ناگفته های بحران سوریه
همزمان با تلاش مجدد آمریکا، انگلیس، فرانسه، ارتجاع عرب، ترکیه و رژیم صهیونیستی در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه گذشته برای تصویب قطعنامهای در شورای امنیت سازمان ملل به منظور به دست آوردن مجوز مداخله نظامی در این کشور، عناصر مسلح شده توسط همین کشورها درصدد بودند شهر دمشق را از کنترل دولت سوریه خارج کنند تا زمینه از هر نظر برای سقوط حکومت بشار اسد فراهم شود.
تلاش برای ساقط کردن حکومت بشار اسد از سه طریق و البته با سرمایهگذاری پر حجم و کاملاً جدی صورت گرفت که عبارت بودند از:
- شورش مسلحانه در دمشق و چند شهر دیگر و منفجر کردن ساختمان امنیت ملی سوریه که منجر به کشته شدن وزیر دفاع و معاون وی و چند مقام نظامی و امنیتی دیگر شد.
- به راه انداختن تبلیغات گسترده همراه با دروغ علیه دولت سوریه به ویژه شایعه سقوط شهر دمشق و فرار بشار اسد توسط رادیوها و تلویزیونهای وابسته به غرب و ارتجاع عرب.
- تلاش فوقالعاده سیاسی برای راضی ساختن چین و روسیه به پذیرش قطعنامه ضد سوری وخودداری از وتو کردن آن.
در فقره اخیر، آمریکائیها حتی از مهرههای دست دوم و سوم خود برای رسیدن به این هدف استفاده کردند.
"- به راه انداختن تبلیغات گسترده همراه با دروغ علیه دولت سوریه به ویژه شایعه سقوط شهر دمشق و فرار بشار اسد توسط رادیوها و تلویزیونهای وابسته به غرب و ارتجاع عرب"مثلاً بانکیمون دبیرکل سازمان ملل را که با آنها همراهی میکند به پکن فرستادند تا رئیسجمهور چین را از وتو منصرف کند و رجب طیب اردوغان را به مسکو فرستادند تا پوتین رئیسجمهور روسیه را به انصراف از وتو راضی نماید. یکی از اهداف سفر دورهای هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا در روزهای قبل از این واقعه به چند کشور آسیائی، آسیای جنوب شرقی و فلسطین اشغالی نیز دنبال کردن همین موضوع بود.
علاوه بر اینها، رئیسجمهور آمریکا باراک اوباما نیز شخصاً با ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه تلفنی صحبت کرد تا او را به خودداری از وتوی قطعنامه ضد سوری تشویق کند. مشابه همین تلاشها به شکلهای مختلف، توسط فرانسه و انگلیس نیز انجام شد.
برخلاف اراده آمریکا و همدستانش، تمام تلاشهای سیاسی، نظامی و تبلیغاتی آنها علیه سوریه ناکام ماندند و آنچه این مجموعه توطئه گر دنبال میکرد تحقق نیافت.
چین و روسیه برای سومین بار قطعنامه پیشنهادی غرب و حمایت شده توسط ارتجاع عرب و ترکیه و رژیم صهیونیستی را وتو کردند، اقدامات نظامی عناصر مسلح شده توسط همین دولتها در دمشق و سایر نقاط سوریه سرکوب شدند و دروغ بودن تبلیغات رسانههای وابسته به آنها نیز بسیار زود برای افکار عمومی روشن شد.
درست در روزی که شورش عناصر مسلح در دمشق به اوج رسید و با انفجار ساختمان امنیت ملی سوریه تعدادی از مقامات ارشد نظامی و امنیتی این کشور به قتل رسیدند، سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان در ششمین سالگرد پیروزی حزبالله در جنگ ۳۳ روزه علیه رژیم صهیونیستی در یک سخنرانی در بیروت گفت تمام تلاشهائی که برای ساقط کردن حکومت سوریه صورت میگیرد به خاطر اسرائیل است زیرا صهیونیستها نمیخواهند یک ارتش قدرتمند را در مرزهای خود تحمل کنند. وی به دلیل اصلی شکل گرفتن توطئه براندازی علیه دولت سوریه نیز اشاره کرد و گفت در جنگ ۳۳ روزه مهمترین سلاحهای حزبالله لبنان را دولت سوریه تأمین کرد.
سخنان سید حسن نصرالله در تشریح علت خصومت غرب و ارتجاع عرب با دولت بشار اسد که به طرح حفاظت از رژیم صهیونیستی مربوط میشود، در افکار عمومی جهان به ویژه جهان عرب و اسلام تأثیر گستردهای گذاشت. این سخنان، از یک طرف ریشه خصومت با حکومت بشار اسد، که به نقش این حکومت در جبهه مقاومت ضد رژیم صهیونیستی مربوط میشود را برملا ساخت و از طرف دیگر نقاب از چهره عناصری همانند رجب طیب اردوغان که چندین سال خود را ضد صهیونیسم جا زده بود کنار زد. تکلیف آمریکا، انگلیس، فرانسه و آل سعود و شیوخ قطر نیز از قبل روشن بود و کسی در همدست بودن آنها با رژیم صهیونیستی کوچکترین تردیدی نداشت هر چند حوادث سوریه این همدستی را هر روز آشکارتر میکند.
"- تلاش فوقالعاده سیاسی برای راضی ساختن چین و روسیه به پذیرش قطعنامه ضد سوری وخودداری از وتو کردن آن"
اگر تا امروز کسی نتوانسته باشد تفاوت میان قیامهای مردمی در کشورهای عربی با آنچه در سوریه جریان دارد را بفهمد، باید در فهم و درک خود شک نماید. در آن کشورها مردم بیسلاح به خیابانها ریختند و علیرغم مخالفت آشکار آمریکا و اروپا و رژیم صهیونیستی علیه حکومت هایشان شعار دادند و آنها را ساقط کردند ولی در سوریه حتی مخالفان سیاسی بشار اسد نیز شورشهای مسلحانه را محکوم میکنند و عناصر مسلح را عناصر تروریستی میدانند که آمریکا و فرانسه و انگلیس و ترکیه و آل سعود و شیوخ قطر و رژیم صهیونیستی آنها را مسلح کرده و به جان دولت سوریه انداختهاند. مخالفان سیاسی بشار اسد در عین حال که او را قبول ندارند و به ضرورت ایجاد اصلاحات بنیادی در ساختار حکومت سوریه معتقدند اما روش برخوردهای مسلحانه با حکومت او را نمیپذیرند و آن را محکوم میکنند زیرا به درستی میدانند این اقدامات با دخالتها و حمایتهای آمریکا و اروپا و ارتجاع عرب و رژیم صهیونیستی صورت میگیرد و نه تنها یک قیام مردمی نیست بلکه برخلاف منافع و مصالح مردم سوریه و به نفع رژیم صهیونیستی است.
در این میان، نقش جریان سلفی در بحران سوریه را نباید فراموش کرد. این جریان نیز علاوه بر مشکل اعتقادی که خود دارد، در ماجرای سوریه آلت فعل آمریکا و رژیم صهیونیستی شده است.
متأسفانه رجب طیب اردوغان نخستوزیر ترکیه نیز گرفتار همین توهم شده و در همین دام افتاده است. جالب اینست که در ترکیه، مردم و احزاب سیاسی غیرلائیک متوجه این توطئه شدهاند و مخالفت خود را با تظاهرات، صدور بیانیه و حضور در مجامع مختلف بیان میکنند و به دولت ترکیه و شخص اردوغان هشدار میدهند که خود را از دام آمریکا و صهیونیستها نجات دهد اما تاکنون گوش وی بدهکار این قبیل نصیحتها نبوده است.
هر چند آمریکا و همدستان اروپائی و مهرههایش در منطقه مصمم هستند حتی بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل با مداخلات نظامی غیرمستقیم هم که شده حکومت بشار اسد را سرنگون کنند، اما استحکام ارتش سوریه و آشکار شدن طرح آمریکائی - صهیونیستی که عقبه این جریان را تشکیل میدهد تاکنون مانع تحقق این توطئه شده است. روسیه و چین نیز توطئه ساقط کردن حکومت سوریه را به نفع سلطهگری آمریکا در منطقه میدانند و به همین جهت با آن مخالفت میکنند. روشن است که این توطئه به زیان آرمان فلسطین و در جهت تحکیم هرچه بیشتر رژیم صهیونیستی در منطقه نیز هست و همین واقعیت میتواند یک هشدار برای کشورهای اسلامی مستقل باشد و آنها را در جهت حمایت از سوریه و مخالفت با توطئه مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی به تحرک وادارد.
"در فقره اخیر، آمریکائیها حتی از مهرههای دست دوم و سوم خود برای رسیدن به این هدف استفاده کردند"مواضع نظام جمهوری اسلامی در ماجرای سوریه درست به همین دلیل است که اصولی و دقیق بوده و باید با تحرک بیشتری در همین جهت ادامه یابد.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران