مادر شوهری که با سماجت عروسش را قصاص ‌کرد!

تعداد بازدیدها: ۱۹

فرهیختگان آنلاین: این زن آنقدر به اجرای احكام رفت وآمد تا حكم اجرا شد. آن‌طور كه نقل قول كردند این زن برای اجرای حكم رفته ‌بود و زمانی كه عروس او متوجه شده ‌بود در اجرای حكم مصمم است از او خواسته ‌بود تا برای آخرین بار اجازه دهد فرزند كوچكش را كه سال‌هاست ندیده ببیند، اما مادرشوهر اجازه این‌كار را نداده بود.

به گزارش جام جم آنلاین، در پرونده‌هایی كه موضوع آن قتل خانوادگی است معمولا اولیای‌دم اعلام رضایت می‌كنند و این پرونده‌ها پایان تلخی ندارد. البته این در همه موارد قطعیت ندارد و مواردی هم بوده كه منجر به قصاص شده‌ است.

یكی از این معدود پرونده‌ها مربوط به زنی بود كه شوهرش را كشته‌ بود، اما خانواده ولی‌دم با ابزارهای عاطفی و احساسی كه از این زن داشتند بشدت او را آزار دادند و در نهایت هم او را قصاص كردند. آنها حاضر نشدند آخرین درخواست زن اعدامی را اجرا كنند.

ماجرا از این قرار بود كه مردی مسموم شده و فوت كرده بود. زمانی كه پرونده برای رسیدگی نزد من فرستاده شد یكی از اولیای دم از همسر این مرد شكایت كرد هر چند فرزندان مقتول تصور نمی‌كردند كه قاتل مادرشان باشد اما مادر بزرگ آنها عروسش را عامل این قتل معرفی كرده بود.

ماموران با بازجویی‌های فراوانی كه انجام دادند سرانجام همسر مقتول را وادار به اعترا ف كردند. این زن گفت، شوهرش را كشته چون او اعتیاد داشت.

متهم در جلسه دادگاه هم همین ادعا را مطرح كرد و جزئیات قتل را توضیح داد و گفت: شوهرم معتاد بود و مرتب در خانه مواد می‌كشید و من می‌دانستم او با كسی رابطه دارد. یك روز وقتی از سركار بر​ می‌گشتم و بسیار ناراحت بودم سوار یك ماشین شدم. راننده به من گفت آیا می‌تواند كمكم كند؟ من هم با او درد دل كردم.

به او گفتم شوهرم معتاد است و من را آزار می‌دهد. راننده مرد جوانی بود و هرگز فكر نمی‌كردم عاشق همدیگر بشویم. ارتباط من با آن مرد آغاز شد و من در این مدت آنقدر از دست شوهرم عصبی بودم كه دیگر نمی‌توانستم او را تحمل كنم. بچه‌هایم ازدواج كرده بودند و ما تنها بودیم و برای این‌كه بتوانم وقتم را بیرون از خانه بگذرانم در یك آرایشگاه كار می‌كردم.

همسرم همچنان من را اذیت می‌كرد. دیگر نتوانستم تحملش كنم. در غذای شوهرم و غذای خودم سم ریختم تا هر دو بمیریم اما چون مقدار دارویی كه من خورده بودم كم بود زنده ماندم و شوهرم مرد.

در جلسه محاكمه همه اولیای دم یعنی فرزندان و مادر مقتول تقاضای قصاص كردند. حكم قصاص صادر شد اما قبل از اجرای حكم، فرزندان مقتول رضایت دادند. آنها از من خواستند حكم قصاص را ملغی كنم. نمی‌توانستم این كار را بكنم. چون هنوز مادربزرگ تقاضای قصاص داشت.

من به فرزندان متهم گفتم تنها راه این است كه خودتان از مادربزرگ‌تان رضایت بگیرید. آنها آن‌طور كه می‌گفتند خیلی تلاش كرده بودند تا رضایت مادربزرگ را بگیرند اما نتوانسته بودند.

اصرار مادر مقتول برای قصاص بسیار زیاد بود، حتی به او گفته بودند برای قصاص عروست باید سهم دیه فرزندان مقتول را پرداخت كنی و او هم قبول كرده بود.

در بیشترموارد وقتی چنین مساله‌ای پیش می‌آید فردی كه قصد قصاص دارد منصرف می‌شود. چون راضی نیست برای گرفتن جان یك انسان مبلغ گزافی پول بپردازد، اما مادر مقتول این كار را كرد. او میلیون‌ها تومان پول پرداخت تا سهم دیه نوه‌هایش تامین شود و بتواند عروسش را قصاص كند.

این زن آنقدر به اجرای احكام رفت وآمد تا حكم اجرا شد. آن‌طور كه نقل قول كردند این زن برای اجرای حكم رفته ‌بود و زمانی كه عروس او متوجه شده ‌بود در اجرای حكم مصمم است از او خواسته ‌بود تا برای آخرین بار اجازه دهد فرزند كوچكش را كه سال‌هاست ندیده ببیند، اما مادرشوهر اجازه این‌كار را نداده بود.

فرزند كوچك این زن صغیر بود و حضانت او را پدربزرگ و مادربزرگش به عهده داشتند. آنها در طول سال‌هایی كه این زن در زندان منتظر اجرای حكم بود اجازه ندادند او فرزندش را ببیند و آخرین درخواست او را هم اجرا نكردند و به نظر من این ظلم مضاعفی بود كه اولیای‌دم به این زن كردند.

چرا كه مادرشوهر او فقط اجازه قصاص داشت و نباید فرزند و مادر را این‌طور از هم جدا می‌كرد. مادرشوهر زن اعدامی مدعی بود كه چون پسرش را كشته و او را در حسرت گذاشته حالا باید خودش هم در حسرت دیدار فرزندش بماند.

منبع خبر: فرهیختگان

اخبار مرتبط: مادر شوهری که با سماجت عروسش را قصاص ‌كرد!