اسفندیار، پاشنه آشیل دولت دهم
خبرگزاري فارس: دولت دهم كه در بسياري زمينهها از جمله سفرهاي استاني، سخنرانيهاي رئيسجمهور و مصاحبه با رسانههاي خارجي ركورددار است، با انتصاب رحيم مشايي به معاون اولي در زمينه انتقاد به دولت قبل از معرفي وزرا به مجلس نيز ركورد جديدي به دست آورد. به گزارش باشگاه خبري فارس «توانا»، انتصاب اسفنديار رحيم مشايي به سمت معاون اولي رئيس جمهور ميتواند دروازهاي از انتقادات را به روي دولت دهم گشوده است و از اين رو اوليي بار در تاريخ انقلاب است كه دولتي قبل از تشكيل و معرفي وزرايش به مجلس در معرض انتقادات شديد نيروهاي موافق و منتقد قرار ميگيرد. اما قضيه چيست و چرا اين انتصاب عملكرد رئيس جمهور قبل از معرفي كابينه و تشكيل دولت را زير سئوال ميبرد. در ابتدا به بررسي سوابق و تحليل عملكرد اسفنديار رحيم مشايي كه امروز لقب پاشنه ـشيل دولت را به خود گرفته ميپردازيم و پس از آن به بيان ديدگاهها و نقطه نظرات منتقدين اين انتصاب ميپردازيم. اسفنديار رحيم مشايي متولد 1339 صادره از رامسر پس از گذراندن دوران تحصيلي خود در اين شهرستان جهت تحصيل در رشته مهندسي الكترونيك به اصفهان رفت تا در دانشگاه صنعتي اين شهر تاريخي تحصيلات دانشگاهي خود را آغاز كند. در حال تجربه هجدهمين سال از زندگيش بود كه شاهد پيروزي انقلاب اسلامي به رهبري امام خمميني بود و پس از آن به جرگه فعالي پرجنب و جوش ر عرصه سياست و مذهب وارد شد. در سال 1360 به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پيوست و از اين زمان بود كه فعاليتهاي سياسي و مذهبي خود را به شكلي سازماندهي شده پي گرفت، از نظر وي دشمن اول و انقلاب مجاهدين خلق بود و به همين جهت براي جلوگيري از فعاليتهاي اين گروه در شمال كشور لازم ديد تا در سپاه به مبارزه با آنان بپردازد. پس از ورود به اطلاعات سپاه به كردستان اعزام شد و در غرب كشور به مبارزه با منافقين و ايجاد اتحاد ميان اكراد مشغول شد كه دستاورد اين تلاشها تشكيل "كاك " (كانون اسلامي كردستان) بود ويد در كردستان نام "مرتضي محبالاولياء " را براي خود برگزيده بود تا در قرارگاه حمزه سيدالشهدا سمت معاونت اطلاعات واحد كومله را بر عهده گيرد. مرتضي محبالاوليا كه در كردستان بيشتر وارد فاز فرهنگي شده بود تا با فعاليت در اين راستا بتواند اقدامات زيربنايي تري را در راستاي ساماندهي كردستان انجام دهد، در قدم بعدياش مركز نشر فرهنگ و ادبيات كردي را پايهريزي كرد و اقدام به انتشار ماهنامهاي به زبان كردي نمود. همچنين تاسيس انتشارات صلاحالدين ايوبي و راهاندازي چند كتابخانه و همچنين برگزاري شبهاي شعر از جمله فعاليتهاي اسفنديار دولت در كردستان در زمان جنگ با عراق بود. با تشكيل وزارت اطلاعات، مشايي از سپاه به اين نهاد رفت و تلاش كرد كه تجربياتش در كردستان را در آنجا در قالب استراتژي نظام جمهوري اسلامي درخصوص اكراد ايراني، تدوين كند و سپس مسووليت اين امر را برعهده بگيرد. در همان كردستان با محموداحمدينژاد