ارزیابی نویسندگان ایرانی از رخدادهای سیاسی اخیر، دویچه وله
دلايل کاهش بازتاب رخدادهای ايران در رسانهها به نظر نويد کرمانی، کاهش بازتاب رويدادهای ايران در رسانههای غربی دلايل متعددی دارد. به گفته وی، بهرغم ادامه اعتراضات، از ايران "تصاوير" جالبی به دست رسانههای غربی نمیرسد. سانسور موجود مانع از ارسال عکس و گزارشهای چشمگير از ايران میشود. سرکوب جنبش اعتراضی مانع از تجمع مردم شده و دستگيریها نيز در سکوت و خفا رخ میدهند. از سوی ديگر، بسياری از کشورهای جهان علاقهای به جنبش دمکراسیخواهانه در ايران ندارند. در اين ميان میتوان از ترکيه، چين، و يا حتا کشورهای عربی نام برد. سومين دليل، عدم حمايتهای گسترده روشنفکران در کشورهای غربی از جنبش اعتراضی در ايران است. به باور کرمانی، اين پديده بيش از آنکه مربوط به ايران باشد، ناشی از عدم علاقه روشنفکران غربی به رخدادهای جهانی بطور کلی است. چهلتن نيز تداوم انعکاس "هر خبر داغی در رسانهها" را غيرواقعی دانست و درباره شگفتی جهانيان از رخدادهای ايران گفت: «وقايع ايران آنچنان ناگهانی و غيرمنتظره بود که نه تنها کشورهای خارجی، بلکه مردم ايران را نيز غافلگير کرد»، بدين دليل رخدادهای ايران در هفتههای نخست، بازتابی گسترده داشتند. به گفته چهلتن، گرچه التهابات در ايران به ظاهر فروکش کرده، اما اعتراضات همچنان در جريان است. نويد کرمانی، که در زمان انتخابات و چند روزی پس از آن در ايران بوده، به شرح مشاهدات عينی خود پرداخت. از نکات قابل توجه در سخنان وی، میتوان از يکسو به خشونت بیسابقه نيروهای انتظامی و امنيتی اشاره کرد و از سوی ديگر بر گستردگی جنبش اعتراضی و همبستگی مردم با تظاهرکنندگان انگشت نهاد. به گفته کرمانی، از اعتراف شهردار محافظهکار تهران از حضور سه ميليونی مردم در خيابانها میتوان به ابعاد وسيع جنبش کنونی پی برد. چهلتن نيز به ترديدهای نخست خود و برخی از اقشار مردم در انتخابات پرداخت. به گفته وی، مناظرههای تلويزيونی سبب چرخش در نظر بسياری از مردم شد. "حضور چندشآور" رئيسجمهور کنونی در مناظرات، بسياری را واداشت، که با شرکت در انتخابات، مانع از پيروزی مجدد احمدینژاد شوند. به نظر چهلتن، شور و شوق مردم در آستانه انتخابات و روز نخست پس از اعلام پيروزی ضمنی احمدینژاد، نشانگر آن بود که مردم تا دستيابی به يک نتيجه قطعی از پای نخواهند نشست. بحران مشروعيت و يا بحران اعتماد؟ جمشيد فاروقی با طرح پرسشی پيرامون بحران اعتماد و يا بحران مشروعيت، از نويد کرمانی خواست که جهتگيری جنبش اعتراضی کنونی در ايران را روشن سازد. به گفته کرمانی، رژيم در حال حاضر هم با بحران اعتماد و هم با بحران مشروعيت مواجه است. به نظر اين اسلامشناس، تمام سرمايهگذاریها، تبليغات و تلاشهای سی ساله رژيم برای اثبات مشروعيت خود، در عرض چند هفته از ميان رفت. جهانيان ديدند که مردم ايران از رژيم پشتيبانی نمیکنند. به جای مخالفان سکولار، هماکنون افرادی در زندانها هستند که از وزيران سابق و طرفداران نظام به حساب میآيند. حتا نامزدهای انتخابانی، همچون موسوی و کروبی، نيز به اين گروه تعلق دارند. با اين حساب میتوان ديد که مشروعيت رژيم به طور وسيع، حتا از سوی طرفداران نظام، نيز مورد سوال است. رژيم در حال حاضر برای مقابله با جنبش اعتراضی به سرکوب عريان روی آورده است. جمهوری اسلامی حتا از حمايت محدود طرفداران خود در چند سال پيش نيز بیبهره است. به گفته نويد کرمانی، همانگونه که ناظران سياسی غرب در دهه هفتاد باور نداشتند که محمد خاتمی در مقابل ناطق نوری به پيروزی خواهد رسيد، اين بار نيز در آغاز ادعا میکردند که احمدینژاد در شهرستانها و روستا طرفداران زيادی دارد، اما آشنايی مختصری با مردم مناطق ايران، نظير آذربايجان و کردستان، نشان میدهد که احمدینژاد نمیتوانسته در اين مناطق اکثريت آرا را از آن خود کند. هر دو نويسنده ايرانی به ريشههای قديمی جنبش اعتراضی کنونی اذعان داشتند. در حالی که چهلتن به خواستههای معوقه انقلاب مشروطه اشاره میکرد، کرمانی به حوادث دهههای گذشته توجه داشت. به نظر کرمانی، جمهوری اسلامی در هر تنشی با ريزش نيرو مواجه بوده است. چهلتن نيز به جنبشهای متفاوت اقشار و گروههای اجتماعی در درون جنبش عمومی کنونی اشاره کرد. راهکارهای مقابله با رژيم جمهوری اسلامی چهلتن از توصيه به کشورهای غربی در زمينه اتخاذ سياستی مناسب در قبال ايران اجتناب کرد و افزود، تنها میتوان از کشورهای غربی خواست که دست به چه کارهايی نزنند. وی گفت، در آستانه شروع مذاکرات اتمی، غرب نبايد از حمله نظامی به ايران سخن براند و به تهديدهای نظامی متوسل شود. تحريم اقتصادی نيز تنها به مردم آسيب خواهند رساند و نتيجهبخش نخواهند بود. چهلتن تاکيد کرد که غرب بايد از آسيبرسانی به جنبش دمکراسیخواهانه در ايران همچون گذشته پرهيزد کند. به نظر چهلتن، ايران کشوری ناآرام، اما پيشرو است. به گفته وی، تهران همان نقشی را در منطقه ايفا میکند که در گذشته پاريس برای اروپا داشت. او ايران را نخستين کشور در منطقه و حتا آسيا ناميد که موفق به ايجاد پارلمان شده است. ايران همچنين اولين کشوری در منطقه است که صنايع نفت خود را ملی کرد و بدون کودتا و از طريق انقلاب از نظام سلطنتی به جمهوری گذار کرد. به گفته چهلتن در کنار صدای تروريستها، حکومتهای دستنشانده و کشورهای اشغالی، صدای مردم ايران، چهارمين صدا در منطقه به شمار میآيد. کرمانی نيز درباره تحريم عليه ايران گفت که تحريم بنزين میتواند تاثيراتی دوگانه در بر داشته باشد. از يکسو اين تحريم برای مردم ايران ناگوار خواهد بود و از سوی ديگر برای رژيم نيز محدوديت به همراه خواهد آورد. وی تحريمهای هوشمندانه و هدفمند را موثرتر دانست. وی همچنين به ممنوعيت سفر برای مقامات رژيم به خارج اشاره کرد و چگونگی برخورد با مقامات رسمی ايران در خارج کشور را مهم دانست. به گفته وی، رژيم از به رسميت شناخته نشدن خود به شدت رنج میبرد. چهلتن در پايان خواهان نگرشی عميقتر به وضعيت ايران شد و شرايط جامعه ايران را پيچيده خواند. به گفته وی، سنت در ايران جانسخت است و اين تصور که ادامه اين جنبش در ۱۰ و يا ۱۵ سال آينده، ايران را بدل به فرانسه، آلمان و يا سوئد خواهد کرد، نشانگر خوشباوری است. به نظر چهلتن، نظاميان در ايران قدرت زيادی دارند و دو چشمانداز در برابر ماست: يا سمتگيری به سوی ترکيه و يا پاکستان. به گفته چهلتن بايد کوشيد تا ايران راه ترکيه را در پيش گيرد. شهرام اسلامی تحريريه: بابک بهمنش
منبع خبر: گویا
اخبار مرتبط: ارزیابی نویسندگان ایرانی از رخدادهای سیاسی اخیر
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران