«مـــادر» عامل مهم ایجاد سرسختی نوجوانان

«مـــادر» عامل مهم ايجاد سرسختي نوجوانان
کنجکاو
کنجکاو - ۴ مهر ۱۳۹۱

نتایج تحقیقات یک پژوهش نشان داده است که نقش مادر در ایجاد «سرسختی روانشناختی» در نوجوانان به عنوان یک ویژگی شخصیتی مثبت و منحصربه‌فرد، بسیار پررنگ است.

 

این پژوهش که توسط دکتر محمد نریمانی- استاد دانشگاه محقق اردبیلی- و تعدادی از همکاران او انجام شده است نشان می‌دهد که نوجوانانی که از پدرومادر در زندگی برخوردارند، نسبت به نوجوانانی که از وجود این دو به ویژه مادر بی‌بهره‌اند، سرسختی روانشناختی بیشتری دارند.

 

پژوهش «سرسختی در نوجوانان فاقد و واجد والدین» بر این موضوع تکیه کرده است که تغییر و دگرگونی در اعضای خانواده، تغییر در فرآیند درون- روانی اعضای خود را به همراه دارد پس فقدان یکی از والدین می‌تواند اثر زیادی بر روی شخصیت اعضای خانواده به ویژه فرزندان بگذارد.

 

سرسختی روانشناختی نیز یک ویژگی شخصیتی است که فرد می‌تواند از آن در رویارویی با حوادث فشارزای زندگی به عنوان یک منبع مقاومت و سپر محافظتی استفاده کند. افراد سرسخت از استرس کمتر و به تبع آن از سلامت روانی و جسمانی بالاتری برخوردارند.

 

سرسختی؛ قدرت مبارزه با اضطراب‌ها

 

دانشمندان با استفاده از نظریه‌های شخصیت، «سرسختی» را ترکیبی از باورها درمورد خویش و جهان تعریف می‌کنند که از سه مؤلفه «تعهد»، «کنترل» و «مبارزه‌جویی» تشکیل شده و در عین حال یک ساختار واحد است که از عمل یکپارچه و هماهنگ این سه مؤلفه مرتبط باهم سرچشمه می‌گیرد.

 

سه مؤلفه «سرسختی روانشناختی» را می‌توان این‌گونه تعریف کرد: «تعهد»؛ احساس درآمیختگی با بسیاری از جنبه‌های زندگی مثل خانواده، شغل و روابط بین فردی است. فردی که این احساس را دارد، معنا و هدفمندی زندگی و کار و خانواده را دریافته است. «کنترل»، اعتقادی است مبنی بر اینکه رویدادهای زندگی و پیامدهای آن قابل پیش‌بینی و کنترل هستند و می‌توان آنها را تغییر داد. «مبارزه جویی» نیز این باور است که تغییر، جنبه‌ای عادی از زندگی است و وضعیت‌های مثبت یا منفی که به سازگاری مجدد نیاز دارند، فرصتی برای رشد و یادگیری بیشتر هستند نه تهدیدی برای امنیت و آسایش فرد.

 

دانشمندان حوزه روانشناسی همچنین معتقدند که «سرسختی روانشناختی» به عنوان یک ویژگی شخصیتی، نگرش درونی خاصی را به وجود می‌آورد که شیوه رویارویی افراد با مسائل مختلف زندگی را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

"«کنترل»، اعتقادی است مبنی بر اینکه رویدادهای زندگی و پیامدهای آن قابل پیش‌بینی و کنترل هستند و می‌توان آنها را تغییر داد"نیز این ویژگی باعث می‌شود که فرد استرس‌های خود را به صورت واقع‌بینانه و با بلندنظری مورد توجه قرار دهد.

 

فردی که دارای درصد بالایی از «سرسختی روانشناختی» است، حس کنجکاوی قابل توجهی دارد، تغییر را امری طبیعی‌ می‌داند که می‌تواند موجب رشد و پیشرفت شود، ابراز وجود و نیرومندی می‌کند و پر انرژی است و توانایی مقاومت بالایی دارد. مجموعه این ویژگی‌ها به یک فرد سرسخت قدرت سازگاری با وقایع استرس‌آور زندگی را می‌دهد.

 

اهمیت بررسی نقش بود و نبود والدین در ایجاد «سرسختی روانشناختی» در نوجوانان در این نکته است که روانشناسان معتقدند دو تجربه یا روش در طول زندگی احتمالا منجر به شکل‌گیری سرسختی روانشناختی‌ می‌شوند.

 

«روش نخست» این است که احتمالا افراد سرسخت الگویی را به عنوان سرمشق تعهد، کنترل و مبارزه‌جویی سر مشق قرار داده‌اند و این الگوها با پیامدهای مثبت و سالمی روبه‌رو شده‌اند.

 

«روش دوم» نیز این است که چون سرسختی روانشناختی را می‌توان آموخت، احتمالا افراد در رویارویی با وقایع، احساس کارآمدی و کنترل بر محیط را کسب کرده‌اند.

حال این سؤال برای پژوهشگران این مطالعه به وجود آمده است که آیا میزان سرسختی روانشناختی در نوجوانان فاقد و واجد والدین تفاوت دارد؟

 

اطلاعات این مطالعه از دو روش پرسشنامه محقق‌ساخته (برای دریافت اطلاعات ویژگی‌های جمعیت‌شناختی) و نیز پرسشنامه سرسختی(برای آزمون سه بُعد تعهد، کنترل و مبارزه‌جویی) جمع‌آوری شده است.

 

سه گروه ۵۰ نفری دختر و پسر(فاقد پدر، فاقد مادر و واجد والدین) شرکت‌کننده در این پژوهش، همگی در مقطع دبیرستان، در دبیرستان‌های شهر اردبیل مشغول به تحصیل بودند. بیشتر این نمونه‌ها که به صورت خوشه‌یی انتخاب شدند، والد خود را در سن ۴ تا ۷ سالگی از دست داده بودند. مشارکت‌کنندگان همچنین بین سنین ۱۵ تا ۱۸ سال قرار داشتند و میانگین سنی آنها ۵/۱۶ سال بوده است.

 

دختران و پسران در میزان سرسختی تفاوتی ندارند

 

نتایج این پژوهش نشان داد که میزان سرسختی روانشناختی و مؤلفه‌های آن در نوجوانان واجد والدین باهم متفاوت است. به این معنا که میزان سرسختی روانشناختی و مؤلفه‌های آن در نوجوانان واجد والدین بالاتر از نوجوانان گروه فاقد پدر و فاقد مادر است و میزان آن در نوجوانان فاقد مادر پایین‌تر از نوجوانان گروه فاقد پدر و گروه واجد والدین است.

 

این یافته پژوهش بر این یافته دانشمندان که فقدان والدین در دوره کودکی و نوجوانی با اختلال‌های رفتاری همچون افسردگی و اضطراب رابطه معناداری دارد، همخوان است.

 

مطالعات دیگر دانشمندان نیز نشان می‌دهد که بین میزان سرسختی روانشناختی و میزان افسردگی و اضطراب رابطه معکوس وجود دارد.

پس می توان چنین نتیجه گیری کرد که افراد فاقد والدین از لحاظ سرسختی روانشناختی و مؤلفه‌های آن نمره کمتری نسبت به افراد واجد والدین کسب می‌کنند.

 

از طرفی برخی دانشمندان دریافته‌اند که عملکرد تحصیلی کودکان فاقد والدین، پایین‌تر از کودکان عادی است و کنترل رفتار کودکان توسط والدین می‌تواند سبب موفقیت تحصیلی آنها شود.

 

از سوی دیگر سرسختی روانشناختی بالاتر نیز با موفقیت تحصیلی بیشتری همراه است. بنابراین باز هم می‌توان به این نتیجه رسید که افراد فاقد والدین، سرسختی روانشناختی پایین‌تری نسبت به افراد واجد والدین دارند.

 

یافته‌های این پژوهش نشان داد که بین نوجوانان دختر و پسر از نظر میزان سرسختی روانشناختی تفاوت معناداری وجود ندارد. به این معناکه از نظر سرسختی روانشناختی و مؤلفه‌های آن(تعهد، کنترل و مبارزه جویی) نوجوانان دختر و پسر مانند هم هستند و این موضوع یافته‌های اندیشمندان این حوزه از روانشناسی را نیز تأیید می‌کند.

 

همچنین این پژوهش نشان می‌دهد که میزان سرسختی روانشناختی و مؤلفه‌های آن در نوجوانان واجد والدین بیشتر از سایر گروه‌هاست و میزان آن در گروه فاقد مادر از همه کمتر است. پس در اینجا نقش مادر در ایجاد سرسختی روانشناختی در کودک پر رنگ‌تر می‌شود.

 

از آنجاکه سرسختی روانشناختی زیاد با احساس توانمندی در رویارویی با مشکلات، تبیین خوشبینانه، سلامت روانی، عملکرد تحصیلی خوب و مشکلات رفتاری پایین ارتباط مثبت دارد، پس ضروری است که اگر کودکی یکی از والدین به ویژه مادر را از دست داد، به سرعت جایگزینی ثابت و مناسب برای آن در نظر گرفته شود و همچنین نحوه ایجاد سرسختی و مؤلفه‌های آن به والدین برای تربیت فرزندان سالم‌تر آموزش داده شود.

منابع خبر

اخبار مرتبط