اقتصاد فرهنگ همان مدرسه غیرانتفاعی نیست/ با روشهای غربی فرهنگ اسلامی گسترش نمییابد
اقتصاد فرهنگ همان مدرسه غیرانتفاعی نیست/ با روشهای غربی فرهنگ اسلامی گسترش نمییابد
مدرس دانشگاه و کارشناس فرهنگ و ارتباطات طی یادداشتی، کالایی شدن امر آموزش را نتیجه فراموشی سنتهای فرهنگی ایرانی و اسلامی در دوران جدید دانست.
به گزارش خبرنگار آئین و اندیشه خبرگزاری فارس، دکتر محمدصادق دهنادی، مدرس دانشگاه و کارشناس فرهنگ و ارتباطات طی یادداشتی که در اختیار خبرگزاری فارس قرار داد نوشت:
با این که چند روزی که از پخش برنامه صد و هشتاد درجه شبکه افق(جمعه) گذشته، همچنان واکنشها به ویژه دربارهی بحثی که از سوی آقای دکتر یحیی یثربی و اینجانب با دکتر فریدالدین حداد عادل درباره نسبت مدارس غیرانتفاعی با عدالت آموزشی صورت گرفت؛ ادامه دارد.
برخی شاید تصور میکردند، این موضوع مجددا قرار است بررسی شود و یا بنده فعال این حوزه هستم و به همین دلیل نقطه نظرات و گزارش های دردناک خودشان را ارائه میکنند.
از مطالبی که نارضایتی مردم از شکلگیری یک طیف مذهبی دارای تفکرات لیبرالی بود را نشان میدهد تا گزارشهای تاسف بار از تخلفات مدارس غیردولتی و رانتهای عجیب از کسانی که با استفاده از امکانات عمومی و دولتی حالا برای شخص خودشان تحت این لوا کاسبی مشتبهی به راه انداخته اند.
و تاسف بار این که همهی این مباحث و مسائل در بخشی شکل گرفته که داعیه و وظیفهی بزرگ توسعهی "فرهنگ" متعالی ایرانی و اسلامی را از طریق تربیت نسل آینده بر عهده دارد.
اما شاید خارج از این حواشی نه چندان دلچسب و خوشحالی از استقبال جمع کثیری از مال باختگان این نظام آموزشی ناموفق که بخشی از حرفهای دلشان در آن برنامه زده شد؛ بحثی که در مجله تلویزیونی مزبور مطرح نشد و باید مورد توجه قرار گیرد ؛ چالش اقتصاد و نسبت آن با فرهنگ است و پاسخ به این سوال مهم که آیا پرداختن به اقتصاد فرهنگ و تبدیل شدن بحث فرهنگ، آموزش و ارتباطات به کالایی در بازار فرجام ناگزیرش چیزی شبیه همین غیرانتفاعیهاست ؟
قرار است همهی چیزهایی که در فرهنگ ما مقدس است ، در قالب خدمات آموزشی یا کالاهای متبرکی که در فلان پاساژ خیابان کارگر جنوبی تهران به فروش میرسد، قیمت گذاری و ارائه شود؟ و نهایتا فرجام آرمانگرایی نسل سوم مبارزهی ما تن دادن به اصول بازار آزاد حتی در عرصهی فرهنگ و بدتر از این دفاع و تئوریزه کردن آن است؟
به نظرم فارغ از شعارهای بی سر و ته که بخشی از نیروهای فاقد مسئولیت اجرایی همیشه به عنوان عدالت سر میدهند، وادادگی عملیاتی ما که نهایتا به عقب نشینی نظری نیز تبدیل شده ناشی از بیتوجهی ما به میراث معنوی است.
چه این که در سنت فرهنگی کهن و دین ما هیچگاه آموزش در بند حکومتها و زر و زور نبود، اما نظام طبقاتی هم نداشت.
ما ظرفیت وقف و حبس و نذر را فراموش کردیم که در ناداری دولتها به فکر طبقاتی کردن فرهنگ افتادیم.
ما محل مصرف زکات را از یاد بردیم که مجبور شدیم برای کسری هزینههای پرورش انسان ، کرامت را داد و ستد کنیم.
وقتی حتی برخی منابر و مداحیها تبدیل به کالایی رقابتی و مشمول تورم شد، حسینیه ها و مساجد برای جذب اشتهار به جای کتابخانه مجبور به توسعه آشپزخانه و به جای طراحی مراکز عامالمنفعه در نقشهی خود پاساژ و مراکز اداری نامتناسب می گنجانند تا بتوانند مخاطب مورد نیاز فلان سخنران و فلان مداح را جذب و آن مخاطب را نیز در چرخه حامیان خود نگه دارند.
همانطور که می بینیم این نگاه خطرناک از مدرسه ها به مساجد و عبادتگاه نیز سرایت کرده و روز به روز اماکن را از معانی خود دور میدارد.
پس مسئله فقط این نیست که مراکزی که قرار بود، مانند تعاونی های اول انقلاب مدار مشارکت گرفتن از مردم برای آموزش باشند و به معنای واقعی آموزگارانه غیرانتفاعی، مکانی برای سرگرمی سیاستمداران بازنشسته و ژن پاکشان شدند و یا اسباب مال اندوزی برخی را با ارائه کمترین کیفیت خدمات فراهم نمایند؛ گردیدند. بلکه چالش عمده به طرز نگاه نامقدس به فرهنگی است که اگر به آن به چشم پول ساز و پول آفرین نگاه کنیم دیگر از آن چیزی باقی نمی ماند!
مسئله اقتصاد فرهنگ ، بدون درک روح فرهنگ اسلامی، آخر به فرجامی که هورکایمر و آدرنو در باب صنایع فرهنگی گفتهاند؛ دچار خواهد شد و ریشه این فرجام ناروا نفهمیدن فرهنگ اسلامی قبل از احساس تکلیف برای توسعه آن است.
انتهای پیام/
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران