باهنر در گفتگو با مهر: علاقه نداشتم احمدینژاد رای بیاورد
اصلاح طلبان درون مجلس را مدیریت کردیم ما مدعی هستیم که دو عامل موجب این موضوع شد اولین آن این بود که این اصلاح طلبان گوشت تلخ نبوده و دوم اینکه ما به خوبی آنها را مدیریت کردیم. در مقابل برخی اصولگرایان تندرو معتقدند که چرا مرگ بر فلانی نگفتیم و هنگامی که ما این استدلال خود رامطرح میکنیم آنها در جواب میگویند شما به دلیل اینکه به رای آنها نیاز دارید با آنها درگیر نمیشوید. معتقدم ما باید مجلس را مدیریت کنیم. اگر در دولت یک اصلاح طلب پیدا شود رئیس جمهور میتواند دستور دهد که آن فرد دیگر در هیچ مقامی به کار گرفته نشود اما ما اگر 6 اصلاح طلب هم در مجلس وجود داشته باشد نمیتوانیم به آنها بگوییم که در مجلس نباشند بلکه ما باید با آنها به گونهای تعامل کنیم که تندروی نکنند و حرفهای بیربط نزنند. در مقابل اگر این مدیریت در دست برخی اصولگرایان تندرو بود فضا را به گونهای مدیریت میکردند که چند نفر از همین اصلاح طلبان در مجلس عصبانی شوند و از سمت خود استعفا دهند و حتی بعدها کار به تحصن هم بکشد. اما ما به هیچوجه این امر را به مصلحت نظام نمی دانیم ولی متاسفانه باید گفت که این طیف تندرو این موضوع را به مصلحت نظام می داند. برخی از افراد در همین مجلس وجود دارند که میگویند هرچه زودتر اصلاح طلبان از کلیت حکومت حذف شوند بهتر و همین موضوع اختلاف جدی ما با افراد تندرو در میان اصولگرایان مجلس است. * در چند هفته اخیر مباحثی در خصوص مواضع جنابعالی در حوادث پس از انتخابات 88 مطرح شده است با توجه به این که شما از چهره های باسابقه و به نوعی کلاسیک در جناح موسوم به راست هستید و به نوعی یکی از چهره های محوری جریان اصولگرا هم به حساب میآیید، منتقدان شما معتقدند که در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری آن طور که از شما انتظار می رفت موضعگیری صریح به نفع جریان اصیل انقلاب و رهبری نکردید و حتی برخی مطرح می کنند که شما به میرحسین موسوی پیشنهاد دادهاید که در فیلم انتخاباتی وی شرکت کرده و در آن رسما از وی حمایت کنید. اگر امکان دارد پاسخ صریح و شفاف به این موضوع بدهید. تاکید من بیشتر بر مواضع جنابعالی در ابتدای شکلگیری فتنه 88 و چند هفته ابتدایی انتخابات ریاست جمهوری دهم است و انتقاد اصلی بدنه اصولگرایان به برخی از نخبگان جریان اصولگرا هم بیشتر به همین ایام باز میگردد. تندروهای اصولگرا به دنبال محو رای دهندگان به موسوی هستند - برخی از این سخنان حرفهای بسیار سبک و غیراخلاقی و زشتی است و انسان نباید وقت خود را به این حرفهای بیربط صرف کند. اگر من بخواهم بحث کنم یکی از اشکالاتی که با این افراد تندرو در میان اصولگرایان داریم این است که این افراد در به در به دنبال این هستند که 13 میلیون نفری که به میرحسین موسوی رای دادند را پیدا کنند و آنها را از صفحه روزگار محو کنند. من این برخورد را به هیچوجه قبول ندارم . رهبر معظم انقلاب در اولین موضعگیریشان صحبت از 40 میلیون رای کردند و رای مردم را به هیچوجه تقسیم نکردند در مقابل عدهای به دنبال کشف این 13 میلیون هستند. حتی در برخی مواقع پا را از این هم فراتر گذاشتند و افرادی را هم که به آقای احمدینژاد هم رای داده بودند متهم میکنند که دروغ میگویید شما به آقای احمدی نژاد رای نداده اید. در انتخابات 88 به محسن رضایی رای دادم البته من همواره گفتهام که به احمدینژاد و میر حسین موسوی رای ندادهام، بلکه به محسن رضایی رای دادم با وجود اینکه قاطعانه میدانستم وی رای نمیآورد. من خودم در مجلس شاهد این موضوع بودم که این تندروها به سراغ افرادی رفتند که آنها قسم یاد کردهاند که