غارت وغارتگری در رژیم ولایت مطلقه فقیه (بخش ۱۸)، محمد جعفری - Gooya News

گویا - ۲۶ خرداد ۱۴۰۱

در دنباله مطالب گذشته به این بحث پرداخته می‌شود که:
۴- نیروهای سیاسی به ظاهر مخالف یا اپوزیسیون که چوب لای چرخ حرکت مردم و آب به آسیاب رژیم مطلقه فقیه می‌ریزند کدامها هستند.
از دید و تجربه‌ام چند گروه یا نیروی سیاسی‌اند که به ظاهر مخالف یا اپوزیسیون رژیم ولایت غارتگر مطلقه‌اند، اما در حقیقت تا به امروز چوب لای چرخ حرکت مردم گذاشته و آب به آسیاب رژیم مطلقه فقیه غارتگر می‌ریخته‌اند و همچنان میریزند:
اول ازهمه اصلاح طلبانند: اصلاح طلبان متشکل از روحانیون جدا شده از روحانیت یا خط سومی‌ها (۱) و دانشجویان خط امام و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی یا «خط امامی»‌ها که بعد با انتخاب آقای سید محمد خاتمی تحت عنوان جنبش اصلاح طلبی در دوم خرداد ۱۳۷۶ با کسب بیش از ۲۰ میلیون رأی به ریاست جمهوری انتخاب شد و تا سال ۱۳۸۴ یعنی دو دوره رئیس جمهور بود. و با وجودیکه اصلاح طلبان، هر دو قوه مجریه و مقننه را در دست داشتند، در شعارها و تعهداتی که به مردم داده شده بود ناکام ماندند و از اصولگراها شکست خوردند و برای نشان دادن دلیل این شکست آقای خاتمی عنوان کرد که «من تداروکاتچی بودم» اما بعد از آن چون این «تداروکاتچی بود» بسیار زننده بود هم خود و هم دیگران به تکذیب و توجیه آن پرداختند. نظامی که اساس و بنیان آن بر دروغ شکل گرفته و تداوم یافته است و از رأس تا ذیل صبح دروغ می‌گویند و بعد از ظهر تکذیب می‌کنند، چه می‌شود کرد. (۲)
کارنامه مختصری به غیر از تعریف و تمجیدها از رئیس اصلاحات آقای سید محمد خاتمی گفته می‌شود تا هم طرز تفکر و هم نحوه عمل او مشخص تر شود:
۱- آقای خاتمی که در سال ۱۳۵۸مسئول مرکز اسلامی هامبورگ (۳) در آلمان بود، رساله‌ای در ۷۹ صفحه در توضیح و تشریح ولایت فقیه به سمینار آموزشی اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان در اروپا در تاریخ ۷ الی ۱۰ دی ماه ارائه داده و پس از بحث و گفتگو در تابستان ۱۳۵۹ منتشر شده است. فرازهائی از آن به قرار ذیل است:
«آنچه مصدق را به قیام واداشته بود " حس آزادیخواهی" بود - و البته نمی‌گویم مصدق ضد مذهبی و حتی غیرمذهبی بود - ولی این بار رهبر فقط "خدا" را در نظر داشت و به خاطر "او بپا" خاسته بود و به سوی مقصدی صد در صد " خدائی " در حرکت بود.» و «اصل تازه بی تردید همان اصل ولایت فقیه است...

"نظامی که اساس و بنیان آن بر دروغ شکل گرفته و تداوم یافته است و از رأس تا ذیل صبح دروغ می‌گویند و بعد از ظهر تکذیب می‌کنند، چه می‌شود کرد"" ولایت فقیه" در طول "ولایت خدا" بر انسان قرار گرفته است» وایضاً «تلاش برای تأسیس یک نظام زندگانی بر اساس " وحی" گرچه در تاریخ بی سابقه نیست ولی دست کم در نهضت‌های دنیای معاصر بی سابقه است و حتی در تاریخ نیز به نحوی می‌توانیم آن را بی سابقه بدانیم زیرا "ولایت فقیه" می‌خواهد حاکمیت " وحی" را در زمانی تحقق ببخشد که معصوم در دسترس مرمان نیست» وایضا «تلاش برای تأسیس یک نظام زندگانی بر اساس " وحی" گرچه در تاریخ بی سابقه نیست ولی دست کم در نهضت‌های دنیای معاصر بی سابقه است و حتی در تاریخ نیز به نحوی می‌توانیم آن را بی سابقه بدانیم زیرا "ولایت فقیه" می‌خواهد حاکمیت " وحی" را در زمانی تحقق ببخشد که معصوم در دسترس مرمان نیست» و آخر اینکه «... وقتی گفته می‌شود این اصل (یعنی اصل دموکراسی. ن) ذاتاً با حاکمیت ملی متناقض است حاکمیتی مراد می‌شود که فرمولی از پیش پذیرفته شده دارد یعنی حاکمیتی که مبتنی بر رأی آزاد اکثریت باشد. بعبارت دیگر در نظر اینان قانونی و حقی سوای آنچه اکثریت بخواهد معنی ندارد. در حالی که طبق اصل ولایت فقیه، اگر خواست اکثریت با نظر فقیه جامع الشرایط تنافی داشت ملاک عمل رأی فقیه است نه خواست مردم.» و همچنین «باری راه نجات کشور، اعمال درست اصل " ولایت فقیه" در کنار درست اصل شوراها است» (۴)
۲-بر اساس همین اندیشه و طرز تفکر تا به امروز بارها گفته و نوشته که بهترین دموکراسی، دموکراسی دینی است.

اما بارها و بارها در همین مورد حرفهای ضد و نقیض هم زده و می‌زند، چون در ایران امروز و دیروز فقط روحانیون دروغ مصلحت آمیز (۵) را اصل می‌دانند و آنرا نهادینه کرده‌اند، هر جا و هر زمان که به مصلحت‌شان باشد، از دروغ و راست و دروغ به هم پیوسته استفاده می‌کنند.
۳- آقای سید محمد خاتمی که در سال ۵۹ سرپرست کیهان بود، بدون ارائه سند و مدرکی در ۳۰ دی ماه ۵۹ در یادداشت روز نوشت، عمل بزرگ دانشجویان پیرو خط امام این بود که «توطئه وحشتناک آمریکا را در زمینه نفوذ در مراکز بالای تصمیم گیری و اجرایی جمهوری نوپای ‏اسلامی خنثی کرد...» (۶) یعنی مراکز بالای تصمیم گیری دولت مهندس بازرگان و به نظرآقای محمدخاتمی، «درمراکز بالای تصمیم گیری و اجرایی جمهوری اسلامی» که در اختیار دولت موقت بود، آمریکایی‌ها نفوذ داشتند و با گروگانگیری و با به زیر کشیده شدن دولت موقت، نفوذ آمریکایی‌ها در جمهوری اسلامی خنثی شد است. اشغال سفارتخانه آمریکا که برای به دست آوری انحصاری قدرت وسیله قرار داده شد و نهضت آزادی وهر کس دیگری را که خواستند به جرم آمریکائی و رابطه با آمریکا از صحنه حذف شد. اما بعد از اینکه بسیاری حذف و نابود شدند و از جمله عباس امیر انتظام است که به همین علت او را دستگیر و به جرم جاسوسی زندانی و از حیز انتفاع انداخته شد. ۲۳ سال بعد آقای هاشمی رفسنجانی نوشت: «اسناد فاش شده تا آن زمان، نشان دهنده جاسوسی امیرانتظام نبود و در این زمینه حرفهای آقای بازرگان را که ایشان را جاسوس نمی‌دانست، تأیید می‌کردیم. البته نمی‌خواستیم بگوئیم که دانشجویان دروغ می‌گویند، بلکه معتقد بودیم اسنادی که آنها افشا کرده‌اند، نشان دهنده جاسوسی نیست» (۷)
۴- مرحوم منتظری در مورد حذف خودش می‌نویسد چنان جوی به وجود آورده بودند که هر کسی حاضر بود برای حفظ پست خود، نوک و نیش و تیری به سوی من پرتاب کند.

"ن) ذاتاً با حاکمیت ملی متناقض است حاکمیتی مراد می‌شود که فرمولی از پیش پذیرفته شده دارد یعنی حاکمیتی که مبتنی بر رأی آزاد اکثریت باشد"حتی آقای سید محمد خاتمی (۸. آقای خاتمی باز هم در زمانی که رئیس جمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی بود. حبس آیت الله منتظری در خانه را به تصویب رساند. و در پی این مصوبه، آقای منتظری بیش از ۵ سال در خانه خود حبس گردید و در طول این مدت تحت کنترل و نظارت شدید نیروهای نظامی مستقر در محل قرار داشت. (۹) و تنها بستگان درجه یک ایشان اجازه دیدار و ملاقات با این مرجع را داشتند، تاجائیکه بنا بر گفته سرکار خانم «زهرا ربانی املشی" عروس آیت الله منتظری، حتی دکترهایی که برای مداوای این مرجع تقلید می‌آمدند تا مدتی "به صورت قاچاقی از پشت بام خانه همسایه به منزل ایشان میرفتند و رنج و عواقب این کار را به جان میخریدند!»

.

منابع خبر

اخبار مرتبط

کلمه - ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۹
آفتاب - ۲۶ فروردین ۱۳۹۹