سیدحسن نصرالله، رهبر حزب الله لبنان: برای جلوگیری از فتنه دولت حریری را ساقط کردیم، رجانیوز
در مورد بخش دوم سخنانم که مربوط به تغيير و تحولات سياسی لبنان است بايد به چند نکته اشاره کنم: *جنبلاط موضع قاطع و روشنی اتخاذ کرد نکته اول: همه ما از موضع آقای وليد جنبلاط، رئيس حزب تجمع دموکراتيک آگاه شديم، من در ابتدا میخواهم از وی و برادرانمان در اين حزب تشکر کنم که موضع قاطع و روشنی را اتخاذ کردند و در کنار سوريه و مقاومت ايستادند، بويژه در اين مرحله بسيار حساس و بسيار مهم از تاريخ لبنان و وضعيتی که بر لبنان و همچنين منطقه حاکم است ما از آقای جنبلاط تشکر میکنيم و بر پايه آن مرحله سياسی جديدی از رابطه، همکاری و تفاهم و رويارويی با چالشهای مرحله آتی را پايهگذاری خواهيم کرد. *خواهان تشکيل دولت مشارکت ملی هستيم نکته دوم: ما از هرکسی که در مسند نخست وزيری قرار گيرد میخواهيم دولتی تشکيل دهد که همه، از هر قشر و جريان و جناحی حضور داشته باشند ما خواهان دولتی يک رنگ و يک شکل نيستيم ما خواهان گرفتن انتقام از يکديگر يا ناديده گرفتن گروههای سياسی در کشور نيستيم ما حضور هر جريان و هر جناحی را محترم میشماريم درست است که در مورد نخست وزيری و فردی که میخواهد اين پست حساس و مهم در ساختار دولت لبنان را احراز کند به توافق نرسيديم، اما اين به معنای ناديده گرفتن يا حذف جريان يا جناح خاص نيست. * دولت جديد بايد با تمامی گروههای لبنانی همکاری کند دولت جديد بايد با تمام گروهها و جريانها همکاری داشته باشد و نبايد در صدد حذف گروه يا جريانی خاص از عرصه سياسی لبنان باشد و اين حداقل درخواست ما از دولت جديد است و طی تماسهايم با رهبران جناح معارض میدانم آنها نيز چنين ديدگاهی دارند. رهبران جناح معارض از من خواستند که در اين باره خيلی رک و صريح سخن بگويم . برخی ادعا میکنند و میگويند که دولت جديد که اگر يکی از کانديداهای جناح معارض باشد، با روی کار آمدن او تمامی منافع طايفه محترم سنی ضربه خواهد خورد از جمله ترکيب آينده دولت که به گفته ايشان از اين امر مستثنی نخواهد شد، اما من میگويم اين يک دروغ و افترا است، اوضاع و احوال آنگونه که میگويند نيست ما در جناح معارض به شدت و با دقت بر اين موضوع نظارت داريم و روند امور واهی بودن اين سخنان را اثبات خواهد کرد. نکته سوم: طی دو روز گذشته و بويژه روز گذشته از اينجا و آنجا و بر روی برخی منابر و برخی توطئههای مطبوعاتی توهينهايی به گوشمان رسيد که نمیتوان در برابر آنها سکوت کرد و من از سکوت برخی در برابر اين توهينها تعجب میکنم، اين توهينها دولت عمر کرامی را هدف قرار داده بودند و با کمال تاسف بخشی از اين توهينها توسط کسی ايراد میگرديد که خود در دستگاه قضايی لبنان جزو مظنونين بود. من نمیخواهيم در اينجا همان اتهامات را تکرار کنم، اما میگويم چگونه است که چنين اتهاماتی را به خاندان کرامی وارد میکنند، به همين دليل لازم میدانم نکاتی را در اينجا متذکر شوم: * تمجيد از خاندان عمرکرامی يک: من در اينجا تاکيد میکنم و يادآور میشوم که خاندان عمر کرامی و شخص وی جزو خاندانهای شريف و پاک و وطن دوست لبنان است و همه از اين موضوع آگاهی داريم. شما در هر جا میتوانيد فساد و يا اتهام به فساد را ملاحظه کنيد جز در اين خاندان، نه در زمان شهيد "رشيد کرامی " و نه در زمان "عمر کرامی ". اين خاندان به پاکی و شرافتمندی معروف بوده و از اين تهمتها و توهينها مبرا و پاک هستند. دو: ما میدانيم تمام اين حملات از اين جهت تدارک ديده شدهاند که برخی احتمال میدهند، آقای کرامی نامزد اصلی جناح معارض برای احراز پست نخست وزيری است و در ميان نامزدهای ديگر از شانس بيشتری در اين زمينه برخوردار است، به همين دليل اين حمله تبلغاتی وسيع و گسترده را تدارک ديدند، درحالی که من بايد بگويم آقای عمر کرامی خود را برای نخست وزيری کانديد نکردهاند و از کسی هم نخواستهاند که او را کانديد کند و با کسی هم در اين باره تماسی نگرفته و گروه يا سازمان سياسی و منطقهای برای رساندن وی به قدرت تشکيل نداده است و همه از اين موضوع آگاه و مطلع هستند. * جريان حاکم درصدد تحميل نامزد خاص خود است در حالی که جناح مقابل تمام سعی و تلاش خود را بر تماسهای بين المللی و منطقهای و ملی از جمله تماس با جبههها، جريانها و جناحها مختلف شبانه روز متمرکز نموده تا کانديدای خاص و مورد نظر خود را تحميل و به قدرت برساند. بله من در روزهای گذشته و هنگامی که با جناح معارض در حال بررسی امور بوديم تصميم گرفتيم که آقای عمر کرامی را کانديدای احراز پست نخست وزيری کنيم به همين منظور با کرامی تماس گرفتم و موضوع را با ايشان در ميان گذاشتم و نظر وی را در اين باره جويا شدم و به او گفتم اگر درپی خدمت به لبنان است و میخواهد بار ديگر به نخست وزيری برسد، اين بهترين فرصت است، اما ايشان در پاسخ دقيقا اين را گفتند که من آن را به استحضار شما میرسانم: من از حسن ظن و اعتماد جناح معارض به خود تشکر میکنم، اما واقعيت امر اين است که چون سنی از من گذشته و از لحاظ جسمی با مشکلاتی مواجه هستم، ترجيح میدهم چنين پيشنهادی را نپذيرم چون همانطور که میدانيد، لبنان در مرحله بسيار حساس سياسی قرار دارد و کسی را میخواهد که تمام وقت و انرژی خود را صرف رسيدگی به امور نمايد. من ترجيح میدهم به دنبال گزينه ديگری باشيد، اما اگر به نتيجهای نرسيديد، من اين را وظيفه خود میدانم که برای حمايت از کشور و مقاومت وارد عمل شوم و اين گفته که "سنی از من گذشته و شرايط جسمیام به من اجازه نمیدهد چنين مسئوليتی را بپذيرم و از شما میخواهم به دنبال گزينه ديگری باشيد " را تمام مطبوعات چاپ و منتشر کردند و دليلی بر صحت ادعاها و گفتههای من است. *عمرکرامی گزينه اول حزبالله است ما به او گفتيم بسيارخوب روند امور را طی میکنيم تا ببينيم اوضاع چگونه است و آيا میتوانيم بر اکثريت دست يابيم و بدانيد بیشک هنگام تصميم گيری به خواستههای شما توجه خواهيم کرد و ما غير از شما تلاش میکنيم به دنبال گزينه ديگری باشيم اما به هر روی شما گزينه اول ما هستيد. ايشان به خانه بازگشتند و با هيچ کس پس از آن تماسی نگرفتند، من اينها برای کسانی گفتم که اين انسان شرافتمند را زير سوال میبرند، درحالی که وی شايسته تقدير و تشکر در لبنان و در ميان مسلمانان به دليل پاک دامنی و شرافت از يک سو و شجاعت و عزم و ارادهای است که دارد و میگويد، با وجود مشکلاتی که درگير آن است مسئوليت نخست وزيری را به خاطر منافع لبنان و حمايت از کشور و شرايط حساسی که در آن قرار دارد، میپذيرد. اين به نظر من نهايت شجاعت و نهايت مردانگی و نهايت جوانمردی است که توسط مردی که پا به سن گذاشته ملاحظه میشود. به همين دليل ما همواره قدردان مواضع مردان بزرگ در مراحل حساس و بحرانی هستيم و در همين راستا ما رايزنیهای خود را با جناحها و فراکسيونهای و رهبران معارض ادامه داديم و به نظر من ظرف چند ساعت آينده به نتيجه نهايی در اين باره خواهيم رسيد. چهار: در اينجا میخواهم از ترور سياسی که کابينه حريری در معرض آن قرار گرفت سخن بگويم: * ترور سياسی مطرح نيست؛ حق گروههای سياسی است که کسی را نپذيرند يک: تاکنون دولتهای سنی بيشماری در لبنان روی کار آمدند و رفتند، برخی شش ماه برخی يک سال و برخی دو سال و به همراه آنها ما شاهد روی کار آمدن شخصيتهای بزرگی از اين طايفه نيز بوديم، يکی میآمد و ديگری میرفت، و هيچ مشکلی پيش نمیآمد. به همين دليل ما مجموعه و گروه گستردهای از شخصيتهای بزرگ و معروف در اختيار داريم و تا جايی که من از آن اطلاع دارم، هيچ يک از دولتهايی که آمدند و رفتند و دولت ديگری جای آنها را گرفت، از اصطلاح ترور سياسی برای تغيير کابينه خود استفاده نکردند چون در اينجا ما از يک بازی دموکراتيک و آزاد سخن میگوييم و چنين سخنانی در لبنان بیسابقه بوده است. دو: شما از حاکميت قانون و موسسات قانونی و بازی دموکراتيک سخن میگوييد. اگر چنين است پس بدانيد در بازی دمکراتيک کسی نمی تواند بر فراکسونها کانديدايی را تحميل کند و اين موضوعی عيان و آشکار در تمام پارلمانها و مجالس دنياست. هر جناح و فراکسيونی کانديدای خود را معرفی میکند تا در صورت کسب موافقت اکثريت به مقام مورد نظر برسد، حال اگر در اين ميان اگر کانديدايی نتوانست اکثريت را بدست آورد به اين معناست که مورد ترور سياسی قرار گرفته است، اين ادبيات و فرهنگ جديدی است که در بازی سياسی لبنان وارد شده است. اين حق فراکسيونهاست که کانديدايی را بپذيرند يا رد کنند چون نخست وزيری پست بسيار حساس و مهمی است، پست نمايندگی نيست، پست اجرايی است و به همين دليل نيازمند رهبری با ويژگیهای خاص احراز اين پست است نيازمند فردی فعال است. اگر فردی دارای چنين خصوصيات و ويژگیها باشد، چرا بايد فردی که احراز کننده اين پست است را رد کنند، آنها بیشک بر اساس تجارب خود درمیيابند که چه کسی شايسته احراز چنين پستی است و بر اساس همين تجارب است که کسی را در میکنند يا میپذيرند، حال ما بياييم و به خاطر اين دلايل بگوييم ندادن رای به فلان شخص با هدف ترور سياسی وی صورت گرفته است. *مقاومت هدف ترور سياسی قرار گرفته نه حريری در هر صورت من با توجه به شرايطی که در آن قرار داريم، معتقدم عدم به قدرت رسيدن مجدد سعد حريری را ترور سياسی ناميدن با هدف ترساندن گروه معارض صورت میگيرد و در اين باره میخواهم به اين نکته اشاره کنم که از ترور سياسی يک فرد سخن به ميان میآيد اما واقعا چه چيزی در حال وقوع است؟ آن چيزی که اکنون درحال وقوع است ترور سياسی يک فرد نيست، بلکه ترور سياسی جنبش مقاومت با توطئه و دسيسه چينی منطقهای و بين المللی است، مقاومتی که يکی از جمله شرافتمندانهترين جنبشهای مقاومت در منطقه است و برای دفاع و آزادی لبنان از چنگال اشغالگران صهيونيست عزيزان خود را تقديم اين کشور نمود و از هر خودگذشتگی و فداکاری دريغ نمیکند، لبنانی که اکنون نه آمريکا و نه غرب و نه شورای امنيت و نه هيچ کس مدافع آن نيست، آنچه و آنکه لبنان را حمايت میکند، معادله مقاومت و ارتش و ملت است که از طريق موازنه بازدارندگی که صهيونيستها به خوبی از آن آگاهند و به آن اعتراف میکنند، از لبنان حمايت میکند. آيا آنچه اکنون حادث میشود ترور سياسی جنبش شرافتمند مقاومت به سود رژيم صهيونيستی نيست؟ چرا کسانی که میتوانند در برابر اين ترور سياسی ساکت نشستهاند و نه تنها ساکت نشستهاند که امور را به سمتی سوق میدهند که عمليات ترور مقاومت هرچه سريعتر و زودتر به نتيجه برسد و از آنجا که اين مقاومت صلابت و شجاعت خود را از شرافتمندان لبنانی و امت عربی و جهان اسلام کسب نموده به حول و قوه الهی نخواهند توانست بر آن غلبه کنند. *هدف مقاومت نجات کشور از توطئهها است ما درصدد حذف يا انکار و ناديده گرفتن هيچ کس نيستيم ما همان چيزی را میگوييم که خودتان میگوييد، بالاخره ما هم رايزنیهايی داريم و در کشور هم سازمانها و موسسات و دستگاههای قانونی وجود دارد و ما هم حق خود را بر اساس همين قوانين میگيريم و بر اساس همين قوانين کابينه را منحل کرديم و اين به معنای اين نيست که ما درصدد ترور کسی يا انگاری به زير کشيدن کسی است، آنچه ما درپی آن هستيم اين است که در اين مرحله حساس و مهمی که لبنان در آن بسرمیبرد و همه کشور را هدف قرار دادهاند، از جمله رژيم صهيونيستی که رويايی چنين لحظاتی را در سرمیپروراند و از ماهها و سالها پيش برای آن برنامه ريزی کرده بود، به داد کشور برسيم و لبنان را از توطئههايی که آن را احاطه کرده نجات دهيم. نکته آخری که بايد به آن اشاره کنم و سخن خود را به پايان برسانم موضع بين المللی و منطقهای در برابر لبنان است، ما ظرف روزهای گذشته شنيديم که برخی کشورها از لزوم احترام گذاشتن به حاکميت و مشروعيت لبنان و احترام گذاشتن به نظر اکثريت سخن گفتند اين اقدامی بسيار قابل تقدير است که اين کشورها به قانون، موسسات و دستگاههای قانونی و دولتی لبنان احترام میگذارند. اما سوالی که به پاسخ آن در روزهای آينده خواهيم رسيد و افقهای آن از هماکنون پيداست اين است که اگر فرض بر اين بگيريم که رايزنیهای نمايندگان در روزهای دوشنبه و سه شنبه منجر به تشکيل اکثريت حاکم جديدی شود، آيا همين کشورها اين واقعيت جديد را خواهد پذيرفت، البته من گفتم فرض را بر اين میگيريم و هيچ وقت تا لحظه آخر نمیتوان از بايدها، نبايدها و شرايط حاکم با قاطعيت سخن گفت، اما به هر روی میخواهم اين را بگويم اگر رايزنیهای اين دو روز موجب شکل گيری اکثريت جديد و به تبع آن معرفی کانديدای جديدی و مشخصا فردی غير از سعد حريری شد، آيا باز هم چنين اظهار نظرهايی از اين کشورها که در مورد احترام به مشروعيت و اراده اکثريت و موسسات و دستگاههای قانونی لبنان سخن گفتند، خواهيم شنيد؟ * تجزيه لبنان مطرح نيست من به شما اطمينان میدهم در صورت بروز چنين شرايطی سخنان ديگری به گوش خواهد رسيد، سخنانی از قبيل خطراتی که لبنان با آن موجه است و شروع به ترساندن ما از رژيم صهيونيستی مینمايند، همانگونه که از هم اکنون نيز آغاز سخن کردهاند و از تقسيم لبنان سخن میگويند، چه تقسيمی؟ چرا بايد لبنان تقسيم شود و چه کسی میخواهد آن را تقسيم کند؟ سپس سخنان ديگری از سوی رژيم صهيونيستی به گوش ما رسيد که تا چند وقت ديگر آن را از طرف پايتختهای عربی و بين المللی خواهيد شنيد، سخن از طرح ايرانی، طرح فارسی، طرح شيعی و دولتی که حزب الله آن را رهبری خواهد کرد و سخنان تحريک آميز ديگری که بسيارند، آيا اين معنای احترام گذاشتن به مشروعيت لبنان و نظر اکثريت است، اکثريت لبنانی بخواهد به اين سمت برود؟ * حزبالله تنها در پی مقاومت و حفظ اوضاع لبنان است من میخواهم به شما بگويم تمام ادعاهايی که اکنون در زمينه طرح فارسی و ايرانی و شيعی و دولتی که حزب الله رهبری آن را بدست دارد، به گوش ما میرسد، تحريف و گمراهی و دروغ محض است نه تنها اين سخنان که خصومتی که با آغاز نمودهاند نيز دروغ و فريب و گمراهی محض است، مقاومت از همان ابتدای فعاليت تا دادگاه بين المللی تا نبرد سياسی کنونی هميشه در معرض اين اتهامات بوده است درحالی که ما هميشه نه دنبال قدرت و نه دنبال موقعيت بوديم آنچه ما درپی آن هستيم مقاومت و حفظ اوضاع در لبنان است. حرف من اين است که اگر کانديدايی از جناح معارض در لبنان به قدرت رسيد، اميدوارم جامعه بين المللی به دستگاهها قانونی و مشروعيت لبنان و اکثريت لبنانی احترام بگذارند و به نخست وزير منتخب فرصت و اجازه تشکيل کابينه را بدهند و بعدها از طريق کارکرد و اقدامات اين دولت خواهيد ديد که اين دولت واقعا دولت ملی و مردمی واقعی است يا خير آيا به منافع ملی لبنان احترام میگذارد و آنها را حفظ خواهد کرد و برای مردم و منافع آنها گام برمیدارد يا خير؟ * سرنوشت لبنان وابسته به فرد نيست روزها و حوادث و تجارب و اقدامات آينده ما و شما را از هم جدا خواهد کرد و اگر شما واقعا نگران و دلسوز لبنان هستيد، بايد بدانيد سرنوشت لبنان هيچگاه نمیتواند وابسته به يک فرد باشد و اگر سعد حريری بر سر کار نيايد به اين معناست که دنيا و غرب و جهان و عرب و جهان اسلام و مسلمانان بر باد فنا رفته است، واقعيت اين نيست ، اين که لبنان نداند به کجا میرود و چکار میکند و چه سرنوشتی در انتظار آن است يک فاجعه است، اگر کشوری به اين مرحله برسد که سرنوشت و عزت و کرامت و موسسات و دستگاههای قانونی و نجات و رهايیاش مرهون به قدرت رسيدن يک نفر بشود و به فرد ديگری که دارای شايستگی لازم برای احراز اين پست است اجازه فعاليت و کار ندهد، اين يک فاجعه است و اين تحقير واقعی ملت و دولت و کشور لبنان است، اين تحقير به تمام معنای لبنان است که بگوييم سرنوشت کشور و ملت و دولت مرهون روی کار آمدن يک نفر و کنار گذاشتن يک نفر ديگر است. به هر روی ما به رايزنیهای خود برای معرفی يک کانديدا ادامه خواهيم داد و اميدوارم روند امور به شکلی مناسب و درست پيش برود و از خدا میخواهم به ملت و رهبران لبنان اين توانايی را بدهد که در راه خير و مصلحت لبنان و آينده و سرنوشت کشور گام بردارند.
منبع خبر: گویا
اخبار مرتبط: تظاهرات در طرابلس علیه نامزد حزب الله برای ریاست دولت لبنان
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران