بررسی روزنامه‌های صبح تهران؛ یک‌شنبه هشت تیر

بررسی روزنامه‌های صبح تهران؛ یک‌شنبه هشت تیر
بی بی سی فارسی
بی بی سی فارسی - ۷ تیر ۱۳۹۳

روزنامه های امروز تهران، در آغاز ماه رمضان کمتر از همیشه خبر و گزارش دارند و در صفحات اول خود از بازگشت تیم ملی فوتبال کشور به تهران خبر داده اند که نشان می دهد قهرمانان عضو تیم ملی مورد استقبال مقامات دولتی و مردم قرار گرفته اند.

گزارش هایی از تندشدن انتقاد نمایندگان تندرو مجلس و روحانیون سنتی علیه دولت حسن روحانی و احتمال استیضاح چند وزیر کابینه در روزنامه های مختلف امروز به چشم می آید که همزمان با روز مبارزه با سلاح های شیمیایی و میکروبی از وضعیت بد رسیدگی به آسیب دیدگان و بازمانده های قربانیان این سلاح ها خبر داده اند.

داعش، داغ دراز مدت است

تیتر و عکس صفحه اول مردم‌سالاری

نصرت الله تاجیک در مقاله ای درکلیک

اعتماد
به تشریح وضعیت گروه داعش برآمده و آن را دنباله القاعده دانسته که چندملیتی از مبارزانی بود که زمین نداشت و هویت خود را در آزاد‌سازی افغانستان جست‌وجو می‌کرد. اما داعش اصلاح شده ژن القاعده است که اوضاع منطقه به عنوان رحم آماده برای رشد این موجود است. ابتدا توسط سه کشور ترکیه، قطر و سعودی و با کمک انگلیس، فرانسه و امریکا در سوریه صاحب زمین شد و آن را نیز به عراق گسترش داد.

این دیبلمات سابق نتیجه گیری می کند که: تحولات کنونی در عراق گذرا نیست بلکه مستمر خواهد بودو دارای تاثیرات منطقه‌یی و جهانی و برای ایران راهبردی است. این تحولات را نمی‌توان صرفا با نگاه به پوسته بیرونی آن که صحنه عملیاتی است تجزیه و تحلیل کرد و برای طراحی راهبرد ایران در قبال این تحولات باید به زیر پوست تحولات ژئوپولتیک منطقه و به هم زدن توازن منطقه‌یی به ضرر ایران نیز توجه داشت.

در ادامه مقاله اعتماد آمده: تحولات میدانی کنونی ریشه‌های متعددی دارد و با معادلات خطی قابل حل و تفسیر نیست.

"اما داعش اصلاح شده ژن القاعده است که اوضاع منطقه به عنوان رحم آماده برای رشد این موجود است"بی‌شک کشیده شدن ماجرای سوریه به عراق می‌تواند تا حدی پارامترها و عوامل موثر‌تر را جلوی چشم ما بیاورد و اگر این جریان به لبنان بکشد به صورت خیلی شفاف‌تری می‌توان به تبیین روند کنونی سیاست‌های منطقه‌یی و فرامنطقه‌یی علیه ایران واقف شد.

آسیب‌شناسی جریان تندرو

فیاض زاهد در مقاله ای در آرمان به آسیب شناسی جریان تندرو پرداخته که این روزها پرسر و صدا به دولت می تازد و نوشته: بازتاب سیاست‌های هشت سال قبل و بیرون بردن سیاست از آکادمی‌های حزبی و دانشگاهی نتیجه‌ای جز وضعیت فعلی ندارد. وقتی گفتمان سیاسی با بی‌اخلاقی توام می‌شود، عرصه برای نخبگان تنگ می‌شود و فضا برای هوچی‌گران فراهم می‌آید. یکی از بدی‌های فضای سیاسی در سال‌های گذشته این بود که تازه‌به‌دوران‌رسیده‌ها به میدان آمدند و آنها چون زبان تفکر و اندیشه و منطق گفت‌وگو به صورت برابر نداشتند ناچار به بی‌اخلاقی متوسل شدند. این رفتارها در واقع بقایای سیاست‌های قبل است و جریانی که تن به رادیکالیسم داده با این رفتار خود ضررهایی به جامعه تحمیل کرده است.

به نوشتده این استاد دانشگاه: جریانی که تندروها به آن تعلق دارند، نه یک جریان سیاسی ریشه‌دار که در واقع یک حباب کف مانندی است که در تلاطم فضای سیاسی شکل گرفته و طفیلی‌وار به زندگی سیاسی خود ادامه می‌دهد اما در واقع سر نخ این جریان را باید در جای دیگر جستجو کرد. نگرانی وزیر اطلاعات نسبت به ظهور تندروهایی است که به جای توجه به اصل به فرع توجه می‌کنند.

مقاله آرمان در نهایت به این نتیجه رسیده که: مخالفان از بعد اقتصادی واکنششان طبیعی است چرا که اگرگروهی را از دسترسی به امکانات محروم کنیم، برای به دست آوردن دوباره آن ممکن است دست به هر کاری بزنند.

اما خوشبختانه این جریان از نظر اجتماعی جایگاه قابل اعتنایی ندارد و همچنان که در انتخابات ریاست جمهوری اخیر مشاهده شد، با وجود حمایت برخی گروه‌های دیگر و استفاده از برخی شعارهای مردم‌پسند نتوانست رای اعتماد از مردمی بگیرد.

حملات به دولت

کارتون امین منتظری، شرق

فضل الله یاری در سرمقاله ابتکار به کسانی پرداخته که فضای سیاسی کشور را به شدت تیره کرده اند و نوشته:اتهام زنندگان گویی بخش اعظمی از آمال و آرزوهای خود را در محمود احمدی نژاد می بینند که با همه تخریب هایی که در ارکان نظام (مجلس، قانون و قوه قضاییه ) روا داشت، نه تنها اتهامی به وی وارد نمی کنند که با تمام قوا از او حمایت کرده و هنوز نیز سودای بازگشت او را در سر می پرورانند. در حالی که شاید تنها رئیس جمهوری که مقابله علنی با حکم رهبری انقلاب را در کارنامه خود داشته همین احمدی نژاد باشد.

نویسنده این مقاله به طعنه نوشته: اتهام زنندگان به روسای جمهور گویی پس از استراحتی که علاقه و عشق به احمدی نژاد نصیب شان کرده بود، دوباره موتور خود را روشن کرده اند و در بی سابقه ترین حرکت رئیس جمهور بعدی (دکتر حسن روحانی ) را هدف همان اتهام پیشین قرار داده اند.

به نظر نویسنده سرمقاله ابتکار: این افراد و گروه ها اگر چه برای اتهامات خود انگیزه هایی دارند که برخی از مخالفان آنان، مسائل اقتصادی و از دست رفتن برخی فرصت ها برای ویژه خواری را ذکر می کنند، اما دلایلی که بیان می کنند چندان کمکی نمی کند تا مواضع شان موجه به نظر برسد.

این افراد ممکن است مخالفان سیاسی خود را- که از قضا با رای بالای مردم برگزیده شده اند- به براندازی متهم کنند و از این رهگذر استهزای مردمی را به جان بخرند، اما بدون تردید موجباتی فراهم می کنند تا قضاوت نادرست بخشی از افکار عمومی داخل و خارج را متوجه نظام کنند؟

احسان بداغی در کلیک

اعتماد
نوشته: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تنها ۹ ماه پای حسن روحانی صبر کرد؛ صبری که برای محمود احمدی‌نژاد نزدیک به پنج سال ادامه داشت. نخستین نامه رسمی اما محرمانه جامعه مدرسین به دولت یازدهم تقریبا یک ماه و نیم پیش به پاستور فرستاده شد. حالا بعد از آیت‌الله محمد یزدی، دو عضو دیگر این مجموعه هم گفته‌اند که اگر دولت به مفاد این نامه توجه نکند خطر «رودررویی» وجود دارد.

نویسنده مقاله به یادآورده که: پنج سال طول کشید تا جامعه مدرسین نامه‌یی انتقادی خطاب به رییس دولت‌های نهم و دهم بنویسد.

"ابتدا توسط سه کشور ترکیه، قطر و سعودی و با کمک انگلیس، فرانسه و امریکا در سوریه صاحب زمین شد و آن را نیز به عراق گسترش داد"اینکه قبل از آن آیا نامه‌نگاری بین دولت احمدی‌نژاد و جامعه مدرسین بوده یا خیر را کسی خبر ندارد. اما نخستین نامه آنها به احمدی‌نژاد روز سوم خرداد سال ۸۹ علنی شد. نامه‌یی در اعتراض به وضع حجاب و عفاف در جامعه. اردیبهشت سال ۹۱ هم دومین نامه جامعه مدرسین به دولت با موضوع اعتراض به گرانی‌ها علنی شد. نامه‌یی که به گفته آیت‌الله یزدی هیچگاه مورد توجه محمود احمدی‌نژاد قرار نگرفت.

اعتماد نوشته: با این وجود جامعه مدرسین هیچگاه در قبال دولت احمدی‌نژاد پای خود را از اعتقادها و اعتراض‌های «منبری» فراتر نگذاشت.

برای دولت یازدهم اما گویی اوضاع کمی متفاوت است. برخی اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم خیلی پیش‌تر از نگارش این نامه محرمانه اعتراض‌های خود را از بالای «منابر» پایین آورده‌اند.

مصوبات کارشناسی نشده مجلس

آفرین چیت ساز در مقاله ای در روزنامه کلیک

ایران
نوشته: مجلس فعلی مجموعه ای از طرح و پیشنهادها را در دستور کار دارد که هر کدام به نحوی سرنوشت جامعه بویژه نسل جوان را در بر میگیرد. در روزهای اخیر بیش از همه، طرحهای اجتماعی و فرهنگی مجلس بحث برانگیز شده است. از میان این طرحها میتوان به مواردی نظیر: طرح افزایش نرخ باروری و پیشگیری از کاهش رشد جمعیت کشور، طرح تعالی خانواده، طرح حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر و طرح اقتصادی - اجتماعی بیمه بیکاری و حمایت از بیکاران متقاضی کار اشاره کرد.

به نوشته این مقاله تاکنون انتقاداتی که کارشناسان اجتماعی و صاحبنظران حقوقی به این طرحها وارد کرده اند از جمله این است که «طرحها از بار کارشناسی و مطالعاتی لازم برخوردار نیستند و به این اعتبار در مظان شتابزدگی قرار دارند.

"این دیبلمات سابق نتیجه گیری می کند که: تحولات کنونی در عراق گذرا نیست بلکه مستمر خواهد بودو دارای تاثیرات منطقه‌یی و جهانی و برای ایران راهبردی است"طرحها بیش از آنکه برایند خواست اکثریت باشند، حاصل برنامه و تلاش جریان سیاسی اقلیت موجود در مجلس هستند. طیف پرشماری از شهروندان، این طرحها را در تعارض با عنصر «رضایت»، «اراده» و حقوق شهروندی خویش می بینند و بر این اساس از این طرحها تلقی اجبار و تحمیل را دارند.

