گفت‌وگو با جان نوبل بازیگر سریال فرینج

جان نوبل بازيگر استراليايي سينما و تلويزيون و كارگردان تئاتر است‌ و بيش از ٨٠ نمايش را به روي صحنه برده است. او كه در بندر پي‌يري در جنوب استراليا به دنيا آمده، حضور درخشاني در سريال محبوب «پرستاران» داشت. وی در سراسر جهان به خاطر بازي در نقش دنه‌تور در فيلم «ارباب حلقه‌ها: بازگشت شاه» شناخته شده است. جان در فصل ششم سريال مشهور ٢٤ در نقش آناتولي ماركوف كنسول روسيه بازي كرد. او اخيراً در سريال فرينج در نقش والتر بيشاپ بازي كرد. با وی درباره اين سريال گفت‌وگو كرديم. چه چيزي پاي شما را به سريال فرينج باز كرد و چطور وارد اين سريال شديد؟ شما در حرفه‌تان بازيگر تازه‌كاري نيستيد. از طرف استوديو به شما پيشنهاد كار شد يا اينكه به‌طور معمول در تست بازيگري شركت كرديد؟ در اصل نام جي‌جي آبرامز نظر مرا جلب كرد. فيلمنامه خيلي بلند‌پروازانه و نقش پيشنهادي هم بسيار جالب بود. يك نوار ويدئويي از استراليا برايشان فرستادم. كاراكتر شما كسي است كه ١٧ سال در يك آسايشگاه رواني بستري بوده است. چطور به جنبه‌هاي رواني نقش دكتر بيشاپ رسيديد؟ آيا همان‌قدر كه ما تصور مي‌كنيم، دشوار بود؟ و سخت‌ترين بخش از بازي در نقش آدمي اينچنين از نظر رواني ناپايدار چه بود؟ تحقيق علمي و پزشكي، راه‌حل بازي در اين نوع نقش‌ها است. قرار بود كاراكتر را براساس اطلاعات پزشكي گسترش دهم و چيزهاي زيادي درباره علوم فراطبيعي كه در دوره جنگ سرد تجربه شده بود، خواندم. همچنين درباره نوابغ و دانشمنداني مثل اينشتين، نيوتن، گاليله، داروين و ديگران مطالعاتي كردم. معمولا وقتي فيلمنامه به اندازه كافي خوب باشد، نيازي نيست بازيگران درباره نقش‌هايشان تحقيق كنند، چون خود فيلمنامه كافي است. به اين ترتيب چقدر درگير اين بوديد كه درباره اين شخصيت، بازي درستي را به نمايش بگذاريد؟ فيلمنامه‌اي كه به خوبي نوشته شده، آغاز بسيار خوبي است. بازيگر موظف است اين شروع خوب را بگيرد و به جزئياتي كه جا مانده بپردازد. متوجه شده‌ام نويسندگان اين سريال بسياري از ايده‌هايي را كه من ارائه كردم، به فيلمنامه اضافه كردند و بسياري از ويژگي‌هاي شخصيتي را كه من براي والتر يافته بودم به نقش ضميمه كرده‌اند. اين فرآيند پويايي است. چقدر در مورد نقش‌تان آزادي داشتيد؟ در بعضي سريال‌ها بازيگران آزادي عمل زيادي دارند و در بعضي ديگر نه. در مورد سريال فرينج چطور بود؟ اگر آزادي عمل داشتيد، مي‌توانيد نمونه‌اي از چيزهايي را كه در متن فيلمنامه نبود و شما اضافه كرديد به ما بگوييد؟ از ما خواسته شد نسبت به فيلمنامه نهايي بسيار دقيق باشيم اما بدعت‌هاي بازيگران در بديهه‌گويي نمود مي‌يابد. در مورد اين جنبه از بازي آزادي زيادي داشتم. از چه چيز درباره نقش دكتر بيشاپ بيشتر لذت مي‌بريد؟ ديد كاراكتر برايم جذاب است. ذهن او و بي‌قاعدگي‌اش را دوست دارم. او مي‌تواند كارهايي بكند و چيزهايي بگويد كه كاراكترهاي ديگر نمي‌توانند اما مهم‌ترين نكته‌ اين است كه رابطه او با پسرش را خيلي دوست دارم. من و جوشوا جكسن اين جنبه را خيلي جدي گرفتيم و به سختي كار كرديم تا براي اين ارتباط بيننده سريال طنين‌انداز باشد. مثل بسياري از سريال‌ها، فرينج (به شيوه داستاني و علمي- تخيلي) مشكلات جامعه ما و به‌ويژه چالش‌هاي جامعه با جنبه‌هاي بد علم را انعكاس مي‌دهد. چقدر به مشكلات اخلاقي كه در اين سريال نمايش داده مي‌شود، توجه كرديد؟ «علم بد نيست، مشكل اين است كه انسان‌ها چطور از آن استفاده كنند...» فكر مي‌كنيد اين پيامي است كه ما بايد از اين سريال بگيريم؟ گفتن اينكه علم بد است، قضاوتي بسيار انفعالي است و گفتن اينكه قدرت خطرناك است، بسيار بديهي است. استفاده از علم براي اهداف غير‌قانوني و غير‌اخلاقي، يك مشكل است اما هر قدرت ديگري هم همين‌طور است. من عاشق علم هستم، توانايي انسان براي دستيابي به فرم‌هاي انديشه متعالي‌تر را دوست دارم. اين چيزها همان روح مطبوعي را در من مي‌دمد كه يك موزيسين يا نويسنده خوب به من منتقل مي‌كند. بدون القاي اين روح زندگي راكد و خسته‌كننده است. در مصاحبه ديگري گفته بوديد صحنه‌هاي با تاثير بيشتري براي دكتر بيشاپ مي‌خواستيد. آن موقع اين تاثير اصلا نبود اما آيا حالا توانسته‌ايد سازندگان را متقاعد كنيد كه نقش شما را تاثيرگذارتر كنند؟ فكر مي‌كنم آن حرفم گزافه‌گويي بود. اگرچه ما سرانجام جنبه‌هاي تاريك و خطرناك والتر را خواهيم ديد. پيش از اين اشاراتي به گرايش‌هاي سياسي- اجتماعي والتر بوده. در مورد اين قضيه بحث شد و از اساس مورد پذيرش قرار گرفت. تا به حال فضاي صحنه فيلمبرداري چطور بوده و از كساني كه با آنها همكاري مي‌كنيد، چه چيزي ديده‌ايد و چه حسي نسبت به آنها داريد؟ ما حرفه‌اي هستيم، گروهي كه سخت كار مي‌كنيم، ما دوست داريم كار كنيم و هر ماجرايي را كه نويسندگان به ما مي‌دهند به نمايش در آوريم. در صحنه بالاترين ميزان احترام متقابل وجود دارد و همكاري با اين گروه تجربه فوق‌العاده‌اي است. يك سوال بامزه؛ در اپيزود دوم مي‌بينيم كه شما داريد از گاو شير مي‌دوشيد... چيزي درباره اين گاو به ما بگوييد. مطمئنم بايد ماجراهاي زيادي پشت صحنه اين سكانس اتفاق افتاده باشد. وقتي گاو وارد صحنه مي‌شود، هميشه صحنه به يادماندني است. اين از آن جور شيرين كاري‌هاي آبرامز است كه وارد صحنه مي‌كند. اين گاو ظاهر و رفتاري دارد كه صحنه را تحت‌الشعاع قرار مي‌دهد كه بسيار بامزه است. از شروع سريال مشخص شده بود دكتر بيشاپ به سريال كمي بار طنز بدهد يا بيشتر تاثير خود شما بر نقش است؟ هدف سازندگان سريال اين بود كه والتر كاراكتري سرگرم‌كننده باشد. اميدوارم برداشت من اين انتظار را برآورده كرده باشد. شما در همه‌ جاي دنيا كار كرده‌ايد، در آمريكا، كانادا، استراليا و حتي جزاير فيجي... مهم‌ترين تفاوت بين مثلا بازي در سريالي كه در فيجي ساخته مي‌شود با سريالي در آمريكا، استراليا و اروپا و... چيست (منظورم از نظر حرفه‌اي و تكنيكي و بازيگران است، نه لوكيشن و فضاي كار)؟ من خيلي خوش‌شانس بوده‌ام كه در كشورهاي زيادي كار كرده‌ام گاهي بايد به خودم گير بدهم و فكر كنم اين واقعا اتفاقي است كه برايم مي‌افتد و من به خاطرش پول مي‌گيرم. فكر مي‌كنم سفر بسيار آموزنده است‌. چون بسياري از پيشداوري‌ها را از بين مي‌برد. ما همگي ساكنان سياره كوچكي هستيم و اين شانس را يافته‌ايم كه همه مي‌توانيم قدر يكديگر را بدانيم و همديگر را دوست داشته باشيم. اينكه براي فهميدن اين موضوع به آدم پولي بدهند هديه بزرگي است! چه چيز ديگري مي‌خواهيد بگوييد، نظري يا گفته‌اي درباره فرينج؟ فرينج سريال منحصر به فردي است كه تعريف ژانرها را به مبارزه مي‌طلبد. حالا يك سريال خيلي‌خيلي خوب داريم و تلاشي خستگي‌ناپذير تا سريالي بزرگ بسازيم. نويسندگان سريال در فكر آنچه بينندگان فكر مي‌كنند هستند و به‌طور مداوم دارند تحقيق و تخيل مي‌كنند و مي‌سازند.