* محکومیت سنگین برای احمدرضا حائری و ۵ دانشجو * احضار محمد ایوب کاظمی، ازشاگردان آیت الله منتظری

محکومیت سنگین برای احمدرضا حائری و ۵ دانشجو

سید احمدرضا حائری، فعال سیاسی سبز و اصلاح طلب بابت پی گیری قانونی ضرب و شتم زندانیان سیاسی در پنجشنبه سیاه بند ۳۵۰ که ۲۸ فروردین ماه اتفاق افتاد، به سه سال و نیم زندان محکوم شد. ۵ دانشجوی دیگر نیز مجموعا به ۲۰ سال زندان در این باره محکوم شدند.

به گزارش کلمه، با گذشت حدود از ده ماه از حمله به بند ۳۵۰ زندان اوین و سرکوب خونین زندانیان سیاسی این بند، روز گذشته قاضی صلواتی رئیس شعبه پانزده دادگاه انقلاب اسلامی تهران، با صدور حکمی احمدرضا حائری را که برادر یکی از زندانیان مضروب در این حمله بود و از سوی برخی از خانواده های زندانیان سیاسی، جهت پی گیری قانونی موضوع از مسئولان ذیربط انتخاب شده بود، به عنوان اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور محکوم کرد.

همچنین تعداد ۵ نفر از دانشجویانی که برای همراهی با خانواده های زندانیان سیاسی و ابراز همدردی با آنان در تجمع دوم اردیبهشت ۱۳۹۳ خانواده های زندانیان سیاسی در مقابل نهاد ریاست جمهوری حاضر شده و پس از آن توسط نیروهای سپاه پاسداران بازداشت شده بودند مجموعا به بیست سال زندان محکوم شده اند. نادی صبوری، ستاره داوری و سهراب صالحین سه نفر از این دانشجویان هستند که تاکنون اسامی آنها مشخص شده است.
 
احضار محمد ایوب کاظمی، ازشاگردان آیت الله منتظری 

«محمد ایوب کاظمی» محقق حوزه و دانشگاه و از شاگردان مرحوم آیت‌الله منتظری به دادگاه ویژه روحانیت احضارشد. به این روحانی منتقد ابلاغ شده است که روز یک‌شنبه مصادف با ۱۲ بهمن ۱۳۹۳ در دادگاه ویژه روحانیت تهران برای پاسخ‌گویی به اتهامات خود حضور یابد.

به گزارش سحام، «محمد ایوب کاظمی» در رابطه با این احضار در صفحه فیس بوک خود متنی را نوشته است که قسمتی از آن به شرح زیر است:

یکشنبه قرار است به دادگاه ویژه روحانیت تهران بروم؛ مشکلی نیست می روم؛ اگر دفاع از آرمان‌های انقلاب و مردم گناه است، من خطاکارم و گرنه، خطاکار آن‌هایی هستند که اقتصاد، فرهنگ، حیثیت و آبروی کشور و انقلاب را بر باد دادند و هم اکنون آزادانه و طلبکار می گردند! جرم من این است که درمقابل جفاهایی که بر ملت و دین می رود، نمی توانم ساکت بمانم. جرم من این است که از کسی جز خدا واهمه‌ای ندارم؛ جرم من این است که بله قربان گوی کسی نیستم و می‌خواهم فقط خدا را بپرستم؛ جرم من این است که معیارهای دین را، فقط برای متشرعین می‌گویم و معیارهای غیر دینی را بر نمی‌تابم؛ جرم من این است که نان را به نرخ روز نمی خورم و از دین فروشان متنفرم؛ جرم من این است که بز اخفش نیستم. جرم من این است که بر ناهنجاری‌ها بی شکیبم؛ جرم من این است که افراطیون خشونت طلب و دستپاچگان سیاسی را به باد انتقاد و افشاگری می‌گیرم؛ جرم من این است که مدعیان دروغ‌گو را افشا می‌کنم؛ جرمم این است که بر نمی‌تابم که حق الناس زیر چکمه جاهلان نابود شود.