آقای کدخدایی، آیا به همین دلیل چشم بر تخلف و تقلب بستید؟

چکیده :حالا که می فرمایید که چه گزارش هایی از نهادهای امنیتی به دستتان می رسیده متوجه می شویم که شاید آن 7 عضو شورای نگهبانی که در حمایت از احمدی نژاد در انتخابات موضع گرفتند چه بسا برای قدرت و ثروت نبوده و واقعا احساس تکلیف کرده اند که در آن مقطع زمانی تقلب به سود اسلام و نظام...

کلمه – علی بردبار

آقای کدخدایی، عضو سابق حقوقدانان شورای نگهبان اخیرا در مصاحبه با یکی از خبرگزاری های متعلق به جریان امنیتی نظامی نکاتی را درباره انتخابات سال ۸۸، جنبش سبز و موضوع حصر بیان کردند که از جهاتی قابل توجه است.

اصلی ترین نکته این مصاحبه این است که بالاخره یکی از حامیان حصر به خود زحمت داده تا حداقل از کلماتی حقوقی برای این موضوع استفاده کند. تاکنون آنچه در ۳ سال اخیر در نحوه دفاع از حصر شنیده ایم، ادبیاتی کاملا زورمدارانه و از موضع قدرت بوده و یا اینکه به هیچ حساب کردن مخاطب. اما بالاخره این استاد حقوق دانشگاه تهران به خود زحمت به کار بردن واژگانی حقوقی داد.

اما پس از خواندن این مصاحبه نکته ای که معلوم می شود این است که اگر از دیدگاه یک موافق سیاسی حصر به این مصاحبه نگاه کنیم، حق با آنهایی بوده که از همان ادبیات زورگویانه بهره می بردند. درباره بخشی از ایرادات حقوقی وارد بر مصاحبه آقای کدخدایی، یادداشت “نگاهی حقوقی به اظهارات کدخدایی”، تا اندازه ای به اشکالات حقوقی موجود در این مصاحبه پاسخ داده است، اما بخشی که درباره حصر است، از اشکال و ایراد فراتر رفته و از مرز وقاحت گذشته است. استناد به قانونی که “برای جلوگیری از تکرار جرم (‌جنحه یا جنایت) درباره‌ی مجرمین خطرناک اتخاذ می‌کند. ‌مجرمین خطرناک کسانی هستند که سوابق و خصوصیات روحی و اخلاقی آنان و کیفیت ارتکاب و جرم ارتکابی آنان را در مظان ارتکاب جرم در آینده ‌قرار دهد.” آنقدر سخیف است که پرسش از اینکه کدام دادگاه چنین حکمی داده و چگونه مورد بررسی قرار گرفته بلاموضوع می شود.

در اینکه آقای کدخدایی با دانش حقوقی که دارند، خود می دانند که آنچه می گویند هیچ وجه حقوقی و شرعی ندارد شکی نیست. تنها چیزی که می توان گفت این است که آقایان در قدرت، دین و آزادگی و وجدان را توامان رها کرده اند و به معنای دقیق کلمه فاسد شده اند.

اما از نکات بسیار مهم دیگری که در این مصاحبه است، اشاره عضو سابق حقوقدانان شورای نگهبان به انتخابات سال ۸۸ است که می گوید پیش از انتخابات دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی به آنها گزارش می داده اند که با برنامه ریزی و حمایت خارجی “دستورالعمل‌هایی آمده بود که به حسب ظاهر، انتخاباتی است و برخی از افراد و گروه‌ها برای به میدان آوردن هوادارانشان استفاده می‌کنند ولی خیلی تعجب‌آور بود که این دستور‌العمل‌ها بیش از اندازه تشکیلاتی است و توصیه‌هایی دارند که انتخاباتی نیست.”

آقای کدخدایی پس از این رونمایی از دم خروس که چگونه از سوی نهادهای اطلاعاتی و امنیتی ذهنشان نسبت به برخی کاندیداها و هوادارنشان بدبین می شده، قسم حضرت عباس می خورد که به همین دلیل ما انتخاباتی برگزار کردیم که از همه انتخابات سالم تر بود!

آقای کدخدایی! از صدها صفحه گزارش های مستند که درباره تخلفات انتخابات منتشر شده اگر بگذریم، آیا واقعا فکر می کنید شناختی که از شما وجود دارد این است که شورای نگهبان گزارش بگیرد که ستاد کاندیداهایی از خارج تغذیه می شود و شما دست روی دست می گذارید و نگاه می کنید تا چه کسی بیشتر رای می آورد؟ این سخنان شما دقیقا شبیه سخنان سردار مشفق است که تنها توجیه گر سیاسی و ایدئولوژیک تقلب در انتخابات بود. حالا که می فرمایید که چه گزارش هایی به دستتان می رسیده متوجه می شویم که شاید آن ۷ عضو شورای نگهبانی که در حمایت از احمدی نژاد در انتخابات موضع گرفتند چه بسا برای قدرت و ثروت نبوده و واقعا احساس تکلیف کرده اند که در آن مقطع زمانی تقلب به سود اسلام و نظام است! باور کنید هر گزینه دیگری که بفرمایید قابل باور است جز اینکه در برابر چنین فضاسازی هایی از جانب نیروهای اطلاعاتی و امنیتی، شما و دیگر همکارانتان به این نتیجه رسیده باشید که انتخابات را سالم برگزار کنید.

نکته بعد؛ آقای کدخدایی، شما هم شخصیت دانشگاهی هستید و هم حقوقدان. یک کلام توضیح بدهید اینکه حوادث پس از انتخابات نشان داد که توطئه ای از خارج تنظیم شده بود یعنی چه؟ اگر موافقید ما سطح شما را از حسین شریعتمداری بالاتر بدانیم که می گوید: تظاهرات شد و چون جین شارپ هم گفته تظاهرات خوب است، پس اعتراضات از خارج هدایت می‌شد. جنابعالی شاهد و سند این ادعایتان چیست؟ می فرمایید که مردم خوب تر از آن هستند که آن رفتار را مثلا در عاشورای ۸۸ انجام دهند. فرض کنیم که حرف شما درست است و مردم معترض رفتار بدی داشتند، اما آیا هر کاری که به نظر ما غلط است، از خارج تحریک شده و برنامه گرفته؟ مثلا سبزها فکر می کنند که تقلب در انتخابات بد است. یا اینکه سبزها معتقدند که ۷ نفر از ۱۲ نفر عضو شورای نگهبان به عنوان داور رقابت انتخاباتی نباید به سمت یک کاندیدا غش می کردند، آیا این به این معناست که شورای نگهبان که مباشر تقلب در انتخابات بوده و از انجام وظایف خود عدول کرده و متهم اول هزینه های وارد بر کشور در سال هایی ۸۸ به بعد است، لزوما این رفتار از خارج به آنها دیکته شده؟ خیر. مطمئنا شما در همین داخل به این نتایج رسیدید.

سپس می رسیم به بخشی که در مصاحبه مزاح فرموده بودید. جایی که گفته اید “تهمت بزرگی را به نظام زدند که خب تهمت به یک شخص در قانون مجازات، مجازاتی سنگین دارد. تهمت به ۷۰ میلیون نفر چه وضعیتی خواهد داشت؟ باید تصاعدی بالا رود.” واقعا حیف شماست آقای کدخدایی. جدا این سطح از استدلال … از این قسمت بحث می گذریم. نه دیگر ما به روی شما می آوریم و نه شما جای دیگری بگویید.

جای دیگری دُر سفته بودید و فرمودید که “حمله به خانه‌های مردم مصداق “شورش” است.” بر منکرش لعنت. اما افزوده بودید که کار معترضان بود! بر مدعی اش … انشالله که ابر هدایت ببارد. یک پیشنهاد داریم. چند عکس از معترضان و چند عکس از هواداران جریان شما که در خیابان باتوم و اشک آور بدست بودند را پیش روی چند فرد بی‌طرف در هرجای دنیا که خواستید نشان دهیم. بعد بپرسیم به نظر شما کدام یک از اینها می تواند به اموال مردم حمله کند. ما قول می دهیم پیش از این پرسش ساعت ها فیلم لی لی کردن گارد ضد شورش روی سقف ماشین های مردم عادی را نشان ندهیم. حمله به خانه ها و کتک زدن مردم را پخش نکنیم. تنها عکسی از ظاهر هر کدام از طرفین را منتشر کنیم، همین.

نکته آخر اینکه فرموده اید که اختلاف به نهادهای ذیربط بایستی سپرده میشد. نهاد ذیربط یعنی شورای نگهبان که جنابعالی با این سطح از تقوا و صداقت از بهترین های آن بودید. دیگرانی چون حضرات آیات جنتی، صادق لاریجانی و محمد یزدی هم در آن جمع حضور داشتند. انصاف بدهید، کجای این جمع و کجای رفتار سیاسی این مجموعه شبیه چنان نهاد ذیربطی برای یک موضع ملی است؟ این جمع که تک تک آنها نزده هم می رقصند، پیش از انتخابات به اعتراف خودتان شستشوی مغزی داده شده اند و از سوی نهادهای امنیتی ذهنشان پر شده که میرحسین موسوی و مهدی کروبی از سوی آمریکا و اسرائیل در حال هدایتند. با این حساب کجای رفتارتان از آن جمع بی تقوا کمترین نشانه ای برای یک نهاد بی طرف می ساخت؟

اتفاقا به نکته درستی اشاره کردید. در همه جای دنیا ممکن است تقلب و تخلف شکل بگیرد. مساله این است که نهادی بی طرف برای رسیدگی وجود داشته باشد. شما و سایر دوستانتان در آن شورا چرا آن نهاد بی طرف و منصف نبودید تا کار به جاهای باریک بکشد؟

میرحسین موسوی و مهدی کروبی عامل بیگانه بودند، آن میلیون ها جمعیت مدنی و مودب و مظلوم که از فرهیخته ترین اقشار این جامعه اند چرا برای یک لحظه به صداقت و سلامت و بی طرفی شما اعتماد نکردند؟ آیا این حاصل رفتار خودتان نبود؟ آیا وقتی همین مصاحبه را به ذهن خود می سپاریم می توانیم تصور کنیم که آقای عباسعلی کدخدایی نامی در این سرزمین وجود دارد که صادق است، امین است و تقوا دارد و می توان در نهادهای بی طرف و ناظر به رای او اعتماد کرد؟