ساعتها با مشایی صحبت کردهام؛ او مامور محدودسازی ولیفقیه است
تعداد بازدیدها: ۱۴۱ فرهیختگان آنلاین: یك عضو فراكسیون انقلاب اسلامی مجلس كه ساعتها با مشایی بیپرده و چهره به چهره مباحثه و گفتوگو داشته، او را "الیاس " دولت احمدینژاد و مامور محدودكردن ولی فقیه و منحرفكردن نظام اسلامی خواند و خواستار برخورد دستگاه قضایی با وی و همفكرانش شد. حجتالاسلام حمید رسایی عضو فراكسیون انقلاب اسلامی مجلس و از جمله حامیان محمود احمدینژاد است كه هر اندازه از عملكرد دولت دفاع كرده، به همان اندازه و از چند سال قبل مخالف جدی اسفندیار رحیممشایی رئیس دفتر رئیس جمهور بوده و منتقد دیدگاهها و رفتارهای اوست. مخالفت نماینده مردم تهران با رحیم مشایی ناشی از چندین ساعت گفتوگو و مباحثه چهره به چهره و بی پرده با رئیس دفتر رئیس جمهور است كه وی را در نگاه رسایی به "الیاس " كابینه احمدینژاد و منحرفكننده مسیر اصلی دولت نهم و دهم مبدل كرده است؛ در میان حامیان رئیس جمهور، رسایی تنها كسی بود كه فرصت یافت در خصوص نقد مشایی در برنامه "دیروز، امروز، فردا " با علی اكبر جوانفكر مشاور رسانهای احمدینژاد به مناظره بنشیند و انتقادات علنی خود را بیان كند كه البته بعد از آن مناظره، برنامه چالشی "دیروز، امروز، فردا " برای مدتی تعطیل شد. مدیر مسئول هفتهنامه ۹ دی كه این روزها مواضع خود را بیشتر از طریق این نشریه اعلام میكند و در چند هفته اخیر، بارها مسائلی را درباره جریان انحرافی و مرتبطان با این شبكه مطرح كرده، در گفتوگویی تفصیلی با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس به بیان دیدگاههایش در خصوص ماهیت و اهداف رحیم مشایی پرداخت و تاكید كرد كه در روزهای آینده به افشاگری بیشتری در این زمینه خواهد پرداخت. حجتالاسلام رسایی در مطلع بحث، در خصوص ویژگیها، اهداف و ترفندهای جریان انحرافی در دولت به سركردگی اسفندیار رحیم مشایی اظهار داشت: سابقه انقلاب اسلامی و بررسی عملكرد شخصیتها نشان میدهد دشمنان همواره تلاش كردهاند اگر نتوانستند بهطور مستقیم شخصیتی را تحتتاثیر قرار داده و از او در راستای منافع خود استفاده كنند، از كانال اطرافیان وی وارد شوند؛ به عنوان نمونه در قضیه آقای منتظری دشمنان از طریق بیت او و دامادش كه منتظری اعتماد بسیار زیادی به وی داشت، وارد عمل شده و اهداف خود را پیگیری كردند و یا در موضوع آقای هاشمی رفسنجانی هم دشمن تلاش زیادی كرد تا منافع خود را از طریق فرزندان و برخی اطرافیان وی تامین كند. گزینههای متعدد دیگری هم وجود دارد كه دشمن، برخی از آنها را با فساد اقتصادی و بخشی دیگر را با فساد اخلاقی به خدمت خود درآورده و در مواردی هم دشمن با توجه به زمینههای شخصیتی افراد از طریق مسائل اعتقادی وارد عمل شده است. جریان انحرافی امروز با توجه به خصوصیات و ویژگیهایی كه شخص آقای احمدینژاد داشت و عمدتا هم این خصوصیات و ویژگی ها بر اساس مبانی اعتقادی بود، ابتدا با رویكرد اعتقادی وارد صحنه شد و پس از آن اهداف سیاسی و اقتصادی خود را پیگیری كرد و به برخی از آنها رسید. * به نظر شما مهمترین هدف جریان انحرافی چیست و در واقع این جریان چه هدفی را از چه مسیری پیگیری می كند؟ رسایی: از جمله اهدافی كه مشایی برای رسیدن به آن تلاش می كند، تصدی كرسی ریاست جمهوری یازدهم است اما این شخص به فراتر از ریاست جمهوری می اندیشد و اگر غایت هدف او كسب جایگاه ریاست جمهوری بود، می توانست با استمرار مرام و جهتگیری احمدینژاد سال ۸۴، بدون اینكه نشان دهد با ولایت فقیه مشكل دارد به آن برسد ولی مشایی مأموریت دارد تا نظام اسلامی را به انحراف بكشاند. از نظر مشایی جایگاه رهبری باید به یك جایگاه تشریفاتی برسد و بسیاری از ارزش های دینی به ارزش های ملی گرایانه تغییر كند. به عبارت دیگر، از آنجا كه جریان انحرافی و شخص آقای مشایی به شدت قدرتطلب است، در حقیقت با رویكرد ورود به مباحث اعتقادی به دنبال آن است كه از جایگاه آقای احمدینژاد برای رسیدن به قدرت در انتخابات مجلس نهم و سپس ریاست جمهوری یازدهم بهره برد؛ در حالی كه تردید نداریم اعتقادات مشایی انحرافی است و از احمدینژاد فقط به عنوان یك سپر استفاده می كند تا از طریق او به اهدافش برسد. در كنار این موضوع، یكی از مهمترین اهداف جریان انحرافی ناكارآمد نشان دادن مدیریت انقلابی و ولایی است؛ اتفاقی كه در طول چند سال گذشته رخ داد، این بود كه مردم طعم مدیریت انقلابی را پس از سالها مجددا در مسیرتبعیت از ولایت چشیدند و ما در نقاط مختلف كشور شاهد نتایج این نوع مدیریت بودیم و رهبر معظم انقلاب هم بر این اساس بارها اصول زنده شده توسط احمدینژاد را ستودند و راه دولت را تائید كرده و مورد تمجید قرار دادند اما اوجی كه مدیریت انقلابی گرفته بود، متاسفانه با فعالیت دهها برابری جریان انحرافی به دلیل اعتماد زیادی كه آقای احمدینژاد به برخی شخصیتهای این جریان و در رأس آن آقای مشایی داشت، با ركود مواجه شد. * آیا آقای احمدینژاد از این مسئله اطلاع ندارد و اساسا میتوان پذیرفت كه رئیس جمهور با درایت و ذكاوت مانند احمدینژاد، تحت تاثیر افرادی چون مشایی قرار گیرد؟ رسایی: من میتوانم به این سؤال هم جواب نقضی و هم جواب حلی بدهم؛ بله احمدینژاد با همه هوش و حواسش می تواند تحتتأثیر الیاس هایی قرار بگیرد كه آنها را به عنوان یك شخصیت مثبت باور كرده است. آقای احمدینژاد فردی شجاع، مدیر و با رویكردی زاهدانه است اما معصوم و مجتهد و دین شناس نیست و اتفاقا آسیبهایی كه به او وارد می شود، از همین نقطه است. همه شخصیتها اشتباه میكنند و احمدینژاد هم مصون از اشتباهات نیست اما این اشتباهات به ویژه در اتفاقات اخیر هزینه سنگینی برای وی داشته كه شاید اگر دیر بجنبد، جبران این هزینه سنگین دشوار باشد. علاوه بر این ما شخصیتهایی را در تاریخ انقلاب داشتهایم كه اعتماد زیادی به برخی اطرافیان خود داشتند كه نمونه آن شهید رجایی بود كه با همه سلامت اعتقادی و اقتصادی، فریب فردی همچون مسعود كشمیری را خورد و اعتماد به كشمیری به حد اعتقاد رئیس جمهوری محبوب و مردمی آن روز به كشمیری رسید و موجب شد كه فرد مذكور در ساختار اجرایی كشور به قدری نفوذ كند كه رجایی و باهنر را به شهادت برساند تا به زعم خودش به نظام لطمه بزند. * جنابعالی چند مرتبه رو در رو با مشائی بحث و گفتوگو داشتید و حتی بعد از یكی از همین دیدارهایتان او را به "الیاس " شخصیت شیطانی و اغواگر سریال "اغما " تشبیه كردید كه تلاش میكرد شخصیتهای اصلی داستان را تحتتاثیر قرار داده و فریب دهد. از نظر شما مهمترین انحرافات مشایی و اساسا خاستگاه انحرافات فكری جریانی كه وی در راس آن قرار دارد، چیست؟ رسایی: مهمترین انحراف مشایی در فرض خوشبینانه این است كه اسلام را بر اساس دیدگاههای خودش تفسیر میكند و دچار بیماری تفسیر به رأی از دین است. مشائی مطالعات دینی متفرقه داشته اما این مطالعات را عمق نبخشیده و به اساتید فن و مجتهدان مسلط به كتاب و سنت هم مراجعه نكرده تا مسیر مطالعاتی وی را مشخص و در مسیر درست هدایت كنند؛ در جلسات مختلفی كه با او مواجه بودیم و بحث كردیم به این نكته روشن رسیدم كه او معتقد به اسلام منهای روحانیت است و تلاش كرده احمدینژاد را هم به این سو ببرد كه البته در سایه ولایت فقیه و وجود رهبری با درایت و حكیم در رأس نظام اسلامی نمیتواند موفق به تحقق دیدگاه خود شود. مشایی معتقد است اكثریت جامعه مستضعفاند اما وی استضعاف آنها را فقط مالی نمی داند، بلكه معتقد است اكثریت مردم نسبت به دین اعتقاد جدی ندارند، نسبت به غرب تمایل دارند، ضد روحانیت هستند، از نظر مالی فقیر و منتظر كمك مسئولان هستند و از نظر سیاسی هم نمی توانند جریانات سیاسی را از هم تفكیك دهند. اجازه بدهید برای اثبات این سخن یك خاطره نقل كنم تا بهتر این مسأله مفهوم شود؛ بعد از مناظره بنده و آقای جوانفكر در برنامه "دیروز، امروز، فردا " درباره مشایی و رابطه او با دولت كه مناظره خوبی بود و البته پس از آن شاهد تعطیلی این برنامه تلویزیونی بودیم، یكی از وزرای دولت دهم به مشایی انتقاد كرد كه چرا شما مواضعی اتخاذ میكنید كه نیروهای خودی مجبور شوند در برابر هم قرار گرفته و مناظره كنند آن هم با این دفاع بدی كه جوانفكر از دولت می كند. مشایی در پاسخ كه وی پاسخ داده بود "مناظره رسایی و جوانفكر كاملا به نفع ما بود و ما برنده شدیم، چرا كه روحانیت در برابر ما قرار گرفته بود ". اگر چه حذف روحانیت از صحنه سیاسی كشور شالوده فكری مشایی و همفكران اوست، اما باید توجه داشته باشیم كه مشایی شخصیت چند وجهی دارد و در محافل عمومی و حتی بعضا در برابر احمدی نژاد به تناسب مخاطبینش شخصیتهای متنوع خود را بروز داده و از خود چهرههایی علمی، فرهنگی، سیاسی و اجرایی به نمایش میگذارد كه این از ویژگیهای بارز نفاق است. * آیا انحرافات مشایی در حد انحرافات فكری است یا او انحرافات عملی هم دارد؟ در طول سالهای حضور رحیممشائی در عرصه اجرایی كشور ما شاهد نوعی دستاندازیها به منابع عمومی و هزینه آنها برای اشخاص خاص و در واقع نوعی فساد اقتصادی بودهایم كه با شعارهای دولت احمدینژاد در تعارض است... رسایی: این موضوع را در نظر بگیرید كه اساسا فساد اقتصادی به دنبال خود فساد سیاسی و فساد اعتقادی و حتی فساد اخلاقی میآورد؛ مفاسد امروز مشایی هر چند برجستگی اعتقادی دارد اما این برگرفته از مفاسد اقتصادی است كه درباره شخصیتهایی مانند مهدی هاشمی و برخی اصلاحطلبان و افرادی كه در كنار آقای هاشمی بوده و اكنون نیز هستند، صدق میكند و ما در گذشته هم نسبت به آنها هشدار داده بودیم، ریشه در فساد اقتصادی این افراد دارد. بسیاری از مبانی و مواضعی كه امروز توسط مشایی اتخاذ میشود، قبلا توسط اصلاحطلبان و جریان فتنه اتخاذ شده بود و موضوع تازهای نیست و به همین دلیل شما میبینید كه در طول دو سال اخیر، مشایی هرگز حاضر نشده از تعبیر فتنه درباره جریان برانداز استفاده كند و فتنهگران را در حد مجرمین از نگاه نظام جمهوری اسلامی معرفی كرده و به اطرافیان خودش هم حتی توصیه داشته به جریان برانداز، فتنهگر نگویند. در بسیاری از مواقع، اشتراك اهداف بین جریان انحرافی و جریان فتنه به وضوح مشاهده میشود كه از مهمترین اهداف آنها تضعیف جایگاه ولایت فقیه و واتیكانیزه كردن این جایگاه و تضعیف روحانیت و تضعیف روحیه استكبارستیزی است؛ در شیوه عمل این دو جریان هم مشاهده میكنیم این اشتراكات وجود دارد و مشایی دقیقا با روشهای اصلاحطلبان به دنبال جذب آرای مردم است. البته برخی به اصطلاح اصولگرایان دیگر هم بیماری جذب آرای مردم به هر قیمت را دارند كه نمونه خیلی بارز آن را در انتخابات ریاست جمهوری نهم شاهد بودیم كه افرادی با شیوههای غربی و روشهایی كه در مبانی دینی و انقلابی ما پذیرفته شده نیست، دنبال كسب رأی مردم بودند و هر چند كه امروز منتقد مشایی هستند، اما با او در مواقعی اشتراك عمل داشته اند. به عنوان نمونه عرض میكنم در بسیاری از امور بین آقای لاریجانی و مشایی اختلاف نظر و دیدگاه وجود دارد ولی در خصوص مسائل سیاسی و چگونگی جذب آرای مردم برای پركردن پیمانه انتخابات، شاهد این هستیم كه هر دو جریان یك هدف را دنبال می كنند ولی دو تاكتیك دارند؛ هر دو به دنبال به دستآوردن ۱۳ میلیون رای انتخابات یازدهم هستند اما یكی معتقد است كه اگر در كنار آقای هاشمی بایستد به هدفش می رسد و دیگری معتقد است باید از طریق نفوذ در بدنه جریان فتنه رسیدن به هدف خود را پیگیری كند كه برای همین سراغ هنرپیشهها می رود و حرفهای ملی گرایانه می زند. * شما نقش جریان فتنه و همچنین بیگانگان را در حمایت و تقویت جریان انحرافی و بسط افكار انحرافی این جریان چگونه می بینید؟ رسایی: ما در خصوص مواجه با دشمنان بیگانه همواره یك سخن حضرت امام (ره) را به عنوان شاخص داریم كه بارها رهبر معظم انقلاب هم آن را یادآوری كرده اند؛ البته این شاخص هم مانند بقیه شاخصهها برگرفته از كلام وحی است كه خداوند در قرآن كریم میفرماید "لن ترضی عنك الیهود و لا النصاری حتی تتبع ملتهم (یهود و نصارا از شما راضی نمیشوند مگر اینكه از آنها تبعیت كنید) ". هر وقت دیدیم كه دشمنان اسلام به ویژه در این ادیان تحریف شده از كسی خوششان آمده، باید در او شك كنیم. ما شاهد بودیم كه رسانههای بیگانه از منافقین، از بنی صدر، از سیاستهای فرهنگی دوره سازندگی، از اصلاحطلبان، از فتنهگران، از فرزندان آقای هاشمی و حتی از برخی مواضع خود آقای هاشمی، موسوی، كروبی و خاتمی تعریف و تمجید كردند و مدتهاست كه از مشایی نیز تعریف و تمجید میكنند و حتی در اتفاقات اخیر وقتی احمدینژاد چند روز در خانه نشست، برای نخستین بار پس از ۶ سال فحاشی نسبت به او، به یكباره همه مدافع احمدینژاد شدند! خوب نباید شك كنیم كه دشمن از مشایی و طرز فكر او و اهداف او خوشش می آید و از احمدینژاد هم اگر تغییر كند، استقبال می كند. مشایی در بسیاری از اهداف با جریان فتنه اشتراك نظر دارد و هر دو به دنبال حذف ولایت فقیه بودند؛ از طرفی با جریان اشرافی هم اشتراك داشت كه به دنبال محدودسازی ولی فقیه است. برای همین هم فتنهگران هوای مشایی را داشتند. شما در ایام تبلیغات انتخابات دهم شاهد بودید كه جریان فتنه برای تخریب آقای احمدینژاد اقدام به تولید CD به ظاهر مستندی تحت عنوان "۹۰ سیاسی " كرد و در آیتمهای مختلف آن موضوعات متنوعی درباره رئیس جمهور مطرح كرد تا در نتیجه انتخابات تاثیر بگذارد اما با آنكه مشایی پاشنه آشیل تغییر رای و نظر نیروهای متدین و ارزشی و حزبالهی بود، در این CD هیچ اشاره ای به وی نشد؛ چرا كه آنها برای تحركات آینده خود به او نیاز داشتند. * اما معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور، وجود جریان انحرافی در دولت را "توهم " خوانده و شخصیتهای برجسته مخالف این جریان را به مخالفت كوركورانه متاثر از جعلیات تحریكآمیز، ویژه خواری مالی و اقتصادی و زورگویی فكری و فرهنگی به جامعه متهم و آنها را به جریانی خطرناك و انحرافی نفوذ كرده در برخی ساختارهای حاكمیتی كه همواره در پی استحاله نظام بوده، منتسب كرده است... رسایی: اینها یك سری تحلیل های دمدستی و بدون انطباق با واقعیتهای بیرونی است كه توسط برخی اطرافیان متملق گفته میشود؛ البته كه در بیرون از جریان اصلاحطلبی طبقهای از نفوذیها را داریم كه ویژه خواری مالی و اقتصادی دارند و نفوذ كردهاند ولی امروز این افراد در حال برگزاری جلسات محفلی و انتخاباتی با چه كسی هستند؟ آیا غیر از مشایی برای آنها تور جذب پهن كرده؟ مانند بسیاری از افراد فاسد و معلومالحال دیگر كه مشایی در برنامه ریزی جذب آرا با آنها ارتباط گرفته است. * آقای رسایی! برخی معتقدند كه حامیان دولت در جریانات اخیر نسبت به جریان انحرافی و مشائی موضع سكوت اتخاذ كردند و به همین دلیل هم حامیان دولت را مورد هجمه قرار دادند. آیا واقعا شما در این مدت سكوت كرده بودید یا ...؟ رسایی: برخلاف آنچه رسانههای همسو با فتنه و خواص مردود ادعا میكنند كه برخی هواداران احمدینژاد و حامیان دولت نسبت به مشایی سكوت كرده و موضعگیری نكردند، ما از پیشگامان نقد جریان انحرافی بودهایم و پیش از این در دولت نهم در برابر این جریان و حتی شخص آقای مشایی موضعگیری كردیم و به همین دلیل هم همواره از طرف احمدینژاد با گلایه و شكایت مواجه بودیم . اتفاقا كسانی كه امروز برای كسب برخی منافع سیاسی و حزبی و اقتصادی به صورت دو پهلو نسبت به موضوع جریان انحرافی موضعگیری می كنند، همان كسانی هستند كه در محافل خصوصی با مشایی و عوامل او نشست و برخاست دارند و در نهایت هم بر سر قدرت به تفاهم می رسند؛ آن وقت همین ها ما را متهم به سكوت میكنند! برای ما موضوع مشایی تازگی ندارد و از سال ۸۵ آیتالله مصباح در خصوص مشایی تذكراتی را فرمودند و همه ما را حساس كردند، اما مصالح انقلاب اسلامی در زمانی كه درگیر فتنههای بزرگتری بودیم، اقتضا میكرد كه نسبت به موضوع مشایی به صورت موضوع فرعی برخورد كنیم و در آن مقطع در حد و اندازه ضرورت و امروز هم در حد و اندازه خود به موضوع بپردازیم. تلاش ما این است كه با موضوع بر اساس واقعیت، درایت و مصالح انقلاب و نظام برخورد كنیم؛ ما تفاوت جدی بین آقای احمدینژاد و مشایی قائل هستیم و به صراحت میگوییم كه پیشینه، سابقه و گذشته احمدینژاد نشان میدهد كه او فسادهای اعتقادی و اقتصادی مشایی را ندارد اما متاسفانه به وی اعتماد و حتی اعتقاد زیادی دارد. * آقای رسایی! به عنوان آخرین سؤال بفرمائید بالاخره برای حل این مشكل در برابر آقای احمدینژاد چه راهكاری را پیشنهاد می كنید؟ رسایی: امروز با توجه به تحركات جریان انحرافی دستگاه قضایی نباید بی كار بنشیند. بنابر این برای این كه حتی احمدینژاد هم بهانهای برای اعتراض نداشته باشد، دستگاه قضایی با دستگیری برخی افراد شاخص فتنهگران مانند فائزه و مهدی هاشمی، مشایی و برخی افراد حلقه اول جریان انحرافی را باید دستگیر كند و به اتهامات مالی و سیاسی آنها در كنار سران فتنه رسیدگی كند. البته توجه داشته باشید كه برای برخورد با این موضوع در خصوص آقای احمدینژاد نباید از روش برخورد مستقیم استفاده كرد بلكه به عقیده من باید مردم به احمدینژاد كمك كنند و به او بفهمانند همانطور كه رهبری انقلاب فرمودند، حمایت مردم از او، حمایت از اصول است، نه شخص و البته هر شخصی به این اصول پایبند باشد به این محبوبیت و حمایت می رسد و آن را در سبد خود می بیند. نكته دیگر این كه احمدینژاد باید بداند ما به احمدینژاد بدون مشایی اعتماد و اعتقاد داریم و از نظر ما مشایی عنصری است كه در زمین دشمنان این ملت بازی می كند. بنده همچنان معتقدم كه مهمترین عنصر برای نجات احمدینژاد از فتنه مشایی فقط مردم ولایتمدار هستند و امیدواریم با اطلاعاتی كه پس از دستگیری برخی افراد مرتبط با حلقه انحرافی در هفتههای گذشته كسب شده، آقای احمدینژاد هم پی به چهره واقعی مشایی و یاران او ببرد. منبع:الف
منبع خبر: فرهیختگان
اخبار مرتبط: ساعتها با مشایی صحبت كردهام؛ او مامور محدودسازی ولیفقیه است
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران