خاتمی راه حضور در سازمان ملل را گشود

گفتگوی اعتماد با الهه کولایی: -مطابق با آنچه آقاي مشايي اظهار کرده اند حضور روساي جمهور قبل از آقاي احمدي نژاد در سازمان ملل صرفاً جنبه يي تشريفاتي داشته است. اين گزاره در خصوص دولت آقاي خاتمي تا چه حد مقرون به صحت است؟آنچه در جامعه جهاني در خصوص نوع رابطه ايران با کشورهاي جهان و به خصوص حضور ايران در مجامع بين المللي برجاي مانده، خاطره بسيار موفق و درخشان عملکرد دولت آقاي خاتمي در سال هاي گذشته و نحوه تعامل سازنده ايران با جامعه جهاني و بهره گيري از آن در جهت منافع ايران در اين دوره است که در پرتو آن براي نخستين بار پيشنهاد ايران براي نامگذاري سال 2001 به عنوان سال گفت وگوي تمدن ها در مجمع عمومي سازمان ملل با اقبال جهاني روبه رو شد. در اين دوره حضور موفق خاتمي کمک شاياني به بهبود تصوير ايران در جامعه کرد. پيش از آن تلاش مي شد ايران به عنوان بازيگري ناسازگار در عرصه بين المللي معرفي شود اما دولت خاتمي در اين دوره اين تصوير را در پرتو روندهاي داخلي تغيير داد، به گونه يي که حضور خاتمي در نشست هاي سازمان ملل و نشست هاي جانبي موقعيتي کم نظير و به گونه يي بي نظير را براي ايران رقم زد. اگرچه فضاي داخل کشور و چالش هاي برآمده از تعارض نيروهاي مخالف اصلاحات براي توفيق کامل اين موقعيت موانع جدي ايجاد کرد اما در نهايت چهره محمد خاتمي در جامعه جهاني چهره يک سياستمدار با رويکرد سازنده و مثبت معرفي شد. به اين ترتيب سخنان آقاي مشايي ناشي از ضعف حافظه يا تلاش براي نديدن واقعيت هاست که متاسفانه شواهد و مدارک گوناگوني حاکي از اين روند در شرايط ديپلماسي در کشور ما وجود دارد. -به نظر شما معيار اصلي براي سنجش موفقيت سفرهاي مکرر آقاي احمدي نژاد به نهادهاي بين المللي و تاثير عيني آنها در سياست خارجي کشور چيست؟بايد توجه داشت که سازمان ملل به عنوان مهم ترين و موثر ترين نهاد بين المللي داراي پيکره ها و نهادهاي مختلفي است. از جمله اين پيکره ها شوراي امنيت اين سازمان است که رسيدگي به صلح و امنيت در جهان را مورد بررسي قرار مي دهد و براي حفظ صلح به اقدام مقتضي مي پردازد. در خصوص معيار ما براي موفق بودن نحوه تعامل با نهادهاي بين المللي همين مورد کافي است که در دولت نهم و دهم، کشور ما به جامعه جهاني به عنوان تهديدي عليه صلح و امنيت بين المللي معرفي شد و در شوراي امنيت، قطعنامه هايي بر ضد ايران مورد تصويب قرار گرفت. اين مساله نشان دهنده شکست کامل در حضور بين المللي و در واقع دستيابي به منافع مردم از طريق توسعه روابط بين المللي است. به ويژه آنکه بر اساس سند چشم انداز، ايران در سال 1404 بايد به عنوان يک قدرت منطقه يي در تعامل هاي منطقه يي ايفاي نقش کند. اگر رويکرد جامع در ارزيابي ما وجود داشته باشد بايد اذعان کرد که تعامل دولت نهم نه تنها در جهت تامين منافع کشور ما نبوده بلکه کشور ما را در جايگاهي نامتناسب با شأن ملت ايران نشانده است. به گونه يي که هنگام سخنراني رئيس جمهوري اسلامي ايران، نمايندگان بسياري از کشورهاي مهم و تاثيرگذار جهان کوچک و بزرگ جلسه را ترک مي کنند. اين رويدادها شاهدي دال بر توفيق تعريف نمي شود. -چرا روساي جمهور کشورمان تا پيش از دوم خرداد 76 تمايلي براي حضور جدي در نهادهاي بين المللي نداشته اند و حضور ايران در اين نهادها پس از انتخاب آقاي خاتمي پررنگ مي شود؟مجموعه تحولات در داخل ايران و در سطح جامعه جهاني به ويژه در سطح منطقه عامل اصلي اين تغيير بوده است. ابعاد جديد کنش هاي بين المللي در سطح اقتصادي و فرهنگي در کشور ما همراه با موج دموکراسي خواهي در داخل که زمينه را براي ارتباط گسترده با جهان فراهم مي آورد، حضور فعال در عرصه جهاني را الزامي مي سازد و روابط سازنده ايران با نهادهاي بين المللي در دستور کار قرار مي گيرد. به اين شکل برخلاف نگاه حاکم در گذشته، در دوره آقاي خاتمي نگرش سلبي و انکاري که پيش از اين در نوع نگاه به سازمان هاي بين المللي وجود داشته اصلاح شده و جاي خود را به رويکردي اثباتي مي دهد. به بيان ديگر در دوره خاتمي راهي گشوده مي شود که دولت هاي بعد از خاتمي نيز نمي توانستند از آن چشم پوشي کنند يا نسبت به تعامل با نهادهاي جهاني بي تفاوت باشند. اين مدل ارتباطي ناگزير در دولت هاي بعد از اصلاحات نيز ادامه يافته اما اين حضور فعال زماني پاسخگو خواهد بود که بر اساس درک صحيح از نيازها و معيارهاي تعامل با جامعه جهاني قرار گيرد. 

منبع خبر: نواندیش

اخبار مرتبط: متن كامل توافق‌نامه آشتي ملي فلسطين