هزار روز بدون روزنامه
چکیده :برای ناظر بیخبر یا کماطلاع بیرونی، عدم دسترسی به روزنامه، چندان واجد اهمیت نیست. چه بسا که نشریه، کالایی لوکس و غیرضرور قلمداد شود. اما ـ همچون بسیاری مقولههای دیگر ـ در وضعی خاص (انفرادی)، اهمیت آن رخ مینمایاند. این را آنهایی که «سلول انفرادی» را تجربه کردهاند، نیک درمییابند....
مرتضی کاظمیان:
این تنها روزنامهنگاران و روزنامهخوانها نیستند که میفهمند «هزار روز بدون روزنامه بودن» چه معنایی دارد؛ طراحان شکنجهی سفید و بازجوهای درس آموخته نیز خوب میدانند که آزار دادن یک متهم با بیخبر نگه داشتن وی، چه پیامدها و درد و رنجی برای قربانی به همراه دارد.
میرحسین موسوی و زهرا رهنورد ـ چنانکه دختر ایشان در مصاحبهی جدیدش تصریح کرده ـ حدود هزار روز است که از داشتن روزنامه محروماند. نخست وزیر جمهوری اسلامی که دهههاست اهل مطالعهی نشریه و خبر و تحلیل بوده و خود، زمانی دستی در روزنامهنگاری نگاشته، و همسر فرهیختهاش که اهل قلم و مطبوعات است، به کین کانون مرکزی قدرت در جمهوری اسلامی، از دسترسی به روزنامه منع شدهاند.
رهبر جمهوری اسلامی که ـ به گزارش محسنی اژهای ـ زمانی به مسئولان دستگاه قضایی توصیه کرده بود: «بهتر است حتیالامکان قضات فردی را به زندان انفرادی محکوم نکنند اگر هم کردند در کمترین زمان ممکن در انفرادی باشند زیرا زندان انفرادی شرایط سختی دارد و هر روز آن مانند ۱۰ روزی عادی است»؛ حالا نه تنها همراهان دیروز خود در نظام را در خانه محبوس و محصور ساخته، بلکه آنان را از خواندن نشریات نیز محروم کرده است.
در این رویداد، این تنها عمق کینهتوزی تمامیتخواهان به رهبران جنبش سبز نیست که عریان میشود؛ بلکه عمق استیصال و حقارت و عجز دشمنان آزادی جلوهگری میکند.
"چکیده :برای ناظر بیخبر یا کماطلاع بیرونی، عدم دسترسی به روزنامه، چندان واجد اهمیت نیست"امنیتی ـ نظامیهای مسلط بر پروندهی رهبران جنبش سبز دریافتهاند که حتی خواندن «ارگان تحریف حقیقت و تقدیس خشونت» (کیهان) نیز موسوی و کروبی و رهنورد را بر اوضاع زمانه، مشرف خواهد ساخت. اگرچه خواندن «محصول برادر حسین و همکاران امنیتی» اعصابی از پولاد میخواهد، اما برای زیرکانی چون میرحسین، بهقدر لازم واجد «داده» خواهد بود و ایشان را «بهروز» خواهد کرد. پس، حکم از بالا میرسد که هیچ نشریهای در اختیار رهبران جنبش سبز قرار نگیرد. آزاری دیگر؛ فشاری جدید؛ که ببّرند، که مستهلک و تسلیم شوند.
برای ناظر بیخبر یا کماطلاع بیرونی، عدم دسترسی به روزنامه، چندان واجد اهمیت نیست. چه بسا که نشریه، کالایی لوکس و غیرضرور قلمداد شود.
اما ـ همچون بسیاری مقولههای دیگر ـ در وضعی خاص (انفرادی)، اهمیت آن رخ مینمایاند. این را آنهایی که «سلول انفرادی» را تجربه کردهاند، نیک درمییابند.
سال ۱۳۸۱، وقتی جمعی از فعالان ملی ـ مذهبی آزاد شده به قید وثیقه (ازجمله زندهیادان مهندس سحابی و هدی صابر، و نیز دکتر پیمان، دکتر ملکی، دکتر رجایی، دکتر مدنی، و دکتر پدرام) در نامهای سرگشاده به رییس دستگاه قضاییه و دیگر مقامهای ارشد نظام، از برخی محدودیتهای خود در زمان بازداشت در سلول انفرادی در بازداشتگاه مخفی ۵۹ سپاه پاسداران پرده برداشتند، کم نبودند کنشگران و اصلاحطلبانی که با تعجب و حتی انتقاد با مکتوب ایشان برخورد کردند. محدودیت در استفاده از توالت، حمام، کتاب، و روزنامه ازجمله موارد مطرح شده در آن بیانیه بود. بعدتر که به تدریج سرکوب و بازداشت دامن اصلاحطلبان و کنشگران منتقد بیشتری را گرفت، اهمیت موارد درج شده در آن نامه، ملموس شد. ماجرای محدودیت و محرومیت در انفرادی، حکایتی جدا و ویژه است.
در انفرادی، این تنها دوری از خانواده و دوستان نیست که رنجآور میشود؛ چنانکه بازجوییهای گاه و بیگاه و تهدید و خشونت و تطمیع و دروغهای بازجوها نیز، تنها وجه فشار نیست؛ دوری از روزنامه و نشریه، قرار گرفتن در خلأ اطلاعاتی و عدم دستیابی به کانالهای اطلاعرسانی موثق، خود بهمثابهی ابزاری سخت علیه «قربانی» (متهم) ایفای نقش میکند.
"امنیتی ـ نظامیهای مسلط بر پروندهی رهبران جنبش سبز دریافتهاند که حتی خواندن «ارگان تحریف حقیقت و تقدیس خشونت» (کیهان) نیز موسوی و کروبی و رهنورد را بر اوضاع زمانه، مشرف خواهد ساخت"این را شکنجهگران و طراحان انفرادی، آگاهانه بهکار میگیرند.
حالا، اینجا، و در مورد رهبران جنبش سبز، ستمی که بر آنان میرود، جنبهها و وجوهی دارد که هر یک میتواند چونان شکنجه و رفتاری غیرانسانی، مورد داوری قرار گیرد. یکی از آن، همین محرومیت از دسترسی به نشریات رسمی کشور است که با خودسانسوری و زیر هزار و یک فشار و محدودیت منتشر میشوند.
بیچاره حاکمان و حکومتی که کارش بدانجا میکشد که از سر استیصال و فقدان اقتدار دموکراتیک و نداشتن توان اقناع و توجیه افکار عمومی، نه تنها منتقدان مصلح و معترضان فرهیختهای چون رهنورد و موسوی و کروبی را بیهیچ دادگاهی به حبس میبرد، بلکه به هر حیله و ابزار متوسل میشود تا درد و رنجی متوجه ایشان کند؛ آزادگان صبوری که ۷۰ سالگی را پشت سر نهادهاند و به دلایل گوناگون در خور رعایت می شدند.
منبع: جرس
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران