پسرم در خواب گفت قاتل را ببخش
اولیای دم پسر جوانی که در جریان نزاعی در روستای دهچنار شهرستان زرند به قتل رسیده بود چند روز قبل گذشت خود را از خونخواهی اعلام و به قاتل زندگی دوباره اهدا کردند. مادر مقتول در گفتوگو با «شرق» ماجرای قتل و نحوه اعلام گذشت را توضیح داده است.
حادثه چطور اتفاق افتاد؟
بچههایم در باغ پسته نگهبان بودند. مسوول نگهداری پمپ آب روز حادثه به آنها گفت یک نفرشان برای نگهبانی از پمپ جای او برود. مرتضی -برادر مجتبی- به سمت پمپ راه افتاد که مرد موتورسواری جلویش پیچید و راه او را بست و هرچه پسرم از او خواست راه را باز کند، اعتنا نکرد بعد هم به موتور مرتضی کوبید اما باز هم مرتضی چیزی نگفت آن مرد که زنجیر و کارد داشت مرتضی را زد. مرتضی بعد این اتفاق پیش مجتبی رفت و مجتبی وقتی دید دست برادرش خونی است از او پرسید چه اتفاقی افتاده، مرتضی جواب داد زمین خورده است اما مجتبی پیگیر شد و حقیقت را فهمید و سراغ آن مرد رفت تا علت نزاع را بپرسد.
"اولیای دم پسر جوانی که در جریان نزاعی در روستای دهچنار شهرستان زرند به قتل رسیده بود چند روز قبل گذشت خود را از خونخواهی اعلام و به قاتل زندگی دوباره اهدا کردند"مجتبی توضیح داد برای دعوا نیامده است او چوب و چاقو هم نداشت اما آن مرد سریع کارد آشپزخانه را در قلب پسرم فرو کرد.
مجتبی چند سالش بود؟
مجتبی سه سال پیش کشته شد. دقیقا شهریور سال ۸۸. آن موقع ۲۲ ساله بود.
چند بچه داری؟
هفت بچه داشتم، شش پسر و یک دختر. الان شدهاند پنج پسر و یک دختر.
چطور از قتل باخبر شدید؟
برای ما خبر آوردند بچههایتان دعوا کردهاند. ما هم تعجب کردیم چون آنها اهل دعوا نبودند با این حال رفتیم سر میدان را نگاه کردیم، هیچ خبری نبود.
رفتیم بیمارستان تامین اجتماعی و آنجا گفتند یکی از بچههایم چاقو خورده است و در اتاق عمل است اما به ما دروغ گفتند، بچهام مرده بود و او را به سردخانه برده بودند. بعد از آن، آنهایی که دعوا را دیده بودند، ماجرا را تعریف کردند و پرونده تشکیل شد. قاتل بعد از 33روز در تهران دستگیر شد.
تلاش قاتل برای کسب رضایت شما از چه زمانی شروع شد؟
در تمام این مدت خانوادهاش پیش ما میآمدند و رضایت میخواستند. آنها میگفتند با اعدام قاتل بچه تو زنده نمیشود ما هم گفتیم پرونده را به قانون سپردهایم و هر تصمیمی که قانون بگیرد، مطیع هستیم. حتی من جلوی بچههایم را گرفتم و به آنها گفتم خودتان را کنترل کنید و با خانواده قاتل برخورد بدی نداشته باشید.
"مادر مقتول در گفتوگو با «شرق» ماجرای قتل و نحوه اعلام گذشت را توضیح داده است.حادثه چطور اتفاق افتاد؟بچههایم در باغ پسته نگهبان بودند"درست است برادرتان را به ناحق کشته است اما ما راه قانونی را طی میکنیم. بعد از سهسالونیم حکم اعدام قاتل آمد اما دوباره اعتراض کرد. در تمام این مدت ما در غم از دسترفتن مجتبی و رفتوآمد به دادگاه مریض شدهایم. خود من مریضم و پاهایم درد میکند. از وقتی بچهام را کشتند خانهنشین شدهام.
چطور شد که تصمیم گرفتید، گذشت کنید؟
بعد از آنکه حکم اعدام قطعی شد خانواده قاتل آمدند و گفتند شب عید است محض رضای خدا رضایت بدهید.
جواب دادم دلم رضایت نمیدهد او را ببخشم چون بچهام را به ناحق کشته است. بالاخره گفتم من میخوابم اگر پسرم به خوابم بیاید و بگوید چه کار کن من همان کار را میکنم. اگر او به من بگوید رضایت بده حتما این کار را میکنم وگرنه رضایت نمیدهم. بالاخره پسرم به خوابم آمد و گفت: «ننه من را که کشتند و دیگر زنده نمیشوم، شما هم آنقدر گریه و شیون نکنید، بسکه این کارها را کردی خودت را مریض کردهای، قاتل را هم واگذار کنید به حضرت ابوالفضل تا سزایش را بدهد، تو هم رضایت بده. از خون من بگذر.
"مسوول نگهداری پمپ آب روز حادثه به آنها گفت یک نفرشان برای نگهبانی از پمپ جای او برود"آن دنیا خدا از من دفاع میکند و از تقصیر او نمیگذرد.» من هم محض رضای خدا و برای اینکه روح بچهام شاد شود، گفتم رضایت میدهم.
حالا که رضایت دادهای چه احساسی داری؟
من قاتل را برای اینکه آن خواب را دیدم بخشیدم. برای رضای خدا رضایت دادم، تا روح بچهام شاد باشد.
منبع: شرق
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران