سانسور کتابخانهای در آمریکا؛ مردم دربرابر مردم
کدام کتابها در آمریکا سانسور می شود؟
سانسور و ممیزی با تعاریفی که از آمریکا به عنوان مهد آزادی جهان داده می شود چندان سنخیتی ندارد. اما در آمریکا هم کتابها گاهی سانسور می شود.
تماشا کنیدmp4
برای پخش این فایل، نرم افزار "جاوا اسکریپت" باید فعال شود و تازه ترین نسخه "فلش" نیز نصب شده باشد
تازه ترین نسخه "فلش" اینجا قابل دریافت است
پخش ویدیو با ویندوز میدیا پلیر
نه. کتاب پیش از انتشار در آمریکا سانسور نمیشود. و بله. کتابها گاهی در آمریکا دچار مشکل میشوند و از کتابخانهها حذف میشوند.
پدر و مادرها و البته گاهی، شهروندان "مسئول"، گاهی به این نتیجه میرسند که فرزندانشان و جوان ترها نباید چیزی بخوانند که برای روح و روانشان نامناسب باشد یا آنکه آنها را به راههای بد بکشاند.
این افراد اگر به مسئولان ذی صلاح اعتراض کنند میتوانند کتاب مورد نظرشان را از انظار پنهان کنند.
"کدام کتابها در آمریکا سانسور می شود؟ سانسور و ممیزی با تعاریفی که از آمریکا به عنوان مهد آزادی جهان داده می شود چندان سنخیتی ندارد"یعنی قفسه کتابخانهها را از حضور آن کتاب پاک کنند.
پس شاید بهتر باشد بگویم: بله- نه. کتابها به نوعی در آمریکا سانسور میشوند.
از مطبوعات گرفته تا دانش آموزان و معلمان و دیگران، گاهی سعی میکنند که به حذف کتابی از برنامه درسی دانش آموزان اعتراض کنند.
اعتراضها گاهی به نتیجه میرسد و گاهی هم نه.
بسیاری تصور میکنند که ایرادهای گرفته شده از کتابها مختص شهرهای کوچک آمریکاست که معمولا جمعیت محافظه کاری دارند. اما در بهاری که گذشت در شهر شیکاگو هم مشکلی این چنینی روی داد.
پرسپولیس، رمانی گرافیکی از مرجان ساتراپی است که در آن زندگی خود را شرح داده است. این کتاب در مدارس شیکاگو برای مدت کوتاهی دچار مشکل شد.
حذف این کتاب با اعتراض دانش آموزانی روبه رو شد که این کتاب را دوست داشتند.
نتیجه اعتراضها و رسانهای شدن این اتفاق، این بود که کمتر از دو هفته از صدور فرمان توقیف، کتاب به کتابخانههای مدارس بازگشت و در کلاسهای درس هم تدریس آن از سر گرفته شد.
گویا کتاب به خواست کسانی از مدارس حذف شده بود که به صحنههای مربوط به شکنجه در این کتاب معترض بودند. صحنهها مربوط به شکنجه شدن تعدادی زندانی سیاسی در زندانهای ایران بود.
لوی تاد، یکی از دانش آموزانی که در این اعتراضها بوده، میگوید حذف پرسپولیس از حذف رمان معمولی بدتر است برای اینکه این کتاب به نوعی کتابی تاریخی است و مسئولان نمیتوانند دانش آموزان را از دانستن تاریخ و گذشته محروم کنند.
"از ۱۹۸۲ از مطبوعات گرفته تا دانش آموزان و معلمان و دیگران، گاهی سعی میکنند که به حذف کتابی از برنامه درسی دانش آموزان اعتراض کنند.اعتراضها گاهی به نتیجه میرسد و گاهی هم نه"
یکی از راههای اعتراض در آمریکا برگزاری "هفته کتابهای ممنوعه" است که از سی و یک سال پیش در این کشور آغاز شد.
معمولا آخرین هفته از ماه سپتامبر زمان برگزاری بزرگداشت کتاب های ممنوعه است.
این هفته به ابتکار انجمن کتابخانههای آمریکا پا گرفته و کتاب فروشیها و کتابخانهها در آن نقش بزرگی ایفا میکنند.
در سال ۱۹۸۲ این انجمن متوجه میشود که تعداد زیادی از کتابها در حال حذف شدن هستند و فکر میکنند باید کاری برای آن کرد.
در آن سال، تعدادی از دانش آموزان مدرسهای در ایالت نیویورک، از انجمن اولیا و مربیان مدرسه شکایت کردند که به جرم "ضد مسیحی و ضد آمریکایی" بودن، کتابهایی را از کتابخانه مدرسه حذف کرده بود.
