رسانه و سیاست خارجی
دكتر فاضل فيضي:تحولات بنيادين در عرصه فناوريهاي اطلاعاتي و ارتباطاتي، شكلگيري جامعه اطلاعاتي و پيدايش فضاهاي مجازي و ظهور ابزارهاي نوين اطلاعرساني باعث شده است كه رسانههاي جمعي بتوانند به عنوان بازيگر غيردولتي، در كنار حكومتها نقش بسزايي در زمينههاي ارتباطي، اطلاعرساني، تبادل افكار، تصاوير و اطلاعات، هنجارسازي، تبليغات، بسترسازي، آموزشدهي، هدايت الگوهاي رفتاري و جهتدهي به افكار عمومي داخلي و بينالمللي ايفا كنند و از اين رهگذر بر سياست خارجي كشورها تاثيرگذارند. بر اين اساس برخلافگذشته كه برتري نظامي، قدرت جهاني يك كشور را تعيين ميكرد، امروزه توانايي يك كشور در استفاده از رسانههااست كه تصوير برتر بينالمللي را شكل ميدهد. بنابراين موفقيت يك كشور در سياست خارجي، به توانايي آن در ايجاد و حفظ يك تصوير مطلوب بينالمللي در جامعه جهاني بستگي دارد. ديپلماسي عمومي و رسانه فناوريهاي نوين ارتباطي و اطلاعاتي و ورود بازيگران غيردولتي به عرصه ديپلماسي باعث شده است شيوه تازهاي از ديپلماسي به نام ديپلماسي عمومي ايجاد شود كه افكار عمومي با كمك فناوري نوين ارتباطي رشد يابد. در اين وضعيت مرزهاي ملي ديگر مانعي براي ارسالپيامهاي بينالمللي به حساب نميآيند، لذا بازار آژانسهاي تبليغاتي و اطلاعاتي رونق يافته و علم ارتباطات وكارشناسان ارتباطي مورد توجه دولتمردان و كارگزاران سياست خارجي كشورها قرار گرفتهاند. انقلاب اطلاعاتو جهاني شدن عرصه ارتباطات، ديپلماسي رسانهها را اصليترين جز مكمل سياست خارجي كرده است. در عصر جهاني شدن، كشورهايي كه داراي فناوريهاي ارتباطي جديد و برتر باشند و بر جريانهاي جهاني اطلاعات كنترل داشته و همچنين از رسانه جهانگستر نيرومندي برخوردار باشند، ميتوانند تصوير برتر بينالمللي خود را القا كنند. بر اين اساس قدرت يك كشور آن چيزي نيست كه اين كشور در انبارهاي نظامي يا تسليحاتي دارد بلكه قدرت يك كشور آن تصور و برداشتي است كه در اذهان ديگران (دشمنان) است. به بيان ديگر در عصر حاكميت رسانهها قدرت صرفا وجه مادي ندارد بلكه وجه غيرمادي آن مهمتر از ساير ابعاد آن است. آنچه وجه غيرمادي قدرت را اصالت ميدهد قدرت رسانهاي يك كشور است. اين قدرت رسانهاي است كه بر ذهن ديگران تاثير ميگذارد و اذهان ديگران را براساس آنچه مطلوب صاحب رسانه است، شكل ميدهد. براساس نظريه اجتماعي سياست بينالملل و برخلاف تصور رايج واقعگرايان در روابط بينالملل دولتها موجودات انتزاعي فاقد تصور و ادراك نيستند، بلكه موجودات اجتماعي داراي قدرت درك و تفسير رفتار يكديگر هستند كه در فضاي اجتماعي بينالمللي به تعامل با يكديگر ميپردازند. تحت اين شرايط اجتماعي بينالمللي نقش رسانهها در شكلدهي اذهان بسيار مهم است زيرا اين رسانهها هستند كه با استفاده از تكنيكهاي مختلف رسانهاي تصور از دوست و دشمن را شكل ميدهند. كاركرد و نقش رسانهها در سياست خارجي پاتريك هافرنان از محققان عرصه رسانه، در كتاب خود به نام «رسانههاي جمعي و سياست خارجي آمريكا» پنج نقش اصلي را براي رسانهها در شكلدهي سياست خارجي بيان ميكند. ١- به عنوان يك منبع اطلاعاتي سريع و مفيد براي تصميمات سياسي. ٢- به عنوان يك برجستهكننده بر اولويتهاي هر كشور و ملل ديگر تاثير ميگذارند. ٣- به عنوان وكيل و نماينده ديپلماتها عمل ميكنند. ٤- به عنوان نظام نمادي و نشانهگذار ديپلماتيك با تاثيرگذاري سياسي عمل ميكنند. ٥- به عنوان ابزار تروريستها و سازمانهاي غيردولتي عمل ميكنند. رسانههاي بينالمللي و افكار عمومي رسانههاي بينالمللي ابتدا از طريق تاثير بر افكار عمومي و سپس از طريق فرآيند تصميمگيري در سياست خارجي تاثير ميگذارند. بهطور كلي تاثير رسانههاي بينالمللي بر افكار عمومي را ميتوان به دو دسته تقسيم كرد: ١- تاثيري كه بر افكار رهبران سياسي دارند و در واقع افكار تصميمگيرندگان را در عرصههاي مختلف سياسي و اقتصادي هدايت ميكنند. ٢- تاثيري كه رسانههاي بينالمللي بر افكار عمومي تودههاي مردم دارند و آن را كنترل ميكنند. رسانههاي بينالمللي مهمترين ابزار ديپلماسي خارجي هر كشور هستند. بدون ابزار رسانهاي و ارتباطي موثر براي اقناع افكار عمومي و توجيه سياست خارجي در سطوح جهان، هيچ كشوري نميتواند در صحنه بينالمللي، منافع و اهداف ملياش را دنبال كند، سياست خارجياش را پيش ببرد و جايگاهش را در نظام بينالملل ارتقا دهد. بنابراين هر كشوري چنانچه بخواهد سياستهاي خارجي يا اهداف ملياش را در خارج از مرزها به شكل منطقي پيگيري كند لاجرم بايد قبلا زمينههاي مقدماتي، رواني و فكري اين سياستها را فراهم كند. كشورهاي قدرتمند نفوذ خود را مديون رسانههاي بينالمللياي هستند كه در پوشش اطلاعرساني و تنوير افكار عمومي، حول تامين منافع كشور و پيشبرد سياست خارجي به تبليغات سياسي، اطلاعرساني و تنوير افكار عمومي ميپردازند. اين رسانهها در شناخت فرصتها و زمينههاي تحقق سياست خارجي نيز به كارگزاران خارجي كشورها كمك ميكنند. بهطور كلي بايد اذعان داشت، اهميت رسانهها در دنياي اطلاعات موجب شده است رسانههاي جمعي به عنوان نهادهاي فراملي، جايگاه خود را در عرصه ديپلماسي غيردولتي در فرآيند جهاني شدن به نمايش گذارند. وارد شدن جريان نوين اطلاعاتي در عرصه ديپلماسي و رشد استفاده از ابزارها و فناوريهاي نوين ارتباطي در سياست خارجي باعث شده است شيوهاي جديد از ديپلماسي موسوم به ديپلماسيعمومي (Public Dioplomacy) بروز كند كه به افكار عمومي توجه عمدهاي نشان ميدهد. به عبارت ديگر، رسانهها با شفافسازي اطلاعات و افزايش وروديهاي متنوع به درون دستگاه تصميمگيري سياست خارجي، نوعي ديپلماسي باز (Open Diplomacy) را تقويت ميكنند. در واقع انقلاب اطلاعات و جهاني شدن عرصه ارتباطات، ديپلماسي رسانه را اصليترين جز مكمل سياست خارجي كرده است. درواقع بايد گفت در عصر جهاني شدن عرصه ارتباطات، كمك رسانههاي جهانگستر به دولتهاي خود در فرآيند روابط بينالملل غيرقابل اغماض است. اين رسانهها از طريق نمادهاي رسانهاي؛ خواه واقعي و خواه خيالي با شكلدهي اخبار و اطلاعات به درك بحثهاي سياسي توسط مردم كمك ميكنند و بدين وسيله مردم را در اقدامات غيرداخلي حكومت با دولت همراه ميكنند و از سوي ديگر فشار افكار عمومي جهاني را متوجه دولتهايي ميكنند كه با سياستهاي آنان سازگار نيستند. با امعان نظر به نقش و جايگاه رسانهها در سياست خارجي، اهميت رسانههاي كشور در پيشبرد اهداف و منافع ملي كشور روشن ميشود. در واقع اين رسانههاي كشور هستند كه ميتوانند همراه با سياستگذاران و مجريان سياست خارجي چهرهاي روشن كرده و درست از واقعيتهاي جمهوري اسلامي ايران نشان دهند. * معاون پژوهشي دانشكده خبر
منبع خبر: فرهیختگان
اخبار مرتبط: قرائت گزارش کمیته ویژه باز هم به تعویق افتاد
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران