«برگشتن افتخارآمیز مردان جنگ» اثری در تقبیح جنگ

«برگشتن افتخارآمیز مردان جنگ» اثری در تقبیح جنگ
خبرگزاری میزان
خبرگزاری میزان - ۲۳ اسفند ۱۳۹۹

خبرگزاری میزان - نمایش «برگشتن افتخارآمیز مردان جنگ» بر اساس نمایشنامه «بیرون جلو در» اثر ولفگانگ بورشرت که در جای جای آن صدای بلند نویسنده به گوش می‌رسد؛ نمایشنامه‌ای که یک دهه قبل توسط نشر قطره عرصه شد.

در نمایشنامه «بیرون جلو در» زندگی نکبت‌ بار مردم آلمان پس از جنگ جهانی دوم به گونه‌ای تاثیرگذار به تصویر کشیده شده است: بازگشت سربازانی که به آنها خیانت شده است و اینک که جان خسته آنها از چنگال بی‌رحم جنگ نجات یافته، در کوی و برزن خود نیز جایی ندارند. سرجوخه «بِکمن»، یکی از این سربازان پریشان و ناامید است که بعد از بازگشت از جنگ جایی به جز قعر رودخانه الب ندارد و در آنجا عفریت مرگ انتظار او را می‌کشد. گفت‌وگوی بکمن با شخصیت‌هایی که به نوعی با زندگی او ارتباط پیدا می‌کنند، در سه صحنه، به تصویر کشیده شده است.

هر آنچه که متن شهرام احمد‌زاده را از نمایشنامه اصلی متمایز می‌کند برگرفتن فضای کنشمند و رادیکال شخصیت‌های اصلی و مکمل در اثرش است، او تلاش کرده تا با صدای بلند ذهنی خود نکات شعاری و برجسته نسخه اصلی را عیان کند و چینش صحنه‌ها را براساس تسلسل زمانی به فرآیندی چرخشی تبدیل کند. تکرار برخی دیالوگ‌ها از بدنه اصلی نمایش بیرون می‌زند و رویکرد استفاده حداکثری از زیر متن‌ها در نمایش، آن را به سمت نمادهای شعاری و میانمایه هدایت می‌کند.

حضور دو راوی متعامل با شخصیت اصلی در قالب «رودخانه» و «مرگ» بر وجه سوررئال اثر تاکیدی فراوان دارد.

می‌توان به برخی روایت‌های نشان‌گذاری شده در متن روایت نیز اشاره کرد که بر جنبه وجوهات فاصله‌گذاری شده در اثر مخاطب را به تفکری لحظه‌ای وادار می‌کند، همچون:  «مرگ: زندگی اون چیزی نیست که می‌بینی بلکه اون چیزیه که فکر می‌کنی» که مُشتیست نمونه خروار سوار بر بار روایت نمایش که با لحن نامتناسب و جنس صدای نه چندان مطلوب راوی به بدنه اثر الصاق نمی‌شود و فاصله‌گذاری حاصل از ژرف کاوی متنی را برنمی‌تابد.

  • بیشتر بخوانید:
  • برای مشاهده آخرین اخبار تئاتر طی هفته جاری اینجا کلیک کنید

بازی‌های کنشمند و هماهنگ از مجموعه بازیگران نمایش نشان از تمارین سخت بدنی و فیزیکی آنان دارد، شدت بیان و لحن در بازی آقایان به شکلی آشکار بر چگالی التهاب صحنه‌ها می‌افزاید. انبساط خشونت و واکنش‌ها در بازی خانم‌ها در نماهای معکوس در فرم طراحی شده بر امتداد صحنه‌ها منطبق با جانمایه اثر بر تافته نمی‌شود. 

طراحی لباس و صحنه مبتنی بر مینیمالیستی بنیان نهاده شده که اثر را به سمت آوانگاردیسمی بی‌محابا سوق می‌دهد، تاچ‌های رنگی سرخ و مشکی در راستای تلقین انگاره‌های ذهنی پی‌ریزی می‌شود تا عمق اثر را به جنبش‌های انتقادی و کارگری دهه پنجاه میلادی قرن بیستم اروپا متصل کند و طراحی نور صحنه نیز دال بر مدلول خود بر پایه ساختمان اکسپرسیونیستی‌اش بنا می‌شود که صحنه‌های پیش رو  را به کابوسی آشفته و پیشامرگی بدل می‌کند. 

ساختمان نمایش مبتنی بر طراحی فرمی خود، محتوای متنی را در قالب حلقه‌ای پرتکرار به صفاتی چون یأس و سیاهی و آشوب وصل کرده تا برخی رفتارهای جامعه کلاسیک در اروپای قبل از جنگ را خالی از مفهوم کرده و به مضامین نوین آنارشیستی در مسیر مرگ‌های خود ساخته قلاب کند.

حسین شهبازی کارگردان نمایش با گام برداشتن در فضای تجربی با وجوهات نامبرده شده در نقد مفروض، در مسیر ترسیم شده آتی خود به سمت تئاتری تلفیقی و آوانگارد گرایش پیدا کرده تا نسل جدید تئاتر کشور همواره بر تغییر و حرکتی به سوی جلو گام بردارد.

نویسنده : رضا بهکام

انتهای پیام/

.

منابع خبر

اخبار مرتبط