دانشآموزان از مدرسه به دیوان عالی آمریکا شکایت کردند و دیوان عالی، مدرسه را به خاطر نادیده گرفتن حق آزادی بیان که در متمم اول قانون اساسی آمریکا آمده، مجرم دانست. دستور داد تا کنترل کتابهای مدارس از طریق قانونی و توسط هیئت امنا انجام شود.
انجمن کتابخانههای آمریکا در این هفته، کلیک
لیستی منتشر میکند که در آن نام کتابهایی که بیشترین مشکل را در سال گذشته داشتهاند در آن آمده است.
باربارا جونز، رئیس دفتر آزادیهای فکری در انجمن کتابخانههای آمریکا تاکید میکند که این لیست بنا به گزارشهایی تهیه میشود که به انجمن آنها میرسد.
از ایالت تگزاس مثال میزند که انجمنی از کتابخانهها در آن ایالت خیلی خوب و دقیق گزارشهای سالانه خود را میفرستند و شاید به این ترتیب سهم تگزاس در ممنوع کردن کتابها بیشتر از بقیه ایالتها به نظر برسد، اما خب این دلیل نمیشود که اوضاع تگزاس از بقیه ایالتها در این زمینه حادتر است.
خاطرات کاملا واقعی یک سرخپوست پارهوقت، نامی بلند برای رمانی از شرمن الکسی، نویسنده سرخپوست آمریکایی است که به دلیل "نژاد پرستی" و "داشتن زبان نامناسب" دچار مشکل شده و در رده دوم لیست قرار دارد.
بنا به گفته خانم جونز، بیشتر از هر چیزی، کتابها در آمریکا به خاطر آن دچار ممنوعیت میشوند که به نوعی از مسائل جنسی یا مذهبی حرف میزنند.
در همین سالی که گذشت در رده پنجم کتابهای ممنوعه، کتابی هست به نام "با تانگو میشوند سه تا" کتابی درباره دو پنگوئن نر که در باغ وحش نیویورک با هم زندگی میکردند و با هم از یک تخم پرستاری کردند تا از آن تخم یک جوجه پنگوئن به نام "تانگو" متولد شد.
داستانی واقعی که به خانوادههایی اشاره میکند که در آن دو نفر مرد با هم شریک زندگی هستند و بچه هم دارند.
این کتاب نه تنها در سال ۲۰۱۲ که در سالهای پیش از آن هم به عنوان کتابی نامناسب در برخی از مدارس تشخیص داده شد.
دلیلی که عنوان شده، اشاره به همجنسگرایی در این کتاب است.
در آمریکا که به تازگی ازدواج همجنسها دارد به عنوان قانون پذیرفته میشود، صحبت از چنین موضوعی برای برخی از خانوادهها گران تمام میشود و آنها ترجیح میدهند، فرزندانشان تا پیش از بزرگسالی این موضوع برایشان عادی نشود.
مثال دیگر کتاب هری پاتر است. کتابی که در جهان طرفداران بسیاری دارد و در آمریکا، برخی از مذهبیان را آزرده است.
در هری پاتر از جادو و جادوگری حرف زده میشود. چیزهایی که از نظر مسیحیان مذهبی در آمریکا نامناسب است.
(حتی در دنیای فانتزی)
به دو دلیلی که پیش از این گفتم، استفاده از "زبان نامناسب" را هم اضافه کنید که از نظر برخی از پدر و مادرها بهتر است بچهها از آن چیزی ندانند.
به دلایل تقریبا مشابه، بسیاری از کتابها از کتابخانههای آمریکا حذف شدهاند.
وقتی هم که کتابی از کتابخانه مدرسهای حذف میشود، یعنی هم فرزند فرد شاکی از خواندن آن کتاب "جان سالم به در میبرد" و هم فرزندان افرادی که چنین نگرانیهایی ندارند از خواندنش محروم میشوند.
باربارا جونز میگوید که او متوجه نگرانیهای خانوادهها میشود و میگوید: "آنها میتوانند کتاب را نخوانند. میتوانند از بچه هایشان هم بخواهند که کتاب را نخوانند ولی شاید کسانی باشند که بخواهند آن کتاب را مطالعه کنند."
خانم جونز از این پدر و مادرها میخواهد که راه را برای مطالعه دیگران نبندند: "آنها باید بدانند که در یک جامعه دموکراتیک یک کتاب باید در قفسه کتابخانهها باقی بماند تا بقیه آن را بخوانند و دربارهاش حرف بزنند."
بادبادک باز، نوشته خالد حسینی نویسنده افغان-آمریکایی در لیست کتابهای مشکل دار، عنوان ششم را دارد. دلیلی که عنوان شده، داشتن صحنه همجنسگرایی در کتاب است.
نگرانیهای پدر و مادرها به گفته خانم جونز قابل حل هستند. او از تجربه موفق یکی از همکاران کتابدارش میگوید که در شهر کوچک و محافظه کاری در جنوب آمریکا توانسته با برگزاری جلسات کتابخوانی برای پدر و مادرها، آنها را به بحث و نظر درباره کتابها وادارد.
حاصل آن جلسات هم این بوده که پدر و مادرها از نگرانی در آمده و برای حذف هیچ کتابی تلاش به هیئت امنای مدارس و کتابخانهها فشار نیاوردهاند.
در آمریکا هر منطقه برای خود هیئت امنای مدارس دارد. این هیئت امنا هستند که میتوانند به ماندن یا حذف کتابی در کتابخانههای مدارس رای دهند.
به دلیل همین سیستم است که وقتی کتابی در بخشی از یک ایالت حذف میشود، ممکن است در طرف دیگر آن ایالت یا در ایالتی دیگر حذف نشود.
برای همین است که انجمن کتابخانههای آمریکا تصمیم گرفته تا لیست دهگانه هر سال را منتشر کند و در مراسمی که در نقاط مختلف برگزار میشود از این کتابها یاد کند.
به این ترتیب است که مردم آمریکا میتوانند از حال و روز روشن فکری هم میهنان خود آگاه شوند.
بخشهایی از این کتابها در کتابخانهها و کتاب فروشیها روخوانی میشوند.
کتاب فروشیهایی که در این مراسم شرکت میکنند، معمولا یکی از ویترینهای خود را به نمایش این کتابها اختصاص میدهند.
"پرسپولیس خسته بسیاری تصور میکنند که ایرادهای گرفته شده از کتابها مختص شهرهای کوچک آمریکاست که معمولا جمعیت محافظه کاری دارند"با نوشتهای که مشخص کند این کتاب ها، همانها بودند که در سال گذشته با بیشترین مشکل روبه رو شدند.
آن کریستفرسن مدیر کتابفروشی "زنان و کودکان" در شهر شیکاگو میگوید که مشتریان آنها معمولا این کتابها را خواندهاند و بعد که آن کتاب را در ویترین کتابهای مشکل دار میبینند، تعجب میکنند و معمولا در کتاب فروشی با هم بحث میکنند.
دلبند، رمانی نوشته تونی موریسون، نویسنده سیاهپوست آمریکایی است که در لیست کتابهای ممنوعه رده دهم را دارد. این رمان به دلیل داشتن "زبان نامناسب" و "مشکلات مذهبی" از کتابخانهها حذف شده است.
اتفاقی که به نظر میآید همان دلیل اصلی برگزاری چنین هفتهای باشد: ابروها را از تعجب بالا بردن و برای حذف کتابی متاثر شدن.
هفته کتابهای ممنوعه همچنین یک دلیل دیگر هم برای برگزاری دارد.
متیو ویلیامز، صاحب یک کتابفروشی در شهر دانشجویی "کوتزتاون" در ایالت فیلادلفیا میگوید که این هفته درواقع نوعی گرامیداشت "آزادی بیان در آمریکا" است.
شاید عوض کردن نام این هفته به چیزی مثلا با مضمون "گرامیداشت آزادی بیان" کمک کند تا کسانی که مثلا به خوانده شدن کتابی توسط دانش آموزان معترضند، بتوانند راحت تر و بدون آنکه برچسب "سانسورچی" به آنها بخورد هم به عواقب اعتراضشان فکر کنند و شاید تصمیمشان را عوض کنند.
این ایده به فکر مسئولان انجمن کتابخانههای آمریکا هم رسیده است.
باربارا جونز میگوید که هر بار خواستهاند نام این هفته را عوض کنند، اعتراضهایی از سوی اعضا دریافت کردهاند که آن را همان طور که هست دوست دارند. نتیجه اینکه: تغییری انجام نمیشود.
خانم جونز حتی از تلاشهای انجمن کتابخانههای فنلاند گفت که میخواهند این هفته را به رویدادی بین المللی تبدیل کنند که کشورهای مختلف بتوانند در آن شرکت کنند.
ایده جالبی است، اما آیا همه کشورها حاضر به این کار هستند؟
جواب: نه.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران