نگار و مانیا که ۲۴ و ۲۸ ساله هستند شرایط جسمی وخیم تری نسبت به رکسانا ۲۵ ساله دارند و بیهوشند. نگار، مهره های کمرش شکسته و به نخاعش آسیب جدی وارد شده طوری که امکان حرکت پاهایش وجود ندارد، اوضاع مانیا هم دست کمی از نگار ندارد و دنده هایش شکسته و باعث خونریزی ریه اش شده،

«پنج مهره کمرش مو برداشته و گردنش نیاز به جراحی دارد، نقاط مختلفی از سرش هم ضرب دیده و در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان تحت نظر است»، این وضعیت جسمانی «رکسانا فرهی» یکی از سه دختر سوار بر دستگاه «کریزی ماوس» شهربازی یک پارک ارم است که به گفته پدرش، شرایطش بهتر از «مانیا یوسفی» و «نگارقربانی» است و حداقل امکان صحبت برایش وجود دارد.
نگار و مانیا که ۲۴ و ۲٨ ساله هستند شرایط جسمی وخیم تری نسبت به رکسانا ۲۵ ساله دارند و بیهوشند. نگار، مهره های کمرش شکسته و به نخاعش آسیب جدی وارد شده طوری که امکان حرکت پاهایش وجود ندارد، اوضاع مانیا هم دست کمی از نگار ندارد و دنده هایش شکسته و باعث خونریزی ریه اش شده، دست چپش هم از چند نقطه شکسته است.
این سرنوشت تفریح آخر هفته سه دختر جوان در یکی از معروف ترین شهرهای بازی کشور است که مسوولانش ادعای استاندارد و به روز بودن تجهیزات آن را دارند. نگار و رکسانا صبح شنبه به بیمارستان آسیا در خیابان بخارست منتقل شدند و مانیا هم در بیمارستان نورافشار پذیرش شده تا شاید با امکانات یک بیمارستان خصوصی امکان بازگشت شان به شرایط قبل از حادثه وجود داشته باشد، همان شرایطی که نامزد نگار، مراد را برای دیدنش از فرانسه به ایران کشاند و نگار با این شوق جشن کوچکی برای فراغت از کارهای پایان نامه اش در رشته طراحی پارچه در پارک ارم گرفت، نگار هم منتظر بود تا چند واحد دیگر درسی اش در رشته زبان آلمانی در کشور آلمان تمام شود و در شهریور ماه با پیمان ازدواج کند اما موش دیوانه پارک ارم همه چیز را خراب کرد.
پرستار بیمارستان حضرت رسول(ص) در حالی که با خانواده سه دختر حادثه دیده همدردی کرد، گفت: «طفلکی ها وضع شان خوب نبود و به بیمارستان خصوصی منتقل شدند»، مشابه این جمله را یکی از پرستاران بیمارستان آسیا هم برای همراه یکی دیگر از بیماران تعریف کرد. او گفت: دو دختر زیبا مثل دسته گل حالادر آی سی یو بیمارستان بستری شده اند، این پرستار افزود: «یکی دیگر هم آسیب دیده که به بیمارستانی در فرمانیه منتقل شده است و من شنیده ام که اوضاعش خیلی بد است» همراه بیمار دیگر هم در حالی که سعی می کند حالت ناراحتی را در چهره اش نشان دهد از رفتن هفتگی اش به پارک ارم و اینکه این هفته به دلیل حضور در بیمارستان امکان رفتن نداشته است، صحبت می کند و همین هنگام سینا، پدر رکسانا فرهی از در آی سی یو خارج می شود، او که پیمان، نامزد رکسانا هم همراهش آمده درباره این حادثه گفت: «در نوشهر بودم که در ساعت ۱۰:٣۰ شب با من تماس گرفته و از وقوع حادثه برای رکسانا با خبرم کردند، متوجه هیچ چیز نشدم و سریعا آماده حرکت به تهران شدم و یادم هست تنها جمله یی که به زبان آوردم این بود که رکسانا را تکان ندهید. پس از آن به تهران آمدم ودر نزدیکی تهران با خودرویی که راننده آن یک زن بود تصادف کردم و همین موضوع باعث تاخیرم در رسیدن به محل شد، پس از آن به بیمارستان حضرت رسول(ص) رفتم و از من برای انجام عمل جراحی و ادامه روند درمان رضایت گرفتند. اما متاسفانه شرایط رسیدگی در این بیمارستان مناسب نبود و حتی در آی سی یو این بیمارستان جایی برای پذیرش این سه نفر وجود نداشت.»
پدر رکسانا درباره پیگیری های این حادثه و برخورد مسوولان پارک ارم نیز گفت: « هنگام وقوع حادثه هیچ یک از مسوولان پارک در محل حضور نداشتند اما حوالی ساعت دو ظهر شنبه فردی که خود را نماینده بنیاد مستضعفان معرفی کرد به همراه یکی از مدیران پارک ارم به بیمارستان آمد و پیگیر حال فرزندان ما شدند و قول دادند که تمامی هزینه های بیمارستان را پرداخت کنند.
سینا فرهی همچنین گفت: « چند واحد تا پایان تحصیلات رکسانا در آلمان باقی نمانده بود او برای امتحاناتش به این کشور سفر می کرد و منتظر بودیم تا پس از پایان تحصیلاتش در شهریور ماه با پیمان ازدواج کند که این حادثه رخ داد و امیدواریم تا آن زمان مشکلش حل شده باشد. »پیمان، نامزد رکسانا نیز درباره این حادثه گفت: «پارک ارم شلوغ بود و پس از مدتی ایستادن در صف نوبت به ما رسید که سوار بر دستگاه «کریزی ماوس» شویم، ارتفاع ما روی ریل ها زیاد شده بود که ناگهان کابینی که رکسانا، نگار و مانیا در آن حضور داشتند از روی ریل خارج شد و من از بالاشاهد سقوط آن روی زمین بودم. او همچنین توضیح داد: پس از حادثه دستگاهی که ما سوار بر آن بودیم متوقف شد و زمان حضور نیروهای امدادی به قدری طول کشید که من در ارتفاع حدود هشت متری از ریل ها و داربست های دستگاه خودم را به پایین رساندم، متاسفانه در حالی که این حادثه حوالی ساعت ۱۰:٣۰ شب رخ داد اما نیروهای امدادی اعم از آتش نشانی و اورژانس حدود چهار دقیقه پس از حادثه به محل رسیدند که من نمی دانم موضوع دیر به آنها اطلاع داده شده بود یا آنها دیر به محل رسیدند. »
پیمان درباره ثبت شکایت نیز گفت: «پس از حادثه ماموران انتظامی به محل آمدند و چون باید خود حادثه دیده شکایت می کرد، رکسانا تنها فردی بود که بیهوش نشده و امکان صحبت داشت که شکایتش در محل ثبت شد. اما متاسفانه هیچ یک از مسوولان پارک در محل حاضر نبوده و ما را تا بیمارستان نیز همراهی نکردند. »
رکسانا فرهی حادثه دیده یی است که امکان صحبت کردن داشت درباره حادثه گفت: « پس از آنکه وسیله ارتفاع گرفت چندین بار حرکت غیرمتعارف داشت و چند ثانیه بعد متوجه شدم که وسیله از ریل جدا شده ودر حال سقوط به پایین است که چند بار با قسمت های مختلف بدنه دستگاه برخورد کرد و پس از حدود سه بار برخورد روی زمین افتاد»
مادر رکسانا اما بیشتر از دخترش نگران حال نگار است، در بیمارستان به خواهرزاده اش مراد که نامزد نگار است و برای دیدن او از فرانسه به تهران آمده بود نگاه کرد و گفت: « خدا را شکر رکسانا وضعیت خوبی نسبت به دو نفر دیگر دارد اما طفلک نگار قرار بود ازدواج کند و معلوم نیست جه بلایی سرش آمده است، من شنیده ام که امکان حرکت در پاهایش وجود ندارد که خدا کند این طوری نباشد و پس از چند عمل جراحی دوباره بتواند راه بروند. »
قربانی، پدر نگار است که در بیمارستان آسیا پیگیر وضعیت دخترش است. او از روند رسیدگی به نگار در بیمارستان حضرت رسول گلایه کرد و ادامه داد: «وقتی از آنان خواستیم تا رفتار بهتری داشته باشند ناراحت شدند و زمانی که از تصمیم ما برای انتقال فرزندان مان به بیمارستان شخصی مطلع شدند برخوردشان با ما تغییر کرد» .
او درباره پیگیری شکایتش و رسیدگی به این حادثه گفت: «شکایت مان را در کلانتری شهرزیبا ثبت کرده ایم و چند ساعت پس از وقوع حادثه نیز چند نفر از مسوولان شهربازی و بنیاد مستضعفان برای پیگیری ماجرا نزد ما آمدند و علی رغم اینکه خودمان هزینه هایی برای درمان دختران مان کردیم، مبلغی را هم به عنوان هزینه درمان به بیمارستان پرداخت کردند».
قربانی گفت که دخترش به تازگی تحصیلاتش در رشته طراحی پارچه را به پایان رسانده بود و چون در هفته های اخیر مشغول رسیدگی به پایان نامه اش بوده با رفتن به پارک ارم قصد داشته تا به نوعی خستگی اش را رفع کند که این حادثه رخ داد و من خواهشم از رسانه ها این است که پیگیر این ماجرا باشند و بپرسند آیا واقعا نظارتی بر شهرهای بازی وجود دارد یا خیر ؟ من خودم در همان ساعات اولیه حادثه با خبرگزاری جمهوری اسلامی تماس گرفتم و وقوع آن را اطلاع دادم چراکه معتقدم رسانه ها بهتر می توانند موضوعات اینچنینی را تا رسیدن به نتیجه مطلوب پیگیری کنند.
مانیا یوسفی هم در بیمارستان نور افشار بستری شده و تحت مراقبت است، او شرایطی بدتر نسبت به دو حادثه دیده دیگر دارد و پاره شدن ریه اش مشکلاتش را دو چندان کرده است، یکی از پرستاران نورافشار درباره وضعیتش گفت: «خون ریه اش تخلیه شده و از خونریزی آن جلوگیری شده است، اما نیازمند چند عمل جراحی است و از ناحیه دست و گردن نیز آسیب های جدی دیده است.»هر سه دختر جوان امروز در شرایطی هستند که هیچگاه روز جمعه وقوع آن را پیش بینی نمی کردند، معلوم نیست آیا واقعا دستگاه های امدادی دیر به محل رسیده اند یا حادثه دیر به آنان اطلاع داده شده است اما جلال ملکی، سخنگوی آتش نشانی تهران، ساعت اعلام این حادثه به ۱۲۵ را ۲٣:۱٣، حسین درخشان سخنگوی سازمان امداد و نجات ساعت اعلام آن به هلال احمر را ۱۵: ۲٣ و حسن عباسی سخنگوی اورژانس تهران این ساعت را ۰۲: ۲٣ اعلام کرده اند و آنچه که پیداست کوتاهی مسوولان مربوطه در پیشگیری از وقوع این حادثه است، اینکه چرا در آستانه تعطیلات تابستانی که بیشترین مراجعات به پارک ها و مراکز تفریحی در آن قرار دارد اقدام به بازرسی از تجهیزات این پارک نشده است موضوعی است که مسوولان مربوطه باید پاسخگوی آن باشند و البته تاکنون با تکذیب یا سکوت آنان همراه بوده است. نخستین حادثه شهرهای بازی نیست، چند هفته پیش دو پسربچه بر اثر ترکیدن قلعه بادی در یکی از شهرهای خراسان رضوی کشته شدند و پیش از آن نیز شکسته شدن کشتی صبا در مجتمع تفریحی شورابیل اردبیل جان یک تازه داماد را گرفته بود.

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید: