باشگاه شاهین بازی به رسم سلاطین در تهران راه اندازی شد+گزارش تصویری
"قوشبازی" یعنی تربیت پرندگان شکاری! یعنی باز و عقاب را که جایش اوج آسمان است، تربیت کنی تا بیایند و روی دستان توی آدمیزاد بنشینند تا بادی به غبغب بیاندازی که پرنده با این عظمت را رام خود کردی. در گذشته این بازی متعلق به سلاطین بوده و حتی برخی پادشاهان قوشخانههای بزرگی نیز داشتند و قوشها را برای شکار تربیت میکردند. اطلاع دقیقی در دست نیست که نخستین قوشبازها چه کسانی بودند اما گفته می شود این کار از مشرق زمین شروع شده است.امروزه برخی به قوشبازی وجاهت داده اند و آن را ورزشی باستانی مینامند که مفرح و جالب است. البته در این ورزش باستانی هیچ میل زدن و خاک گود خوردن و خواری نفسی وجود ندارد. بلکه باز و عقاب و پرندگان کمیاب شکاری را رام خودت میکنی و روی دست مینشانی و کلی مفرح میشوی تا اثبات کنی آدمیزادی و آنقدر مایهدار که پرنده و چرنده رام تو میشوند.
"در گذشته این بازی متعلق به سلاطین بوده و حتی برخی پادشاهان قوشخانههای بزرگی نیز داشتند و قوشها را برای شکار تربیت میکردند"حالا گذشته از این حرفها و اینکه ورزش باستانی دقیقا به چه نوع ورزشی اطلاق میشود، بد نیست یادمان بیاید که خیلی سال پیش انسان فهمید هر چقدر قدرت داشته باشد، بدون طبیعت و آب و هوا پرنده و خزنده هیچ است و سالهاست مفهومی به نام حفظ محیط زیست و حیات وحش به وجود آمده و انسان متمدن دریافته که باید به حیوانات هم احترام بگذارد.اما عجیب است که بعد از گذشت سالهای سال از زاییده شدن این مفهوم خبر به گوشمان میرسد که قوشخانهای در عصر مدرن به جاندار و بیجان، تحت نظر محیط زیست دایر شده است. قوشخانه یا همان "باشگاه شاهین پارسی" که به گفته مرتضی محسن پور مدیر عامل آن از محیط زیست مجوز گرفته تا ورزش مفرح قوشبازی را تحت نظر متخصصان احیا کند. البته باید این را هم بگویم که به گفته وی اگر حین تمرین اتفاقی برای پرندگان افتاد، پزشک وجود دارد که همین جا بد نیست از آقای پزشک تشکر ویژه کنیم.بد نیست بدانید که «باشگاه قوشبازی شاهین پارسی» چند ماه پیش با حضور مسوولان سازمان حفاظت محیط زیست و سرمایه گذاران ایرانی و خارجی در «کوی نصر» تهران افتتاح شد. هدف از تشکیل این باشگاه، «احیای مجدد ورزش قوشبازی» و «کمک به حفظ نسل پرندگان شکاری و جلوگیری از تجارت غیرقانونی این پرندگان» عنوان شده است!راه اندازان این باشگاه در حالی تکثیر پرورش پرندگان شکاری و هوبره را از اهداف این باشگاه عنوان میکنند که خود علاقمندان به قوشبازی و پرندگان شکاری اذعان دارند نگه داری این پرندگان کاری بسیار سخت بوده و آنها اگر برای مدتی شکار نکنند یا در وضعیت مطلوب طبیعت وحشی خود نباشند برای همیشه فلج میشوند. بنابراین راه اندازی چنین باشگاهی می تواند موجبات انقراض این پرندگان را فراهم آورد که این امر جای تاسف بسیار دارد.البته قاچاق این حیوانات به کشورهای عربی و شنیدین خفگی و مردن دسته جمعی پرندگان نایاب یا انداختن آنها به دریا به دلیل سررسیدن ماموران، امری دردناک است اما به نظر نمیرسد ایجاد کمپ تمرین و آموزش پرندگان و همچنین ایجاد شکارگاه خصوصی با استفاده از گونههای تکثیر شده راهی باشد برای نجات پرندگان رو به انقراض و نجات آنها از افسانه شدن در کتب قدیمی.
در گذشته تنها سلاطین به قوشبازی میپرداختند و به دلیل وجود طبیعت بکری که کمتر توسط انسانها ضربه خورده بود خطر کمتری متوجه این نسل پرندگان بود. اما حالا که ما با تبدیل کردن جنگلها به هیزم و زباله دانی و تنگ کردن جای حیوانات آنها را در مضیغه قرار دادیم و از سوی دیگر با شکار بی رویه، نسلشان را از روی زمین برداشتیم چطور میتوان با ایجاد قوشخانه با لفظ "باشگاه" و ترویج پرنده بازی با لفظ "ورزش" نسل این پرندگان زیبا را نجات داد. آنهم در روزگاری که هرشخصی به صرف داشتن پول میتواند امید به نشستن شاهین روی دستان خود داشته باشد! در شرایطی که عنوان میشود سرمایه گذاران اصلی این قوشخانه و بازگشت به عقب، عربهایی هستند که جز به خودشان به چیز دیگری فکر نمیکنند.همچنین رضا فرجی؛ مدیر اجرایی کنوانسیون سایتیس در سازمان محیط زیست با اشاره به افزایش آمار قاچاق پرندگان شکاری و تبدیل شدن به یکی از دغدغههای مسوولان سازمان حفاظت محیط زیست، در این باره می گوید: با رویکرد جدید سازمان برای مقابله با قاچاق پرندگان شکاری و خروج سرمایه از کشور، طرح ایجاد باشگاه قوشبازی اجرایی شده است.وی با اشاره به نظر مثبت رییس سازمان حفاظت محیط زیست در این زمینه تصریح می کند که با راهاندازی باشگاه قوشبازی، خرید و فروش پرندگان شکاری در کشور ساماندهی میشود. این سخنان یعنی به جای نظارت دقیق و پیگیری برای نجات پرندگان، مرکزی رسمی را برای رام کردن آنها تاسیس کنیم تا محیط زیست بداند چند قوش و قوشباز وجود دارد. اینجا باید پرسید که آیا تنها مشکل محیط زیست این بوده که آمار داشته باشد و پرندگان از کشور خارج نشوند.
"بلکه باز و عقاب و پرندگان کمیاب شکاری را رام خودت میکنی و روی دست مینشانی و کلی مفرح میشوی تا اثبات کنی آدمیزادی و آنقدر مایهدار که پرنده و چرنده رام تو میشوند"این امر چه فرقی در اصل مسئله دارد وقتی اعراب وارد ایران میشوند و قوشخانهای برای خودشان دایر میکنند و باز به قوشبازی میپردازند. مگر غیر از این است که حالا آشکارا همان عملی انجام میشود که در خفا؛ قوشبازی یعنی بازی با پرندگان و پراندن آنان. کسی باز و عقاب و هوبره را برای کباب کردن و به نیش کشیدن قاچاق نمیکرد؛ با مجوز برای پرنده بازی بوده و بیمجوز برای هم برای پرنده بازی. نکته جالب توجه این است که در خبرها تأسیس سایت تکثیر و پرورش پرندگان شکاری در شهرهای جدید پرند و زرند عنوان شده و البته تاکید براستقبال خوب عربها از این امر و اینکه مشتری پر و پا قرص این باشگاه هستند. علیرضا خلیلی، مدیرکل دفتر حفاظت از مناطق و امور شکار و صید نیز به نمایندگی از مدیران سازمان حفاظت محیط زیست در مراسم بازگشایی باشگاه پرنده بازی شرکت کرده و گفته است با تاسیس چنین باشگاههایی این امر نظاممند میشود و درآمدزاست.
محسنپور این باشگاه نیز عنوان کرده نه تنها مجوز فعالیت باشگاه قوشبازی را از سازمان گرفتهاند بلکه آنها ۱۰ قطعه پرنده هم در اختیارشان قرار دادهاند. اعطای مجوز و حاتم بخشی قوش به این باشگاه در حالی صورت گرفته که مسوولان سازمان محیط زیست عنوان میکنند که مجوز لغو شده و پیگیریهای خبرنگار برنا در چند روز اخیر برای صحبت با مسئولان این امر بینتیجه مانده است. به نظر میرسد باید کمی عمیقتر به ماجرا نگاه کنیم و بدانیم نباید با افتخار از هرچیزی که قبلا رسم و سنت بوده یاد و آن را احیا کنیم. حالا اگر به نظر برخی کارشناسان محیط زیست رسمی چون قوشبازی با نظاممند شدن میتواند هم شادی ایجاد کند و هم حیات وحش را نجات دهد، بهتر است بعد از اعطای مجوز آن را لغو نکنند و اگر هم کرد درباره چند و چون آن پاسخگو باشند. شاید مثلا آنها چیزی بدانند که ما ندانیم و بعدها تاسیس باشگاه پرنده بازی روی بورس بیافتد و همه به هم بگویند نان توی پرنده بازی است.
"قوشخانه یا همان "باشگاه شاهین پارسی" که به گفته مرتضی محسن پور مدیر عامل آن از محیط زیست مجوز گرفته تا ورزش مفرح قوشبازی را تحت نظر متخصصان احیا کند"بعد از راههای قانونی و غیر قانونی رایج، پرندهها شکار شوند و برایشان مجوز صادر شود و سرمایه شوند و مثل فست فود سر هرکوچه یک قوشخانه دایر شود تا هرکس خیلی احساس مایه داری کرد، عضو باشگاه شود. بعد فردا روز ببینیم به جای گیتار در دست برخی دختران و پسران هوبره قرار دارد... و البته اگر بتوان هوبره چینی! برای این قشر علاقمند وارد کنیم شاید این تفریح بتواند به نوعی گذران اوقات فراغت برای جوانن دهک های دیگر جامعه هم تبدیل شود و فقط خاص آنها هایی که پولی در جیب دارند و برایشان مهم نیست چگونه هزینه کنند نشود
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران