تاجزاده: ایرانیان به هر نحو ممکن از راهبرد آری به تفاهم هسته ای دفاع کنند‎

تاجزاده: ایرانیان به هر نحو ممکن از راهبرد آری به تفاهم هسته ای دفاع کنند‎
کلمه
کلمه - ۱۱ آذر ۱۳۹۲

چکیده :سیدمصطفی تاجزاده در نامه ای خطاب به همسرش، فخرالسادات محتشمی پور، به بیان نظرات خود در خصوص تفاهم نامه ژنو پرداخته است. به گزارش نوروز این زندانی سیاسی با استقبال از توافق انجام گرفته در ژنو از اینکه کشور خطر بزرگی را پشت سر گذاشته ابراز خوشنودی نموده است. معاون سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات...

سیدمصطفی تاجزاده در نامه ای خطاب به همسرش، فخرالسادات محتشمی پور، به بیان نظرات خود در خصوص تفاهم نامه ژنو پرداخته است.

به گزارش نوروز این زندانی سیاسی با استقبال از توافق انجام گرفته در ژنو از اینکه کشور خطر بزرگی را پشت سر گذاشته ابراز خوشنودی نموده است.

معاون سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات همچنین با ابراز نگرانی از آسیب پذیربودن تفاهم نامه ژنو این خطر را از دو ناحیه توصیف میکند، یکی از ناحیه اقتدارگراهای ایرانی که در جلسات خصوصی خود آن را خیانت به ملت و خون شهدا می خوانند و تلاش می کنند آن را برهم زنند و خطر دوم که به مراتب جدی تر است به عصبانیت جنگ طلبان امریکایی – اسرائیلی و ارتجاع منطقه برمی گردد.

تاجزاده در پایان نامه خود با درخواست از هموطنان برای حمایت از این تفاهم نامه آورده است : «وظیفه همه ایرانیان از جمله هم وطنان ما در خارج از کشور آن است که به هر نحو ممکن از راهبرد آری به تفاهم مانع و جامع هسته ای دفاع کنند و با همکاری اشخاص و تشکل های مدافع صلح و مخالف جنگ در سراسر دنیا، توطئه صهیونیست ها و هم پیمانان شان را افشاء و خنثی نمایند چرا که آینده درخشان ایران و ایرانی در گرو گذار موفقیت آمیز از این مرحله سخت و پیچیده و نفس گیر است.»

متن کامل این نامه در پی می آید:

به نام خدا

همسر عزیزم

درود بر تو

این روزها حس خوبی دارم اگرچه نگران نیز هستم. خوبم زیرا کشور خطر بزرگی را دست کم برای مدتی پشت سر گذاشته است. امیدوارم تفاهم نامه ژنو به موافقت نامه جامع و مانع طرفین ختم شود و تأثیر خود را در ایران و سایر کشورهای منطقه نیز بگذارد.

"چکیده :سیدمصطفی تاجزاده در نامه ای خطاب به همسرش، فخرالسادات محتشمی پور، به بیان نظرات خود در خصوص تفاهم نامه ژنو پرداخته است"خوشحالم از این که دولت با تدبیر خویش جامعه و نسل جوان را امیدوار کرد. ایران را از انزوا خارج نمود و اسرائیل را در موضع اتهام نشاند. بین قدرت های بزرگ حتی در درون ایالات متحده شکاف به وجود آورد و در عین حال موجب وحدت و هم دلی بیشتر مردممان شد. درست مقابل کاری که دولت قبلی انجام داد و جهان را علیه ایران متحد و ملت را دو شقّه کرد. به نظر من هنگامی که تحریم ها به نفت و بانک مرکزی می رسد، معنایی جز این ندارد که به آخر ماراتنی نفس گیر نزدیک می شویم و انتخاب یکی از دو گزینه اجتناب ناپذیر است.

یا توافق یا تقابل تا سرحد جنگ که در سوئیس، طرفین گزینه اول را انتخاب کرده اند.

فخری جان

جمهوری اسلامی در مسئله هسته ای در مجموع مرتکب همان خطایی شد که در جریان اشغال سفارت آمریکا و نیز جنگ تحمیلی آن را تجربه کرده بود. در هر سه مورد، تهران فرصت های به مراتب مناسب تر را برای مصالحه با واشنگتن از دست داد. اگرچه خوشبختانه در هر سه بار در دقیقه نود توافق حاصل و از بروز فاجعه جلوگیری شد. به باور من بزرگترین اشتباه ما در ماجرای لانه جاسوسی، کش دادن بی دلیل گروگان گیری بود. اگرچه تا بعد از جنگ متوجه این اشتباه نشدیم و به همین دلیل مشابه آن خطا را در دوره دفاع مقدس مرتکب شدیم و امکان های بهتری را که قبل از سال ۶۷ پیدا شد تا با گرفتن امتیازات بیشتر به جنگ خاتمه دهیم، از دست دادیم.

"به گزارش نوروز این زندانی سیاسی با استقبال از توافق انجام گرفته در ژنو از اینکه کشور خطر بزرگی را پشت سر گذاشته ابراز خوشنودی نموده است"اما این بار درس لازم را گرفته و آن را در موضوع هسته ای که سومین چالش بزرگ بین پاستور و کاخ سفید در سه دهه گذشته به شمار می رفت به کار بستیم.

ما با توجه به دو تجربه قبل کوشیدیم مانع ارسال پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل شویم. در دولت آقای خاتمی در این زمینه موفق شدیم اما در زمان آقای احمدی نژاد علیرغم هشدارهای فراوان گوش شنوایی نیافتیم و پرونده ما به آن نهاد بین المللی ارجاع شد. به همین دلیل تلاش کردیم دست کم از صدور قطع نامه های تحریم یا گسترش آن جلوگیری کنیم و بازی برد برد را با گروه ۵+۱ در پیش بگیریم ولی ناکام ماندیم. یکی از دلایل عدم توجه اقتدارگراها به هشدارها و پیشنهادهای ما آن بود که تحلیل نادرستی از قرارداد و نیز قطع نامه ۵۹۸ داشتند و تصور می کردند که در هر دو مورد مذاکره کنندگان فریب خورده اند و حقوق ملت ایران استیفا نشد. بنابر این نمی خواستند خود مرتکب خطای مشابهی شوند.

فعلا به این بحث نمی پردازیم که با دانش و تجربه امروزمان می توانستیم مانع وقوع هرسه مورد شویم و اجازه تحمیل هزینه های سنگین را به ملت ندهیم.

یار مهربانم

اغلب اقتدارگراها تا پیش از مذاکرات ژنو پذیرش قطع نامه ۵۹۸ را اشتباهی بزرگ و در حد خیانت می خواندند و متهمان درجه یک آن را مسئولان خسته از جنگ معرفی می کردند که با تهیه و ارسال گزارش های ناقص و دلسرد کننده به ویژه در دو زمینه اقتصادی و نظامی برای فرمانده کل قوا سرانجام رهبر فقید انقلاب را به قبول قطع نامه مجاب نمودند و به جنگ بدون مجازات متجاوز پایان دادند. به ادعای آنان بنیان گذار جمهوری اسلامی خود پس از مدت کوتاهی متوجه شد که تصمیم مزبور نادرست است اما راه برگشت نداشت. این دسته گاه به صراحت آقایان هاشمی و موسوی را که مسئولیت فرماندهی جنگ و دولت را به عهده داشتند به عنوان مقصران اصلی مورد شماتت قرار می دادند که از اعتماد امام سوء استفاده کرده و در نهایت راهی جز سرکشیدن جام زهر برای ایشان باقی نگذاشتند. این در حالی است که اکثریت قاطع ایرانیان قبول قطع نامه را بهترین امکان ممکن در آن شرایط خطیر دانستند و می دانند که استقلال و یک پارچگی ملی و سرزمینی و نیز نظم و ثبات سیاسی میهن را تأمین و پیشرفت کشور را ممکن کرد. آنان کم و بیش از اوضاع نابسامان اقتصادی در سال ۶۷، حضور ناوهای غربی در خلیج فارس، اجماع شرق و غرب برای جلوگیری از پیروزی نظامی ایران، جنایت ناو آمریکایی در سرنگونی هواپیمای مسافربری کشورمان و بالاخره عدم چشم انداز مشخصی از پیش روی نظامی و رکود و سکون جبهه ها مطلع بوده اند و می دانستند که استمرار سیاست قبلی جنگ بعد از این اگر ناممکن نباشد، بسیار پر هزینه تر و تؤام با مخاطرات جدی تر و گسترده تر خواهد بود.

رهبر فقید انقلاب نیز در چنین اوضاع و احوالی به تغییر استراتژی جنگ رضایت داد ولی آن را به سر کشیدن جام زهر تشبیه کرد تا تلخی آن تصمیم را به ملموس ترین شکل ممکن برای مردم ترسیم کند.

"امیدوارم تفاهم نامه ژنو به موافقت نامه جامع و مانع طرفین ختم شود و تأثیر خود را در ایران و سایر کشورهای منطقه نیز بگذارد"اهمیت کار وی در آن بود که مصالح و منافع ملت ایران را بر مواضع و شعارهای خود و حتی بر آبروی خود ترجیح داد. البته مسئولیت پذیری و صداقت وی در این زمینه باعث شد که بسیاری در ایران و جهان، تصمیم به تغییر را نه علامت ترس و ضعف رهبر بلکه نشانه عظمت روحی و شجاعت واقعی وی بخوانند. به باور من او خود را شکست تا کمر ملتی نشکند. کاری که دیگر سیاست مداران و رهبران به ندرت انجام می دهند و در عوض حاضرند کشور و کشورهایی ساقط شود اما آنان از نظرات خود برنگردند یا اشتباه خود را تصحیح نکنند.

همراه دوست داشتنی ام

اکنون می توانی حدس بزنی که اقتدارگراها با چه ذهنیتی با مسئله هسته ای و مصالحه تهران-واشنگتن مواجه می شدند. تا این که آثار مدیریت و سیاست های نادرست، بخصوص در زمینه های اقتصادی و روابط خارجی دولتِ قبل آشکار و معلوم شد که سهم ملت از درآمد افسانه ای ۶۰۰ میلیارد دلاری دولت از نفت، گرانی و تورم چهل درصدی، رشد منفی اقتصادی، بیکاری کمرشکن، بدهی های عظیم دولت از جمله به بخش خصوصی، فساد گسترده مالی و اقتصادی، چند نرخی شدن ارز و در یک جمله «خزانه خالی و شعار عالی» بود.

از سوی دیگر دولت پرمدعای قبلی با آن که قدرت های بزرگ جهان را علیه کشورمان تحریک و متحد نمود اما کمترین برنامه ای برای روزهای سخت تدوین نکرد.

به عکس با تبدیل ایران به بازار کالاهای مصرفی و در بسیاری موارد بنجل چینی، ایران را در قبال تحریم ها شدیداً آسیب پذیر کرد و هنگامی که تحریم ها برخلاف انتظار مقامات تصمیم گیرنده نظام، رگ حیات اقتصاد میهن، یعنی نفت و بانک را هدف قرار داد و به گونه ای فزاینده موجب کاهش درآمدهای ارزی کشورشد، حضرات تازه به فکر اقتصاد مقاومتی افتادند. رهبری نیز در چنین شرایطی درصدد ایجاد تغییراتی در سیاست خارجی کشور برآمد که آثار آن را می توان در اولین سخنرانی سال ۹۲ وی یافت. این گام لازم و ضروری بود اما هرگز کافی نبود تا این که مردم یک بار دیگر خود به میدان آمده ناجی کشور طوفان زده خویش شدند. نمی دانم نامزدی آقای جلیلی را باید لطف خدا خواند یا اشتباه استراتژیک اقتدارگراها؟! هرچه بود حضور وی موجب شفافیت کامل شد و این واقعیت آشکار گردید که از پنجاه میلیون واجد شرایط رأی دادن تنها چهارمیلیون نفر یعنی هشت درصد ایرانیان از دیپلماسی هسته ای جاری دفاع می کنند و معلوم شد که همه نامزدها در نقد آن راهبردها اتفاق نظر دارند و معتقدند باید به سرعت به سوی لغو تحریم ها حرکت کنیم. اعتراض های ملی ۱۴ میلیون هم وطنی که موجب شد در انتخابات شرکت نکنند انتقادهایشان به سیاست هسته ای کشور را نیز شامل می شود.

گرامی همسرم

سوم آذر مولود ۲۴ خرداد است.

"بین قدرت های بزرگ حتی در درون ایالات متحده شکاف به وجود آورد و در عین حال موجب وحدت و هم دلی بیشتر مردممان شد"مشخص شدن رأی و گرایش مردم در آن روز و نیز در نظرسنجی بعد از سفر موفق دکتر روحانی به نیویورک در کنار مشکلات اقتصادی و انزوای بین المللی، رهبری را مجاب کرد که گام دیگری بردارد و از نرمش قهرمانانه در سیاست داخلی و عرصه دیپلماتیک سخن بگوید و سپس با تأیید قاطع تیم مذاکره کننده راه را برای نیل به تفاهم با ۵+۱ بازکند که امیدواریم وی در گام بعدی از بازی برد- برد در داخل کشور نیز پشتیبانی کند تا نرمش قهرمانانه به کرنش در برابر قدرت های بزرگ و سرکوب منتقدان و مخالفان تفسیر نشود که دقیقاً سیاست مشترک قاجار و پهلوی بود. در آن صورت، همه حق را به مقامات آمریکایی خواهند داد که مدعی هستند رهبری ایران اجازه انجام مذاکرات را تنها به دلیل ترس از تحریم ها صادر کرد نه به دلیل اعتقاد به بازی دو سر برد. اثر مهم دیگر ۲۴ خرداد این بود که آقای اوباما رسما اعلام کرد که کاخ سفید در پی تغییر رژیم در ایران نیست و تفاهم نامه ژنو با وجود مخالفت متحد آمریکا در منطقه یعنی اسرائیل، نشان داد که او حاضر است در این مسیر گام های عملی بردارد و زمان و چگونگی آن به عوامل گوناگون وابسته است.

