نامه جمعی از دراویش سلسله نعمت اللهی گنابادی به رهبر نظام جمهوری اسلامی ایران، سایت مجذوبان نور

حضرت آيت الله در حکومتهای مردمی، تضييع حقوق يک شخص، يا تخلف يک مقام دولتی و حتی وقوع يک حادثه می تواند موجب تغيير يک مقام عاليرتبه يا سقوط دولت و يا حتی يک حرکت عظيم اعتراضی از سوی ملت شود. اينکه در مملکت ما با وقوع هر اتفاق سهمگينی آب از آب تکان نمی خورد، نبايد و نمی توان به حساب ثبات حاکميت بواسطه حمايت مردم دانست بلکه نشان دهنده وجود لايه هايی از استبداد در حکومت است. آنچه مردم از حکومت ها انتظار دارند، اساسا عدالت و اجرای قانون است و اينکه عدل بر اساس کدام مکتب فکری و اعتقادی جاری و بر قرار شود امری فرعی است و بر طبق فرموده بزرگان دين الملک يبقی مع الکفر و لا يبقی مع الظلم و بر اين مبنا مضرات عادل کفر پيشه به مراتب کمتر از ظالم دين پيشه خواهد بود. حضرت آيت الله با اينکه مکتب درويشی دخالت در سياست متداول را در شأن خود نمی داند، اما هر يک از دراويش به صورت منفرد و بر اساس سليقه شخصی، می توانند به دلخواه، يک روش سياسی را انتخاب کنند و به همين دليل سابقه نداشته است که دراويش در امور سياسی وحدت نظر داشته و بصورت واحد عمل نمايند و تنوع در نوع نگرشها، تفاوت در شکل عملکردها را بدنبال داشته است. اما برخوردهای مغرضانه و مستمر برخی مسئولين با دراويش گنابادی در سالهای اخير، عملاً پيروان اين سلسله را به دفاع از خود و واکنش جمعی ترغيب کرده و منجر به وحدت سياسی آنها شده و جمعيتی آزاد انديش و صلح طلب را به مخالف مبدل کرده است. چون در اين تهاجم و تعرض، معاندين عرفان و تصوف، احساسات عاطفی و اساس اعتقاد و هويت دراويش را نشانه رفته و مورد تهديد قرار ميدهند، واکنش دراويش همدلی در دفاع از هويت و حريم ايمانی و اجتماعی خويش و پافشاری بر مواضع تا سرحد مرگ می باشد. پر واضح است که عليرغم تبليغات سوء معاندين، در اين چالش هيچ تقصيری متوجه دراويش نيست و در واقع اين متصديان امور و خصوصا مراکز اطلاعاتی و قضايی هستند که در اجرای يک پروژه امنيتی –سياسی، چنين شرايطی را بر دراويش تحميل کرده اند. مقام محترم رهبری از وضعيت دراويش و برخوردهای غير قانونی مراکز قدرت با آنها مطلع باشيد يا نباشيد، از حجم مسئوليتها و تعهداتی که بر اساس قانون اساسی در قبال ملت و مملکت داريد، نمی کاهد. البته ما دراويش برای پيشگيری از تشديد بحران خود را به تجاهل زده ايم و همه اينها را به حساب عدم اگاهی جنابعالی از شرايط می گذاريم، اما تا کی ؟ تا کی می توانيم سکوت کرده وشاهد ستم ستمگران باشيم؟ آيا وقت آن نرسيده که جنابعالی در مقام رهبری نظام نوعی استدلال و روش را ارائه نماييد تا از اتهام دخالت در اين امور مبرا شويد؟ آيا وقت آن نرسيده است که در مقام يک مرجع دينی و عاليترين مقام تصميم گيرنده در کشور دستور و فتوا به آزادی دراويش و همه اقليتهای دينی و دگر انديشان مذهبی، بلکه آزادی همه ملت دهيد و مفهوم امنيت را به ماموران امنيت، عدالت را به ماموران قضاوت و عمل به قانون را به مجريان قانون بياموزيد؟ آيا وقت آن نرسيده است که مديران و مسئولين نظام در يک بازبينی منصفانه ونقدی شجاعانه از خويش وبدون اتکا به آمارهای توهم زا وشعارهای بی محتوا، راهکاری مناسب برای حاکميت قانون و احيای حق از دست رفته ملت ايران ارائه نمايند؟ والسلام علی من اتبع الهدی جمعی از دراويش و پيروان سلسله نعمت اللهی گنابادی ارديبهشت ماه ۱۳۹۰ شمسی

منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: نامه جمعی از دراويش سلسله نعمت اللهی گنابادی به رهبر نظام جمهوری اسلامی ايران، سايت مجذوبان نور