جواب جالب دانشجویان ایرانی به کاردار انگلیس

سته مركزي دانشجويان حامي محرومين انگليس و تجمع كنندگان مقابل سفارت اين كشور با انتشار نامه‌اي به نوشته اخير جين ماريوت، كاردار سفارت انگليس پاسخ دادند. به گزارش فارس، هسته مركزي دانشجويان ايراني حامي محرومين انگليس و تجمع‌كنندگان مقابل سفارت اين كشور با انتشار نامه‌اي خطاب به جين‌ماريوت، كاردار سفارت انگليس كه نسخه‌اي از آن را در اختيار خبرگزري فارس قرار داده و خواستار آن شده‌اند تا از اين طريق به دست وي برسد، پاسخ نامه او را منتشر كردند. دانشجويان حامي خيزش‌هاي محرومين انگليس در نامه خود خطاب به ماريوت عنوان داشته‌اند كه: براي آشنايي بيشترتان با محتواهاي عميق و كاربردي تعريف انسان در دين مبين اسلام و ارج نهادن به كرامت نوع بشر براي يك زندگي مسالمت آميز و برابر در كنار يكديگر و تعريف همه جانبه حقوق و ابعاد شخصيتي وي به رسم ميهمان نوازي ايراني‌ها يك جلد عهد‌نامه مالك اشتر "نامه 53 نهج البلاغه يادگار امام علي (عليه السلام) " را به همراه يك سري عكس از فجايعي كه بمب‌هاي فسفري براي كودكان در عراق و افغانستان آفريده است بعنوان ضميمه‌نامه خدمتتان تقديم مي‌گردد. به گزارش فارس، متن كامل نامه دانشجويان به شرح زير است: به سركار خانم جين ماريوت كاردار محترم سفارت انگليس در تهران از طريق سيد نظام‌الدين موسوي، خبرگزاري فارس پاسخ نامه شما را كه در رسانه‌هاي خبري منتشر شده بود خوانديم و بسيار مسرور شديم از اينكه حضرتعالي نيز اين مهم را دريافته‌ايد كه دوران استعمار و كدخدا منشي در دنيا به آخر خط رسيده و ديگر زمان آنكه يك شخص يا يك خانواده سلطنتي بخواهد براي ملت خود يا براي ملت‌هايي در هزاران مايل دورتر از خود تصميم بگيرد و سرنوشت تعيين كند، گذشته و وقت آن است كه دولت‌ها خارج از ساز و كارهاي رسمي و بدون واسطه با ملت‌ها به گفت‌وگو بنشينند و نسبت به عملكرد و سياست‌هايشان پاسخگو باشند. بدون شك اين اتفاق در صحنه بين‌الملل و پاسخ‌گويي دولت‌ها به ملت‌هاي ديگر گام بسيار مثبتي است در به رسميت شناختن حقوق ملت‌هاي مستضعف و محروم و به زنجير كشيده شده به خصوص در مورد دولت متبوع حضرتعالي كه سؤالات بسياري از سابقه ديرينه‌تان از دوران استعمار و قتل و غارت و چپاول ملت‌ها يا لشكر كشي به اقصي نقاط دنيا وجود دارد و داغي كه هنوز بر پيشاني ملت‌هاي مظلوم دنيا از آن سوي آسيا از هند گرفته تا خاور ميانه و حوزه خليج فارس و شمال و جنوب آفريقا و حتي بسياري از كشورهاي قاره آمريكا و خود اروپا خودنمايي مي‌كند. علاوه بر آن بغض‌هاي فروخورده در گلوي تاريخ ملت‌هايي كه هيچ‌گاه دخالت‌هاي رسمي و غير رسمي گردن كشان و زورگويان در كشورهايشان از طراحي‌هاي كودتاها و بردن و آوردن حكومت‌ها تا حمله‌ها و لشكر كشي‌ها و قراردادهاي تحميلي و هزاران مسئله اين‌چنيني را فراموش نخواهند كرد. اگر چه در عرصه بين‌الملل بايد پرسيد مثلاً آيا ملتي همچون ملت فلسطين حق دارند بپرسند آقاي بالفور، وزير خارجه وقت بريتانيا، به چه حقي سرزمين فلسطين را به عده‌اي صهيونيست بخشيد؟ يا آيا آوارگان فلسطيني حق دارند بپرسند چرا در سال‌هاي آغاز اشغال فلسطين، جنايات گروهك‌هاي تروريستي صهيونيستي همچون هاگانا، با حمايت دولت انگليس انجام مي‌شد؟ آيا مردمي كه بيش از 63 سال است تحت حمله نظامي، ترور، شكنجه، غارت، تحقير و محاصره، توسط بزرگترين دولت تروريستي قرار دارند، حق ندارند بپرسند كه چرا انگلستان از رژيم جنايتكار صهيونيستي دفاع تمام عيار مي‌كند؟ آيا مردم هند حق ندارند نسبت به غارت ثروت‌هاي مادي و معنوي آن ديار توسط دولت انگلستان معترض و طلبكار باشند؟ آيا مردم عراق حق ندارند نسبت به سركوب قيام‌هاي آنها در دهه 20 و30 ميلادي توسط بريتانيا سؤال بپرسند؟ آيا حق ندارند از خسارت‌هاي جاني، مالي و انساني به اين كشور پس از اشغال در سال 2003 ميلادي شكايت كنند؟ آيا مردم عراق و افغانستان حق ندارند از هزاران مورد قتل غيرنظاميان، شكنجه، بازداشت، غارت ثروت‌هاي ملي، حمايت از تروريست‌ها و ... توسط ارتش بريتانيا، پرسش كنند؟ آيا حق ندارند نسبت به استفاده از سلاح‌هاي نامتعارف و آثار ناشي از آن، معترض باشند؟ ولي پيش از آن سؤالات لازم مي‌دانيم با كاردار محترم سفارت‌خانه يكي از پيشگامان عصر استعمار و از جدي‌ترين مدعيان كنوني دموكراسي و حقوق ملت‌ها از لزوم پاسخ‌گويي دولت‌ها نسبت به اعتراضات ملت‌هاي خودشان سخن بگوييم و از شما كه به گفته خودتان به حق اعتراض ارج مي‌نهيد بپرسيم آيا دولت‌ها نبايد حق اعتراض به سياست‌هاي غلط و عملكردهاي نامناسب را براي ملت خود و مردم كشورهاي همسو با منافع خود نيز به رسميت بشناسند؟ آيا ملت‌هاي اروپايي كه اكنون به خاطر دنباله روي دولت‌هايشان از سياست‌هاي آمريكا در بدترين شرايط اجتماعي و اقتصادي به سر مي‌برند نبايد بپرسند دارند تاوان چه چيزي را مي‌دهند؟ آيا نبايد بدانند به جاي حل مشكلات داخلي چرا بايد دولت‌هايشان هزينه لشكر كشي ابر قدرت‌ها به كشورهايي مثل عراق و افغانستان براي تأمين منافع سرمايه داران و شركت‌هاي بزرگ چند مليتي و در اختيار گذاشتن نيرو براي آنها را فراهم كنند؟ آيا نبايد بدانند اكنون در اوج بحران‌هاي اقتصادي و در شرايطي كه روزانه هزاران نفر از كار بيكار مي‌شوند و شرايط روز به روز وخيم‌تر مي‌شود تا جايي كه دولت‌هاي اروپايي مردمانشان را توصيه به تن دادن به طرح‌هاي رياضت اقتصادي مي‌كنند چرا بايد بازهم شاهد تأمين هزينه يك لشكركشي ديگر اين بار به ليبي و كشتار بسياري از مردم بيگناه و انقلابيون آن ديار به بهانه مقابله با هم‌پيمان سابق و ديكتاتور دست نشانده آنجا باشند؟ آيا فقط راهپيمايي‌هاي نمايشي براي كسب وجهه احترام به دموكراسي است كه در برخي كشورها مشكل ندارد و تا كار به اعتراض به سياست‌هاي كلان و تبعيض‌هاي نژادي و محروميت‌هاي بخش عمده‌اي از قشر مستضعف جامعه برسد بايد به سرعت نقاب طرفداري از دموكراسي را كنار گذاشت و با بدترين شكل ممكن با معترضين برخورد كرد؟ آيا طبقات محروم ملت‌ها حق دارند بپرسند با پايان گرفتن ظاهري دوران قرون وسطي در قرن 21چرا بايد شاهد برپايي مراسم ازدواج‌هايي باشند كه با حمايت و پشتيباني رسمي مادي و رسانه‌اي حكومت حتي بي پرده‌تر از قرون وسطي به خاطر روابط خويشاوندي و نسبي با اشخاصي چون ملكه در اوج فشارهاي اقتصادي و طرح‌هاي رياضتي ناشي از سياست‌هاي غلط آمريكا آن همه هزينه‌هاي گزاف برگرده مستضعفين و محرومين جامعه تحميل مي‌كنند؟ سركار خانم جين ماريوت حال اگر اين چنين سؤال‌هايي براي طبقات مستضعف در منطقه خاورميانه رخ بدهد عادلانه است كه صاحبان رسانه و كدخدايان نظام بين‌الملل با اندكي تأخير و جدي شدن خواسته‌هاي مردم نامش را اعتراض بگذارند و همين اعتراضات در انگليس و برخي كشورهاي اروپايي و كشورهاي همسو با منافع آنها از جمله بحرين و عربستان با پيچيده‌ترين ابزارهاي رسانه‌اي مدرن، مردم را سانسور، تحقير و سركوب كنند و آنها را اراذل و اوباش بنامند؟ تا جايي كه دولت انگليس رسماً مردم محروم معترض جامعه خويش را تهديد كند و با صراحت تمام نه تنها با پليس و حضور ارتش و سگ‌هاي وحشي به استقبال معترضين برود بلكه از فراخواندن فرماندهان پليس‌هاي آمريكايي نيز براي سركوب نارضايتي‌هاي مردم كشور خويش ابايي نداشته باشد و تلاش كند تا با برپايي دادگاه‌ها و محاكمات چند روزي صداي اعتراض به عجز توان ليبرال دموكراسي در اداره جوامع را به خاموشي بسپرد. البته جناب كاردار محترم، خوب مي‌دانند چالشي كه نظام ليبرال دموكراسي با آن دست به گريبان است امروز ديگر محصور در انگليس و لندن و هم‌پيمانان منطقه‌اي آن در خليج فارس نمانده و طوفان اعتراضات تمامي كشورهاي اروپايي از شرق تا غرب و از شمال به جنوب از يونان تا اسپانيا و پرتغال و بسياري از ديگر كشورها را نيز در نور ديده است. در آن سو حتي در ايالات متحده آمريكا نيز صداي اعتراض در تگزاس و تنيسي و ويسكانسين رفته رفته بالا گرفته و همگان با قطع اميد از ساختارهاي حزبي دوگانه و بازي دادن‌هاي چند ساله، مردم منتظر نسخه‌اي جايگزين براي حل تمامي مشكلات و آلام بشري است. اگر چه اكنون پس از دوران استعمار حتي در ميان استعمارگرترين كشورها نيز كمتر دولتي هست كه داعيه دموكراسي و دفاع از حقوق بشر را نداشته باشد ولي حرف‌ها و دغدغه‌هايتان در مورد حقوق بشر و حق اعتراض هم بسيار جالب بود و هم بسيار خواندني و البته قدري هم قابل تأمل. به خصوص با مشاهده آنچه اكنون در فضاي داخلي كشورتان جاري است. قطعاً شما مي‌دانيد دعوت به رعايت حقوق بشر در برابر مدعيان حقوق بشر صرفاً دعوت به پايبندي به عهدنامه‌اي است كه خود در آن بشر و حقوقش را تعريف كرده و ديگران را ملتزم به رعايت آن دانسته‌ايد. تلاشي است براي اثبات ناكارآمدي متن واحدي كه باتعريف ناقص از بشر و مخالف فطرت انسان به راحتي دست آويزي قرار گرفت براي محكوم كردن تمام كشورهاي مخالف منافع مدعيان حقوق بشر و هميشه بهترين بهانه است براي حمله و لشكر كشي و به خاك و خون كشيدن هزاران فرد از افراد بشر. و گرنه حتما مي‌دانيد تعريفي كه از بشر تك بعدي در منشور حقوق بشر ارائه شده در قياس با متون ديني مسلمانان و جايگاه كرامت انسان و تعريف عميق بشر و نيازها و حقوق وي در قرآن صرفا قطره‌اي است در برابر دريا كه اميد است بعدا فضايي فراهم شود كه شما و افكار عمومي دنيا از سيطره مافياي رسانه‌هاي غول پيكر خارج شده و جرعه‌اي از معارف عميق اين آيين حيات بخش را بچشيد. فقط كافي است سري به معارف دين مبين اسلام و سفارش‌ها و توصيه‌هاي اكيد در يك مورد مثلاً حقوق حيوانات بزنيد تا به عمق ژرف اين مكتب آزادي‌بخش نسبت به موجودات و بندگان خداوند پي برده و به ضعف و حقارت منشور حقوق بشر و تعريف نادرست از انسان و ابعاد وجودي آن پي ببريد و آن وقت قطعاً اگر به وجدان حقيقت‌طلب خويش رجوع كنيد بيش از پيش به علل ناكارآمدي حقوق بشر رايج براي احقاق حقوق انسان و ناسازگاري آن با فطرت آدمي پي خواهيد برد. البته بدون شك قربانيان جنگ‌افروزي و جنگ‌طلبي ابر قدرت‌ها، از جنگ‌هاي جهاني گرفته تا قربانيان صبرا و شتيلا، قربانيان فاجعه قانا، قربانيان كشتار مسلمانان توسط صرب‌ها، قربانيان بمب‌هاي شيميايي و فسفري در اقصي نقاط دنيا، بازماندگان معلولي كه پس از نسل‌ها همچنان با اختلالات جسمي و روحي به وجود مي‌آيند، قربانيان هواپيماي مسافربري ايران، قربانيان فجايع عراق و افغانستان، قربانيان بمباران‌هاي هواپيماهاي بدون سرنشين در پاكستان، آوارگان فلسطيني، انسان‌هاي محصور شده در نوار غزه و هزاران تن از مادران و كودكاني كه در هرجاي دنيا هر روزه توسط توپ و تانك و موشكي كه شما و همپيمانانتان براي ترويج صلح و دموكراسي برايشان هديه مي‌بريد از يكديگر جدا مي‌شوند و در عزاي هم مي‌نشينند معناي اين ناكارآمدي و استفاده ابزاري از حقوق بشر را بيش از ديگران با گوشت و پوست و خون خويش لمس مي‌كنند. كاردار محترم سفارت انگليس در تهران در اغلب فجايعي كه در قرون اخير براي مردم دنيا رخ داده حاميان كنوني حقوق بشر و قدرت‌هاي بين المللي همچون كشور متبوع حضرتعالي يا نقش محوري را ايفا مي‌كرده‌اند يا حمايت پشت پرده داشته‌اند يا سكوت تأييدآمزشان ضميمه اقدامات قدرت‌هاي ديگر شده است كه اگر بنا به نوشتن باشد حتماً شما كه از تاريخ اقدامات اسلاف و دولت كنوني‌تان آگاه‌تريد مي‌دانيد امكان نوشتن آن قطعاً در يك نامه با چندين پاسخ وجود نخواهد داشت و برخوردهاي اخير مدعياني چون شما چند ماه پيش با دانشجويان معترض و اين بار با مردمان محرومي كه اراذل و اوباش خوانديدشان تنها گوشه‌اي است از آن نقابي كه بارها در طول ساليان متمادي از صورت مدعيان حقوق بشر و دموكراسي در جهان كنار رفته است. به وجود آمدن اين روحيه گفت‌وگوي مستقيم و به اين نتيجه رسيدن كه بايد كرنش در برابر ملت‌هاي آزاديخواه را كنار گذاشت و در برابرشان پاسخ‌گو بود، خود بركتي است كه از ايستادگي ملت‌هاي مستضعف حاصل شده و شما حتماً در ميان ديگر سفراي كشور انگلستان به خود مي‌باليد كه نماينده دولت انگلستان در نقطه‌اي از دنيا هستيد كه پيشگام آزاديخواهي و عدالت طلبي از سي و چند سال پيش بوده و هنوز پس از سال‌ها مشغول دست و پنجه نرم كردن با مدعيان دموكراسي و حقوق مردم است و دارد با تحريم‌هاي گسترده و تحميل جنگ‌هاي هشت ساله و ترور نخبگان و سياستمداران و دانشمندان علمي و ايجاد توطئه‌هاي داخلي و خارجي تاوان تلاش براي دست‌يابي به آزادي و عدالت را مي‌دهد تا به ملت‌هاي محروم دنيا ثابت كند، مي‌شود علي‌رغم تمامي فشارها و هجوم امكانات مادي و معنوي دنياي استكبار در برابر زورگويان و قلدر مآبان ايستاد و راه آزادي و پيشرفت و استقلال را بر محرومين آموخت و كمر خم نكرد. دانشجويان انقلابي ايران همانگونه كه در دعوتنامه اول براي پاسخ‌گويي و حضورتان در مراسم تجمع اعتراض آميز مقابل سفارتخانه نوشته‌اند كماكان معتقدند ديدار شما و نمايندگان كشورتان با فرزندان امام خميني(ره) پيشگام آزاديخواهي و رهبر مستضعفين جهان در آستانه اين تحولات تاريخي و به بحث گذاشتن هزاران سؤال موجود در سياست‌هاي غلط شما و هم‌پيمانانتان بيش از همه موجب خيرات و بركات فراوان براي دولت انگليس در جهت تحليل بهتر قضاياي منطقه و آشنايي با روح موج جديد آزاديخواهي و عدالت‌طلبي است كه در سراسر دنيا بوجود آمده است و اميدواريم هيچ‌گاه فراوان سؤالاتي كه در اين نامه تنها به گوشه‌اي از آنها اشاره شد، بي پاسخ نماند. در پايان براي آشنايي بيشترتان با محتواهاي عميق و كاربردي تعريف انسان در دين مبين اسلام و ارج نهادن به كرامت نوع بشر براي يك زندگي مسالمت آميز و برابر در كنار يكديگر و تعريف همه جانبه حقوق و ابعاد شخصيتي وي به رسم ميهمان نوازي ايراني‌ها يك جلد عهد‌نامه مالك اشتر "نامه 53 نهج البلاغه يادگار امام علي (عليه السلام) " را به همراه يك سري عكس از فجايعي كه بمب‌هاي فسفري براي كودكان در عراق و افغانستان آفريده است بعنوان ضميمه‌نامه خدمتتان تقديم مي‌گردد. اشتياقتان براي ملاقات با فرندان انقلابي امام روح ا...(ره) ستودني است با تقديم احترامات فائقه هسته مركزي تجمع مقابل سفارت بريتانيا در تهران در حمايت از مستضعفين 26/05/1390 به گزارش فارس، چند روز پيش جين ماريوت كاردار سفارت انگليس با انتشار نامه‌اي خطاب به دانشجويان مطالبي را در واكنش به درخواست آنان مبني بر دعوت از وي براي حضور در تجمع دانشجويان مقابل سفارت اين كشور ارائه كرده بود. انتهاي پيام/

منبع خبر: الف

اخبار مرتبط: جواب جالب دانشجويان ایرانی به کاردار انگلیس