کریمی چرا چنین می جنگد؟  (۱۰ نظر)

کریمی چرا چنین می جنگد؟  (۱۰ نظر)
عصر ایران
عصر ایران - ۸ مهر ۱۳۹۰

عصر ایران ورزشی، هومان دوراندیش - علی کریمی در این فصل لیگ برتر، بی تردید مهمترین بازیکن پرسپولیس است. او تا به امروز تکنیکی ترین بازیکن ایران در دوران پس از انقلاب بوده و در تیم کنونی پرسپولیس نیز از این حیث از همه سر است. علاوه بر این، سابقه بالای کریمی و محبوبیت ویژه اش، تاثیر بسیاری در جایگاه ویژه او در پرسپولیس دارد. او کاپیتان پرسپولیس است و طبیعتاً در روزهای سخت فعلی سرخپوشان، بیش از دیگران نسبت به بیرون کشیدن تیم از بحران احساس مسئولیت می کند. بعد از باخت یاس آور پرسپولیس در دربی، گل دقیقه ۹۰ کریمی به فجر سپاسی، سه امتیاز مهم برای قرمزها به ارمغان آورد و آنها را با روحیه مساعد به دیدار تیم صدر جدولی صبای قم فرستاد.

"عصر ایران ورزشی، هومان دوراندیش - علی کریمی در این فصل لیگ برتر، بی تردید مهمترین بازیکن پرسپولیس است"در بازی با صبا نیز واکنش های کریمی بعد از تعویض شدن و نشستن بر روی نیمکت، به خوبی نشان می داد که او چقدر دغدغه کسب دومین سه امتیاز بعد از دربی را دارد. اما چرا علی کریمی این روزها این گونه غیور و باانگیزه است؟ کریمی پیش از این، همیشه بازیکنی کم رو غیرجاه طلب بود که به راحتی شکست را می پذیرفت و اصولاً چندان اهل مبارزه نبود. اوج گوشه گیری او و پرهیزش از جنگیدن در شرایط سخت، در دوران حضورش در بایرن مونیخ به چشم آمد. در حالی که فلیکس ماگات نظر مساعدی به کریمی داشت، کریمی اهل جنگیدن نبود و نتوانست در بایرن مونیخ موقعیتی شایسته تکنیک غنی اش بدست آورد. او این روزها سخت می جنگد و به مظهر تعصب و غیرت در پرسپولیس بدل شده است.

چرا کریمی چنین تغییر کرده است؟ شاید بتوان گفت کریمی کاپیتان این تیم بحران زده است و به عنوان کاپیتان تیم، می خواهد تیمش را از دل این دریای طوفانی به ساحل نجات برساند. اما در تبیین رفتار و کنش کنونی علی کریمی، رد پای اختلافی قدیمی را می توان دید: اختلاف علی کریمی با علی دایی. اینکه اختلاف کریمی و دایی از کجا و چطور شروع شد، امری است که بر خیلی ها نامعلوم است. شاید منشا این اختلاف جام ملتهای ۲۰۰۴ آسیا باشد. در آن تورنمت، کریمی بهترین بازیکن ایران بود اما علی دایی نتوانست برای تیم ملی چندان مثمر ثمر باشد.

"او تا به امروز تکنیکی ترین بازیکن ایران در دوران پس از انقلاب بوده و در تیم کنونی پرسپولیس نیز از این حیث از همه سر است"هیچ بعید نیست که اعتراض یکی دو سال بعد کریمی به حضور ثابت دایی در ترکیب تیم ملی، ناشی از عملکرد دایی در جام ملتهای ۲۰۰۴ بوده باشد. اما اختلاف این دو در جام جهانی ۲۰۰۶ کاملاً عیان و عریان شد. کریمی که ظاهراً به حضور ثابت علی دایی در تیم ملی معترض بود، پس از پایان نیمه اول بازی با مکزیک، در رختکن به دایی بابت کیفیت بازی اش در زمین و به برانکو بابت قرار دادن دایی در ترکیب تیم اعتراض می کند. دعوای کریمی با دایی و برانکو در رختکن، جو تیم ملی را متشنج کرد و موجب افت کیفیت بازی ایران در نیمه دوم بازی با مکزیک شد. پس از جام جهانی نیز کریمی علیه برانکو مصاحبه کرد و باز هم به تصمیمات او  اعتراض کرد.

کریمی یکبار هم در یکی از مصاحبه های خود، دایی را تحقیر کرده و گفته بود: دایی که بازیکن نیست ولی نمی دانم چه کار خوبی انجام داده که خدا این قدر دوستش دارد. کافی است که توپ به سمت او بیاید؛ به هر جای پایش که بخورد، وارد دروازه حریف می شود. ( نقل به مضمون ) این توصیف کریمی از دایی، طبیعتاً به مذاق دایی خوش نیامد و اوضاع از آنچه که بود، بدتر شد. زمانی که دایی مربی تیم ملی شد، کریمی ظاهراً با تصمیم فدراسیون فوتبال از تیم ملی اخراج شد؛ تصمیمی که اگر هم واقعاً برآمده از اراده فدراسیون فوتبال بوده باشد، با رضایت ضمنی علی دایی همراه بود؛ چه, علی دایی کسی نیست که اجازه دهد دیگران بازیکن او را از تیم کنار بگذارند. خط خوردن کریمی از تیم دایی، کدورت بین این دو را تشدید کرد.

"علاوه بر این، سابقه بالای کریمی و محبوبیت ویژه اش، تاثیر بسیاری در جایگاه ویژه او در پرسپولیس دارد"بعد از آن، افراد بسیاری واسطه شدند تا دایی و کریمی را آشتی دهند اما دو طرف زیر بار آشتی نمی رفتند. تا اینکه علی دایی احساس کرد برای رفتن به جام جهانی، نیازمند حضور کریمی در تیمش است. سرانجام دایی در استادیوم آزادی رضایت داد که با کریمی آشتی کند اما کریمی باز هم مخالف آشتی کردن با دایی بود. او به تیم ملی برنگشت و گفت بهتر است که جوانترها جای خالی او را در تیم ملی پر کنند. اما همین که دایی از تیم ملی اخراج شد و قطبی به جایش آمد، کریمی که تا دیروز بر ضرورت حضور جوانترها در تیم ملی تاکید می کرد، به یاری افشین قطبی آمد.

دعوت قطبی را پذیرفت و لباس تیم ملی را با دستبندی ویژه و دردسرآفرین در بازی با کره جنوبی بر تن و دست خویش کرد. تیم ملی به جام جهانی نرسید و دایی چندی بعد مربی پرسپولیس شد. باز هم واسطه ها تلاش کردند کریمی را از استیل آذین به پرسپولیس بیاورند؛ چه، کریمی در اصل پرسپولیسی بود و دایی هم به حضور او در پرسپولیس احتیاج داشت. اما کریمی با صراحت و  قاطعیت گفت که به پرسپولیس نمی آید. دایی اگر چه رضایت ضمنی خود را برای جذب کریمی نشان داده بود، ولی موضع قاطع کریمی موجب شد که او هم تغییر موضع دهد و اعلام کند که برای کسی دعوت نامه نفرستاده است.

"او کاپیتان پرسپولیس است و طبیعتاً در روزهای سخت فعلی سرخپوشان، بیش از دیگران نسبت به بیرون کشیدن تیم از بحران احساس مسئولیت می کند"اما این بار هم پس از رفتن دایی، کریمی آمد. کاشانی دایی را با رندی خاص خودش از پرسپولیس کنار گذاشت و با رفتن او، کریمی به خانه بازگشت. او پرسپولیس را بدون دایی دوست دارد و اگر دایی مربی پرسپولیس باشد، هر باشگاه دیگری را به پرسپولیس ترجیح می دهد؛ چنانکه تیم ملی را هم بدون دایی دوست دارد و اگر دایی مربی تیم ملی باشد، حتی در ۳۱ سالگی از ضرورت کنارکشیدن به نفع جوان ها سخن می گوید و اگر دایی مربی تیم ملی نباشد، در سن ۳۳ سالگی هم برای تیم ملی بازی می کند. شاید دایی از کریمی آزرده خاطر باشد ولی ظاهراً کریمی از دایی سخت بیزار است که تا دایی در جایی بساط خویش را پهن می کند، کریمی بار و بنه اش را جمع می کند و به دیگرجای می رود. باری قصه این دو نفر، قصه جن و بسم الله است!با چنین پیشینه و تکدر خاطری، هیچ عجیب نیست این روزها که علی کریمی کاپیتان تیم بحران زده پرسپولیس است و تماشاگران پرسپولیس علی دایی را تشویق می کنند، کریمی با تمام وجود بکوشد چرخ روزگار بر وفق مراد دایی نچرخد.

این همه تلاش کریمی در زمین بازی، گل حیاتی او به فجر سپاسی، حرکات مهیج و روحیه بخش او در کنار زمین در بیست دقیقه پایانی بازی با صبای قم، و در یک کلام افزایش محسوس انگیزه علی کریمی برای پیروز خارج شدن تیمش از زمین، همه و همه کنش هایی هستند که دلیل آنها چیزی جز ناخشنودی علی کریمی از علی دایی نیست. کریمی که حتی حاضر نیست دست آشتی دایی مغرور و سرسخت را بفشارد، طبیعی است که خوش ندارد دایی به عنوان نجات دهنده پرسپولیس، دوباره به این تیم بازگردد؛ پرسپولیسی که علی کریمی کاپیتانش است و میلیون ها هوادار در سراسر ایران، از کریمی انتظار دارند این تیم را از بحران خارج کند. شکست علی کریمی در خارج ساختن پرسپولیس از بحران، حتی اگر به بازگشت دایی به این تیم منجر نشود، خاطره تشویق های " منجی طلبانه " تماشاگران پرسپولیس را در خاطر علی کریمی تا پایان عمر بر جای می گذارد. علی کریمی دوست ندارد هواداران پرسپولیس، دایی را منجی تیم خود و او را ناتوان از ایفای چنین نقشی بدانند. هم از این روست که او در این ایام بحرانی، پنج باخت پیاپی فصل قبل را به یاد تماشاگران خشمگین پرسپولیس می آورد و پس از خارج شدن از زمین بازی، در کنار زمین، چونان مربی تیم بر سر بازیکنان پرسپولیس فریاد می زند و آنها را به ارائه بازی بهتر فرامی خواند.ستیز پنهان با دایی، دلیل اصلی ستیزه آشکار کریمی در میدان فوتبال در این " روزهای سخت " است.

منابع خبر

اخبار مرتبط