نامه دختر علامه طباطبایی، همسر شهید قدوسی، به دکتر مهدی خزعلی

مهدی خزعلی به کما رفت
خبرنامه ملی ایرانیان
کلمه - ۱ اسفند ۱۳۹۰

چکیده :اکنون، زیربنا و بنیان دین و اعتقاد ما ضربه خورده و می‌خورد. نسل جوانی که اکنون دوران شکل‌گیری فکری و اعتقادی آنان است چگونه بزرگ می‌شوند و چگونه می‌اندیشند؟ آنان که از دیانت و انقلاب تنها تبلیغات رائج و عرضه شده را مشاهده می‌کنند مسلما مشکلات فکری و دینی فراوانی را دچار می‌شوند. حوادثی که آنان شاهد هستند, نبودن عملی ارزش‌ها و نبودن شخصیت‌های بزرگی که اسوه و نمونه اسلام عزیز و تشیع راستین هستند، همگی عواملی است که بنیان فکری و اعتقادی نسل‌های جوان را تهدید می‌کند. این در حالی است که در عمل شاهد هستیم که مردم و جوانان چگونه ما و دیگر کسانی را که به نوعی به انقلاب و شهیدان وابسته هستیم را مورد سوال قرار می‌دهند تا جائی که چه بسا همه بزرگان درگذشته و شهید را در آنچه می‌گذرد سهیم دانسته و آنان را متهم به یکسان بودن با حاضرین می‌کنند....

فرزند مرحوم علامه طباطبایی (همسر شهید آیت الله قدوسی) در نامه ای به مهدی خزعلی از وی خواست تا به اعتصاب غذای خود پایان دهد.

به گزارش کلمه خانم نجم السادات طباطبایی، در این نامه خطاب به مهدی خزعلی نوشته است:‌ من به عنوان کسی که پدر ، شوهر و فرزند خود را در کمتر از یک سال از دست داده بیش از هرکس دلبسته این ارزشها هستم و می دانم که پایمال شدن آنها چه رنج و سختی دارد و چگونه جان و دل خانواده‌های شهدا و دوستداران اسلام حقیقی از آن خونین است و خوب می‌دانم که بزرگان شهید چقدر از این شرائط بیزار هستند.

ایشان در ادامه افزوده است: در این میان وظیفه دوستان واقعی اسلام و انقلاب چیست؟ آیا باید خود را به هلاکت بیندازند و نابود کنند و آینده‌ای حساس و سرنوشت‌ساز را به دیگرانی بسپارند که بوئی از این ارزش‌ها نبرد‌ه اند و در این زمان از آنان اثری نیست؟

مهدی خزعلی بیش از ۴۰ روز است در اعتراض  به احکام و رفتار خلاف شرع و قانون مسوولان در اعتصاب غذا به سر می برد.

متن  کامل این نامه که در اختیار کلمه قرار گرفته است به شرح زیر است:

فرزند عزیزم آقای دکتر مهدی خزعلی

خبر اعتصاب غذای شما و آثار بدنی و خطرات آن باعث نگرانی و تاسف شدید من و همه دوستداران انقلاب است. من که از گذشته‌ای دور شما را می‌شناسم و مراحل رشد و مراتب تربیت شما را شاهد بودم می‌دانم چه دردی را تحمل می‌کنی و چگونه و چرا قصد فدا کردن خود برای ارزشهای متعالی این مرز و بوم را داری.

"حوادثی که آنان شاهد هستند, نبودن عملی ارزش‌ها و نبودن شخصیت‌های بزرگی که اسوه و نمونه اسلام عزیز و تشیع راستین هستند، همگی عواملی است که بنیان فکری و اعتقادی نسل‌های جوان را تهدید می‌کند"آنچه بیش از هرچیز دل را می‌آزارد تنها در خطر قرار گرفتن یک فرد نیست. نگرانی من و بسیاری از خانواده‌های شهدا از شرائط سخت و خطرناک آینده‌ای است که در پیش داریم و بیش از امروز نیازمند مومنان حقیقی و پیروان صادق اسلام و انقلاب هستیم تا سیر آینده کشور ما بهتر از آن باشد که اکنون شاهد آن هستیم.

اگر چه همه ما دلبسته ارزش‌های مقدسی هستیم که اسلام و انقلاب به ما ارزانی داشته است و در این راه نباید از بذل جان هراسی داشته باشیم اما مسیر پر از تلاطم و طوفانی که در پیش است نیازمند سرمایه‌های فراوانی است که نباید آن را هدر داد. شرائط کنونی سخت و طاقت‌فرسا است و من به عنوان کسی که پدر ، شوهر و فرزند خود را در کمتر از یک سال از دست داده بیش از هرکس دلبسته این ارزشها هستم و می دانم که پایمال شدن آنها چه رنج و سختی دارد و چگونه جان و دل خانواده‌های شهدا و دوستداران اسلام حقیقی از آن خونین است و خوب می‌دانم که بزرگان شهید چقدر از این شرائط بیزار هستند و به عنوان کسی که بزرگوارانی را از نزدیک دیده‌ام و خدمت آنان کرده‌ام، خوب می‌فهمم که در حالی که نام و تصویر آنان در هر کوی و برزن و در هر برنامه و تبلیغی علم شده است ، از حقیقت آنان و طریقه آن بزرگواران فاصله‌ای داریم که قابل ترسیم نیست. اما چه می‌شود کرد که ما آنچه را درو می‌کنیم که خود کشته‌ایم و این قول و وعید خداوند است که نتیجه اعمال را جه بسا در همین زندگی شاهد باشد.

اکنون آنچه بیش از هر چیز نگران کننده است، مشکلاتی است که در آینده پیش خواهد آمد و ریشه در امروز دارد. اکنون، زیربنا و بنیان دین و اعتقاد ما ضربه خورده و می‌خورد.

نسل جوانی که اکنون دوران شکل‌گیری فکری و اعتقادی آنان است چگونه بزرگ می‌شوند و چگونه می‌اندیشند؟ آنان که از دیانت و انقلاب تنها تبلیغات رائج و عرضه شده را مشاهده می‌کنند مسلما مشکلات فکری و دینی فراوانی را دچار می‌شوند. حوادثی که آنان شاهد هستند, نبودن عملی ارزش‌ها و نبودن شخصیت‌های بزرگی که اسوه و نمونه اسلام عزیز و تشیع راستین هستند، همگی عواملی است که بنیان فکری و اعتقادی نسل‌های جوان را تهدید می‌کند. این در حالی است که در عمل شاهد هستیم که مردم و جوانان چگونه ما و دیگر کسانی را که به نوعی به انقلاب و شهیدان وابسته هستیم را مورد سوال قرار می‌دهند تا جائی که چه بسا همه بزرگان درگذشته و شهید را در آنچه می‌گذرد سهیم دانسته و آنان را متهم به یکسان بودن با حاضرین می‌کنند. اتهامی که بسیاری از دشمنان این شهیدان و نیز دوستانی که از قبل آن شهیدان به نعمت و مکنت رسیده‌اند نیز می‌پسندند و القا می‌کنند.

اما در این میان وظیفه دوستان واقعی اسلام و انقلاب چیست؟ آیا باید خود را به هلاکت بیندازند و نابود کنند و آینده‌ای حساس و سرنوشت‌ساز را به دیگرانی بسپارند که بوئی از این ارزش‌ها نبرد‌اند و در این زمان از آنان اثری نیست؟ این همان واقعه‌ای است که با پیروزی انقلاب اسلامی رخ داد و نتیجه آن همین است که همه شاهد هستیم.

درست است که صبر و تحمل شرائطی که خون شهیدان پایمال قدرتمندان می‌شود و آنان از ناحیه دوست و دشمن متهم می‌شوند، سخت و طاقت‌فرساست. اما این کاسه زهری است که باید به پیروی از آن پیر فرزانه نوشید و تحمل کرد.

"من که از گذشته‌ای دور شما را می‌شناسم و مراحل رشد و مراتب تربیت شما را شاهد بودم می‌دانم چه دردی را تحمل می‌کنی و چگونه و چرا قصد فدا کردن خود برای ارزشهای متعالی این مرز و بوم را داری"چرا که انقلاب مردم ایران و جنبش مداوم آنان هرگز خاموشی و شکست ندارد وخیلی پیش از این بزرگانی چند پیش بینی شرائط امروزی و پیروزی فردای این ملت را با تیزبینی و دیدی الهی کرده‌اند و برماست که در هر شرائط وظیفه خود را انجام دهیم. همه ما شاهد هستیم که قدرت اراده و برتری امام در نوشیدن جام زهر از قدر و اندازه او نکاست واین سنت همه آزادگان است.

من از شما می‌خواهم که کلام ارزشمند امام پس از قبول قطعنامه را به اجرا بگذاری که به مومنان و عاشقان اسلام و مبارزه گفت” فرزندان انقلابی ام, ای کسانی که لحظه ای حاضر نیستید که از غرور مقدستان دست بردارید … می دانم که به شما سخت می گذرد مگر به پدر پیر شما سخت نمی گذرد … بغض و کینه انقلابی خود را در سینه‌ها نگه‌ دارید, بدانید که پیروزی از آن شماست” و در این شرائط با شکست اعتصاب خود برای فردایی سخت‌تر و دردناک‌تر خود را آماده کنی.

لَقَدِ ابْتَغَوُاْ الْفِتْنَةَ مِن قَبْلُ  وَقَلَّبُواْ لَکَ الأُمُورَ حَتَّی جَاءَ الْحَقُّ وَظَهَرَ أَمْرُ اللَّهِ وَهُمْ کَارِهُونَ

پیشازاین هم فتنه‏ گری می‏ کردند و کارها را برای تو واژگونه جلوه می‏ دادند تا آنگاه که حق فراز آمد و فرمان خداوند آشکار شد، درحالی که ازآن کراهت داشتند. (سوره توبه- آیه۴۸)

نجم السادات طباطبایی (قدوسی)

منابع خبر

اخبار مرتبط