مقاله روزنامه دولت به این جا رسیده که اتفاقاتی که پیرامون تازه ترین طرح مجلس (مجازات منع بارداری) رخ داد نشان از این واقعیت دارد که اختلاف نظر چشمگیر میان لایه های اجتماعی بویژه قشر زنان و جوانان با فضای تصمیم گیری برخی نمایندگان مجلس بروز کرده است. این اختلاف میان ذهنیت برخی از نمایندگان با بدنه جامعه در اظهار نظری که وزارت بهداشت فردای ارایٔه طرح مجازات منع بارداری منتشر کرد، بوضوح نمایان شد. در پاسخ این وزارتخانه، این نکته جلب توجه میکند که طرح مجلس فقط مسایٔل ۳ درصد قشرهای جامعه را در بر میگیرد در حالی که برای نود و هفت درصد جامعه، عمل وازکتومی و مانندش موضوعیت ندارد.

سدهایی که ویران‌گر اند

کارتون سلمان طاهری؛ در حاشیه جیره‌بندی آب

کلیک

شهروند در اول گزارشی نوشته: کلنگ بود که یکی پس از دیگری به زمین می‌خورد. انگار قرار بود، رکورددار ساخت سد در جهان باشیم.

ایران، سومین سدساز جهان شد، اما این ایستادن روی سکوی سوم، چندان خوش‌یمن نبود، تالاب‌ها یکی پس از دیگری خشک شدند. مسیر رودخانه‌ها هم به دره‌هایی بدون آب تبدیل شد و ایران در دل بحران آب نشست. حالا انگشت اتهام متوجه بیش از ۶۰۰ سدی است که به بهره‌برداری رسیده است.

به نوشته این گزارش: سدهایی که برای نخستین بار دولتی‌ها، کارشناسان و فعالان محیط‌زیست را هم‌صدا کرد تا از بلایی بگویند که بر سر ذخایر آبی کشور می آید. حدود یک ماه پیش بود که وزیر نیرو با تاکید بر این‌که در سدسازی افراط کرده‌ایم، از خشک شدن دریاچه‌های بختگان، گاوخونی، ارومیه و‌ هامون حکایت کرد و خشکسالی را عامل مدیریت نادرست و شرایط جوی دانست.

گزارش شهروند معتقد است پذیرفتن این‌که شرایط جوی و بارش‌ها با کشور همراهی نکرده، کار سختی نیست.

"وقتی گفتمان سیاسی با بی‌اخلاقی توام می‌شود، عرصه برای نخبگان تنگ می‌شود و فضا برای هوچی‌گران فراهم می‌آید"چند سالی می‌شود که آسمان خساست کرده و نه زمستان پربرفی میهمان کشور بوده و نه بهار پربارشی. اما این روزها، صدای فعالان محیط زیست بر سر سیاست سدسازی بلند شده و با آمار و ارقام نشان می‌دهند که کشور توان ساخت‌ یک‌هزار و ۲۰۰ مورد سد را ندارد.

بی یاور رفعت

همزمان با روز مبارزه با سلاح های شیمیایی و میکروبی روزنامه ها گزارش هایی در این باره دارند. بنفشه سام‌گیس در صفحه جامعه روزنامه کلیک

اعتماد
در ابتدای گزارشی نوشته: عکس قاب شده یاور صفر‌زاده چهار ماه است شده بابای خانه. ۱۰ اسفند ۹۲ که یاور در حیاط خانه‌اش مشغول خالی کردن گونی ضایعات فلزی بود و انبوه فلز درهم پیچیده را می‌جورید تا ببیند چند تومان از فروش برنج ، مس و آهن ضایعات، دست خانواده‌اش را می‌گیرد، چاشنی آفتاب خورده مین منفجر شد و پاهای یاور را برد و امعا و احشایش در آتش کباب شدند و تنش چنان سوخت که وقتی برادرش حسین؛ پیکر نیمه کاره برادر را دید، جز از دندان‌ها نتوانست بشناسد که این همان برادری بود که سال‌های نوجوانی‌شان را روی زمین‌های آبستن مین دویده بودند.

به نوشته این گزارشگر رفعت، همسر ۴۱ ساله یاور که هنوز رخت سیاه بر تن دارد، یادش می‌آید که آن روز، نزدیک اذان ظهر بود و با معصومه یازده ساله، تنها فرزندش در آشپزخانه بودند که زور انفجار، آنها را به دیوار آشپزخانه کوبید و دیوار و پنجره‌های خانه مستاجری آوار زمین شد و در آهنی خانه پرت شد آن‌طرف خیابان ۲۴ متری و رفعت و معصومه هیچ چیز نمی‌دیدند جز آتشی که در حیاط زبانه می‌کشید و تا نیم ساعت بعد که برادر‌شوهر و ماشین‌های آتش‌نشانی و نیروهای فرمانداری مهران و اورژانس سراسیمه برسند که آنها را هم صدای انفجار از جا پرانده بود، نمی‌دانستند که مرد خانه، در دم و از شدت جراحت جان داده است.

«درآمدی نداشتیم. روزها مسافر‌کشی می‌کرد در فاصله مهران و ملکشاهی. نفری پنج هزار تومان. یک روز مسافر بود.

در انتهای این گزارش از زبان رفعت آمده: یک هفته نبود. مجبور بود خرج‌مان را با خرید و فروش ضایعات دربیاورد.

"نخستین نامه رسمی اما محرمانه جامعه مدرسین به دولت یازدهم تقریبا یک ماه و نیم پیش به پاستور فرستاده شد"همیشه هم قاطی ضایعات، مهمات منفجر نشده بود.»زمین‌های مهران و روستاهای اطرافش، حتی تا ۱۲۰ کیلومتر آن‌طرف‌تر و تا دهلران هم، آلوده به مهمات منفجر نشده باقیمانده از زمان جنگ است. شهری که فقر و بیکاری از سر و رویش بالا می‌رود ساکنان را واداشته که یکی از راه‌های امرار معاش‌شان، خرید و فروش ضایعات باشد؛ ضایعاتی که عمده‌اش را از هم زدن خاک زمین‌های بایر پیدا می‌کنند.

ربنای شجریان چه شد؟

محمد حسین روانبخش در ستون طنز کلیک

مردم سالاری
پرسیده: چرا باز هم ربنای شجریان پخش نمی‌شود و به طعنه نوشته: ربنای شجریان، تبلیغ کرم قلابی حلزون یا هواپیمایی متعلق به برادر نیست که توقع داشته باشید رسانه به شدت ملی، تا جایی که می‌تواند آن را پخش کند و فقط زمانی پخش آن را قطع کند که دیگر هیچ راهی برایش نمانده باشد! ربنای شجریان را مردم می‌خواهند ولی کرم حلزون را باید به مردم قالب کرد‌.

طنزنویس مردم سالاری توضیح داده که: صداو سیما در طول این سال‌ها، بسیاری از آهنگ‌ها و ترانه‌ها را بدون اینکه رضایت خوانندگان آن ها پخش کرده است‌‌. اما بارها محمدرضا شجریان، شهرام ناظری و دیگران از صداوسیما خواسته‌اند که صدای آنها را پخش نکند ولی فایده‌ای نداشته؛ این در حالی است که شجریان استثنائا اجازه داده که «ربنا» یش به خاطر مردم در ماه رمضان پخش شود که این بار هم صداو‌سیما گوشش به این حرفها بدهکار نیست .

در انتهای طنز مردم سالاری آمده: این روزها گسترش تکنولوژی و این همه کامپیوتر و تبلت و لپتاب و گوشی‌های پیشرفته موبایل، بعضی‌ها را به این نتیجه رسانده که اصلا پخش کردن یا نکردن ربنای شجریان در صداو‌سیما اهمیتی ندارد و با این وصف، این ربنای شجریان نیست که به صداو‌سیما احتیاج دارد بلکه این صداو‌سیما است که به ربنای شجریان احتیاج دارد.

کارتون روز

کارتون علی عربانی، اعتماد

منابع خبر

اخبار مرتبط