فخری عزیزم

تفاهم نامه ژنو اما از دو سو آسیب پذیر است و همین موجب نگرانی است. یک از ناحیه اقتدارگراهای ایرانی که در جلسات خصوصی خود آن را خیانت به ملت و خون شهدا می خوانند و تلاش می کنند آن را برهم زنند. به باور آنان دکتر روحانی با حمایت آقای هاشمی و اصلاح طلبان و با بهانه تنگناهای شدید اقتصادی و نیز تحریم های تازه غرب و با روش کارآمد تبلیغاتی رهبری را در موقعیتی قرار داد که چاره ای جز تأیید توافق سوم آذر را نداشت.

روشن است که آنان به دلیل تأیید صریح رهبری از حرکت دولت جرأت ابراز علنی دیدگاه خود را ندارند. با وجود این گاهی مکنونات قلبی خود را آشکار ساخته توافق ژنو را شکستی برای ایران می خوانند که فتنه گران می کوشند به زور رسانه هایشان آن را پیروزی جلوه دهند. دسته دیگری از آنان به روشی غیراخلاقی و ناصادقانه می کوشند ثابت کنند غرب در ژنو کلاه گشادی سر ایران گذاشته و بدون آن که امتیازی دهد، ما را از حقوق خویش محروم کرده است اما در عین حال مکرر از تلاش های دکتر ظریف و هم کارانش تشکر می کنند تا متهم به کارشکنی در روند مذاکرات و مخالفت با رهبری و هم سویی با اسرائیل نشوند. بعضی نیز ادعا می کنند مفاد این تفاهم نامه به آقای جلیلی هم پیشنهاد شده بود که وی نپذیرفته بود. من از چند و چون این مسئله اطلاع ندارم و امیدوارم آقای جلیلی توضیحات لازم را به استحضار ملت برساند تا چنان چه ادعای مزبور صحت داشته باشد، معلوم شود چرا وی پیشنهادات را نپذیرفته و مانع گسترش تحریم ها نشده است؟!

نازنینم

اگر تفاهم جامع و مانع به دست آمده بود، من اینک نگران تلاش های تکفیری های جبهه پایداری و حزب پادگانی نبودم به ویژه آن که عملکرد رهبری در مسئله هسته ای بطلان تحلیل های آنان را نه تنها در این زمینه بلکه حتی در مورد قطع نامه ۵۹۸ آشکار ساخته است.

"درست مقابل کاری که دولت قبلی انجام داد و جهان را علیه ایران متحد و ملت را دو شقّه کرد"زیرا اگر رهبری پذیرش آن قطع نامه را اشتباهی بزرگ می دانست خود مانند سلف خویش عمل نمی کرد و از تأیید تفاهم نامه ژنو پرهیز می کرد. به هر حال چون کار تمام نشده است، دغدغه ها باقی است و نمی دانیم آیا ولی فقیه با سخت تر شدن شرایط باز هم از مصالحه دفاع خواهد نمود و در مقابل وسوسه های این گروه خواهد ایستاد یا نه؟

غم گسارم

خطر دوم که به مراتب جدی تر است به عصبانیت جنگ طلبان امریکایی – اسرائیلی و ارتجاع منطقه برمی گردد که تا قبل از ژنو درگیری با جمهوری اسلامی را قطعی می دانستند به همین دلیل هر تفاهم ۵+۱ با ایران را در درجه نخست به معنای تثبیت جمهوری اسلامی و کنار گذاشتن گزینه نظامی و منتفی شدن تغییر رژیم ارزیابی می کنند. بر این اساس وظیفه همه ایرانیان از جمله هم وطنان ما در خارج از کشور آن است که به هر نحو ممکن از راهبرد آری به تفاهم مانع و جامع هسته ای دفاع کنند و با همکاری اشخاص و تشکل های مدافع صلح و مخالف جنگ در سراسر دنیا، توطئه صهیونیست ها و هم پیمانان شان را افشاء و خنثی نمایند چرا که آینده درخشان ایران و ایرانی در گرو گذار موفقیت آمیز از این مرحله سخت و پیچیده و نفس گیر است.

به امید روزهای بهتر

دعاگوی همیشگی تو مصطفی

اوین آذرماه ۱۳۹۲

منابع خبر

اخبار مرتبط