بررسی روزنامه های صبح یکشنبه تهران؛ششم مرداد

بررسی روزنامه های صبح یکشنبه تهران؛ششم مرداد
بی بی سی فارسی
بی بی سی فارسی - ۵ مرداد ۱۳۹۲

روزنامه های امروز صبح تهران یک هفته مانده به قلب تابستان از گرمای بی سابقه این شهر و دیگر شهرهای مرکزی خبر داده اند که با کمبود آب و برق همراه شده و مردم را به ستوه آورده است.عکس ها و کارتون های روزنامه ها همه درباره همین موضوع است.

انتقاد از سخنان یک نماینده مجلس علیه جک استراو و احتمال حضور او در مراسم تحلیف رییس جمهور آینده، انتقاد شدید از تصمیم های روزهای آخر ریاست جمهوری احمدی نژاد و بیش از همه این که به دستور وی یک روزه مجوز تاسیس یک دانشگاه غیرانتفاعی به وی داده شده، از جمله دیگر مطالب این روزنامه هاست.

داغ تر از همه تابستان‌ها

خورشید سوزان، هادی حیدری، شرق

داستان روحانی و ۱۹‌میلیون رای‌اش

صادق زیباکلام در مقاله ای در کلیک

بهار
نوشته هر روز که می‌گذرد، فشار اصولگرایان روی آقای روحانی درباره این‌که چه ‌باید بکند و چه نباید بکند و چه کسی را برای دولتش انتخاب بکند و چه کسی را حق ندارد برای دولتش‌ انتخاب بکند، بیشتر و بیشتر می‌شود.در ابتدای امر فقط توصیه می‌کردند که در انتخاب اعضای دولتشان اعتدال و میانه‌روی داشته باشد اما آن‌قدرها طول نکشید که لحن ها عوض شد و به آقای روحانی گفتند که «فتنه‌گران» سال ۸۸ مصداق بارز ضد‌اعتدال و ضد‌میانه‌روی هستند. بعد اساسا حق ندارد در کابینه‌اش از «فتنه‌گران» استفاده کند. حتی از آن ها که ساکت بوده اند.

به نوشته این استاد دانشگاه رفتار اصولگرایان، مردم‌سالاری دینی را به نحوی به نمایش گذارده‌ که گویا اقلیتی که نامزدشان در انتخابات ۱۵درصد رای بیشتر نیاورده، به یک اکثریتی که نامزدشان بیش از ۵۰ درصد رای آورده می توانند تکلیف ‌کنند . اگر کسی از ‌مریخ آمده بود و نمی‌دانست که در ۲۴‌خرداد چه اتفاقی افتاده، تصور می‌کرد که این نامزد اصولگرایان بوده که ۱۹ میلیون رای آورده.

نویسنده مقاله بهار تاکید کرده اصولگرایان اصلا روی خودشان نمی‌آورند که اگر مردم با عملکرد و سیاست‌های آنان ظرف هشت سال گذشته موافق می‌بودند، این‌قدر عقلشان می‌رسید که به سعید جلیلی باید رای می‌دادند.

و خلاصه این که: بعد از دوم خرداد سال ۷۶، یکی دو سالی طول کشید تا جناح راست به خود آمد و قرص و محکم در برابر منتخب مردم با ۲۰ میلیون رای ایستاد.

"چماق به دست‌ها که بی مخ نیستند فضل الله یاری در سرمقاله کلیک ابتکار به حوادث ۲۸ مرداد ۳۲ اشاره کرده و نوشته در دو دهه گذشته فضای سیاسی ایران نیز کم ازاین حوادث و این افراد، به خود ندید"اما این‌بار به‌نظر می‌رسد که از همان ابتدا اصولگرایان مصمم هستند که گربه را پای حجله بکشند و از همان ابتدا به‌ساکن به آقای روحانی تاکید کنند خیلی کاره‌ای نیست و ۱۹ میلیون رای یک امر تشریفاتی است.

چماق به دست‌ها که بی مخ نیستند

فضل الله یاری در سرمقاله کلیک

ابتکار
به حوادث ۲۸ مرداد ۳۲ اشاره کرده و نوشته در دو دهه گذشته فضای سیاسی ایران نیز کم ازاین حوادث و این افراد، به خود ندید. گاه کسانی که فیلم یا کتابی را نمی‌پسندیدند بی توجه به این که این محصولات فرهنگی از دستگاههای متولی فرهنگ در نظام جمهوری اسلامی مجوز داشته، به سینماها و کتابفروشی‌ها حمله کرده و شیشه‌ها شکستند و سر و دست کوفتند. درهمان زمان در حاشیه مراسم نماز جمعه به حمایت از جمهوری اسلامی، وزرای دولت نظام را به باد کتک گرفتند. گاه از چوب و چماق عبور کرده و اسلحه به دست گرفتند و به زعم خود دردفاع از نظام به یکی از مسئولان شلیک کردند تا زبانش را خاموش کنند. زمانی در قامت یک حزب الهی حافظ ارزشها، چاک دهان گشودند و ....



به نوشته این مقاله چنین بود که کم کم عبور از مرزها به قانون منحصر نمی‌شد، بلکه گذشتن ازحریم‌هایی که در زیرمجموعه مذهب و اخلاق تعریف می‌شد، نیز به امری عادی بدل شده بود. این ها نشان داد این «شعبان»‌ها چندان هم «بی مخ» نیستند و گاه سازماندهی و نحوه عملکرد آن‌ها نشان می‌دهد که اتفاقا مخ‌هایی پشت این مشت‌های گره کرده و چشم‌های دریده، دهن‌های گشاده و رگ‌های برآمده وجود دارد که می‌تواند در ساماندهی یک حزب، یک تیم ورزشی موفق و حتی یک دولت کارآمد به کار گرفته شود.

آنها می‌توانند همه این کارها را انجام دهند و هیچ گزارش دقیقی ازعملکردشان به جامعه و مسئولان نرسد؛ آنان می‌توانند مانع تهیه گزارش شوند؛ می‌توانند مانع قرائت گزارش در خانه ملت شوند؛ می‌توانند مانع رسیدن آن به یک دادگاه صالحه شوند. همه ی این توانایی‌ها نشان می‌دهد که صفت «بی مخ» نمی‌تواند چندان تناسبی با عملکرد این افراد و گروه‌ها داشته باشد.بلکه برعکس مخ‌هایی پشت این اقدامات وجود دارد که گاه می‌تواند کشوری را با آن اداره کرد. آیا آنان به دنبال همین موضوع اند که این کشور را آن گونه که خود می‌خواهند اداره کنند؟ بی اعتنا به رای و نظر مردم ؟ برکنار از تحولات ایران وجهان؟بی توجه به آن چه که اخلاق و شرع و قانون می‌گویند؟

مقابله با گرما، احمد عربانی، بهار

احمدی‌نژاد چه می‌خواهد

سعید لیلاز در مقاله ای در کلیک

اعتماد
با اشاره به این که شأن یک رییس‌جمهور سابق بالاتر از ریاست یک دانشگاه غیرانتفاعی است نوشته اگر همین کاری که احمدی نژاد دیروز انجام داد در دادن مجوز به خودش برای تاسیس دانشگاه غیر انتفاعی را آقای خاتمی انجام می‌داد متهم به ده‌ها تهمت می‌شد که کمترین آن رانت خواری بود. تاسیس دانشگاه توسط احمدی‌نژاد محملی است برای اینکه از رانت جایگاه رییس‌جمهور سابق استفاده کند، در حالی که یک اتاق را در نهاد ریاست‌جمهوری از آقای خاتمی دریغ کردند.

"درهمان زمان در حاشیه مراسم نماز جمعه به حمایت از جمهوری اسلامی، وزرای دولت نظام را به باد کتک گرفتند"

نویسنده توضیح داده که هر مجوز یا اختیاری که به افراد عادی داده نمی‌شود و از طرق اختیارات خاص به شخص یا گروهی تعلق می‌گیرد نوعی رانت است. اگر احمدی‌نژاد یک فرد عادی بود به این سرعت نمی‌توانست مجوز تاسیس دانشگاه بگیرد. پس این یک رانت سیاسی است.

مقاله اعتماد تاکید کرده اگر از این دانشگاه درآمدی کسب شود که می‌شود، مصداق رانت اقتصادی است و اگر این دانشگاه جایگزین حزب یا بنیادی شود نمونه‌یی از رانت سیاسی می‌شود. در عین حال با توجه به اینکه عده‌یی تحت تعلیم تفکر رییس دانشگاه قرار می‌گیرند می‌توان عنوان رانت فرهنگی و اجتماعی را نیز بر آن اطلاق کرد.

محمد حسین روانبخش در کلیک

مردم سالاری
نوشته طی هفته‌های اخیر گمانه‌زنی درباره اینکه احمدی‌نژاد بعد از پایان ریاستش بر کابینه‌اش کجا می‌رود زیاد شده بود و هر کسی از ظن خود چیزی می‌گفت... اما رویم به دیوار، ظن هیچکس این نبود که وی بخواهد بعد از پایان این دو هفته باقیمانده (که خدا بخیر بگذراند!) دانشگاه تاسیس کند!

نویسنده تاکید کرده: چون این موضوع یکباره شکل گرفته، به عنوان یک ناصح عرض می‌کنم که دانشگاه مثل دولت نیست که به هر کس چند تا شغل تقدیم شود و امورات با هاله نور و مکتب ایرانی برادر مشایی و کتاب معجزه هزاره سوم و سخنگویی برادر الهام بگذرد؛ به عبارت بهترتر برای دانشگاه علاوه بر مجوز، دانشجو هم لازم است که باید برای آن هم فکری شود!

طنز مردم سالاری با این جمله پایان می گیرد: این را گفتیم که چند وقت دیگر لااقل برادر احمدی‌نژاد خودش از کاری که کرده تعجب نکند!

کفن‌ها را داده اند لباسشوئی

سعید حجاریان در گفتگو با شرق: روحانی باید رانت را قطع کند

کلیک

شرق در گزارش اصلی خود مصاحبه ای دارد با سعید حجاریان مدیر روزنامه توقیف شده صبح امروز که در بخشی از آن از وی پرسیده چرا آقای روحانی در روستاها رای بالائی آورد.

او جواب داده :به خاطر اینکه جناح راست و بقیه، گرایش ایدئولوژیک قوی داشتند. اما آقای روحانی بحث گشودن درها را مطرح کردند که بسیار مهم بود.

- فکر می‌کنید چقدر حمایت آقای خاتمی و آقای هاشمی تاثیر داشت در رای آقای روحانی که مردم بیایند و رای دهند؟

این حمایت، رای را بالا برد. بالاخره رای یک عده سرگردان بود. نمودارها نشان می‌دهد از زمانی که این دو نفر گفتند ما از‌ روحانی حمایت می‌کنیم، رای‌ روحانی، رشد کرد.

- دوم خرداد ۷۶ که اتفاق افتاد، ما شاهد جشن خیابانی نبودیم، اما امسال ما با جشن‌های خیابانی مواجه بودیم که در آن مردم، خود مطالبات را به صورت شعار مطرح می‌کردند.

ببینید، در دوم خرداد هم مردم تمایل داشتند که بیرون بریزند و جشن بگیرند اما موتورسوارها به خیابان‌ها ریختند و خیابان پر شد از موتور سوارها.

"گاه از چوب و چماق عبور کرده و اسلحه به دست گرفتند و به زعم خود دردفاع از نظام به یکی از مسئولان شلیک کردند تا زبانش را خاموش کنند"شبی که آرا را اعلام کردند، من از سر «به‌آفرین» که ستاد ما بود، آمدم به «ولیعصر» که دیدم پر از موتوری است. برگشتم به ستاد گفتم اوضاع این‌طور است. سپس آقای خاتمی دستور دادند که کسی برای جشن نرود. یعنی اگر وضع آنگونه نبود مردم می‌آمدند توی خیابان‌ها.

- فکر می‌کنید وضعیت تندروها چه می‌شود؟

تندروها که فعلا ساکت هستند.

- فکر می‌کنید ساکت می‌مانند یا نه؟

فعلا کفن‌ها را داده‌اند خشکشویی تا بعدا بگیرند و بپوشند (می‌خندد)!

- خودسرها چطور؟

اینها قابل کنترل هستند. اینها عددی نیستند!

- فکر می‌کنید چقدر زمان ببرد که این وضعیت اقتصادی به حالت نرمال برسد؟

خیلی کار می‌برد، خدا می‌داند که چقدر اوضاع خراب است.

در مذمت استفاده از گوجه فرنگی

بهاره محبی در مقاله ای در کلیک

قانون
به نقد سخنان یکی از نمایندگان مجلس برخاسته که گفته بود معنا ندارد جک استراو وزیر سابق دولت بریتانیا به ایران باید اگر بیاید با یک چیزی او را می زنم تخم مرغ با گوجه .



به نظر نویسنده مقاله سخن این نماینده مجلس اگرچه ممکن است خنده‏ای از سر مزاح بر لبان ما بنشاند اما هزینه‏های بسیاری را برای ایران عزیزمان در عرصه بین‎الملل و سیاست خارجی خواهد تراشید.اکنون این پرسش مطرح می‏شود که ادبیات آقای حسینیان درباره یک مقام خارجی (ولو انگلیسی) چه نسبتی با اصول و آداب دیپلماتیک دارد؟ و اساسا چه فایده‎ای از این نوع اظهارنظر به کشور می‎رسد؟ آیا نمی‎شود مخالفت با حضور جک استراو به نحو هوشمندانه‎‏ای‏تر مطرح کرد ؟ آیا زدن گوجه و تخم‎مرغ به یک مقام خارجی و حتی طرح آن در رسانه توسط یک نماینده مجلس، راهبرد انقلابی یک نظام اسلامی برای برخورد با رقبای بین‎المللی است؟

سوم، این‎که چنین اظهارنظرهای متعلق به جریانی است که سابقه «پرت کردن» زیاد دارد. هنوز چند روز بیشتر از گزارش رفتار ناشایست جریانی که رئیس مجلس شورای اسلامی را با پرتاب برخی اشیای متبرک در قم مورد هتک حرمت قرار دادند، نگذشته است. افرادی که به نظر می‏رسد همچنان قصد دارند با وجود پایان زمامداریشان بر سر هزینه‎تراشی برای نظام و ملت ایران پایدار بایستند و هنوز پیام انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ که دوری از تند روی و بازگشت به ادب، نزاکت و عقلانیت در سیاست است، به گوش آنها نرسیده است.

مسعود مرعشی در ستون طنز بهار با اشاره به گفته های روح الله حسینیان در تهدید به پرتاب کوجه فرنگی به سوی وزیر خارجه سابق بریتانیا از قول یک نماینده سابق مجلس نوشته نمی گذارند حسینیان با گوجه فرنگی وارد مجلس شود، و سپس به ترسیم وضعیتی برای مقابله با خطرات پرتاب گوجه فرنگی به سوی شخصیت های میهمان پرداخته است.

به پیشنهاد وی تمام گوجه‌فروشی‌های شهر موظف به نصب دوربین مداربسته شوند. هر گوجه فروش، در پایان ساعت کاری، فیلم متقاضیان گوجه را به نزدیک‌ترین کلانتری محل تحویل دهد. آن ها تنها با ارائه کارت شناسایی معتبر و خوانا توسط مشتری، به آنان گوجه بفروشند.

به نوشته این طنزنویس دایره تجسس اداره آگاهی، موظف شود ظرف یک هفته، عوامل احتمالی «اخلال گوجه ای» مراسم تحلیف را شناسایی و به نهادهای «زیرنظر گیر» معرفی کنند، تا تحرکاتشان «زیرنظر» گرفته شود.

هنگام ورود نمایندگان، از آنان تفتیش بدنی به عمل بیاید و هرگونه اسلحه گرم نظیر تخم‌مرغ پخته و اسلحه سرد نظیر گوجه‌فرنگی گندیده ضبط شود.

توصیه آخر هم طنزنویس بهار: سردادن شعارهای پرمایه و مغزدار نظیر «دانکی دانکی»، «در اول در دوم می‌دهد شیرین پلو، استراو کیفتو بردار و برو»، «هووووووو»، «استراو یادت باشه، جلیلی سرورته» و «هی سفارتم سفارتم سفارتم این بود سفارتت؟ جماعت اومد، پرید توو سفارتت!»

کارتون روز

قحطی خنک کننده در کارتون فیروزه مظفری، اعتماد

منابع خبر

اخبار مرتبط