به احمدینژاد رای دادهاند اما قاطعانه در مقابل آن فرد گفتهاند که تو دروغ میگویی. ما معتقدیم مسئولین نظام با عملکرد و هدایت آگاهی بخش خود می توانند 12 میلیون نفر از 13 میلیون نفری که به میرحسین موسوی رای دادند را از راهی که رفتند بازگردانند. من به هیچوجه و در هیچ زمانی به دنبال میرحسین موسوی نبودم و نمی خواستم او رای بیاورد. علاقه نداشتم در انتخابات 88 احمدی نژاد رای بیاورد البته علاقه نداشتم که احمدینژاد هم رای بیاورد. بنابراین این گونه حرفهای سخیف سیاسی که از زبان اقلیت درون فراکسیون اصولگرایان مطرح میشود بسیار روشن و آشکار است و متاسفانه بحثهای آنها همواره ادامه دارد. برای مثال هنگامی که در مجلس هشتم ما به این دلیل که نمی خواستیم اصلاح طلبان را تحریک کنیم مجلس را به شیوه ای که به مصلحت می دانستیم مدیریت کردیم، این افراد این موضوع را به نزدیکی ما به اصلاح طلبان ترجمه کردند. در حالی که 220 فرد اصولگرا در مجلس حضور دارند و ما اگر بخواهیم رای جمع کنیم این تعداد کافی است. اینها عدهای بودند که فشار آوردند که میرحسین موسوی و مهدی کروبی باید اعدام گردند و همین فشارها موجب شد تا آیتالله آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه مجبور شود در مصاحبهای عنوان کند من به دنبال دستگیری سران فتنه هستم اما مقامات عالیرتبه نظام به دنبال این نیستند. باید بگویم این یک مرض است که این افراد به آن مبتلا هستند. یعنی ما به تمام راههایی که وجود داشت به آنها گفتیم که نظام صلاح نمیداند این افراد بازداشت شوند ولی آنها در پاسخ به ما گفتند اگر شما هم در مجلس علیه سران فتنه شعار دهید نظام مجبور به پذیرش حکم بازداشت خواهد شد. * در مورد تعامل با نمایندگان به موضوعات مهمی اشاره کردید. اما شما آقای باهنر! به عنوان یکی از چهره های شاخص جریان اصولگرا که چشم امید بدنه اصولگرایان به سخنان چهره هایی چون شما بود در موضع اثباتی دفاع از انتخابات چه اقدامی انجام دادید؟ در هفتههای ابتدای انتخابات مردم به رسانههای عمومی چشم دوخته بودند تا چهرههای شاخص کشور در خصوص فتنه پس از انتخابات موضعگیری صریح و قاطع کنند. - من در ابتدای حوادث پس از انتخابات در مذاکرات بودم و از شورای نگهبان پیغام و پیامها را به برخی از کاندیداهای معترض به انتخابات میرساندم و در پشت جریانات رسانه ای تلاش فراوانی برای بازگشت این آقایان کردم. * سوال من در خصوص ظهور و بروز رسانه ای برای ایجاد آرامش و اطمینان در میان عموم مردم و به خصوص بدنه جریان اصولگرایی است. - تا مدتهای مدید بالاترین مقامهای کشور هم به سران فتنه توصیه میکردند که از راه طی شده برگردند و به آغوش ملت باز گردند. اما برخی از این تندروهای اصلاح طلب قبل از انتخابات عنوان کردند اگر میرحسین موسوی رای نیاورد مردم به خیابانها بریزند و مردم را تحریک کردند. از سوی دیگر عدهای دو ماه قبل از اجرای انتخابات گفته بودند که میرحسین موسوی به دنبال انقلاب مخملی است و شورای نگهبان اشتباه کرده که وی را تایید صلاحیت کرده است و لذا این افراد هم افراط کردند. بصیرت دقیق این است که افراد هم زمان شناس و هم دوست شناس باشند. یک عده به ما ایراد میگیرند که چرا قبل از انتخابات نگفتید میرحسین موسوی آمریکایی است و اگر به آنها رو می دادیم میگفتند که شورای نگهبان بیخود کرده است که صلاحیت آنها را تایید کرده. اما در مقابل رهبر معظم انقلاب تا دو ماه پس از انتخابات این افراد را به بازگشت به آغوش نظام توصیه کردند و بارها گفتند که از راه قانونی اعتراضات خود را دنبال کنند و این از تفاوت نگاه رهبری و برخی افراد تندرو است. * برخی از فعالان سیاسی معتقدند مهم ترین عامل پیروزی جریان اصولگرایی در سالیان اخیر عبور از سنت های پیشین اصولگرایانه به سنت های نوین بوده است و معتقدند یکی از مهم ترین ضعف های جناح راست سنتی ساده انگاری در مسائل سیاسی و منحصر کردن سیاست ورزی در جریان نخبگی و احزاب بوده و به نوعی به جریان اجتماعی و توده های مردم در دوره سنتی بی توجهی شد. اصولا آیا جنابعالی مرز و تفاوتی میان جریان اصولگرایان سنتی و دیگر اصولگرایان قائل هستید یا خیر؟ تقسیم بندی اصولگرایان به سنتی و جدید درست نیست - این تقسیم بندیها تقسیمبندیهای درستی نیست. بالاخره کار که جلو می رود، تجربیات هم تغییر پیدا میکند و رویه ها هم به تبع آن عوض میشود و هیچکس در این مورد تردیدی ندارد و حتماً روشهای 20 سال گذشته در حال حاضر جواب نمیدهد. من حتی معتقدم انتخابات دوم خرداد هم باعث شد که یک شوک جدی به جریان اصولگرایی وارد شد و موجب شد تا اصولگرایان در بخشی از ادبیات سیاسی خود تغییراتی را ایجاد کنند. برخی معتقدند که اصولگرایانی که در گذشته فعالیت کردند باید از صحنه کنار روند. اگر بخواهیم سرنوشت روسای جمهور و مجالس قبلی را دنبال کنیم و وضعیت فعلی آنها را ببینیم اوضاع نمیتواند این گونه باشد چرا که متاسفانه هر رئیس جمهور و رئیس مجلسی که بر سر کار میآید می خواهد گذشته را به کلی پاک کند. معتقدم به هیچوجه کشور را نمیتوان این گونه اداره کرد. این بسیار بد است که رئیس جمهور ما مدعی باشد که قبل از دوران نهم ریاست جمهوری هیچ کاری در مملکت صورت نگرفته است. برای من به عنوان نماینده مجلس هفتم هم بد بود که میگفتم همه مجالس قبل از این مجلس بد عمل کردند و این روش، روش بسیار بدی است. در کشورهای عقب افتاده هم وضعیت به این گونه نیست. * بحث اصولگرایانی که جریان راست سنتی را نقد و بر شیوه های نوین در این جریان که حالا نام اصولگرایی به خود گرفته مطرح می کنند بیش از آنکه نفی گذشته باشد، نقد گذشته برای پرهیز از درافتادن در ورطه ای است که یک بار در مقطع انتخابات خرداد 76 و اسفند 78 گرفتار آن شدند. شکست سنگین جناح راست سنتی در انتخابات ریاست جمهوری هفتم و مجلس ششم مطلبی نیست که بتوان آن را به سادگی کتمان کرد. - نه موضوع به هیچوجه این گونه نیست در حال حاضر افرادی که ادعای جانشینی نیروهای قدیمی را دارند ادعاهای بزرگی دارند. برخی از آنها مدعی هستند که ما 30 میلیون رای داریم در مقابل عدهای معتقدند که از این 30 میلیون 25 میلیون آن بعد از دورکاری رئیس جمهور فروپاشیده است. این افراد این گونه نمی توانند با هم کنار بیایند. بزرگترها که به صحنه آمدند میگویند که شما با یکدیگر کار کنید. آیات مهدوی کنی و یزدی به دنبال سهم خواهی نیستند افرادی مانند آیتالله مهدوی کنی و آیتآلله یزدی به هیچوجه به دنبال سهم نیستند و من به عنوان عضو شورای مرکزی جبهه متحد اصولگرایان تا به حال نشنیدم که این دو بزرگوار افرادی را برای حضور در لیست اصولگرایان توصیه کنند. آنها معتقدند که تمام آرزوی ما این است که اصولگرایان با یکدیگر کار کنند و به وحدت برسند و بارها به شوخی عنوان کردند که حتی اگر شما رای هم آوردید نیازی نیست برای تشکر پیش ما بیایید. برخی از اعضای اقلیت فراکسیون اصولگرایان معتقدند که سهم ما در جبهه متحد اصولگرایان داده نشده است و بعد هم حرفهایی را بر علیه ما مطرح میکنند و هنگامی که به صورت طبیعی نمیتوانند به نتیجه برسند میگویند باهنر با اصلاح طلبان ائتلاف کرده است. گفتگو از: رامین طهماسبی
منبع خبر: گویا
اخبار مرتبط: محمدرضا باهنر با انتقاد شدید از «تندروهای مجلس»: علاقه نداشتم احمدینژاد در انتخابات 88 رای بیاورد
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران