محدودیتهای انتخاباتی در دانشگاههای ایران
بر اساس بخشنامه وزارت علوم بیشتر دانشگاهها مجبور شدهاند تقویم امتحانات و برنامه تحصیلیشان را بگونهای تنظیم کنند که امتحانات دانشجویان پیش از برگزاری انتخابات تمام شده باشد.
این تغییر برنامه موجب شده است که برنامه تدریس دروس در بسیاری از دانشگاهها فشرده شود و فشاری بیش از حد معمول به استادان و دانشجویان وارد شود. به خاطر این فشارها عدهای به کامران دانشجو، وزیر علوم، انتقاد کردهاند و وی در پاسخ گفته که پافشاری برخی بر القای تعطیلی دانشگاهها در ایام انتخابات برای حاشیه سازی در دانشگاههاست.
به عقیده آقای دانشجو، "دشمنان به دنبال حاشیه سازی در دانشگاهها هستند و در همین راستا میبینید که به یکباره هجمه تبلیغاتی به دانشگاهها زیاد می شود که در این شرایط مسئولین آموزش عالی و دانشگاهها باید با تدبیر و تبیین منطقی موضوعات، پویایی فعالیت سیاسی دانشگاهها همراه با آرامش و عقلانیت را در برابر تز ایجاد هیجان کاذب و تنش در دانشگاهها پیگیری کنند."
با وجود انکار وزیر و مدیران وزارت علوم، چنین برنامه ریزیهایی برای دانشگاهها از طرف مسئولان غیر معمول نبوده و هر ساله با نزدیک شدن به سالگرد بعضی از وقایع تاریخی مانند دوم خرداد، هیجدهم تیر و شانزده آذر اقداماتی صورت می گیرد تا به نوعی فعالیت دانشجویان کنترل شود.
در زمان وقایع مهمی همچون انتخابات ریاست جمهوری بر حساسیتها افزوده هم میشود و علاوه بر برنامه ریزیهای معمول، سیاستهای دیگری هم به تناسب فصل سال و محل دانشگاهها و همچنین تاثیر گذار بودن دانشگاه اجرا میشود. برای مثال برنامهای که برای کنترل دانشجویان دانشگاههای مشهد تدوین میشود با برنامه کنترل دانشجویان دانشگاههای تهران متفاوت است و همچنانکه برنامههای آذرماه با خرداد تفاوت دارد.
یکی از راهکارهایی که فصل مشترک این سیاستهاست، تعطیلی زود هنگام دانشگاههاست. در این راهکار با فشرده کردن برنامه تدریس و جابجا کردن زمان امتحانات و همچنین تعطیل کردن خوابگاههای دانشجویی، دانشجویان شهرستانی را به شهر زادگاه خود برمیگردانند.
دانشگاهها بی طرف یا طرفداردانشگاههای کشور نسبت به کاندیداها بی طرف عمل میکنند ولی نسبت به چارچوب نظام طرفدار آرمانهای نظام هستند، مگر میشود نسبت به نظام بی طرف بود، یا مگر میشود انتظار داشت که بی طرف باشی، اصلا بی طرف نیستیم. ما اجازه نمیدهیم کسی بخواهد آرمانهای نظام را به بهانههای واهی مخدوش کند."
کامران دانشجو وزیر علوم، تحقیقات و فناوری
با تعطیل شدن دانشگاه و خوابگاه، محل های بالقوه گردهمایی بسته میشود و همزمان تعداد دانشجویان در محل کاهش مییابد. ولی این راهکار با مشکلاتی نیز همراه است که معمولیترین آن عدم امکان ارائه یک درس در یک بازه زمانی کوتاه است به خصوص دروسی که بخش یا کل آنها عملی هستند، مانند آزمایشگاهها یا کارگاهها.
از دیگر سیاستهای مشترک در دانشگاهها و در هنگام انتخابات، کنترل حضور داوطلبان ریاست جمهوری و طرفداران و مخالفان آنها در جلسات پرسش و پاسخ است. برای انتخابات امسال نیز غلامرضا خواجهسروی معاون فرهنگی اجتماعی وزارت علوم گفته است که ۱۱۰ جلسه انتخاباتی با حضور کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری در دانشگاههای سراسر کشور برگزار میشود.
سیاستهایی از جمله اعلام برائت یا عدم پشتیبانی از جریان سیاسی خاص یا داوطلبی مشخص توسط مدیران دانشگاهها هم از سیاستهای مشترک است. برای مثال فرهاد دانشجو رئیس دانشگاه آزاد اعلام کرده است که این دانشگاه از هیچ یک از کاندیداهای جانبداری نمیکند و نخواهد کرد و کاملاً بیطرفانه و قانونمدار به حرکت صحیح، علمی، اخلاقی و سازنده خود ادامه خواهد داد و هرگونه شایعه و خبر درخصوص طرفداری رئیس یا هیأت رئیسه دانشگاه از هریک از کاندیداها، دروغ محض و غیرواقعی است.
البته این نوع اطلاع رسانی به باور بعضی از دست اندرکاران به نوعی تقویت شایعهها و تبلیغ غیر مستقیم نیز هست.
تهدید و هشدار نیز جایگاه خاص خود را در چنین زمانهایی دارد. وزیر علوم در زمینه برنامههای سیاسی در زمان انتخابات ریاست جمهوری گفته است: "دانشگاههای کشور نسبت به کاندیداها بی طرف عمل میکنند ولی نسبت به چارچوب نظام طرفدار آرمانهای نظام هستند، مگر میشود نسبت به نظام بی طرف بود، یا مگر میشود انتظار داشت که بی طرف باشی، اصلا بی طرف نیستیم. ما اجازه نمیدهیم کسی بخواهد آرمانهای نظام را به بهانههای واهی مخدوش کند."
فارغ از بحث انتخابات پیشرو در ایران، حضور دانشجویان در عرصه فعالیتهای سیاسی در همه دنیا همیشه مورد بحث بودهاست و به فراخور زمان و موقعیت عدهای آن را تقبیح و عدهای آن را تائید کردهاند. در ایران نیز این بحث، تاریخی دارد به اندازه تاریخ تاسیس دانشگاه به معنای امروزی آن در ایران.
سیاست در دانشگاههای ایرانیکی از استادان دانشگاه صنعتی شریف همزمان با ناآرامیهای تیر ۱۳۷۸ دانشگاهها در مصاحبهای گفته بود که دانشگاه فقط محل تحصیل و تحقیق است و جای فعالیتهای سیاسی نیست. ممکن است این استاد دانشگاه در هنگام مصاحبه فعالیت های سیاسی خودشان را در زمان دانشجویی در انجمن اسلامی دانشجویان اروپا در زمان شاه فراموش کرده باشند ولی این مسئله موجب نشد که به این گفته اعتراض های زیادی نشود، چه از سوی دانشجویان و چه فعالان سیاسی از همه جناحها. البته تائیدها و تشویقها هم کم نبود. اما فارغ از این موافقتها و مخالفتها آیا سیاست در دانشگاههای ایران جایی دارد؟
هر ساله با نزدیک شدن به سالگرد بعضی از وقایع تاریخی مانند دوم خرداد، هیجدهم تیر و شانزده آذر اقداماتی صورت می گیرد تا به نوعی فعالیت دانشجویان کنترل شود.
پاسخ این سوال که دانشگاه در ایران محل سیاست ورزی هست یا نه، را نمیتوان از دهان هیچکدام از مسئولان ایرانی اعم از تندرو و میانهرو و اصلاحطلب شنید. این عدم قطعیت مختص به ایران نیست و همه سیاستمداران در همه جای دنیا دوست دارند که بخش فرهیخته و جوان جامعه تایید کننده کار و منش آنها باشند و در برابر اشتباهها و ندانم کاریها خاموش و بی توجه. ولی به علت ساختار جمعیتی در دانشگاهها که شامل بخش جوان و پر انرژی و همچنین نسبتا آگاه جوامع هستند، دسترسی به این آرزو دشوار و تقریبا محال است.
در ایران نیز مسئولان تمام تلاش خود را می کنند تا دانشگاهها سیاسی باشند ولی با تعریف آنها. در تاریخ جمهوری اسلامی کم نبوده اند نامهها یا طومارهایی که برای نشان دادن درستی یک عملکرد یا رویکرد حکومتی با امضای هزاران دانشگاهی در رسانه ها منتشر شدهاند که آخرین آنها نامه چند هزار امضایی نخبگان و دانشگاهیان در تایید عملکرد شورای نگهبان در رد صلاحیت برخی از نامزدهای ریاست جمهوری است.
اعتراضات دانشجویی خیابانی با حمایت حکومت یا بخشی از آن هم کم نبوده اند. تظاهرات و حملههای گاه و بیگاه دانشجویان بسیجی به جریانهای سیاسی غیر همسو یا سفارتخانههای کشورهای غربی از این دست هستند. البته اعتراضات دانشجویی همیشه همراه با خشونت نبوده و گاهی نیز به صدور بیانیه یا خط و نشان کشیدن بسنده شده است. برای مثال تقدیر بسیج دانشجویی از عدم واکنش اکبر هاشمی رفسنجانی نسبت به رد صلاحیتش و همزمان خط و نشان کشیدن برای اطرافیانش.
به گفته ناظران، شرایط امروز بگونهای است که دانشگاههای ایران را گریزی از سیاست نیست؛ چه دانشجویان بخواهند چه نخواهند. اینکه پنج نفر از هشت داوطلب ریاست جمهوری دانشگاهی هستند نیز بخشی از این ماجراست. سعید جلیلی، محمدباقر قالیباف، محمدرضا عارف، غلامعلی حداد عادل، و علی اکبر ولایتی هر کدام علاوه بر مناصب دولتی و حکومتی پستی دانشگاهی نیز دارند یا داشتهاند.
برخی از کارشناسان هم معتقدند سیاست وسیاست زدگی چنان با دانشگاههای ما عجین شدهاست که حتی آنها را به حوزه سیاستهای بین المللی کشانده است. به عنوان نمونه تعداد زیادی از افرادی که توسط غرب به خاطر مسایل هستهای تحریم شدهاند از استادان دانشگاههای ایران هستند.
منبع خبر: بی بی سی فارسی
اخبار مرتبط: محدودیتهای انتخاباتی در دانشگاههای ایران
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران