر بده.»
کارآگاهان با اطلاعاتی که از خانواده «منصوره» گرفتند به محل زندگی «فرشاد» در «آستانهاشرفیه» گیلان رفتند. این مرد ۴۰ساله به جز «منصوره» یک زن دیگر داشت اما رابطه آنان شکرآب شده بود.
«فرشاد» که بهخاطر ناتوانی در پرداخت مهریه زن دومش، زندانی شده بود با هماهنگی قضایی به دایره دهم اداره آگاهی پایتخت فرستاده شد و تحت بازجویی قرار گرفت.
وی در بازجویی مقدماتی گفت هیچ نقشی در قتل «منصوره» نداشته و زمان جنایت، در زندان بوده است.
کارآگاهان اما در تحقیق موشکافانه دریافتند «فرشاد» چند روز پیش از کشتهشدن زن اولش از زندان مرخصی گرفته و روز بیستوهفتم آبان به آنجا
برگشته بود.
مرد دوزنه وقتی در بنبست اطلاعاتی قرار گرفت و فهمید هیچ شانسی برای گریز از قانون ندارد به ناچار لب به بیان حقیقت گشود.
وی گفت: ۱۰ سال پیش در تهران با «منصوره» ازدواج کردم اما به خاطر اختلافهای خانوادگی به صورت توافقی از همدیگر جدا شدیم. پس از طلاق «منصوره»، به شمال کشور رفتم و در سال ۱۳۸۹ برای دومینبار ازدواج کردم.
" جنازه با صدور دستور قضایی به پزشکیقانونی فرستاده شد و بازپرس شعبه هفتم دادسرای شهرری، رازگشایی معما را در دستورکار افسران دایره دهم اداره آگاهی تهران بزرگ قرار داد"«منصوره» وقتی فهمید دوباره ازدواج کردهام با من تماس گرفت و اصرار کرد تا او را به عقد خودم دربیاورم.
«فرشاد» افزود: در «آستانهاشرفیه» خانهای برای «منصوره» خریدم اما زن دومم متوجه موضوع شد و مهریهاش را به اجرا گذاشت. من هم به دلیل ناتوانی در پرداخت مهریه به زندان محکوم شدم و «منصوره» به تهران برگشت.
مرد عصیانگر ادامه داد: روز بیستم آبان از زندان مرخصی یکهفتهای گرفتم و برای دیدن «منصوره» به تهران آمدم. عصر بیستوسوم آبان به دیدن زن اولم رفتم اما او گفت اصلا دلش نمیخواهد با من زندگی کند.
با شنیدن این جمله از کوره دررفتم و «منصوره» را با روسری خودش خفه کردم. همان موقع ۵۰هزار تومان از کیفش برداشتم و با گوشی موبایلش پیامکی برای یکی از دوستانش فرستادم. سپس گوشی موبایل را داخل جوی آب انداختم و به شمال برگشتم.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران