ده روز با امام حسین در تهران (۴)؛ گریه امام حسین به حال مردم ایران

ده روز با امام حسین در تهران (۴)؛ گریه امام حسین به حال مردم ایران
گویا
گویا - ۷ آبان ۱۳۹۴

ده روز با امام حسین در تهران (۴)؛ گریه امام حسین به حال مردم ایران »
» نسخه قابل چاپ
» ارسال به بالاترین
» ارسال به فیس بوک »

بخش آخر...

ف.م.سخن - خبرنامه گویا

سخن- چقدر جاده چالوس خوش گذشت! چه مردم با صفایی بودند! چه بساطی آقای راننده و خانمش برای ما چیدند! غلط نکنم فهمید که شما یه آدم معمولی نیستید! باور کنید اگر مردم می دونستن شما اونجا هستید٬ محال بود یه لحظه ول تون کنن! دور تا دورتون رو می گرفتن و هزار جور سوال بی جواب مونده از شما می پرسیدن!

امام حسین- ...........................

سخن- امام جان مشکلی پیش آمده؟ کاری کردم که ناراحت شدید؟ از جوک های مردم دلخور هستید؟ باور کنید این جوک ها رو از روی بد دلی نمی گن و اگه کسی همین موضوع های جوک ها رو جدی بگه ممکنه بزنن طرف رو ناکار کنن!

امام حسین: .........................

سخن- امام جون؟! طوری شده؟! چرا این قدر ناراحتید؟! دارید چی کار می کنید؟!... این خورجین رو چرا برداشتید؟! چرا دارید لباس هاتون رو جمع می کنین؟! جایی می خواین تشریف ببرین؟! امشب می خوایم بریم شام غریبان شما! ببینید اون جا چه خبره! بعد هم که تا چهل روز همین جور مردم باید تووی ادارات عزا بگیرن. از خنده و شادی تووی این چهل روز خبری نیست. البته دیدید که بچه های جوون٬ چه جوری زیر علم و کتل شما٬ داشتن دسته جمعی آواز می خوندن و می زدن و می رقصیدن! ولی باور کنید این ها به خاطر بی احترامی به شما نیست! اصلا مردم یه جورای خاصی شماها رو دوست دارند. این ها همه از سر لج این حکومتیای ماست که پوست مردم رو به اسم شما می کنن.

"مگه نه این که دین پدر بزرگ شما برای اینه که مردم خوشبخت بشن و خوب زندگی کنن؟! خب این حکومتیای ما٬ کاری کردن که فقط خودشون خوشبخت شدن و مردم رو به اسم دین شما بدبخت کردن"به دروغ می گن که دنباله روی راه شما هستن. می گن مذهبی و دین دار هستن٬ ولی بویی از دین و انسانیت نبردن. مگه نه این که دین پدر بزرگ شما برای اینه که مردم خوشبخت بشن و خوب زندگی کنن؟! خب این حکومتیای ما٬ کاری کردن که فقط خودشون خوشبخت شدن و مردم رو به اسم دین شما بدبخت کردن. واسه همین مردم لج می کنن و کارهایی رو که شایسته نیست انجام می دم. به خدا زمان شاه که می گفتن حکومت ضد اسلام هست٬ هم خود شاه و فرح٬ هم خیلی از فامیل و دور و بری های اونا٬ به شدت به دین و مقدسات احترام می ذاشتن.

شاه می گفت موقعی که داشتم می مردم٬ یکی از امام ها منو نجات داد... دِ! امام جون چرا حرف نمی زنین... خب یه چیزی بگین!

منابع خبر

اخبار مرتبط