آنها همه جا هستند؛ اینترنت و پروژههای دستگاه امنیتی(بخش نخست)؛ کوهیار گودرزی
جمعه، ۱۰ مهر، ۱۳۸۸ قابلیت مخاطب در پاسخ به پیام و تبدیل به مصدر آن و پایداری پیام در فضای شبکه و امکان تکرار این چرخه بخشی از پیچیدگی فرآیند است که تحلیل آن را برای ناظر مشکلل میسازد. ---------------------------------------------------------------------------------------------------- اشاره: مطلب زیر در اردیبهشت ماه امسال به رشته تحریر در آمد و جهت نظرخواهی برای دوستان صاحب نظر ارسال شد. متٱسفانه به دلیل مشغله فراوان در ماههای گذشته امکان ویراش نهایی و انتشار آن فراهم نشد. اکنون و بواسطهی تجربههای اخیر برخی از مفاهیم مطرح شده ملموستر به نظر میرسد. این نوشتار در سه بخش منتشر خواهد شد.
"جمعه، ۱۰ مهر، ۱۳۸۸ قابلیت مخاطب در پاسخ به پیام و تبدیل به مصدر آن و پایداری پیام در فضای شبکه و امکان تکرار این چرخه بخشی از پیچیدگی فرآیند است که تحلیل آن را برای ناظر مشکلل میسازد"در بخش اول با عناوین «اطلاعات، ارتباطات و نظارت نامحسوس» و «تکامل رسانهای و تغییر الگوی نظارتی» الگویی کلی از نظارت دستگاههای امنیتی بر محتوا و کنشهای جمعی بدست خواهیم داد و در بخشهای بعد ذیل عناوین «کشف مخمل در میان کامنتها»، «مجرای نامحسوس شبکه»، «بالاترین، گیرنده در مقام فرستنده» و «فیسبوک، الگوی شاخهای و نظارت سیستمی» بطور مشخص به پروژههای امنیتی دستگاه امنیتی و بویژه اطلاعات موازی در اینترنت خواهیم پرداخت. درآمد زمانی بود که هوافضا و علوم مربوط به آن لبهی پیشروی تکنولوژی محسوب میشد[1] و دستاورد حاصل از آن آنچنان اهمیت داشت که بخش عمدهای از هزینههای و توجهات کشورها را بخود اختصاص دهد. با پایان جنگ سرد این شاخه اهمیت و سرآمدی خود را از دست داد و در دو دههی اخیر هوافضا به مرور جایگاه خود را به تحقیقات زیستی- مولکولی، علوم نانو و فناوریهای رایانهای سپرد. در این بین آنچه از زمان جنگ سرد حائز اهمیت روزافزون شد، حوزهی اطلاعات، نظریهها، روشها و فرآیندهای مربوط به کسب، دستهبندی و چگونگی کاربرد آن بود. در عصر حاضر اطلاعات آن گونه مهم است که مشمول وزارتخانه و سرویسهای گوناگون و در کنار آن مؤسسات خصوصی مشاور شود.
اطلاعات بسته به زمینه و کاربرد میتواند از جزئیات ساخت و مشخصات یک محصول نظامی (و یا تجاری) تا الگوی رفتار تودهای یا شخصی افراد را در برگیرد. در نوشتار حاضر با صرف نظر نمودن از کاربردهای نظامی و اقتصادی (بطور اعم) به پدیده اطلاعات، امنیت ملی و نیاز مبرم دستگاههای امنیتی بدان خواهیم پرداخت. بدیهی است با عنایت به عنوان نوشتار پس از توضیحاتی مختصر بر مسئله اینترنت، شیوهها و الگوهای نظارت بر آن و آنچه به ایجاب اتخاذ رویکردی اینچنین منجر میشود متمرکز خواهیم شد. اطلاعات، ارتباطات و نظارت نامحسوس اگر در گذشتههای دور مهمترین اقدام حاکم در حفظ حکومت خویش به دستگیری و چوب زدن معترضین، گردن زدن شورشیان و پیمانه ساختن از سرهای بریدهی دشمنان محدود میشد، امروزه دیگر سرکوب صرف برای تأمین پایداری حکومت استبدادی بر مردم چارهساز نیست. حکومتی که ساختار آن (و یا مشروعیتش در زمان حال) برآیند مقبولیت عامهی جامعه نیست در دوران بدست گرفتن قدرت و پس از آن نظیر اقدامات فوق را با شدت هر چه تمامتر به مرحله اجرا میگذارد.
"---------------------------------------------------------------------------------------------------- اشاره: مطلب زیر در اردیبهشت ماه امسال به رشته تحریر در آمد و جهت نظرخواهی برای دوستان صاحب نظر ارسال شد"و اما استبداد مدرن در میانسالی محتاج پوشیدن جامهی دموکراسی، ایجاد آرامش نسبی و به طبع آن اعمال اقتدار از طرقی دیگر است. پس ازطی شدن دوران اولیه ترور، در یک جامعهی بستهی امروزی مهمترین نیاز حاکمیت کنترل نارضایتی همگانی، اعتراضات در حال شکلگیری و تمامی کنشهایی است که امنیت و پایداریش را به مخاطره میاندازد. بدینسان امنیت ملی که زمانی در حفظ تمامیت ارضی کشور و صیانت خاک سرزمین از دستبرد بیگانگان تحقق مییافت به نظارت بیمارگونه بر شهروندان جامعه فروکاهیده میشود.[2] ساختار اقتدارگرا برای جلوگیری از رشد، فراگیری و تجمیع مخالفتها و نیز سازمان یافتن اعتراضات و در صورت وقوع سرکوب آنها محتاج اطلاعات دقیق و روزآمد است.[3] امری که تنها با نظارت شهروندان میسر میشود. پروسهی نظارت بر شهروندان شامل سطوح و قاعدههایی است که توسط دستگاه امنیتی صورت میپذیرد. دستگاه یاد شده با دستهبندی که خود از اطلاعات قبلی نشأت میگیرد، هر گروه را واجد نوع و البته میزان خاصی از نظارتی میشناسد که بر حسب نوع و شدت اعمال آن میتواند از عملکرد افراد در محیط کاری و آموزشی، رفتار گروههای اجتماعی، عقاید فردی، آمد و شد، ارتباطات شخصی تا شنود مکالمات و وارد شدن به سایر حوزههای را در بر گیرد.
در این بین دو گروه کلی را بایستی از هم تمیز داد، فعالان اجتماعی و سیاسی (واجدان بالفعل خطر از دید نظام امنیتی) و شهروندان عادی (مشمولان بالقوه). و در هر دوی این گروهها دو نوع نظارت را میتوان تشخیص داد، محسوس (مشهود)، که گزینه مورد کنترل از شاخصهای نظارتی آگاهی نسبی دارد ( مانند نهادهای امنیتی – نظارتی در ادارات، مراکز آموزشی و مراکز مشهود وابسته به ساختار کلی قدرت در بطن اجتماع. در نوع دوم عدم آگاهی منظور(مورد کنترل) نظارتی از نحوه اعمال آن و نیز شیوهی خاص انجام از سوی دستگاه مورد نظر (که بعضاً در مخیلهی منظور نمیگنجد) موجب نامحسوس (نامشهود) شدن فرآیند میگردد. پیش از ادامهی گفتار بایستی به رابطهی میان اطلاعات و نقش ارتباط در آن اشاره کنیم. اطلاعات برای انتقال نیازمند محمل است و این مهم در ساخت ارتباطی پدیدار میگردد.
"متٱسفانه به دلیل مشغله فراوان در ماههای گذشته امکان ویراش نهایی و انتشار آن فراهم نشد"یک ارتباط (جمعی یا شخصی) برای تکمیل چرخه خود نیازمند چهار جزء اساسی است: پیام، فرستنده پیام، گیرندهی آن و مجرای انتقال. فرستنده پیام را با معیارهای خاص خود تولید و آن را از طریق مجرای انتقال به گیرنده میرساند. نکته آن که پیام (تحلیل محرک اقدام کنشگرانه) و حتی خود فرستنده را تنها پس از طی چرخه انتشار میتوان شناخت. بدین منظور ارتباط در فرآیند کسب اطلاع (چه برای گیرندگان و چه ناظران) نقش اساسی دارد. بحث را با ذکر چند مثال ادامه میدهیم.
اس ام اسی (پیام) که برای اطلاع ساعت و مکان نشست گروهی – تشکیلاتی و یا تجمع اعتراضی توسط فرد یا افرادی برای شرکتکنندگان فرستاده میشود. فرض ما بر اینست که موضوع پیام تا پیش از اعلام آن به گیرندگان محرمانه بوده و پیش از انتشار تنها محمل آن ذهن فرستندگان است. در جای دیگر مباحث، نظرات و دستورالعملی که برای انتقال به غیر و یا استفاده در زمان آتی مکتوب میگردد. کتابت نوعی از ٰفرآیند ارتباطی و نوشتار یک رسانه دیداری است. (گزاره اخیر بحث ما را به تمامی حوزه نشر و تمامی فرآیندهایی که با استفاده از نمود دیداری زبان صورت میگیرد تعمیم میدهد) مجرای انتقال پیام میتواند هر کدام از حواس پنجگانه باشد و بدین ترتیب مبحث ما تمامی کنشهای گفتاری – شنیداری را نیز در بر میگیرد.
"اکنون و بواسطهی تجربههای اخیر برخی از مفاهیم مطرح شده ملموستر به نظر میرسد" فرستنده نخبه در جامعهای که رسانه در آن رشد نیافته و عموم مخاطبان شنیداریاند در فرآیند ارتباط پیام مورد نظر خود را مطابق با نیاز و انتظارات مخاطب تولید و از مجرای مناسب در اختیار گیرندگان عام میگذارد. در این میان مهمترین عوامل حساسیتزا میزان جذب مخاطب (اثر پذیری) و جذابیت پیام (ریشهای بودن و اثرگذاری) است. حال خود را در جایگاه نهاد ناظر امنیتی بگذارید. (چرخش ارگانیگ کل به جزء) با توجه به توضیحات فوق برای کسب اطلاعات چه راهکارهایی در پیش میگیرید؟ سادهترین و محتملترین حالت تحت نظر گرفتن مجرای ارتباطی است. از این طریق هم امکان دستیابی به پیام و هم شناخت طرفین تعامل ارتباطی میسر میشود.
گاه این امر به آسانی صورت می گیرد، مانند کنترل خطوط تلفن و شنود مکالمات ( که باز بسته به پیش فرض سوژهی کنترل میتواند محسوس یا غیر آن باشد) و اما در بسیاری موارد کنترل مجرا امکان پذیر نیست و یا اطلاعات مورد نظر رد و بدل نمیشود. اینجاست که دستگاه ناظر نقشهای دیگر را پذیرش میکند. از گیرندهی پیام گرفته تا ایجاد کننده آن و حتی گاه در ساختن مجرا و تسهیل فرآیند ارتباطی ایفای نقش میکند. تکامل رسانهای و تغییر الگوی نظارتی رسانه (رسانندهی پیام) مجرا و به بیان دیگر ابزار ارتباطیست. در طول زمان و با رشد فنآوری این ابزار به لحاظ ویژگی و نیز نحوه اجرای مسئولیت دستخوش تغییرات روز افزون شده است.
"با پایان جنگ سرد این شاخه اهمیت و سرآمدی خود را از دست داد و در دو دههی اخیر هوافضا به مرور جایگاه خود را به تحقیقات زیستی- مولکولی، علوم نانو و فناوریهای رایانهای سپرد"رسانه بسته به شکل ارتباط، دیداری یا شنیداری و از نظر گسترهی مخاطب جمعی یا درون سازمانی است. فارغ از شرح وظایف و معیارهای گزینش، ماهیت رسانه به شکل بنیادینی معین شکل و کیفیت ارتباط است. یک ارتباط در شکل ساده آن یک فرآیند یک طرفه است. چرخه اولیه با رسیدن پیام به مخاطب تکمیل میشود. دو طرفه شدن این مهم و تبدیل آن به تعامل نیازمند گسترش ظرفیت رسانه مورد نظر و ایجاد قابلیت چرخش بین جایگاههای فرستنده (گیرندهی ثانی) و گیرنده (فرستندهی ثانویه) است.
از طرف دیگر شکل و حدود انتقال پیام (عامل اصلی در پذیرش اثر) نیز به همین شکل وابسته به رسانه است. امروزه دیگر رسانه در انحصار گروههای صاحب قدرت و سرمایه نیست. رسانهها به نحوی شخصی شدهاند که امکان محدود ساختن آنها حتی از سوی حاکمیتی اقتدارگرا نیز فراهم نیست. گوشیهای تلفن همراه مثال سادهای از شخصی و فراگیر شدن رسانههاست. این امکان برای هر عضو ساده اجتماع فراهم است که با دوربین گوشی خود به ثبت اتفاقی که ناظر آن است بپردازد، در کنار آن فنآوری بلوتوث انتشار داده را بین اجزای سطوح مختلف جامعه تسهیل کرده است.
"در این بین آنچه از زمان جنگ سرد حائز اهمیت روزافزون شد، حوزهی اطلاعات، نظریهها، روشها و فرآیندهای مربوط به کسب، دستهبندی و چگونگی کاربرد آن بود"به تمام تواناییهای این رسانههای جیبی ارسال پیامک را نیز بایستی افزود. چنان که خواهیم دید این رسانههای شخصی آنچنان برای نظام مشکلساز میشود که از آن با عناوینی همچون تهدیدات جدی و براندازی نرم یاد کند. تکامل ابزار ارتباطی با تحول در شکل و کیفیت ارتباط به مرور سبب رشد فرهنگ ارتباطی میشود و بدین شکل تمامی پروسهها تابع معیارهای نوین میشود. موضوع بحث ما جامعه بستهای است که در آن حاکمیت با مسدود ساختن شریان های برانگیزنده سعی در پایین نگاه داشتن سطح آگاهی همگانی و از سوی دیگر دیگر به کمک رسانههای متصل به ساختار قدرت در ایجاد آگاهی کاذب و در نتیجه کاستن از فشار افکار عمومی دارد. تکامل رسانه ناقض این روند است.
توسیع فرستندگان امکان کنترل همه جانبه را از متولیان امر سلب می کند و در کنار آن همین تکامل مجراهایی را ایجاد میکند که نظارت بر آن تا زمانی که دو عامل حساسیتزا به آستانهی خاصی نرسد امکانپذیر نیست. اینترنت یکی از مهمترین این مجراهاست. اینترنت ابزار چند رسانهای انتقال پیام و دارای توانایی دوسویه ساختن ارتباط است. گسترش این شبکه و کاربران آن در جامعهای که محدودیت اساسی برای رسانه در آزادی بیان اعمال میشود امری طبیعی است. هر چند ممکن است نبود زیرساخت و بستر مناسب روند توسیع و کاربران آن را با کندی مواجه سازد، دیر یا زود حجم مبادلات به حدی خواهد رسید که دستگاه ناظر را برای تحمیل قواعد نظارتی به تکاپو وا دارد.
"در عصر حاضر اطلاعات آن گونه مهم است که مشمول وزارتخانه و سرویسهای گوناگون و در کنار آن مؤسسات خصوصی مشاور شود"اعمال محدودیت در دسترسی کاربران به سایتها (توقیف موقت اینترنتی) و فیلترینگ گسترده به بهانهی دور نگاه داشتن هنجارهای فرهنگی اولین گام و قدیمیترین راهکار نظام ناظر است. اینجاست که پتانسیل یک رسانهی پویا خود را نشان داده و انواع و اقسام روشهای مقابله با اعمال محدودیت دسترسی خود را نشان میدهد.[4] گذشت زمان به ناظر میفهماند که ساختن سد تنها راه چاره نیست. چرا که سیلاب همواره از بارش سیلآسا پدید نمیآید. گاه به هم پیوستن جریانهای سطحی حجمی از خروش را موجب میشود که از هر سدی خواهد گذشت. اینترنت علاوه بر ویژگیهای یاد شده واجد یک توانایی مهم دیگر نیز هست.
در اینجا ابزار ارتباط هم مجراست و هم رسانهای که جایگزین حضور طرفین تعامل است. واسطه گری اینترنت کنترل آن را دشوار میسازد. قابلیت مخاطب در پاسخ به پیام و تبدیل به مصدر آن و پایداری پیام در فضای شبکه و امکان تکرار این چرخه بخشی از پیچیدگی فرآیند است که تحلیل آن را برای ناظر مشکلل میسازد. ناظر در مییابد که با چندگونگی و تحول الگوی قبلی دیگر نه نظارت بر مجرا برای دریافت اطلاعات کافی است و نه امکان مسدود ساختن آن موجود. سؤال قبلی را تکرار میکنیم، در جایگاه ناظر چه میکنید؟ برای جواب قسمت پایانی پاسخ قبل را در نظر بگیرید: پذیرفتن چند نقش در چرخه.
" اطلاعات بسته به زمینه و کاربرد میتواند از جزئیات ساخت و مشخصات یک محصول نظامی (و یا تجاری) تا الگوی رفتار تودهای یا شخصی افراد را در برگیرد" یادداشتهای بخش نخست: ۱. Aerospace was the leading edge of Technology ۲. بایستی به حال حکومتی که حفظ امنیتش را در جاسوسی شهروندان خود میجوید گریست. علیرغم پارانویایی بودن، این کنش واجد وجوهی در واقعیت امر نیز هست. ۳.
علاج واقعه پیش از وقوع و در نگاه حاکمیت پیشگیری از رشد سرطان نارضایتی تودهای بجای درمان تخریبی آن. ۴. فیلترشکنهای سادهی Php، استفاده از دامنههای جدید (هیٱت تحریریه پیشین در نشریهی جدید)، بهره جستن از پروتکل https، استفاده از آی پی و پورت پراکسی سرورها و آسانتر از همه یک نرمافزار ساده و کمحجم فیلترشکن که تشخیص سرور را خود به عهده میگیرد. کمیته گزارشگران حقوق بشر
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران