برخی خواص در صدد فشار به نظام برای تامین خواسته‌های خود بودند

برخي خواص در صدد فشار به نظام براي تامين خواسته‌هاي خود بودند
خبرگزاری فارس
خبرگزاري فارس: دبيركل جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي در تحليل و آسيب شناسي شرايط بعد از انتخابات در كشو اظهار داشت: برخي خواص در چنين شرايطي در صدد فشار به نظام براي تامين خواسته‌هاي خود بودند. به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، با توجه به اهميت آسيب‌شناسي، واكاوي و شناخت هرچه بيشتر لايه‌هاي پنهان جريانات پس از انتخابات 22 خرداد و روشن شدن نقش و تاثير گروه‌ها، نخبگان داخل نظام، گروه‌هاي انحرافي و افراطي، دشمنان داخلي و نظام سلطه در اين وقايع به سراغ حسين فدايي دبيركل جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي و نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي رفتيم؛ حسين فدايي از معدود فعالان سياسي بود كه مدتها قبل از آغاز انتخابات از برنامه‌ريزي "جريان فتنه " براي آتش افروزي و زير سئوال بردن انتخابات پرده برداشت و مرور حوادث پس از انتخابات، نشان داد كه پيش‌بيني‌هاي اين عضو ارشد فراكسيون اصولگرايان مجلس از فتنه عظيم براي اجرايي كردن كودتاي نرم و مخملي در ايران دور از واقعيت نبوده است، مشروح اين گفتگو در ذيل از نظرتان مي گذرد. فارس: تحليل شما از انتخابات و نقش گروهها و فعالان سياسي در اتفاقات پس از آن چيست؟ فدايي: آنچه بعد از انتخابات 22 خرداد 1388 در جمهوري اسلامي ايران اتفاق افتاد يك حادثه قابل توجه و تامل است كه نيازمند تحقيق و بحث همه انديشمندان، نخبگان و سياسيون پيرامون آن است. قطعا اگر به آن خوب پرداخته شود مي‌توانيم آسيب‌شناسي دقيقي نسبت به مسائل مختلف كشور هم در حوزه مسائل مدني، اجتماعي و هم در حوزه مسائل سياسي و همچنين مسائل حكومتي به دست بياوريم و طبعا براي برنامه‌ريزي آينده مفيد خواهد بود. به اعتقاد بنده در حوادث پس از انتخابات يعني وقتي كه مردم حماسه بزرگ 22 خرداد را آفريدند چند اتفاق افتاد كه قابل تامل است يكي اينكه نظام سلطه جهاني از مدت‌ها قبل يعني به تعبيري از ابتداي انقلاب و به تعبيري پس از حادثه 18 تير 78 سرمايه‌گذاري و جهت‌گيري اصلي‌اش را براي برخورد با جمهوري اسلامي به سمت و سوي برخورد نرم هدايت كرد چراكه در عصر كنوني برخورد فيزيكي و لشكركشي در تغيير نظام‌هايي كه مقابل نظام سلطه ايستاده‌اند ديگر توفيقي به دست نمي‌دهد. فارس: در اجراي تئوري انقلاب مخملي آيا جريان و يا گروههاي ديگري نظام سلطه را چه در داخل و چه در بيرون همراهي مي‌كرد؟ فدايي: تئوري انقلاب‌هاي مخملي كه به آن تغيير نرم و كودتاي نرم مي‌گويند در 10 يا 15 سال اخير با قوت و سرعت بيشتري در دستور كار نظام سلطه قرار گرفته و اساسا يك تئوري و روش جديدي است، از طرفي نظام سلطه كه جهت‌گيري و هدفش براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران است با اتخاذ الگوي كودتاي نرم سرمايه‌گذاري عظيمي را در اين 10 ساله اخير براي برخورد با جمهوري اسلامي انجام داده است. غير از نظام سلطه، دشمنان داخلي نظام كه شامل گروه‌هاي متخاصم و معاند مثل منافقين، چريك‌هاي فدايي خلق، حزب توده، جريان وهابيت،‌ جريان سلطنت‌طلب، جريان بهائيت، گروه‌هاي شيطان‌پرست، فاسد و منحرف هم مجموعا در صدد انتقام از جمهوري اسلامي بوده و هستند اما جريان سومي كه در اين عرصه وارد شد گروه‌هاي انحرافي و افراطي كه به نام دوم خرداد فعاليت مي‌كردند، بود البته هدف اين گروه‌ها مشابه هدف دشمنان داخلي و دشمنان خارجي نيست چرا كه دشمنان خارجي و نظام سلطه و دشمنان داخلي هدفشان براندازي بود درحالي كه هدف گروه‌هاي افراطي و انحرافي جريان دوم خرداد ايجاد محدوديت بود البته هدف اين گروه يكدست هم نيست چراكه در اين گروه بعضي‌ها به دنبال حذف ولايت فقيه، بعضي‌ها به دنبال ايجاد محدوديت براي ولايت فقيه و بعضي‌ها به دنبال نظام سكولاري هستند و با اين حال مي‌بينيم كه اينها هدف واحدي ندارند ولي در ماجراي انتخابات 22 خرداد يك نقطه مشترك بين اينها و دشمنان داخلي و نظام سلطه بوده و آن عدم مشروعيت براي اصل انتخابات بود يعني نفي مشروعيت انتخابات 22 خرداد را دنبال مي‌كردند. فارس: آيا در درون جناح اصولگرايان هم افرادي بودند كه با گروههاي طراح و پيگير انقلاب مخملي همسو شده‌ باشند؟ فدايي: به جز سه گروهي كه گفتم با يك يا دو جريان ديگري مواجه هستيم كه به جهاتي يك نزديكي را با گروه‌هاي فوق به لحاظ موضع نقطه‌اي دارند يعني بعضي از شخصيت‌هاي سياسي موثر درون نظام و مشخصا آقاي موسوي هم تلاش كرد مشروعيت انتخابات را زير سوال ببرد و اين در شرايطي بود كه ايشان شعار قانونگرايي و پذيرش سازوكار انتخابات را اعلام كرده بود، غير از آقاي موسوي افراد ديگري هم از عناصر موثر بودند كه خط سكوت و يا ترديد را دنبال مي‌كردند كه مشي اينها هم در يك نقطه، هماهنگي ايجاد كرد. فارس: آيا به اعتقاد شما اين شخصيت‌ها جزو عوامل نظام سلطه بودند؟ فدايي: نمي‌خواهيم بگوييم دوستاني كه خط ترديد و سكوت را دنبال كردند و حتي كساني كه در درون نظام و چارچوب نظام را پذيرفته بودند مشروعيت انتخابات را نفي كردند اينها عوامل نظام سلطه و يا هماهنگ با نظام سلطه و دشمنان انقلاب اسلامي عمل كردند، ولي يك مطلبي را مي‌گويم اينكه رفتار اين دوستان با نظام سلطه و دشمنان داخلي و گروه‌هاي انحرافي و افراطي يك نقطه اشتراك پيدا كرد و آن نقطه نفي احمدي‌نژاد و عدم پذيرش وي بود و اساسا اينكه اين حادثه به نام فتنه نام‌گذاري شده از همين جهت است. مجموعه فشارهاي نظام سلطه، دشمنان داخلي، گروه‌هاي افراطي و انحرافي دوم خرداد با موضع‌گيري افرادي مثل آقاي موسوي و مواضع عناصر موثر و متعهد درون نظام كه موضع سكوت و ترديد را پيش گرفتند در يك نقطه اشتراك پيدا كرد و مرزها به هم ريخته شد. وقتي مرزها به هم ريخته شد تشخيص حق و باطل دشوار خواهد شد صحنه، صحنه غبارآلود مي‌شود و به همين جهت به آن فتنه گفته مي‌شود يعني نظام سلطه و دشمنان داخلي دنبال مشي كودتاي نرم بودند و بعضي‌ از جريانات داخلي دنبال نفي مشروعيت انتخابات و بعضي هم دنبال نفي احمدي‌نژاد بودند كه فصل مشترك همه اينها نفي احمدي‌نژاد است، در اين شرايط اگر بصيرت لازم نباشد نظام سلطه بيشترين بهره را از اين وضعيت خواهد برد و در اين انتخابات چنين شد. فارس: از ديدگاه شما نخبگان در شرايط فتنه چه وظيفه‌ و رسالتي دارند؟ فدايي: وقتي فتنه برپا مي‌شود رسالت نخبگان و خواص بسيار سنگين است كه چگونه موضع‌گيري كنند كه به نفع نظام سلطه و دشمنان قسم خورده نظام منتهي نشود و اين گلايه جدي است كه ما از خواص و نخبگانمان داريم چراكه نتوانستند نقش تاريخي خودشان را ايفا كنند و رفتار آنها چه با توسعه ترديد در افكار عمومي و چه با اتخاذ سكوت و چه با تحريك مردم براي حضور در صحنه اجتماعي مجموعا به نفع نظام سلطه و ضرر جمهوري اسلامي تمام شد. فارس: هدف و نقش گروه‌هاي منحرف و معاند و نظام سلطه را در جريانات اخير چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟ فدايي: نقش نظام سلطه به سركردگي آمريكا، انگليس و اسرائيل و همچنين نقش بعضي از كشورهاي عربي منطقه، نقش گروه‌هاي متخاصم و دشمنان داخلي جمهوري اسلامي نقشي است در جهت براندازي نظام، نقش گروه‌هاي افراطي و انحرافي دوم خرداد نقشي است در جهت تغيير نظام، تغيير جهت گيري و اهداف نظام جمهوري اسلامي ولي نقش آقاي موسوي در جهت كسب قدرت سياسي است و نقش بعضي از خواص موثر و قابل احترام در جمهوري اسلامي نقشي است براي فشار آوردن به آقاي احمدي‌نژاد و از اين مسير و با اين فشار بخواهند تامين خواسته‌هاي خودشان را بكنند و نقش بعضي از افراد و خواص پيرو رهبري با سكوت‌شان و يا توصيه و يا ادامه ترديد‌شان براي نفي احمدي‌نژاد است اينها اهداف متفاوتي را دنبال مي‌كند ولي اگر دقت بكنيد در يك نقطه مشترك شدن و آن نقطه در واقع عدم پذيرش احمدي‌نژاد به عنوان رياست جمهوري بود و وقتي كه ما مواجه مي‌شويم با يك طوفاني كه دشمن راه انداخته براي صدمه و ضربه زدن به جمهوري اسلامي نبايد در آن طوفان بدميم و يا با سكوت‌مان و يا ايجاد ترديد هيچ مانعي كه نسبت به آن طوفان ايجاد نمي‌كنيم بلكه مسير آن را هم تقويت كنيم اين معلوم است كه مشي صحيح و درستي نيست. فارس: برخي عنوان كرده اند كه از 24 ميليون راي احمدي‌نژاد، 20 ميليون منتقد به نظام هستند كه در اين انتقاد خود حتي از آن 13 ميليون هم جدي‌تر هستند چرا كه آن 13 ميليون فقط دولت احمدي‌نژاد را زير سوال بردند ولي اين 20 ميليون به كل روند سالهاي گذشته پيش از احمدي‌نژاد "نه "‌گفتند و در حقيقت احمدي‌نژاد در اين ميان فقط 4 ميليون راي از وفاداران جدي نظام دارد، نظر شما در اين خصوص چيست؟ فدايي: در جواب به اين سوال نكته اول اينكه همان گونه كه مقام معظم رهبري فرمودند چهل ميليون نفري كه در انتخابات شركت كردند به نظام جمهوري اسلامي، قانون اساسي، اصول و ارزش‌هاي انقلاب راي دادند يعني اينها طرفدار انقلاب، پيرو ولي فقيه، به دنبال آزادي و استقلال اين كشور و عزت و افتخار براي اين نظام هستند و براي پيشرفت و آباداني كشور دغدغه دارند. اما نكته دوم اين است كه نامزدهايي كه در انتخابات شركت كردند مواضع‌شان تا روز انتخابات و روز راي‌گيري با مواضعي كه بعد از انتخابات ديديم قابل تحليل مستقل است يعني بعضي از اين نامزدها بعد از انتخابات مواضعي اتخاذ كردند كه قبل از انتخابات اين مواضع را دنبال نمي‌كردند، قبل از انتخابات از امام و شهدا، استقلال، آزادي ، قانون‌گرايي، قانون اساسي، كرامت انساني، پيشرفت، عدالت و آرمان‌هاي اين انقلاب مي‌گفتند، با اين حساب ملت هر كسي را كه انتخاب مي‌كرد و در واقع به آن راي مي‌داد يعني به همان آرمان‌هاي امام و شهدا راي داده، پس آحاد ملت ايران در چارچوب نظام راي داده‌اند و به هر كسي هم راي دادند قابل احترام است و نبايد كسي خداي نكرده مزمت كند كه چرا عده‌اي به فرد خاصي راي دادند چراكه راي مردم قابل احترام است. حدود 13 ميليون راي آقاي موسوي هم از اين قاعده كلي مستثني نيست. مردم پس از اينكه انتخابات تمام شد اگر سوال و شبهه‌اي هم برايشان ايجاد شده بود پس از مواضع شفاف مقام معظم رهبري در خطبه‌هاي نماز جمعه و اعلام نظر شوراي نگهبان تمكين به راي ملت را جزء رفتار قانونمند و عقلايي دانستند و اين مسير را از قبل هم مي‌دانستند كه هر كسي راي اكثريت را آورد همه از او حمايت و پشتيباني كنند پس 13 ميليون و 24 ميليون راي همه روي هم 85 درصد هستند يعني همان وحدت ملي و انسجام كه در اعتقاد همه اينها بود اما 24 ميليون راي كه به آقاي احمدي نژاد داده شد به اعتقاد بنده اين 24 ميليون راي آقاي احمدي‌نژاد يك ريزش 7 و 8 ميليوني حداقل دارد يعني اگر آقاي احمدي نژاد بعضي از انتخاب‌هايي را كه در دوره‌ مسئوليت دولت نهم داشت انجام نمي‌داد و بعضي از افراد را به عنوان وزير كه مورد استيضاح مجلس واقع شد انتخاب نمي‌كرد بعضي از چالش‌هاي كه اينگونه وانمود مي‌شد كه بين دولت و مجلس اختلاف است نمي‌بود و بعضي از مواضع را در تبليغات انتخاباتي اتخاذ نمي‌كرد قطعا راي آقاي احمدي نژاد 7 و 8 ميليون بيشتر از 24 ميليون مي‌شد و افزايش پيدا مي كرد چراكه مردم دنبال مسئول و مديري بودند كه براي كشور كار كند و صادقانه وارد ميدان شود و خط امام و شهدا و رهبري را دنبال، براي عدالت جهاد كند، براي رسيدگي به محرومين و مستضعفين شبانه روز فعاليت داشته باشد، صادقانه و خالصانه براي مردم زحمت بكشد و همان شعارهايي كه امام و رهبري مي‌دادند را دنبال كند، براي عزت، پيشرفت، آبادي و اقتدار كشور تلاش كند و مردم شواهد و قرائن زيادي از اين موارد را در دولت نهم و شخص احمدي‌نژاد ديدند و اگر ريزشي در آراي احمدي‌نژاد ديديم به خاطر سوال‌ها و ابهاماتي است كه ايجاد شد اين اشتباهي كه بسياري از تحليل گران مي‌كنند مبني بر اينكه مثلا راي متدينين به آقاي احمدي نژاد محدود به 5 يا 6 ميليون راي است و بقيه آراي احمدي نژاد به دنبال ويژگي‌هاي مجرد از ارزش‌هاي انقلاب بوده است، اين تحليل بسيار غلطي است، ملت ايران با هوشمندي و بصيرت اين شعاري را كه مقام معظم رهبري همواره در انتخابات هاي مختلف دادند مبني بر مشاركت حداكثري را دريافت كردند و با حضور پرشور اين را نشان دادند. فارس: طراحان "مشاركت حداقلي "در انتخابات از دهه 70 چه افراد و شخصيت هايي هستند و آيا چنين مسئله‌اي صحت دارد؟ نظر رهبري معظم انقلاب در اين باره چه بوده است؟ فدايي: از دهه 70 در سطوح بالاي نظام در باره انتخابات دو سه نظر جدي وجود دارد يك نظر، نظر مقام معظم رهبري بود كه خواستار حضور حداكثري مردم در انتخابات بودند و براي حضور حداكثري مردم در انتخابات سرمايه گذاري سنگيني را انجام دادند و در مقابل نظر مقام معظم رهبري دو نظر جدي توسط نخبگان و سياسيون موثر در نظام مطرح مي‌شد و دو نظر را در مقابل نظر مقام معظم رهبري مطرح مي‌كردند، يك عده دنبال اين بودند كه ما نمي‌توانيم با مشاركت حداكثري استمرار انقلاب اسلامي را دنبال كنيم و با دموكراسي آزاد نمي‌توانيم اهداف خودمان را دنبال كنيم و لذا ما بايد يك انتخابات كنترل شده و حداقلي داشته باشيم چراكه با انتخابات كنترل شده و حداقلي مي توانيم مسير انقلاب را ادامه دهيم، كه اين ديدگاه بيشتر متاثر از ديدگاه آقاي هاشمي بود و عده‌اي هم اعتقاد داشتند كه ما با مشاركت حداكثري مي‌توانيم لايه‌هاي خاموش اجتماعي را تحريك كنيم و با استفاده از ظرفيت‌ آنها مسير انقلاب را تغيير داده و به سمت و سوي يك نظام سكولاري برويم كه اين هم بيشتر ديدگاه دوستان جبهه دوم خرداد بود و البته متاثر از ديدگاه افرادي امثال آقاي خاتمي هم بود چراكه ايشان هم با مشاركت حداكثري خط امام و رهبري را دنبال نمي‌كردند، ملت ايران در چند انتخاب گذشته هم در انتخابات مجلس هفتم و هم در انتخابات رياست جمهوري نهم و انتخابات خبرگان ثابت كردند كه هر دو نظريه‌اي كه در ذيل نظريه مقام معظم رهبري قرار دارد باطل است يعني با اين سعه صدر و آزاد منشي مقام معظم رهبري و اعتمادشان به ملت و مردم به اثبات رسيد كه مي‌توان با مشاركت حداكثري ملت پايه‌هاي نظام را هم مستحكم كرد و هم انقلاب اسلامي را با همان اهداف اوليه‌اش دنبال كرد يعني ديدگاه رهبري و اعتماد مقام معظم رهبري به ملت و مردم همان گونه‌ است كه حضرت امام داشتند، شايد بتوانيم با جرات بگوييم تنها كساني كه به معناي واقعي به مردم اعتماد كرده و اعتماد داشته و دارند امام و مقام معظم رهبري بود و اين را بدون اغراض مي‌توانيم بگوييم تنها امام و رهبري بودند كه صددرصد به ملت اعتماد داشتند كه اين انديشه‌ و ريشه‌ فكري مردم سالاري ديني را نشان مي‌دهد، خيلي‌ها در اين ده، بيست ساله سرمايه گذاري سنگيني كردند كه بتوانند در انتخابات‌هاي مختلف با تحريك به پندار خودشان اگر مشاركت زياد شود مسير انقلاب از مسير اصلي خودش خارج مي‌شود كه در اين شرايط تنها كسي كه به مردم اعتماد كرد و همواره به مشاركت حداكثري مردم تاكيد داشت و نتيجه‌اي آن را هم به نفع نظام و انقلاب و مردم مي‌دانست رهبري بود، يعني مي‌توان با جرات گفت تنها امام و رهبري بودند و هستند كه حافظ جمهوريت و مردم سالاري به معني واقعي آن هستند. فارس: برخي اين شبهه را وارد مي‌كنند كه افرادي كه خواهان تغيير هستند لزوما تغيير در خارج از چارچوب نظام را دنبال مي‌كنند؛ ديدگاه شما در اين باره چيست؟ فدايي: ضعف‌ها و آسيب‌هاي را در نظام مديريتي كشور داشتيم كه مردم براي اصلاح آن ضعف‌ها با حفظ آرمان‌هاي امام و رهبري و با حفظ استقلال، آزادي، عدالت خواهي، با حفظ آرمان‌هاي شهدا دنبال آن اصلاحات هستند كه اين را ما صددرصد قبول داريم و اين اصلاحات چيزي نيست كه خارج از خواسته و اراده رهبري باشد اتفاقا هم امام و هم رهبري و شهدا براي اين اصلاحات تلاش كردند شهدا جان خود را در اين راه دادند كه اين اصلاحات ايجاد شود، نبايد ما اينگونه برداشت كنيم؛ كساني كه امام و شهدا را مي خواهند يك عده‌اي محدودي هستند و كساني كه تغيير و اصلاحات را مي‌خواهند يك عده‌ ديگري هستند و بايد توجه كنيم كه اين حرفي بسيار انحرافي و اشكال‌داري است و هر كسي اين حرف را بزند دچار انحراف شده است. در گذشته جريان دوم خرداد اين حرف را زد و اشتباه كرد و الان هم هر كسي اين تحليل را بكند همان خط را دنبال مي‌كند در حالي كه ما ملت ايران را اينگونه تحليل نمي كنيم. فارس: آيا مناظره تلويزيوني كانديداهاي رياست جمهوري و بحث هاي مطرح شده در ان تاثيري در افزايش آراي احمدي نژاد داشته است؟ فدايي: ميزان مشاركت بر اساس سنجش‌هاي صورت گرفته قبل از برگزاري مناظره‌ها 65 درصد بود و اين در حالي است كه هميشه وقتي تبليغات انتخاباتي به اوج مي‌رسد 5 درصد هم به اين اضافه مي‌شود يعني اگر مناظره‌ها صورت نمي‌گرفت به صورت معمول 65 تا 70 درصد مشاركت مردم را داشتيم و احمدي نژاد هم پيروز اين صحنه بود، در مناظره يك شوكي اتفاق افتاد كه بين 15 تا 20 درصد حداكثرش ما افزايش مشاركت را داشتيم. فارس: برخي معتقدند نقدهايي كه بعضاً درباره مسائل مختلف در كشور مطرح مي شود موجب سوء استفاده دشمنان مي شود نظر شما در اين خصوص چيست؟ فدايي: قطعا يكي از آسيب‌ها و اشكالات ما اين بوده كه ما واقعيت‌ها را كمتر با مردم در ميان گذاشته‌ايم كه مي‌توانستيم ضعف‌ها و آسيب‌هايمان را دقيق‌تر بگوييم ولي يك مطلب را بايد توجه كنيم كه مغالطه‌اي اتفاق نيفتد به اين صورت كه در بيان اشكالات و نقدها نبايد به گونه‌اي رفتار كنيم كه باعث بهره‌برداري دشمنان اصلي نظام و انقلاب شود و اين مهارت مي‌خواهد و اين هنر رسانه‌ها، هنرمندان و روزنامه‌نگاران است كه چگونه نقد كنند در عين حالي كه نقدشان جهت‌گيري اصلاح نظام را دارد موجب سوءاستفاده دشمنان نشود. اگر نقد منجر به اصلاح نشده بلكه موجب تقويت فشار دشمن شود در اين صورت فلسفه وجودي نقد و بيان اشكالات و آسيب‌ها زير سوال مي‌رود كه اين را بايد حل كنيم كه حل اين در بصيرت، هنرمندي و به كارگيري اصولي آن است تا بتوانيم روشنگري و بصيرت ملي را بالا ببريم و عدم سوءاستفاده دشمنان را هم رقم بزنيم و لذا در بالا بردن بصيرت مردم علاوه بر رسانه‌ها حكومت هم بايد كمك كند. فارس: شما قبل از انتخابات نسبت به توطئه و نقشه "جريان فتنه " هشدار داده بوديد از ديدگاه شما نحوه برخورد با فتنه گران كه دنبال آتش افروزي بودند چگونه بود؟ فدايي: در جريانات بعد از انتخابات 22 خرداد بايد مسائل و رسيدگي به‌ آنها را به صورت سلسله مراتب انجام دهيم، مثلا اگر خانواده‌اي همزمان دچار چند مشكل شود براي مثال بدهي و بيمار صعب‌العلاج داشته باشد، دزدي به خانه‌اش بزند، يكي از فرزندان خانواده كار خلافي را انجام داده باشد و يك مرتبه خانه اين خانواده دچار آتش سوزي شود كه در اينجا چگونگي رسيدگي به همه اين مشكلات مورد سوال قرار مي‌گيرد كه بايد اول كدام يك از اين مشكلات پيش آمده را حل كرد.اين يك بحث عقلاني است كه همه مردم به خوبي آن را مي‌فهمند كه ابتدا بايد آتش را خاموش كنيم. پس از انتخابات 22خرداد عده‌اي مي‌خواستند آتش‌افروزي كنند و از همين‌رو همه ما بايد بسيج شويم و اين فتنه را كنترل و مهار كنيم و آن آتش را خاموش كنيم هيچ كس نمي‌گويد به آن اشكالات ديگر نپردازيم بلكه به اشكالات ديگر حتما بايد پرداخته شود ولي بموقع‌اش. اگر شما موقع خاموش كردن آتش سوزي بخواهيد به مسئله دزدي، درمان فرد مصدوم و دنبال خلاف‌كاري فرزندتان برويد مطمئنا اصل آتش هم خاموش نخواهد شد و كل خانه ويران خواهد شد. در اتفاقي كه پس از انتخابات افتاد عده‌اي به دنبال آتش افروزي بودند و مي‌خواستند با اصل نظام برخورد كنند از همين رو ما همه بايد بسيج مي‌شديم تا آن راخاموش كنيم و در اين جا بايد با هر وسيله منطقي و معقولي بايد اين آتش‌افروزي را مهار مي‌كرديم.اگر در لابه‌لاي اين حادثه يك كار خلافي صورت گرفته هيچ كس آن خلاف را نمي‌پسندد و تائيد نمي‌كند بنابراين حتما بايد با آن آسيب‌ها، ضعف‌ها، خلاف‌ها و رفتارهاي غيرقانوني برخورد شود و در موقع مناسب اين كار صورت گيرد چنانچه الان همان كار دنبال مي‌شود و همه ديديم كه مقام معظم رهبري هيئتي را براي رسيدگي به تخلفات صورت گرفته مامور كردند و اين هيئت به موضوع رسيدگي كرد و با متخلفان برخورد شد و هنوز ادامه دارد. براي نمونه‌ همان هيئتي كه قضيه بازداشت‌گاه كهريزك را دنبال و گزارشي ارائه داد كه منجر به تعطيلي كهريزك و خلع مسئوليت از مسئولين امر و بعد هم محاكمه اين افراد شد، نمونه‌‌اي از برخورد با تخلفات بود. از همان لحظات اول دنبال اين بوديم كه در كنار برخورد با اصل ماجرا نسبت به اين مسائل اشكال دار و جانبي رسيدگي شود، اين رسيدگي را هم در رابطه با كوي دانشگاه و هم در رابطه با كهريزك داشتيم كه اين را وظيفه خودمان مي‌دانستيم و با قوت هم دنبال كرديم ولي نخواستيم آن را مسئله اصلي قرار دهيم در حالي كه مسئله اصلي چيز ديگري بود. و اما در اين خصوص از بسياري دوستان‌مان انتقاد داريم چراكه اگر روز اول همه بسيج مي‌شديم و مسئله اصلي را مهار مي‌كرديم ديگر مسائل جانبي هم اتفاق نمي‌افتاد بنابراين عاملان اصلي پيدايش اين حادثه و آن كساني كه عده‌اي از مردم را غيرقانوني به خيابان‌ها كشاندند و زمينه را براي يك عده آشوبگر و اغتشاشگر ايجاد كردند كه از اين فرصت‌ها سوء استفاده كرده و به ساختار شكني و قانون شكني اقدام كنند بايد در قبال اين حركت خود پاسخگو باشند. فارس: چه كساني را عامل اصلي اتفاقات و ايجاد صدمات مالي و جاني در جريان اغتشاشات پس از انتخابات مي‌دانيد؟ فدايي: قطعا عامل اصلي كشته شدن افراد و صدمات مالي همين افرادي هستند كه با رفتار غيرقانوني مردم را تحريك كردند و با دامن زدن به اين جريان ساختار شكني كردند. فارس: آيا جريان مقابل معترضين در اين جريانات هيچ درصدي از اشتباه را نداشته است؟ فدايي: طبيعي است آن كسي كه دعوا را راه مي‌اندازد باني قضيه است و عامل و موثر است نه اينكه طرف مقابل بي‌اشكال است از همين رو عامل اصلي بايد نسبت به خون‌هاي ريخته شده، خسارت‌هاي سنگين كه بر اثر آتش‌افروزي‌ها به وجود‌ آمد، تلف شدن وقت ملت ايران و آبرويي كه در 30 سا

منبع خبر: خبرگزاری فارس

اخبار مرتبط: برخي خواص در صدد فشار به نظام براي تامين خواسته‌هاي خود بودند