كه فرماندار خوي بود، آشنا شد. مشايي به واسطه اين كه عضو شوراي تامين استان بود،در جلسات فرمانداران شركت ميكرد و آشنايي آغازين او با محمود احمدينژاد از اين نقطه آغاز و تا امروز ادامه پيدا كرد و سپس به خويشاوندي دو خانواده ختم شد. در سال 65، اسفنديار رحيم مشايي (مرتضي محبالاوليا) از سوي محمديريشهري وزير وقت اطلاعات به تهران فراخوانده ميشود(1). او از كردستان براي هميشه خداحافظي ميكند و سپس به تهران ميآيد تا مسووليت مناطق بحراني كشور را بر عهده بگيرد. همزمان موسسهاي تحت عنوان «مطالعات ملي» راهاندازي ميكند تا دلمشغوليهاي فرهنگي خود را نيز در اين نقطه ادامه دهد؛ موسسهاي علمي و پژوهشي. مشايي تا سال 72 به امور خود مشغول بود تا اين كه در دولت اكبر هاشمي رفسنجاني به وزارت كشور ميرود و مدير كل امور اجتماعي وزارت كشور ميشود. اين زماني بود كه علي محمد بشارتي وزير كشور بود. بدين ترتيب خروج گام به گام او از وزارت اطلاعات آغاز شد.مشايي تا سال 76 در وزارت كشور ماند. بعد از آن كه عبدالله نوري وزير كشور شد و مصطفي تاجزاده معاونت سياسي وزارت كشور را بر عهده گرفت، مشايي از اين وزارتخانه رفت و ساختمان بلندمرتبه خيابان فاطمي را ترك كرد. در آن سالها، تازه «راديو پيام» راه افتاده بود. در دو، سه سالگي خود كه ناگهان پاي موسيقي پاپ به اين راديو باز شد و تعجب همگان را برانگيخت. كمكم مشخص شد كه مديريت اين راديو تغيير كرده است و اسفنديار رحيم مشايي از ساختمان وزارت كشور به ساختمان جامجم رفته است و مديريت راديو پيام را كه به نوعي لقب راديو موسيقي گرفته بود را بر عهده گرفته است. وي همزمان مديريت راديوي تازه تاسيس تهران را نيز برعهده داشت و آرامآرام فعاليتهاي رسانهاي خود را كه سالها پيش در كردستان به نوعي ديگر (در قالب مطبوعات) انجام ميداد، پي گرفت و تجربه اندوخت تا زماني كه يكي از افراد مهم دولت نهم در تدوين استراتژي رسانهاي براي رئيس جمهور، خصوصا در مواجهه با خبرنگاران و رسانههاي خارجي باشد. مرداد ماه سال 1382 بود كه خبر جابجايي در سازمان فرهنگي- هنري شهرداري تهران در رسانهها شنيده شد و محمد علي زم جاي خود را به فردي ناآشنا براي مردم داد. آن فرد البته در آن مقطع اگر براي همه ناآشنا بود، براي محمود احمدينژاد شهردار وقت تهران از آشناترين افراد بود. بدينترتيب، اسفنديار رحيم مشايي به دوست قديمي خود پيوست و حيات سياسي او در جبهه اصولگرايان آغاز شد. از جمله اقدامات بحث برانگيز رحيم مشايي در زمان مسئوليت در سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران، ساختن قدمگاه و مزين كردن مسير امام زمان (عج) بود.همزمان فرهنگسراهايي كه در دورههاي قبل ساخته شده بود به مراكزي براي برگزاري برنامههاي مذهبي تبديل شد. اتفاق ديگر، البته هزينه كردن بودجه يكساله در شش ماه بود كه رخ داد. آنگاه كه رسول خادم عضو شوراي شهر دوم تهران در مقام اعتراض برآمد و خبر داد كه مشايي نه تنها هزينه يكساله اين سازمان را در 6 ماه به اتمام رسانده، بلكه 5 ميليارد تومان نيز به بخش خصوصي بدهكار است. پس از آنكه به سمت معاون رئيسجمهور و رئيس سازمان ميراث فرهنگي انتصاب شد، همزمان عهدهدار رياست مركز مطالعات جهاني شدن، جانشين رئيسجمهوري در شوراي عالي ايرانيان خارج از كشور، عضو شوراي نظارت بر صدا و سيما، عضو شوراي فرهنگي دولت، نماينده رئيس جمهور در شوراي نظارت بر سازمان صدا و سيما و عضو كميسيونهاي اقتصاد و فرهنگي دولت نيز بود. همچنين از جمله مسئوليتهاي او به اختصار ميتوان به موارد زير اشاره كرد: • مدير كل اجتماعي وزارت كشور • مدير شبكه راديو پيام • مدير شبكه راديو تهران • معاون اجتماعي و فرهنگي شهرداري تهران • رئيس سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران • معاون رييس جمهور و رييس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري • رييس مركز مطالعات جهاني شدن • جانشين رييس جمهور در شوراي عالي ايرانيان خارج از كشور • عضو شوراي نظارت بر صداوسيما • عضو شوراي فرهنگي دولت. (2) پس، از اين رو انتخاب اسفنديار رحيم مشايي به سمت معاون اولي از سوي رئيس جمهور آنقدر اهميت داشت كه به تيتر يك برخي رسانهها تبديل شود، به همين جهت اغلب سايتهاي خبري در مصاحبه و يادداشتهايي به نقد اين انتخاب پرداختند. اين مهم از آن جهت به خبر اول رسانهها تبديل شد كه وحدت نظر جامعي ميان اكثر جريانهاي سياسي كشور بخصوص دو طيف بزرگ اصولگرا و اصلاحطلب در مورد كنار گذاشتن رحيم مشايي از دولت دهم وجود داشت و همگان انتظار داشتند تا حداقل در مردان ارشد كابينه دهم از وي نامي نباشد اما انتصاب مشايي به عنوان معاونت اول و ارتقا جايگاهش به نوعي تعجب و حيرت برخي رجال سياسي كشور را برانگيخت، سلمان ذاكر، نماينده اروميه در مجلس با انتقاد از اين انتصاب ميگويد: اين اميدواري وجود داشت كه احمدي نژاد در دولت دهم به حذف مشايي كه دغدغه اكثريت هوادارن ايشان بود دست مي زد. وي در ادامه با بيان اينكه ممكن است مشايي مديري توامند از نظر رييس جمهور باشد ولي نوع موضع گيري هاي ايشان، دردوراني كه رياست سازمان ميراث فرهنگي را برعهده داشتند در شان يك مدير دولت نهم نبود، ميافزايد: با وجود اينكه صدها نفر از نمايندگان مجلس در نامه اي به رييس جمهور خواهان عزل مشايي شدند و بعضي از مراجع تقليد هم چنين خواسته اي داشتند در اقدامي عجيب از سوي رييس جمهور پست ايشان ارتقا پيدا كرد . اين عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس با تاكيد براينكه حضور مشايي در كابينه نارضايتي اكثريت اصولگرايان را در پي داشته است تاكيد ميكند: بهتر بود احمدي نژاد از فرد شايسته تري در اين پست استفاده مي كرد. ذاكر همچنين در پاسخ به سوالي در مورد تاثير انتخاب مشايي در نوع نگاه مجلس هشتم در راي به وزراي كابينه احمدي نژاد، اينگونه ايراد نظر ميكند كه: اين موضوع قطعا بي تاثير نيست و ممكن است در راي نمايندگان به اعضاي كابينه اثر خودش را بگذارد. نماينده اروميه اين نكته را نيز ذكر ميكند كه: شجاعت هرگز به معناي تكروي ونپذيرفتن تذكرات دلسوزانه كه به مصلحت دولت است نبايد باشد. اما اين تنها اظهار نظر در خصوص اين انتصاب بحث برانگيز نيست، و تا آنجا اهميت دارد كه، آيتالله سيد احمد خاتمي عضو ارشد جامعه مدرسين حوزه علميه قم با انتقاد شديد از اين موضوع، ميگويد اين انتصاب را با توجه به حساسيت به جايي كه مراجع تقليد، مجلس خبرگان رهبري و مجلس شوراي اسلامي و تعداد كثيري از فرهيختگان داشتهاند، نوعي دهنكجي به مراجع عظام تقليد و نخبگان ديگر ميداند. اين عضو مجلس خبرگان رهبري با بيان اينكه حقيقت اين است كه رييسجمهور در انتخاب همكاران خود آزاد است، ميافزايد: البته وزرا بايستي راي اعتماد از مجلس بگيرند، اما معاونان را خود رييسجمهور انتخاب ميكند؛ ليكن نكته مهم اين است كه رييسجمهور محترم كه با آراي بيش از 24 ميليون انتخاب شده و تعداد فراواني از روحانيون معظم در انتخابات از وي حمايت كردهاند، بايستي حساسيتهاي موجود را نيز در نظر بگيرد. وي همچنين ادامه ميدهد: من در گذشته شايعاتي ميشنيدم كه جناب رييسجمهور بنا دارند آقاي مشايي را به عنوان معاون اول خود انتخاب كنند، ولي باور نميكردم با توجه به حساسيتهاي موجود كه شخص رييسجمهور نيز از آن اطلاع دارند اين انتصاب صورت بگيرد؛ اما در كمال ناباوري اين خبر در رسانهها اعلام شد؛ از اين رو ضروريست دو مطلب را خدمت رييسجمهور محترم عرض كنم؛ مطلب اول اين كه افراد بايد صداي نظام باشند نه اين كه نظام خرج افراد شود و با توجه به حساسيتهاي مراجع تقليد، مجلس خبرگان رهبري ، مجلس شوراي اسلامي و تعداد كثيري از فرهيختگان جامعه كه حساسيتشان ارزشي و به انگيزه پاسداري از مقدسات است، به نظر ميرسد اين انتصاب براي دولت محترم چالشزا باشد. عباس انساني نيز در گفتوگويي پيرامون اين انتصاب، ميگويد: بعضي از انتصاباتي كه انجام شده خوب است و افرادكارآمدي براي برخي مسووليتها انتخاب شدند ولي متاسفانه در مورد معاون اول رييسجمهور، آقاي مشايي، ضمن اينكه منكر كارآمديها و برنامههاي خوب در ايجاد تحول در سازمان گردشگري از سوي ايشان نيستم، اما نقاط ضعفي در دوره اول دولت ايشان ديده شد و موضعگيريهايي از سوي ايشان انجام شد كه سوالبرانگيز بوده و هيچ پاسخ مناسبي براي آنها وجود نداشت. دبير سياسي دفتر تحكيم با اشاره به اين نكته كه مقام معظم رهبري نيز موضعگيريهاي مشايي را در مواردي خطا دانستند و نا به جا ارزيابي كردند، مي افزايد: به خاطر اينكه اين مساله گرفتار سياسيكاري نشود از سوي مقام معظم رهبري رهنمود داده شد كه به اين مسايل پايان داده شود، اما انتظاري كه وجود داشت اين بود كه در انتخابهاي رييسجمهور با توجه به گفته خود ايشان از نظرات نخبگان سياسي و علمي و به ويژه تشكلهاي دانشجويي استفاده شود و با توجه به اينكه سلسله نظراتي به ايشان ارائه شده است چنين انتخابي، به جا نيست. رئيس كميسيون انرژي مجلس نيز در اظهار نظري؛ انتخاب رحيم مشايي به سمت معاون اولي رئيس جمهور را خطا دانست و گفت: آقاي احمدي نژاد همواره نشان داده در مواردي كه حساسيت بالايي ملاحظه مي كند صد درصد بي توجهي نشان مي دهد. حميدرضا كاتوزيان با اشاره به انتخاب معاونتهاي رياست جمهوري از سوي رئيس جمهور، اين اقدام را عجولانه خواند واضافه كرد: معمولا اين انتصاب ها بعد از مراسم تحليف و تنفيذ صورت مي گيرد و بهتر بود اين بار هم اين رسم رعايت مي شد. وي همچنين افزود: نكتهاي كه بايد نسبت به آن حساسيت نشان داده شود، مسئله انتخاب آقاي رحيممشايي به عنوان معاون اول است. بسياري از علما، مراجع و روحانيون، نمايندگان مجلس نسبت به برخي اظهارات و رفتارهاي وي اعتراض داشتند. حتي مقام معظم رهبري نيز درخصوص آقاي مشايي اظهار نظر كردند و شايسته بود كه رئيس جمهور از اين نظر تبعيت مي كردند. چالشي بودن قضيه انتخاب رحيم مشايي به عنوان معاون اولي ابعاد وسيعي دارد ، چه آنكه وي تاريخچهاي پر از نكات حيرتآور و سئوال برانگيز در پيشينه مديريتي خود دارد. از اين رو، خيل نامه ها و و بيانيه ها و نامههاي سرگشادهاي است كه پس از اين انتصاب وارد رسانهها شد؛ جمعي از دانشجويان عدالتخواه در نامهاي سرگشاده به رئيس جمهور نوشتند: اين نامه از جانب جرياني تهيه شده كه به عنوان فعالان شناخته شده جنبش عدالتخواهي در جريان دهمين انتخابات رياست جمهوري، در مقام سخنرانان دعوت شده به مجامع انتخاباتي از جنابعالي حمايت كردند. لذا، آنچه كه در پي ميآيد نه صرفا عقايد شخصي بلكه بيان احساس و نقطه نظرات شهرونداني است كه در اين جلسات ضمن اعلام حمايت از شما، انتقادات خود را نيز ابراز ميداشتند. همچنين تأكيد بر اين نكته نيز ضروري است كه فعالين جنبش عدالتخواهي صرفا از سر دلسوزي و نگراني براي سرنوشت انقلاب اسلامي خود را موظف به ارائه اين تذكر ديدهاند. اين نامه اينگونه ادامه مييبد كه: انتصاب آقاي اسفنديار رحيممشايي به عنوان معاون اول رياست جمهوري، در نهايت تعجب، عزم جزم جنابعالي در بيتوجهي به خواست نيروهاي عدالتخواه و بخش عمدهاي از حاميان شما را در جريان انتخابات اخير نشان داد. با اين انتصاب غير قابل توجيه، جنابعالي در واقع نظرات پايگاه اصلي حاميان خود در انتخابات اخير را ناديده گرفتهايد. به راستي چرا؟ حاميان رئيسجمهور در دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري با اشاره به راي 25 ميليوني مردم در اين انتخابات به احمدينژاد آوردهاند: امروز در حالي از انتخاب بعضا غلط جنابعالي در گزينش معاونين و مشاورانتان مطلع شدند كه همزمان و در جائي ديگر خطيب اين هفته نماز جمعه تهران با اعلام شرايط بحراني در كشور و با به چالش كشيدن سلامت انتخابات اخير رياست جمهوري، تحت لواي دعوت به وحدت و قانونگرائي، گاه به طور تلويحي و گاه به طرزي آشكارتر، وحدت شكنان و قانون گريزان را به ادامه مشي تقابل با انقلاب اسلامي تشويق و ترغيب ميكرد. جواب ايشان به جاي خود. در اينجا مخاطب ما شما هستيد. فعالين جنبش فراگير عدالتخواهي با طرح اين پرسش كه "آقاي احمدي نژاد، به راستي چه ميكنيد؟ "، خطاب به رئيسجمهور عنوان كردهاند: از يك طرف مردم را به ارائه پيشنهادات در خصوص تركيب كابينه جديد دولت دعوت ميكنيد و از طرف ديگر، در شرايط تعطيلي موقت مجلس شوراي اسلامي، شخصي را به عنوان معاون اول خود منصوب ميكنيد كه از مقبوليت حداقلي در ميان اكثر نيروهاي مؤمن به انقلاب اسلامي برخوردار نيست و شما خود از اين واقعيت بي اطلاع نيستيد و به خوبي ميدانيد كه علت اين عدم مقبوليت چيست. سوألات ما به عنوان جمعي از فعالين جنبش فراگير عدالتخواهي از جنابعالي صريح است و پاسخ صريح هم از شما ميخواهيم. با كدام پشتوانه اين تصميم را گرفتهايد؟ همچنين اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان نيز در بيانيهاي اينگونه شخص رحيم مشايي را مورد خطاب قرار ميدهند: انتخاب شما از سوي رييسجمهور موجب تعجب بسياري از نيروهاي ارزشي و دانشجويان آرمانخواه گشت كه همگي بالاتفاق در انتخابات پيشين، بار تخريب و توهين آقاي احمدينژاد توسط مخالفان را به دوش گرفته و از كانديداتوري ايشان حمايت كرده بودند. چه آنكه تصور رايج در مجموعه نيروهاي ارزشي بر اين بود كه دولت دهم با بهرهجويي از تجربه 4 ساله راه را بر هزينههاي زائد بسياري كه نتيجه بيتجربگيها و اشتباهات شخصي بود را خواهد بست. اين بيانيه ميافزايد: در اين شرايط دانشجويان آرمانخواه اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان بر مبناي همان استدلالي كه در هر دو انتخابات سال 84 و 88 بهترين انتخاب را آقاي احمدينژاد ميدانست و صراحتا از ايشان حمايت كرد، مصلحت امروز جريان اصولگرايي و خط تحقق آرمانهاي امام راحل را در استعفاي هر چه زودتر شما از سمت معاونت اولي رياست جمهوري ميداند. بدان اميد كه با توجه به سابقه شما در ماجراي "دوستي با مردم اسرائيل "(3) و موضعگيري صريح رهبري در قبال آن دو متاسفانه نامه نه چندان مودبانه شما به رهبر انقلاب و البته موارد بسيار ديگر، انتخاب شما سبب ايجاد اختلاف ميان دولت دهم و بدنه مردمي كه راه خود را در كلام رهبري عزيز ميجويد، نگردد. بيترديد هزينههاي سنگين اين انتخاب متوجه شما نيز خواهد بود. حال بايد ديد، محمود احمدي نژاد با توجه به اين اتفاق نظري كه ميان موافقان و منتقدانش در مورد عملكرد و سخنان اسفنديار رحيم مشايي - چه در زمينه " دوستي با مردم اسرائيل ! " و چه در مورد "ساختن قدمگاه براي امام زمان(عج) " و يا همچنين در بي دقتي در نامهنگاري به مقام معظم رهبري - موج ميزند، آيا بازهم براين انتخاب پافشاري ميورزد يا با يك تعديل در اين مهم پايههاي دولتش را مستحكمتر ميكند. ----------------------------------------- (1)نشريه هستههاي مقاومت تاكتيكي، شهريور 1387 (2) سايت همشهري آنلاين (3) سخنان بحث برانگيز رحيم مشايي در مورد دوستي مردم ايران با اسرائيل در سال 1387 نويسنده : محمد ابراهيم بهرامي انتهاي پيام/
منبع خبر: خبرگزاری فارس
اخبار مرتبط: اسفنديار، پاشنه آشيل دولت دهم
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران