انتقاد به تعطیلی دانشکده مدیریت شریف
231 فعال دانشگاهی با صدور بیانیه ای از تعطیلی دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف گله و دلایلی در خصوص لزوم ادامه فعالیت این دانشکده مطرح کردند.
به گزارش خبرنگار مهر، متن بیانیه ای231 استاد دانشگاه، روزنامه نگار، دانشجو و فعال بخش خصوصی به این شرح است:
" به عنوان «ایرانیان شیفته اعتلای همهجانبه کشور»، به توقف پذیرش دانشجو در دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف معترضیم
زمانی که فرآیند توسعه میهن عزیزمان با خطری مواجه میشود، وظیفه خود دانسته و میدانیم که نسبت به آن هشدار دهیم و از آنان که میتوانند برای پیشگیری از زیانهای محتمل کاری کنند، یاری بطلبیم. این روزها زمان یکی از این هشدارها فرا رسیده است. اخلال در ادامه کار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف تنها یکی از رویدادهای روزمره شده دیوانسالاری کشور نیست، بلکه تهدیدیست جدی در روند نهادسازی در کشور عزیزمان که زیانها و هزینههایش همیشگی خواهند بود و با گذشت زمان تنها به آنها اضافه خواهد شد.
زمانیکه تواناییها و منابع ایران را بررسی میکنیم، زمانیکه استعدادها و عشق مردم میهنمان را به این کهن بوم و بر بخاطر میآوریم، زمانیکه موفقیتهای ایرانیان را در صحنه جهانی در همه علوم: ریاضیات، پزشکی، فیزیک و رشتههای مهندسی میبینیم، ناگزیر از خود میپرسیم پس چرا به آنجا که باید رسیده باشیم، نرسیدهایم. اینجاست که بخاطر میآوریم روند توسعه تنها نیازمند منابع طبیعی و استعدادهای انسانی نیست، نرمافزار توسعه علومی هستند که به ما میآموزند این اجزاء را چگونه ترکیب کنیم و منابع محدودمان را چگونه تخصیص دهیم تا بهترین نتیجه ممکن را بگیریم. مدیریت و اقتصاد نرمافزارهای توسعه را در اختیار ما قرار میدهند، مایی که از سختافزارهای توسعه چیزی کم نداریم. اینجاست که سهم برنامههای آموزشی مدیریت و اقتصاد در روند توسعه کشور از سایر برنامههای دانشگاهی پیشی میگیرد و این برنامهها اهمیتی ملی مییابند. زمانی که یک دانشکده مدیریت و اقتصاد تعطیل میشود، فقط یک نهاد آموزشی تعطیل نشده، بلکه نسلهایی از مدیران و کارشناسان که میتوانستهاند در روند توسعه کشور نقشی در خور ایفا نمایند، نابود شدهاند. اینجاست که هزینه اختلال در کار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف تنها محدود به زمان حال نخواهد بود، میهن ما برای حذف فعالیتهای این نهاد آموزشی هر روز، هر ماه و هر سال هزینه خواهد پرداخت. بنابراین، ما امضاکنندگان این بیانیه، به عنوان «ایرانیانی شیفته اعتلای همهجانبه کشور»، به تصمیم غیرکارشناسی در زمینه توقف پذیرش دانشجو در دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف، معترضیم.
ما همواره به تاریخ کهن سرزمینمان و فرهنگ غنی آن بالیدهایم، اما هرگز نتوانستهایم فراموش کنیم نهادهای آموزشی، علمی و فرهنگی سرزمینمان بسیار جوانند. هیچ دانشگاهی در کشور ما قدمتی صدساله ندارد، رشتههای مدیریت و اقتصاد در بسیاری از دانشگاههای کشور هنوز نو پا هستند. علاقه مردم ما در دهههای گذشته در کسب دانش روز و رسیدن به دنیا در فناوریهای گوناگون و علوم مختلف باعث شده است تا بسیاری از مستعدترین دانشآموزان کشورمان در رشتههای پزشکی و مهندسی ادامه تحصیل بدهند، گزینهای که در جایگاه خود در خور ستایش است و امروز ایران به تلاشهای این عزیزان میبالد. اما این تلاشها باعث شده است تا برای سالها، تحصیل در رشتههای مدیریت و اقتصاد و بازرگانی یک اولویت ملی نباشد. امروز ما خوشحالیم که شاهد تحول جامعه در این زمینه هستیم و میبینیم که بسیاری از دانشآموختگان سایر رشتهها با علم به اهمیت روزافزون این رشتهها به تحصیل در این رشتهها روی میآورند. ما بر این باوریم که این تحول روند توسعه کشور را شتاب خواهد بخشید و باعث خواهد شد تا ایران اسلامی با قدرت نقش خود را در صحنه جهانی ایفا کند.
ما بر این باوریم که دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف، در 14 سالی که از تاسیسش میگذرد، به یکی از پیشتازان تعلیم و تربیت مدیران شایسته و کارآمد و کارشناسان دانشمند و آگاه تبدیل شده است. این نهاد آموزشی کشور نه تنها به جذب و تربیت دانشآموختگان از طیف وسیعی از رشتههای دانشگاهی همت گماشته، بلکه کوشیده است تا نقطه ارتباطی بسیاری از کارآفرینان، مدیران، فعالان صنعت و اقتصاد با جوانان و مدیران نسل آینده باشد. در کنار برنامههای آموزشی، این دانشکده به همت اساتید و دوستدارانش کارگاههای آموزشی متعدد و گوناگونی را برای گروههای مختلف برگزار کرده است. در این کارگاهها دانشجویان از تجربه مدیران صنایع کشور فرا گرفتهاند و صنعتگران و کارآفرینان با جریان آخرین تحولات دانش روز بیشتر آشنا شدهاند. دانشآموختگان این نهاد، هم اکنون در دهها شرکت و نهاد دولتی و مالی حضور داشته و به گواه مدیران و همکارانشان در زمره نیروهای موثر و پیشتاز این موسسات هستند. همه ما گواه این واقعیت هستیم که دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف، در 14 سالی که از عمرش میگذرد، همواره به یک الگوی توسعه بومی، ایرانی و اسلامی سرسختانه متعهد باقیمانده است و کوشیده است تا همواره به همه فعالان این عرصه ارزش دانش و اهمیت تجربه را یادآوری کند.
ما شاهد بوده و هستیم که دانشآموختگان این نهاد در هر گوشهای از جهان سفیری بودهاند برای جامعه ما و یادآور بزرگی و فرهنگ ایرانیان. در دنیایی که تعدادی از رسانههای بینالمللی همواره در حال سیاهنمایی نام کشورمان هستند و قدرتهای جهانی میکوشند تا حضور ایران را کمرنگ نمایند، این گروه موفق شدهاند تا به بهترین دانشگاههای بینالمللی راه پیدا کرده و در سازمانهای بینالمللی مشغول بکار بشوند و به دیگران یادآوری کنند که آنچه که از رسانههای مغرض نسبت به ایران میشنوند، واقعیت ندارد. بسیاری از کسانی که بخاطر این دانشکده گردهم آمدهاند، هنوز در فرآیند توسعه کشور و توسعه جهانی فعالند و در شرف آنند که جزء نامداران این عرصه باشند.
باور داریم که این تلاشها، دستاوردها و موفقیتها، خدماتی بزرگ و بینظیر به ایران، جامعه ایران و روند توسعه در ایران هستند. این خدمات را شایسته تقدیر میدانیم و خواهان تقدیر از پیشگامان، بنیانگذاران و فعالان این دانشکده بوده و هستیم. این تلاشها باعث شده است تا گروه زیادی از دانشجویان از تمام دانشگاههای کشور خواهان ورود به این دانشکده باشند و بسیاری از آنها سال گذشته را به مطالعه برای آزمون ورودیش اختصاص دادهاند. آیا اخلال در کار این نهاد خادم، پاداشیست سزاوار این خدمات؟ و شایسته تلاشها و امید این دانشجویان؟
کدام نگاه غیرکارشناسی و نامنصفانه باعث چنین تصمیمی شده است؟ به سزای کدامین خطا باید این نهاد را مجازات کرد؟ عدهای می گویند رقابتهای سازمانی، برخی میگویند علائق سیاسی، حتی گروهی ادعا میکنند که دانشگاهی صنعتی نباید کرسی اقتصاد و مدیریت داشته باشد، آیا نباید در دلسوزی این مجریان شک کنیم؟ آیا اسیر زنجیرهای اداری بودن، مترادف نوآوری و صفشکنی در فرآیند توسعه شده است؟ آیا قرار است چنین تصمیماتی به بلندنظری دولتمردانی که آنها را اجرا میکنند گواهی دهند؟
میدانیم که در تاریخ، کسی از مجریان اخلال در فعالیت دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف، تقدیر نمیکند و از آنها به نیکی یاد نخواهد کرد، حال آنکه بدون شک از این دانشکده و دستاوردهایش همیشه به نیکی یاد خواهد شد؛ همانطور که از موسسات مشابه در تاریخمان و در سایر کشورها می شود. بسیاری خواهند پرسید که چه بسیار کارها میتوانست به انجام برسد اگر این دانشکده ده سال، یا پنج سال یا حتی یک سال دیگر بدون نیاز به صرف انرژی برای مواجهه با این برخوردهای نامنصفانه به کار خود ادامه میداد؛ نظریهها ارائه خواهد شد و افسوسها خورده خواهد شد و "ما میتوانستیم" های بسیاری گفته خواهد شد. مجریان که بازنشستگانی خواهند بود بهانهها خواهند آورد، بخشنامههایی را مستمسک میکنند که تقدسی نداشته و ندارند و کسانی را مسئول قلمداد میکنند که کسی بخاطرشان نمیآورد.
ما نمیخواهیم از حسرت خورندگان آینده باشیم. ما میدانیم که این آینده میتواند آینده این دانشکده نباشد. تاریخ این روزها را هنوز ننوشتهاند، تقدیر هنوز رقم نخورده است. تقدیر ما و شما میتواند این باشد: سالهای بعد زمانیکه نام این دانشکده بر زبان میآید، زمانیکه ما دانشآموختگان جوان و نامجویش را میبینیم که کوشا در راه توسعه ایران گام بر میدارند، میتوانیم با لبخندی امروز را بخاطر بیاوریم و بیاد بیاوریم که در حفظ این نهاد سهمی داشتهایم . . .
در پایان، بگذارید امروز هشدار بدهیم و یادآور شویم که کشورهایی که تقدیرشان است که بر سرنوشتشان فرمان برانند، نه با محدودسازی مدرسهها و دانشگاههایشان این تقدیر را مقدر کردهاند نه به دست کسانی که تصمیمهای نسنجیدهای از این دست را اتخاذ می کنند. بگذارید امروز یادآور شویم میشود کاری کرد که حسرت و آه در پی نداشته باشد . . ."
به گزارش مهر، امضا کنندگان این بیانیه 231 نفر شامل اساتید، دانشجویان و روزنامه نگاران اقتصادی هستند.
ترویج تفکر جدایی دین از علم و سیاست در دانشکده مدیریت/ خواستار ادغام دانشکده هستیم
همچنین قبل از انتشار نامه انتقاد به تعطیلی دانشکده مدیریت دانشگاه شریف جمعی از دانش آموختگان دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف این دانشکده را فاقد صلاحیت برای ادامه تدریس در حوزه علوم انسانی دانستند و خواستار ادغام این دانشکده با سایر دانشگاه های با سابقه در حوزه علوم انسانی شدند.
به گزارش خبرگزاری مهر، جمعی از دانش آموختگان دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف با ارسال نامهای با ابراز دلایل خود مبنی بر منحل کردن این دانشکده از شورای عالی انقلاب فرهنگی خواستار ادغام گروه اقتصاد و گروه مدیریت این دانشکده در دانشگاههایی شدند که پایه علوم انسانی توانمندی دارند.
متن نامه به شرح ذیل است:
"اعضای محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی
باعرض سلام و آرزوی توفیفات الهی
دانشگاه صنعتی شریف به عنوان محل تجمع نخبگان کشور همواره مورد توجه نظام اسلامی، علی الخصوص مقام معظم رهبری بوده است؛ چرا که به زعم ایشان نخبگان هستند که کشور را از گردنههای دشوار عبور میدهند و شاخصهای فکری برای آحاد مردم جامعه هستند.
در این سالها نیز تلاشهای خوبی در این دانشگاه صورت گرفته تا از این ظرفیت نخبگانی به نفع اهداف و آرمانهای جمهوری اسلامی استفاده مطلوب شود و روز به روز شاهد بارورتر شدن این ظرفیتهای نخبگانی در فضای کشور هستیم. علیرغم تمامی تلاشهای صورت گرفته و اصلاحات انجام شده، متاسفانه هنوز هم برخی نقاط ضعف پررنگ به چشم میخورد که نیاز به اصلاح اساسی دارد.
یکی از این نقاط جریانی است که تحت عنوان گروه مدیریت و اقتصاد در دوره اصلاحات در این دانشگاه راه اندازی شد و پس از مدتی با کمکهای ویژه دولت آن زمان و پشتوانههای مادی و معنوی کارگزاران سازندگی تبدیل به دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف شد.
اصول حاکم و عملکرد جریان مزبور در آن دانشکده همواره مورد نگرانی دلسوزان و آگاهان کشور بوده است و از راههای مختلف این نگرانی ابراز شده است.
اخیرا نیز بحث دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف در فضای رسانهای داخلی و حتی خارجی کشور (که در میان آنها رسانههای مسالهدار مانند بی بی سی و شبکه مبتذل من و تو نیز دیده میشود) بسیار داغ شده است. شاید در این نکته شکی نباشد که این دانشکده باعث ایجاد جریانهایی در کشور شده است، اما هیچ گاه اثرات این جریان به صورت شفاف و دقیق مورد بحث قرار نگرفته و در مواضع مختلف دانشکده مدیریت و اقتصاد با استناد به اینکه صرفا یک رویکرد علمی دارد و با استفاده از برند دانشگاه صنعتی شریف، از این پاسخگویی فرار کرده است.
لذا با توجه به توصیه معمار کبیر انقلاب که هرگاه دیدید دشمن از قضیهای تعریف کرد، نسبت به آن حساس باشید، ما به عنوان جمعی از دانش آموختگان این دانشکده وظیفه خود دانستیم تا برای روشن سازی ویژگیهای اساسی آن نکاتی را در دو بعد اصول حاکم و کارکردهای آن به استحضار برسانیم :
اصول حاکم
1- ترسیم برخی مکاتب خاص فکری بشر در حوزه علوم انسانی به عنوان علم قطعی لایتغیر (پوزیتیویسم خام)
عدم نگاه حرفهای به علم باعث شده که در دام یک نگرش پوزیتیوسیتی خام، آنها مکاتب فکری بشری (نظیر رویکرد اقتصاد باز) را علم تلقی کنند و به صراحت اعلام کنند که هم اقتصاد و هم مدیریت علم است و این علم باید سرلوحه تمام تصمیم گیریها و برنامهریزیها باشد.
2- ترویج تفکر جدایی دین از علم و سیاست
این تفکر به وضوح تار و پود محتوای دروس دانشکده مشهود است. دین به حوزه شخصی و اعمال و عبادات فردی تقلیل داده میشود، سیاست را مختص به اقتصاد دانان میداند و اقتصاد را علم.
لذا دین هم از علم جدا است و هم از سیاست و دانشجویان ورودی این دانشکده که عمدتا فنی هستند و با مباحث انسانی غریبه به سرعت بعد ازگذشت حدود یک سال خود به خود به این نتیجه رسانده میشوند که دین از سیاست و علم جدا است.
3-ترویج استفاده از مدلهای غربی برای اداره امور نظام اسلامی
نه تنها نگاه دینی به مسائل وجود ندارد، بلکه در حوزههای مختلف آنها منکر وجود یک نگاه بومی برای اداره کشور، اقتصاد و مدیریت هستند. اکتفای آنها به کتابهای تالیف شده در دانشگاههای آمریکا به عنوان نسخههایی است که باید عینا در کشور پیاده شود.
4-ترسیم اقتصاد آزاد مبتنی بر نفع فردی به عنوان نظام مطلوب بشر
اکنون بدون هیچ ابایی در سرکلاسهای درس این مساله مطرح میشود که نظام اقتصاد آزاد مبتنی بر نفع فردی همان نظام مطلوبی است که به زعم اینان به وسیله آدام اسمیت به عنوان نسخه دردهای بشر پیچیده شده است و تا ما به قواعد و قوانین این نظام تن در ندهیم به هیچ روی امید خلاصی و نجات نیست.
5-حزبی گرایی علمی و عدم پذیرش و تحمل هرگونه تفکر مخالف
تنها نسخهای که آنها خود اسم علمی بر آن گذاشتهاند، مشروع است و بدین ترتیب هیچ گونه تفکر مخالفی حتی به صورت مقطعی اجازه بروز و ظهور در این دانشکده را ندارد.
6-تحلیل اغلب پدیدههای اجتماعی منحصرا با استفاده از رویکردهای یک بعدی و بعضا منسوخ شده در دنیا
جالب است که آنها از این نگاه منسوخ شده لیبرالیستی برای تحلیل همه پدیدهها استفاده میشود و در این میان از بدی وضع حمل و نقل و ترافیک تا رفتار شهروندان در کوچه و خیابان تا مشکلات بنگاهها و ضعف رقابت پذیری صنایع و بی ثباتی اقتصاد کلان را، همه و همه با همین رویکرد تحلیل میکنند. اصلا این نکته که انقلاب اسلامی یک انقلاب فرهنگی بود و بیشتر از اینکه ما نیازمند انقلاب اقتصادی باشیم، نیازمند یک انقلاب فرهنگی مبتنی بر اصلاح نظام آموزش و پرورش و سایر نهادهای فرهنگی هستیم در نگاه اینان هیچ محلی از اعراب ندارد.
7-مخالفت رسمی و غیررسمی با مواضع جمهوری اسلامی ترسیم شده به وسیله مقام معظم رهبری در حوزههای داخل علی الخصوص بین الملل نظیر مبارزه با استکبار جهانی
در ترویج یک جامعه باز و لیبرال، آنها ابایی ندارند که بعضا در کلاسهای درس و عمدتا در جلسات خصوصی و حتی در برخی اسناد کلان استراتژیکی که تدوین کردهاند این نکته را مطرح کنند که ایستادن در برابر دنیا و استکبار غرب راهی غلط است و ما تا با جامعه جهانی هم پیوندی برقرار نکنیم وضع کشور هر روز بدتر از دیروز خواهد شد. استفاده از مسائلی نظیر تلاش و کوشش، ایستادگی، جهاد و پایمردی دردایره لغات آنها جایی ندارد و بحث صرفا از آزادی و بازکردن مرزها است.
8-ترویج نگاه عقلانیت ابزاری (هدف وسیله را توجیه میکند) به انسان
نگاه عقلانیت ابزاری که انسان را یک موجود صرفا عقلانی که برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده خود (که این اهداف نیز ازنفع شخصی ریشه میگیرد) بن مایه نگاه آنان است و رفتار هر نهادی(اعم از بنگاه یا افراد) در پرتو این نگاه به انسان تحلیل میشود.
9-مقاومت و ترس در برابر هرگونه مطرح شدن بحثهای نظری و بنیادین در کلاسهای درس
در جلسات مختلف تدوین و طراحی دروس همواره این نکته از اصول بنیادین آنها است که هدف در اینجا صرفا آموزش یکسری ابزار است و اصلا نباید به این مساله توجه کرد که در بن مایه این ابزار چه میگذرد. آنها به صراحت اساتید مختلف را از ورود به مبانی نظری و فکری منع میکنند، بلکه به دلیل ضعف بن مایههای فکری خود حتی میترسند که اشخاص وارد این حوزه ها شوند.
10-کادر سازی و تیم سازی فعال برای جریان تفکر لیبرال
دردانشکده مدیریت و اقتصاد یک حرکت حساب شده و آرام برای شناسایی افراد نخبه، تلاش و کمک برای فرستادن آنها برای تحصیل در بهترین نقاط مروج تفکر لیبرالی دنیا وجود دارد به گونهای که تا داخل این شبکه پیچیده وارد نشوی از آن بی خبر خواهی بود. این مساله به نوعی است که اگر شما در این تیم قراربگیری شبکه دانشکده از هیچ تلاشی برای کمک به شما دریغ نخواهد کرد و اگر درون این تیم نباشید با بهترین کارنامه، معدل و رزومه علمی شما را طرد خواهد کرد.
2-کارکردها
از مدعاهای اصلی سرمداران این جریان این است که دانشکده مدیریت و اقتصاد بسیار به حال کشور مفید بوده است و نخبگان کشور را جذب کرده و برای پستهای حساس مدیریتی تربیت کرده است. جدای از اینکه افراد تربیت شده به وسیله اینان مبتنی بر تفکرات فوق در جای جای پستهای حساس کشور نفوذ کردهاند، ارزیابی کارکردهای این دانشکده خود بحث مستقلی میطلبد که در ذیل به آن پرداخته میشود:
2-1 کارکرد علمی
مبتنی بر همان معیارهایی که به وسیله اینان و دوستانشان ترویج میشود، علم واجد ویژگیها و شاخصههای خاصی است که به وسیله آن سنجیده میشود و از اصلیترین این ویژگیها، میزان انتشارات و مقالات است. بنری که در خود دانشکده نصب شده صرفا چند کتاب را نشان میدهد که عمده آنها حاصل مطالعات استراتژی توسعه صنعتی کشور (یا همان مانیفست تفکر لیبرال) است. از منظر مقالات ISI این مجموعه عظیم با صرف این همه هزینه از بیت المال در طول چند سال گذشته به اندازه انگشتان یک دست خروجی نداشته است.
2-2 جذب هیات علمی
معیار گزینش هیات علمی شفاف است؛ بدون توجه به معیارهای علمی، هرکس با ما همخوان بود جذب میشود و هرکس همخوان نبود (با هر درجه علمی) رد میشود. فقط تاکتیک رد کردن افراد برای آنها متفاوت است. برخی را مستقیم، برخی را با استناد به مسائل رفتاری، دیگران را با تهدید و ترساندن (که خودش پروندهاش را پس بگیرد). لذا انتظار نقش آفرینی فکری از این گروه سیاسی انتظاری بیهوده است.
3-2 کارکرد سیاسی
مبتنی بر نگاه مقام معظم رهبری، دانشگاه بایدکانون تفکرات سیاسی باشد. اما خروجی سیاسی دانشکده مدیریت و اقتصاد معلوم است؛ تفکر سیاسی خاصی که حمایت کننده از جریان لیبرال باشد تنها مورد قبول است وبیانیهها، سخنرانیها و تحلیلهای اینها همه آن موضع را نشانه رفته است.
4-2 کارکرد فرهنگی اخلاقی
بی توجهی به شعائر دینی، باعث شده که وضعیت فرهنگی دانشکده و روابط دختر و پسر در آن از پارکهای سطح شهر نیز مبتذلتر باشد. نحوه آرایش و پوشش دانشجویان در وهله ورود برای هر فرد جدیدی چنان زننده است که لحظهای به فکر فرو میرود که آیا اینجا یک دانشکده تحصیلات تکمیلی است. دانشکده نه تنها توجهی به این مسائل ندارد، بلکه شاید از چنین وضعیتی احساس خرسندی نیز میکند. این فرهنگ در بدنه منشیها و کارمندان دانشکده نیز کم و بیش مشهود است.
5-2 بورس دانشجویان
کافی است به لیست دانشجویانی که به وسیله اینان بورس شدهاند نگاهی انداخته شود. به سختی میتوان حتی یک نفر از افراد معتقد به اصول اساسی نظام و پایبند جدی به ولایت فقیه را در میان آنان پیدا کرد. برعکس افرادی که کعبه آمالشان غرب است در میان آنان فراون است.
6-2 کارکرد ملی
کارکرد ملی به این معنا است که خروجیهای این دانشکده تا چه میزان دل در گرو کشور دارند و تا چه میزان غرب را کعبه آمال میدانند. جدای از تعداد زیاد دانشجویانی که جلای وطن کرده و حتی با وعده هیات علمی شدن نیز برنگشتهاند، در میان آنانی که ماندهاند نیز این تفکر مشهود است که تا عرصه سخت میشود، همه به فکر عزیمت میافتند یا با روانه ساختن سیل انتقادات نسبت به کشور، از خوبیهای غرب دم میزنند. ماندن برای ساختن و آباد کردن بی معنا است و زندگی مرفه و بی درد، معنابخش زندگی.
7-2 کارکردهای صنفی
تاسیس و یا در دست گرفتن نهادهایی نظیر بنیاد شریف و انجمن فارغ التحصیلان شریف و پیشنهاد فرصتهای شغلی، مشاورهای و حرفهای به حلقه درونی این جریان از جمله مصداقهای صنفی نگری و کارکرد صنفی آنان است.
با توجه به موارد فوق الذکر، پیشنهاد میشود کمیته تحقیقی توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل شود و با بررسی دقیق و عمیق موارد مطروحه نظر کارشناسی خویش را ارائه کنند و تا اعلام نظر کمیته مذکور، تصمیم فعلی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مبنی بر عدم پذیرش دانشجو برای دانشکده به قوت خویش باقی بماند.
پیشنهاد کارشناسی شده ما در حال حاضر، ادغام گروه اقتصاد و گروه مدیریت این دانشکده در دانشگاههایی است که پایه علوم انسانی توانمندی دارند."
به گزارش خبرنگار مهر، متن بیانیه ای231 استاد دانشگاه، روزنامه نگار، دانشجو و فعال بخش خصوصی به این شرح است:
" به عنوان «ایرانیان شیفته اعتلای همهجانبه کشور»، به توقف پذیرش دانشجو در دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف معترضیم
زمانی که فرآیند توسعه میهن عزیزمان با خطری مواجه میشود، وظیفه خود دانسته و میدانیم که نسبت به آن هشدار دهیم و از آنان که میتوانند برای پیشگیری از زیانهای محتمل کاری کنند، یاری بطلبیم. این روزها زمان یکی از این هشدارها فرا رسیده است. اخلال در ادامه کار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف تنها یکی از رویدادهای روزمره شده دیوانسالاری کشور نیست، بلکه تهدیدیست جدی در روند نهادسازی در کشور عزیزمان که زیانها و هزینههایش همیشگی خواهند بود و با گذشت زمان تنها به آنها اضافه خواهد شد.
زمانیکه تواناییها و منابع ایران را بررسی میکنیم، زمانیکه استعدادها و عشق مردم میهنمان را به این کهن بوم و بر بخاطر میآوریم، زمانیکه موفقیتهای ایرانیان را در صحنه جهانی در همه علوم: ریاضیات، پزشکی، فیزیک و رشتههای مهندسی میبینیم، ناگزیر از خود میپرسیم پس چرا به آنجا که باید رسیده باشیم، نرسیدهایم. اینجاست که بخاطر میآوریم روند توسعه تنها نیازمند منابع طبیعی و استعدادهای انسانی نیست، نرمافزار توسعه علومی هستند که به ما میآموزند این اجزاء را چگونه ترکیب کنیم و منابع محدودمان را چگونه تخصیص دهیم تا بهترین نتیجه ممکن را بگیریم. مدیریت و اقتصاد نرمافزارهای توسعه را در اختیار ما قرار میدهند، مایی که از سختافزارهای توسعه چیزی کم نداریم. اینجاست که سهم برنامههای آموزشی مدیریت و اقتصاد در روند توسعه کشور از سایر برنامههای دانشگاهی پیشی میگیرد و این برنامهها اهمیتی ملی مییابند. زمانی که یک دانشکده مدیریت و اقتصاد تعطیل میشود، فقط یک نهاد آموزشی تعطیل نشده، بلکه نسلهایی از مدیران و کارشناسان که میتوانستهاند در روند توسعه کشور نقشی در خور ایفا نمایند، نابود شدهاند. اینجاست که هزینه اختلال در کار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف تنها محدود به زمان حال نخواهد بود، میهن ما برای حذف فعالیتهای این نهاد آموزشی هر روز، هر ماه و هر سال هزینه خواهد پرداخت. بنابراین، ما امضاکنندگان این بیانیه، به عنوان «ایرانیانی شیفته اعتلای همهجانبه کشور»، به تصمیم غیرکارشناسی در زمینه توقف پذیرش دانشجو در دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف، معترضیم.
ما همواره به تاریخ کهن سرزمینمان و فرهنگ غنی آن بالیدهایم، اما هرگز نتوانستهایم فراموش کنیم نهادهای آموزشی، علمی و فرهنگی سرزمینمان بسیار جوانند. هیچ دانشگاهی در کشور ما قدمتی صدساله ندارد، رشتههای مدیریت و اقتصاد در بسیاری از دانشگاههای کشور هنوز نو پا هستند. علاقه مردم ما در دهههای گذشته در کسب دانش روز و رسیدن به دنیا در فناوریهای گوناگون و علوم مختلف باعث شده است تا بسیاری از مستعدترین دانشآموزان کشورمان در رشتههای پزشکی و مهندسی ادامه تحصیل بدهند، گزینهای که در جایگاه خود در خور ستایش است و امروز ایران به تلاشهای این عزیزان میبالد. اما این تلاشها باعث شده است تا برای سالها، تحصیل در رشتههای مدیریت و اقتصاد و بازرگانی یک اولویت ملی نباشد. امروز ما خوشحالیم که شاهد تحول جامعه در این زمینه هستیم و میبینیم که بسیاری از دانشآموختگان سایر رشتهها با علم به اهمیت روزافزون این رشتهها به تحصیل در این رشتهها روی میآورند. ما بر این باوریم که این تحول روند توسعه کشور را شتاب خواهد بخشید و باعث خواهد شد تا ایران اسلامی با قدرت نقش خود را در صحنه جهانی ایفا کند.
ما بر این باوریم که دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف، در 14 سالی که از تاسیسش میگذرد، به یکی از پیشتازان تعلیم و تربیت مدیران شایسته و کارآمد و کارشناسان دانشمند و آگاه تبدیل شده است. این نهاد آموزشی کشور نه تنها به جذب و تربیت دانشآموختگان از طیف وسیعی از رشتههای دانشگاهی همت گماشته، بلکه کوشیده است تا نقطه ارتباطی بسیاری از کارآفرینان، مدیران، فعالان صنعت و اقتصاد با جوانان و مدیران نسل آینده باشد. در کنار برنامههای آموزشی، این دانشکده به همت اساتید و دوستدارانش کارگاههای آموزشی متعدد و گوناگونی را برای گروههای مختلف برگزار کرده است. در این کارگاهها دانشجویان از تجربه مدیران صنایع کشور فرا گرفتهاند و صنعتگران و کارآفرینان با جریان آخرین تحولات دانش روز بیشتر آشنا شدهاند. دانشآموختگان این نهاد، هم اکنون در دهها شرکت و نهاد دولتی و مالی حضور داشته و به گواه مدیران و همکارانشان در زمره نیروهای موثر و پیشتاز این موسسات هستند. همه ما گواه این واقعیت هستیم که دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف، در 14 سالی که از عمرش میگذرد، همواره به یک الگوی توسعه بومی، ایرانی و اسلامی سرسختانه متعهد باقیمانده است و کوشیده است تا همواره به همه فعالان این عرصه ارزش دانش و اهمیت تجربه را یادآوری کند.
ما شاهد بوده و هستیم که دانشآموختگان این نهاد در هر گوشهای از جهان سفیری بودهاند برای جامعه ما و یادآور بزرگی و فرهنگ ایرانیان. در دنیایی که تعدادی از رسانههای بینالمللی همواره در حال سیاهنمایی نام کشورمان هستند و قدرتهای جهانی میکوشند تا حضور ایران را کمرنگ نمایند، این گروه موفق شدهاند تا به بهترین دانشگاههای بینالمللی راه پیدا کرده و در سازمانهای بینالمللی مشغول بکار بشوند و به دیگران یادآوری کنند که آنچه که از رسانههای مغرض نسبت به ایران میشنوند، واقعیت ندارد. بسیاری از کسانی که بخاطر این دانشکده گردهم آمدهاند، هنوز در فرآیند توسعه کشور و توسعه جهانی فعالند و در شرف آنند که جزء نامداران این عرصه باشند.
باور داریم که این تلاشها، دستاوردها و موفقیتها، خدماتی بزرگ و بینظیر به ایران، جامعه ایران و روند توسعه در ایران هستند. این خدمات را شایسته تقدیر میدانیم و خواهان تقدیر از پیشگامان، بنیانگذاران و فعالان این دانشکده بوده و هستیم. این تلاشها باعث شده است تا گروه زیادی از دانشجویان از تمام دانشگاههای کشور خواهان ورود به این دانشکده باشند و بسیاری از آنها سال گذشته را به مطالعه برای آزمون ورودیش اختصاص دادهاند. آیا اخلال در کار این نهاد خادم، پاداشیست سزاوار این خدمات؟ و شایسته تلاشها و امید این دانشجویان؟
کدام نگاه غیرکارشناسی و نامنصفانه باعث چنین تصمیمی شده است؟ به سزای کدامین خطا باید این نهاد را مجازات کرد؟ عدهای می گویند رقابتهای سازمانی، برخی میگویند علائق سیاسی، حتی گروهی ادعا میکنند که دانشگاهی صنعتی نباید کرسی اقتصاد و مدیریت داشته باشد، آیا نباید در دلسوزی این مجریان شک کنیم؟ آیا اسیر زنجیرهای اداری بودن، مترادف نوآوری و صفشکنی در فرآیند توسعه شده است؟ آیا قرار است چنین تصمیماتی به بلندنظری دولتمردانی که آنها را اجرا میکنند گواهی دهند؟
میدانیم که در تاریخ، کسی از مجریان اخلال در فعالیت دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف، تقدیر نمیکند و از آنها به نیکی یاد نخواهد کرد، حال آنکه بدون شک از این دانشکده و دستاوردهایش همیشه به نیکی یاد خواهد شد؛ همانطور که از موسسات مشابه در تاریخمان و در سایر کشورها می شود. بسیاری خواهند پرسید که چه بسیار کارها میتوانست به انجام برسد اگر این دانشکده ده سال، یا پنج سال یا حتی یک سال دیگر بدون نیاز به صرف انرژی برای مواجهه با این برخوردهای نامنصفانه به کار خود ادامه میداد؛ نظریهها ارائه خواهد شد و افسوسها خورده خواهد شد و "ما میتوانستیم" های بسیاری گفته خواهد شد. مجریان که بازنشستگانی خواهند بود بهانهها خواهند آورد، بخشنامههایی را مستمسک میکنند که تقدسی نداشته و ندارند و کسانی را مسئول قلمداد میکنند که کسی بخاطرشان نمیآورد.
ما نمیخواهیم از حسرت خورندگان آینده باشیم. ما میدانیم که این آینده میتواند آینده این دانشکده نباشد. تاریخ این روزها را هنوز ننوشتهاند، تقدیر هنوز رقم نخورده است. تقدیر ما و شما میتواند این باشد: سالهای بعد زمانیکه نام این دانشکده بر زبان میآید، زمانیکه ما دانشآموختگان جوان و نامجویش را میبینیم که کوشا در راه توسعه ایران گام بر میدارند، میتوانیم با لبخندی امروز را بخاطر بیاوریم و بیاد بیاوریم که در حفظ این نهاد سهمی داشتهایم . . .
در پایان، بگذارید امروز هشدار بدهیم و یادآور شویم که کشورهایی که تقدیرشان است که بر سرنوشتشان فرمان برانند، نه با محدودسازی مدرسهها و دانشگاههایشان این تقدیر را مقدر کردهاند نه به دست کسانی که تصمیمهای نسنجیدهای از این دست را اتخاذ می کنند. بگذارید امروز یادآور شویم میشود کاری کرد که حسرت و آه در پی نداشته باشد . . ."
به گزارش مهر، امضا کنندگان این بیانیه 231 نفر شامل اساتید، دانشجویان و روزنامه نگاران اقتصادی هستند.
ترویج تفکر جدایی دین از علم و سیاست در دانشکده مدیریت/ خواستار ادغام دانشکده هستیم
همچنین قبل از انتشار نامه انتقاد به تعطیلی دانشکده مدیریت دانشگاه شریف جمعی از دانش آموختگان دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف این دانشکده را فاقد صلاحیت برای ادامه تدریس در حوزه علوم انسانی دانستند و خواستار ادغام این دانشکده با سایر دانشگاه های با سابقه در حوزه علوم انسانی شدند.
به گزارش خبرگزاری مهر، جمعی از دانش آموختگان دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف با ارسال نامهای با ابراز دلایل خود مبنی بر منحل کردن این دانشکده از شورای عالی انقلاب فرهنگی خواستار ادغام گروه اقتصاد و گروه مدیریت این دانشکده در دانشگاههایی شدند که پایه علوم انسانی توانمندی دارند.
متن نامه به شرح ذیل است:
"اعضای محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی
باعرض سلام و آرزوی توفیفات الهی
دانشگاه صنعتی شریف به عنوان محل تجمع نخبگان کشور همواره مورد توجه نظام اسلامی، علی الخصوص مقام معظم رهبری بوده است؛ چرا که به زعم ایشان نخبگان هستند که کشور را از گردنههای دشوار عبور میدهند و شاخصهای فکری برای آحاد مردم جامعه هستند.
در این سالها نیز تلاشهای خوبی در این دانشگاه صورت گرفته تا از این ظرفیت نخبگانی به نفع اهداف و آرمانهای جمهوری اسلامی استفاده مطلوب شود و روز به روز شاهد بارورتر شدن این ظرفیتهای نخبگانی در فضای کشور هستیم. علیرغم تمامی تلاشهای صورت گرفته و اصلاحات انجام شده، متاسفانه هنوز هم برخی نقاط ضعف پررنگ به چشم میخورد که نیاز به اصلاح اساسی دارد.
یکی از این نقاط جریانی است که تحت عنوان گروه مدیریت و اقتصاد در دوره اصلاحات در این دانشگاه راه اندازی شد و پس از مدتی با کمکهای ویژه دولت آن زمان و پشتوانههای مادی و معنوی کارگزاران سازندگی تبدیل به دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف شد.
اصول حاکم و عملکرد جریان مزبور در آن دانشکده همواره مورد نگرانی دلسوزان و آگاهان کشور بوده است و از راههای مختلف این نگرانی ابراز شده است.
اخیرا نیز بحث دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف در فضای رسانهای داخلی و حتی خارجی کشور (که در میان آنها رسانههای مسالهدار مانند بی بی سی و شبکه مبتذل من و تو نیز دیده میشود) بسیار داغ شده است. شاید در این نکته شکی نباشد که این دانشکده باعث ایجاد جریانهایی در کشور شده است، اما هیچ گاه اثرات این جریان به صورت شفاف و دقیق مورد بحث قرار نگرفته و در مواضع مختلف دانشکده مدیریت و اقتصاد با استناد به اینکه صرفا یک رویکرد علمی دارد و با استفاده از برند دانشگاه صنعتی شریف، از این پاسخگویی فرار کرده است.
لذا با توجه به توصیه معمار کبیر انقلاب که هرگاه دیدید دشمن از قضیهای تعریف کرد، نسبت به آن حساس باشید، ما به عنوان جمعی از دانش آموختگان این دانشکده وظیفه خود دانستیم تا برای روشن سازی ویژگیهای اساسی آن نکاتی را در دو بعد اصول حاکم و کارکردهای آن به استحضار برسانیم :
اصول حاکم
1- ترسیم برخی مکاتب خاص فکری بشر در حوزه علوم انسانی به عنوان علم قطعی لایتغیر (پوزیتیویسم خام)
عدم نگاه حرفهای به علم باعث شده که در دام یک نگرش پوزیتیوسیتی خام، آنها مکاتب فکری بشری (نظیر رویکرد اقتصاد باز) را علم تلقی کنند و به صراحت اعلام کنند که هم اقتصاد و هم مدیریت علم است و این علم باید سرلوحه تمام تصمیم گیریها و برنامهریزیها باشد.
2- ترویج تفکر جدایی دین از علم و سیاست
این تفکر به وضوح تار و پود محتوای دروس دانشکده مشهود است. دین به حوزه شخصی و اعمال و عبادات فردی تقلیل داده میشود، سیاست را مختص به اقتصاد دانان میداند و اقتصاد را علم.
لذا دین هم از علم جدا است و هم از سیاست و دانشجویان ورودی این دانشکده که عمدتا فنی هستند و با مباحث انسانی غریبه به سرعت بعد ازگذشت حدود یک سال خود به خود به این نتیجه رسانده میشوند که دین از سیاست و علم جدا است.
3-ترویج استفاده از مدلهای غربی برای اداره امور نظام اسلامی
نه تنها نگاه دینی به مسائل وجود ندارد، بلکه در حوزههای مختلف آنها منکر وجود یک نگاه بومی برای اداره کشور، اقتصاد و مدیریت هستند. اکتفای آنها به کتابهای تالیف شده در دانشگاههای آمریکا به عنوان نسخههایی است که باید عینا در کشور پیاده شود.
4-ترسیم اقتصاد آزاد مبتنی بر نفع فردی به عنوان نظام مطلوب بشر
اکنون بدون هیچ ابایی در سرکلاسهای درس این مساله مطرح میشود که نظام اقتصاد آزاد مبتنی بر نفع فردی همان نظام مطلوبی است که به زعم اینان به وسیله آدام اسمیت به عنوان نسخه دردهای بشر پیچیده شده است و تا ما به قواعد و قوانین این نظام تن در ندهیم به هیچ روی امید خلاصی و نجات نیست.
5-حزبی گرایی علمی و عدم پذیرش و تحمل هرگونه تفکر مخالف
تنها نسخهای که آنها خود اسم علمی بر آن گذاشتهاند، مشروع است و بدین ترتیب هیچ گونه تفکر مخالفی حتی به صورت مقطعی اجازه بروز و ظهور در این دانشکده را ندارد.
6-تحلیل اغلب پدیدههای اجتماعی منحصرا با استفاده از رویکردهای یک بعدی و بعضا منسوخ شده در دنیا
جالب است که آنها از این نگاه منسوخ شده لیبرالیستی برای تحلیل همه پدیدهها استفاده میشود و در این میان از بدی وضع حمل و نقل و ترافیک تا رفتار شهروندان در کوچه و خیابان تا مشکلات بنگاهها و ضعف رقابت پذیری صنایع و بی ثباتی اقتصاد کلان را، همه و همه با همین رویکرد تحلیل میکنند. اصلا این نکته که انقلاب اسلامی یک انقلاب فرهنگی بود و بیشتر از اینکه ما نیازمند انقلاب اقتصادی باشیم، نیازمند یک انقلاب فرهنگی مبتنی بر اصلاح نظام آموزش و پرورش و سایر نهادهای فرهنگی هستیم در نگاه اینان هیچ محلی از اعراب ندارد.
7-مخالفت رسمی و غیررسمی با مواضع جمهوری اسلامی ترسیم شده به وسیله مقام معظم رهبری در حوزههای داخل علی الخصوص بین الملل نظیر مبارزه با استکبار جهانی
در ترویج یک جامعه باز و لیبرال، آنها ابایی ندارند که بعضا در کلاسهای درس و عمدتا در جلسات خصوصی و حتی در برخی اسناد کلان استراتژیکی که تدوین کردهاند این نکته را مطرح کنند که ایستادن در برابر دنیا و استکبار غرب راهی غلط است و ما تا با جامعه جهانی هم پیوندی برقرار نکنیم وضع کشور هر روز بدتر از دیروز خواهد شد. استفاده از مسائلی نظیر تلاش و کوشش، ایستادگی، جهاد و پایمردی دردایره لغات آنها جایی ندارد و بحث صرفا از آزادی و بازکردن مرزها است.
8-ترویج نگاه عقلانیت ابزاری (هدف وسیله را توجیه میکند) به انسان
نگاه عقلانیت ابزاری که انسان را یک موجود صرفا عقلانی که برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده خود (که این اهداف نیز ازنفع شخصی ریشه میگیرد) بن مایه نگاه آنان است و رفتار هر نهادی(اعم از بنگاه یا افراد) در پرتو این نگاه به انسان تحلیل میشود.
9-مقاومت و ترس در برابر هرگونه مطرح شدن بحثهای نظری و بنیادین در کلاسهای درس
در جلسات مختلف تدوین و طراحی دروس همواره این نکته از اصول بنیادین آنها است که هدف در اینجا صرفا آموزش یکسری ابزار است و اصلا نباید به این مساله توجه کرد که در بن مایه این ابزار چه میگذرد. آنها به صراحت اساتید مختلف را از ورود به مبانی نظری و فکری منع میکنند، بلکه به دلیل ضعف بن مایههای فکری خود حتی میترسند که اشخاص وارد این حوزه ها شوند.
10-کادر سازی و تیم سازی فعال برای جریان تفکر لیبرال
دردانشکده مدیریت و اقتصاد یک حرکت حساب شده و آرام برای شناسایی افراد نخبه، تلاش و کمک برای فرستادن آنها برای تحصیل در بهترین نقاط مروج تفکر لیبرالی دنیا وجود دارد به گونهای که تا داخل این شبکه پیچیده وارد نشوی از آن بی خبر خواهی بود. این مساله به نوعی است که اگر شما در این تیم قراربگیری شبکه دانشکده از هیچ تلاشی برای کمک به شما دریغ نخواهد کرد و اگر درون این تیم نباشید با بهترین کارنامه، معدل و رزومه علمی شما را طرد خواهد کرد.
2-کارکردها
از مدعاهای اصلی سرمداران این جریان این است که دانشکده مدیریت و اقتصاد بسیار به حال کشور مفید بوده است و نخبگان کشور را جذب کرده و برای پستهای حساس مدیریتی تربیت کرده است. جدای از اینکه افراد تربیت شده به وسیله اینان مبتنی بر تفکرات فوق در جای جای پستهای حساس کشور نفوذ کردهاند، ارزیابی کارکردهای این دانشکده خود بحث مستقلی میطلبد که در ذیل به آن پرداخته میشود:
2-1 کارکرد علمی
مبتنی بر همان معیارهایی که به وسیله اینان و دوستانشان ترویج میشود، علم واجد ویژگیها و شاخصههای خاصی است که به وسیله آن سنجیده میشود و از اصلیترین این ویژگیها، میزان انتشارات و مقالات است. بنری که در خود دانشکده نصب شده صرفا چند کتاب را نشان میدهد که عمده آنها حاصل مطالعات استراتژی توسعه صنعتی کشور (یا همان مانیفست تفکر لیبرال) است. از منظر مقالات ISI این مجموعه عظیم با صرف این همه هزینه از بیت المال در طول چند سال گذشته به اندازه انگشتان یک دست خروجی نداشته است.
2-2 جذب هیات علمی
معیار گزینش هیات علمی شفاف است؛ بدون توجه به معیارهای علمی، هرکس با ما همخوان بود جذب میشود و هرکس همخوان نبود (با هر درجه علمی) رد میشود. فقط تاکتیک رد کردن افراد برای آنها متفاوت است. برخی را مستقیم، برخی را با استناد به مسائل رفتاری، دیگران را با تهدید و ترساندن (که خودش پروندهاش را پس بگیرد). لذا انتظار نقش آفرینی فکری از این گروه سیاسی انتظاری بیهوده است.
3-2 کارکرد سیاسی
مبتنی بر نگاه مقام معظم رهبری، دانشگاه بایدکانون تفکرات سیاسی باشد. اما خروجی سیاسی دانشکده مدیریت و اقتصاد معلوم است؛ تفکر سیاسی خاصی که حمایت کننده از جریان لیبرال باشد تنها مورد قبول است وبیانیهها، سخنرانیها و تحلیلهای اینها همه آن موضع را نشانه رفته است.
4-2 کارکرد فرهنگی اخلاقی
بی توجهی به شعائر دینی، باعث شده که وضعیت فرهنگی دانشکده و روابط دختر و پسر در آن از پارکهای سطح شهر نیز مبتذلتر باشد. نحوه آرایش و پوشش دانشجویان در وهله ورود برای هر فرد جدیدی چنان زننده است که لحظهای به فکر فرو میرود که آیا اینجا یک دانشکده تحصیلات تکمیلی است. دانشکده نه تنها توجهی به این مسائل ندارد، بلکه شاید از چنین وضعیتی احساس خرسندی نیز میکند. این فرهنگ در بدنه منشیها و کارمندان دانشکده نیز کم و بیش مشهود است.
5-2 بورس دانشجویان
کافی است به لیست دانشجویانی که به وسیله اینان بورس شدهاند نگاهی انداخته شود. به سختی میتوان حتی یک نفر از افراد معتقد به اصول اساسی نظام و پایبند جدی به ولایت فقیه را در میان آنان پیدا کرد. برعکس افرادی که کعبه آمالشان غرب است در میان آنان فراون است.
6-2 کارکرد ملی
کارکرد ملی به این معنا است که خروجیهای این دانشکده تا چه میزان دل در گرو کشور دارند و تا چه میزان غرب را کعبه آمال میدانند. جدای از تعداد زیاد دانشجویانی که جلای وطن کرده و حتی با وعده هیات علمی شدن نیز برنگشتهاند، در میان آنانی که ماندهاند نیز این تفکر مشهود است که تا عرصه سخت میشود، همه به فکر عزیمت میافتند یا با روانه ساختن سیل انتقادات نسبت به کشور، از خوبیهای غرب دم میزنند. ماندن برای ساختن و آباد کردن بی معنا است و زندگی مرفه و بی درد، معنابخش زندگی.
7-2 کارکردهای صنفی
تاسیس و یا در دست گرفتن نهادهایی نظیر بنیاد شریف و انجمن فارغ التحصیلان شریف و پیشنهاد فرصتهای شغلی، مشاورهای و حرفهای به حلقه درونی این جریان از جمله مصداقهای صنفی نگری و کارکرد صنفی آنان است.
با توجه به موارد فوق الذکر، پیشنهاد میشود کمیته تحقیقی توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل شود و با بررسی دقیق و عمیق موارد مطروحه نظر کارشناسی خویش را ارائه کنند و تا اعلام نظر کمیته مذکور، تصمیم فعلی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مبنی بر عدم پذیرش دانشجو برای دانشکده به قوت خویش باقی بماند.
پیشنهاد کارشناسی شده ما در حال حاضر، ادغام گروه اقتصاد و گروه مدیریت این دانشکده در دانشگاههایی است که پایه علوم انسانی توانمندی دارند."
منبع خبر: تابناک
اخبار مرتبط: ظرفیت پذیرش دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف صفر شد! (۲۰ نظر)
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران