محمدرضا خاتمی: فتنه برای عده‌ای دکان شده است/ اتهام فتنه‌گری را اولین بار مسعود رجوی گفت

محمدرضا خاتمی: فتنه برای عده‌ای دکان شده است/ اتهام فتنه‌گری را اولین بار مسعود رجوی گفت
کلمه
چکیده :بروید قوه قضائیه و ببینید چند نفر از مدعیان مبارزه با فتنه پرونده زمین‌خواری دارند./ ما در حالت دوئل نیستیم که ببینیم کدام جناح برنده می شود؟ ما یک معیار داریم؛ این که«میزان رای ملت است»./ اصلاح طلبان خصوصیتی دارند که در مورد امام هم صادق است. اینکه چشم و گوش بسته و دُگم، از چیزی حمایت نمی کنند./ اولین فردی که از فتنه حرف زد، مسعود رجوی بود که درباره ی فتنه بزرگ خاتمی، بعد از سال 76 صحبت کرد....


کلمه – گروه خبر: سید محمدرضا خاتمی، نایب رئیس مجلس ششم و دبیرکل سابق جبهه مشارکت ایران اسلامی، در گفت و گویی مفصل با پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران در مورد اندیشه های امام خمینی و شرایط امروز کشور سخن گفته است. در سخنان وی به نسبت اصلاح طلبان با امام نیز اشاره شده است که رضا خاتمی در این مورد می‌گوید: «ما امام را پیش از آنکه انقلابی بدانیم، یک اصلاح گر و اصلاح طلب می دانیم.»

برگزیده ای از بخش های مهم این گفت و گوی تفصیلی را به انتخاب کلمه در ادامه بخوانید:

- بدترین برخوردی که با امام می شود از جانب آمریکا و اسرائیل و منافقین نیست. بدترین برخورد را برخی از کسانی دارند که به ظاهر طرفدار امام هستند. ما می گوییم که امام فرمودند: رای ملت! اما مشاهده می کنیم که صدا و سیما دائما این سخنان امام را که «قلم‌ها را بشکنید» پخش می‌کند. جالب این است که هم صدا و سیمای ایران و هم رادیوی امریکا این سخنان را دائما پخش کردند.اما قضیه چی بود؟ در کردستان و ترکمنستان عده ای شورش کرده بودند و[همچون داعش امروز] سر سربازان سپاه و بچه های جهاد را می بریدند و عده ای در قلب پایتخت در روزنامه های خود از آنان حمایت می کردند. امام نیز در آن زمان گفت: ببرید این زبان ها را و بشکنید آن قلم ها را. اما اکنون روزنامه من را که همه چیزم از امام است و در جنگ نیز بودم توقیف می کنند و این حرف امام را برای من تکرار می کنند.

- ما در حالت دوئل نیستیم که ببینیم کدام جناح برنده می شود؟ ما یک معیار داریم؛ این که«میزان رای ملت است». قرائت های گوناگونی از امام می تواند وجود داشته باشد و ما نباید دگم باشیم و با قرائت های مختلف برخورد کنیم.

- اولین فردی که از فتنه حرف زد، مسعود رجوی بود که درباره ی فتنه بزرگ خاتمی، بعد از سال ۷۶ صحبت کرد. چرا؟ به دلیل آن که خاتمی گفت بود به این نظام علاقه مندم و می خواهم این نظام حفظ شود و می آیم و در درون نظام اعتراضم را به مجموعه ای از روندها اعلام می کنم. بنابراین یکی از دشمنان اصلی اصلاح طلبان، دسته ای از افراد خارج از کشور هستند که با اصل نظام جمهوری اسلامی مبارزه می کنند؛ چرا؟ به دلیل اینکه معتقدند اگر اصلاح طلبان موفق شوند، عمر نظام جمهوری اسلامی طولانی تر می شود و جایی برایشان نمی ماند. عده ای نیز مخالفین داخلی اصلاحات محسوب می شوند؛ آنهایی که متحجر هستند و افرادی که بر حسب نادانی و کج اندیشی؛ واقعا نسبت به دموکراسی هیچ دید و نظر مثبتی ندارند و معتقدند که باید «حکومت اسلامی» به جای «جمهوری اسلامی» داشته باشیم. نظرشان این است که حکومت، مانند حیات خلوتی است که هر فردی را نمی توانیم به داخل آن راه دهیم. این حیات خلوت تنها برای افراد خاصی است که در آن جا راه پیدا می کنند. برداشت اصلاح طلبان که منبعث از برداشت امام است، با این دیدگاه مخالف است. امام در جایی نزدیک به این مضمون می گویند که «به نظر من عقل عامه ی مردم اگر روی هم بیاید، نسبت به عقل خواص کمتر اشتباه می‌کند».

- پایه، محور و اساس اقدامات اصلاح طلبان، دیدگاه ها و نظرات امام است. البته به این معنا نیست که اجتهاد نکنند و مقتضیات زمان و مکان را در نظر نگیرند. تمام این اقدامات را بر اساس سلوک و منطق و روشی امام انجام خواهند داد. به همین دلیل در هر صورت و روشی اساس و بنیان اقداماتشان، تفکرات و اندیشه های بنیادین امام است. به این دلیل که امام را پیش از آنکه انقلابی بدانیم، یک اصلاح گر و اصلاح طلب می دانیم. درست است که انقلاب اسلامی، نام انقلاب گرفت اما اگر آن را با همه ی انقلاب های دنیا، به لحاظ هزینه و خون ریزی و قتل و اعدام … مقایسه کنید، متوجه می شوید که به قول یکی از دوستان، حداقل در عصر جدید، اولین انقلاب آرام دنیا بوده است. و چه بسا انقلاب اسلامی الهام بخش تئوریسن های جدیدی باشد که خود را مبدع انقلابهای نرم و رنگی می دانند. واقعا امام اصلاح گر بود.

- امام خود را معصوم و قدیس نمی دید که بگوید هیچ اشتباهی و هیچ مسئله ای در حرف ها و رفتار و گفتار من نبود.

- برای نمونه در زمان دفاع مقدس، روزنامه رسالت علیه دولت نادرست و غیرواقعی می نوشت. امام نیز از این موضوع به شدت عصبانی بودند؛ اما امام دستور تعطیلی و توقیف این نشریه را ندادند؛ تنها گفته شده است که چند روزی بر حسب مصالح از ورود این نشریه به جبهه ها برای حفظ روحیه رزمندگان جلوگیری شود.

- در عملکرد یک رهبر یا یک رییس جمهور باید سه نکته را در نظر داشت اول شرایط زمانی تصمیم او دوم میزان صحت اطلاعات و اخباری که به او می رسد و سوم نحوه عمل به فرامین و دستورات وی. البته در هر حال نمی توان مسئولیت آن رهبر یا رییس حمهور را در فرایند این تصمیمات و اجرای آن از نظر دور داشت.

- ما چالش هایی داشتیم و نگران بودیم که به روحانیت زدایی و کنار گذاشتن روحانیت از دین و اسلام منهای روحانیت متهم شویم. اینجا بود که حاج احمد آقا، پیغام دادند و ما نزد ایشان رفتیم. امام این صحبت معروف را کرد. امام آن جمله ی معروفشان را فرمودند: «امروز یک توطئه ی بزرگ تر از توطئه ی قبل است. تا دیروز می گفتند روحانیت نباید در سیاست دخالت کند؛ امروز می گویند فقط روحانیت باید در سیاست دخالت کند.»

آیا واقعا در مقابل کاریزمای امام امکان مخالفت بود؟

به همان رهبر و کاریزمایی که می گویید؛ توهین هم کردند. پس از نامه امام در قضیه نخست وزیری مهندس موسوی، حدود صد نفر مخالفت می کنند و حتی صریحا می گویند امام پوزبند برای مجلس بفرستد. توهین از این بیشتر برای یک شخصیت کاریزماتیک آن هم از طرف گروهی از نمایندگان مجلس همان نظام می شود؟ توهین هم کردند اما نه کسی دستگیر شد و نه کسی برای انتخابات بعدی رد صلاحیت شد و نه از مجلس اخراج شدند. بنابراین اصلا تعارف نبود. اگر ما نمی خواستیم یا نمی توانستیم امام را قانع کنیم در واقع مشکل از ما بود. او رهبری بود که به هر طریقی نمی خواست کار خود را پیش ببرد و تحمل صدای مخالف را داشت، و برای پیشبرد کار سعی در فریب دادن مردم نداشت و اگر کسی در مقابل او ایستادگی می کرد دستوری برای اذیت و آزارش وجود نداشت.

آقای میردامادی رییس کمیسیون امنیت ملی و شما و آقای بهزاد نبوی نایب رئیس مجلس شورای اسلامی بودید؛ در عین حال برخی هم مدعی هستند که شما فتنه گر هستنید؟!

پارسال صحبتی کردم که به بسیاری هم برخورد. من گفتم ما دیگر گذشته‌ایم. البته نه به این معنا که طرف مقابل را عفو کرده ایم، بلکه به این معنا که از گذشته عبور می کنیم. فرض کنیم که ما فتنه ‌گر هستیم، مگر چقدر باید تاوان بدهیم شما هم عده زیادی از ما را محاکمه و مجازات کردید، بسیاری را احضار کردید، بردید زندان، تبعید کردید، ممنوع الکار و ممنوع القلم کردید. هر طور هم دلتان می خواهد فحش می دهید و جایزه هم می گیرید کسی که به حکم شما رفته زندان، محکومیتش را کشیده، در حال حاضر چه جرمی دارد؟ آقایان موسوی و کروبی هم که گفتید رأس فتنه هستند و آنها را مجازات کردید، مجازات آنها هم حصر بود. آیا ما نمی‌توانیم بگوییم که ما مظلوم واقع شده‌ایم؟ صحبت من در ان روز این بود که ما حاضریم برای این که شما کافه را به هم نریزید حتی نگوییم مظلوم هستیم این را هم ما نمی‌گوییم. اما واقعیت این است که متأسفانه فتنه برای عده‌ای از افراد تبدیل به دکان شده‌است و از طریق آن می‌توانند در هر عرصه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی هر کاری که دلشان می‌خواهد انجام دهند.

- زمانی به ما گفتند آیا شما می‌خواهید در مجلس نماینده داشته باشید یا برای انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا معرفی کنید، گفتیم نه ما خواستار کاندید معرفی کردن نیستیم، اما می‌خواهیم از آقای روحانی حمایت کنیم. بعد از آن هم نمی‌خواهیم بگوییم ما آقای روحانی را آورده‌ایم؛ اما این حق را از ما نگیرید که تفسیر خودمان را نه از وقایع سال ۸۸، بلکه از عملکرد هشت ساله آقای احمدی نژاد از سال ۸۴ تا ۹۲ بیان کنیم و بگوییم رأیی که مردم در سال ۹۲ به آقای روحانی دادند به این معنی است که روش احمدی نژاد و حامیان او را نمی‌پسندند هرچند بخواهند رنگ عوض کنند. ما دیگر کاری به وقایع ۸۸ نداریم و گذشتیم. مجازات ان را هم کشیده ایم و اگر فکر می کنید هنوز چند نفر مجازات نشده اند بفرمایید داوطلبانه بیاییم زندان برویم تبعید شویم و حتی اعدام شویم بلکه شما از دست این فتنه راحت شوید و اینقدر ملت را تحت فشار قرار ندهید.

- اگر شما معتقدید که ما مجازات نشده‌ایم، بیائید ما را مجازات کنید و غائله را تمام کنید، حتی اگر لازم است چندین نفر دیگر را زندانی کنید و این مسئله را ختم کنید. این مجازات نکردن نشان می‌دهد که برخی خواستار ماندن استخوان لای زخم هستند، نتیجه این می‌شود که همه ما با وجود اینکه هیچ محکومیتی نداریم، مشمول این حکم صادرنشده و ناگفته می‌شویم که سخنرانی نکنیم، مصاحبه نداشته‌باشیم.نه درباره انتخابات سال ۸۸، بلکه حتی درباره اوضاع جاری مملکت نیز نتوانیم اظهار نظر کنیم. البته من هنوز نظر خودم درباره وقایع ۸۸ را تغییر نداده‌ام اما می‌توانم این پیشنهاد را ارائه کنم که از این مرحله عبور کنیم و به مشکلات و مسائل جاری مملکت در حوزه‌های فرهنگ، سیاست خارجی و اقتصاد بپردازیم. در مرحله بعد هم مسئله را به مردم واگذار کنیم، یعنی همان چیزی که امام بر آن تأکید داشتند. همه گروه‌ها بتوانند نظر خود را درباره اوضاع مملکت بیان کنند و در نهایت مردم بتوانند هر کدام را می‌پسندند انتخاب کنند. بعد از آن هم بر اساس انتخاب مردم با هم همکاری کنیم و کار مملکت را پیش ببریم. اما به نظر من برخی احساس می‌کنند باید پاسخگوی مشکلات ۸ سال دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد باشند و از طرفی تصورشان این است که اگر به ما مجال دهند ما می‌گوییم دیدید ما گفتیم!

- پیشنهاد ما این است که یک روز را انتخاب کنیم و بگوییم از امروز به بعد به گذشته‌مان نگاه نمی‌کنیم و با نگاهی به آینده به بررسی اوضاع مملکت بپردازیم و ببینیم که باید برای بهبود اوضاع چه کنیم. دوستانی که فتنه فتنه می‌کنند، بسیار عاقل هستند و ارزیابی واقع بینانه ای از پایگاه اجتماعی خود دارند. بنابراین چاره‌ای جز این ندارند که با غبارآلود کردن فضا، امنیتی کردن شرایط و بد جلوه دادن وضعیت کشور در فضای بین‌المللی جایگاه خود را حفظ کنند. تمام محصول پروژه فتنه تاکنون همین بوده‌است. بهترین کاری که از دست ما بر می‌آید این است که بی تفاوت باشیم. ما در فضای بسته خودمان سیر نمی‌کنیم و می‌بینیم که اتهامات تریبونهای خاص به بزرگانی مثل آقای هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی یا سید حسن خمینی در جامعه و در میان مردم تأثیری ندارد. البته اقلیتی تحت تأثیر قرار می‌گیرند و این اقلیت همیشه هم وجود دارند. من به دنبال این نیستم که بگویم همه ما را قبول دارند، یا همه مخالفان ما بر اساس منافع شخصی سخن می‌گویند نه برخی از آنها انسانهای شریفی هستند و بر اساس اعتقادشان با ما مخالفت و حتی دشمنی می کنند برخی واقعا امام را دوست دارند، ولی برداشت‌های خاص خودشان را دارند که با برداشت‌های ما از امام خمینی و انقلاب اسلامی جور در نمی‌آید. اما واقعیت این است که برای عموم مردم به خصوص نسل جوان، امروز این مهم است که ببینند آیا فرد دزدی کرده‌است یا نه؟ از مقام خود سوء استفاده کرده یا نه؟ و در جایگاه قدرت چقدر برای مردم داد زده و چقدر از منافع حزب و گروه خود دفاع کرده‌است؟ معیارهای قضاوت مردم چنین چیزهایی است، نه اینکه یک فرد قسم بخورد که طرفدار نظام است و بعد هم هر فسادی که دلش می‌خواهد بکند.

- بنابراین من معتقدم ما باید حرف خودمان را بزنیم و در برابر اتهامات موضعی انفعالی و واکنشی نگیریم. من معتقدم که باید موضع فعالانه بگیریم و بگوییم حرف ما این است که فساد نباید در این مملکت وجود داشته باشد و سیاست‌های شما در طول هشت سال گذشته منجر به رشد فساد شده‌است. بنابراین مردم قضاوت می‌کنند، اگر سخنان ما خوشایند مردم است، باز هم مبنای ما قضاوت مردم است. امروز شرایط به گونه‌ای نیست که بتوانیم جریان افکار عمومی را یک سویه کنیم، در واقع سیل رسانه‌ها و ابزارهای ارتباط جمعی چنین اجازه‌ای به ما نمی‌دهد.

- این مسئله را دردمندانه بیان می‌کنم که برخی از نسل جوان امروزی نه من را قبول دارد، نه دوستان اصولگرای ما را. البته ممکن است از میان بد و بدتر، بد را انتخاب کنند و از سر اجبار به ما رأی دهند. اما دفاع ناشیانه و نابخردانه‌ای که از امام خمینی، ولایت فقیه و نظام جمهوری اسلامی صورت گرفته‌است، باعث شده که نسل جدید بدش نیاید که ما توی سر هم بزنیم. زمانی که در مجلس بودم، دوستانی با ما دعوا داشتند که چرا با اعضای نهضت آزادی نشست و برخاست دارید؟ پاسخ ما به آنها این بود که مشی ما با اعضای نهضت آزادی یکی نیست، اما اگر یکی از اعضای نهضت آزادی را بدون محکومیتی بگیرید و زندان کنید، من از حق شهروندی او دفاع می‌کنم. به آنها گفتم من پسر آیت الله خاتمی و داماد امام هستم، شما من و امثال من را می‌شناسید و از اصل و نسب من با خبر هستید؛ اگر امثال ما را حذف کنید، کسانی روی کار می‌آیند که سوابقشان را نمی دانید و نمی ‌شناسید و پشیمان می‌شوید، چرا که این افراد ریاکار، مجیز شما را می‌گویند، اما سوء استفاده می‌کنند و هزار مشکل برای شما ایجاد می‌کنند. ریا و نقاب را نهادینه نکنید.

- بروید قوه قضائیه و ببینید چند نفر از مدعیان مبارزه با فتنه پرونده زمین‌خواری دارند. ما هم پرونده داشتیم، اما سیاسی. کسی را پیدا نمی‌کردید که فساد اخلاقی و اقتصادی داشته‌باشد. بسیاری هم خوب یاد گرفته‌اند که چگونه سر همه ما کلاه بگذارند، به راحتی از طریق ریاکاری، نفاق و دروغ‌گویی به آلاف و الوف می‌رسند، وام می‌گیرند یا مدیر کل می‌شوند. نظام نیازمند افراد دلسوز اما منتقد است. اگر فرزند آیت الله خاتمی و فرزند آیت الله شهید مطهری و آیة الله بهشتی و آیة الله منتظری را حذف کنید، کسی جای او می‌آید که می‌خواهد بار خود را ببندد. مسئله اصلی ما این است نه دعوای با اصولگرایان. ما بسیاری از اصولگرایان را دوست داریم، برای مثال آقای توکلی با ما مخالف است اما برای این مخالفت به اصولی پایبند است. اما عده‌ای از اصولگرایان بارها رنگ عوض کرده‌اند و این نشان می‌دهد که جز منافع خودشان به چیزی پایبند نیستند و چنین افرادی نظام را از پای در می‌آورند.

- اصلاح طلبان خصوصیتی دارند که در مورد امام هم صادق است. اینکه چشم و گوش بسته و دُگم، از چیزی حمایت نمی کنند. به نظر من، این موضوع شاید مهم ترین ویژگی آن ها باشد. این را هم از خود امام آموخته اند. سیر و سلوک امام در آن ده سال، تشویق مردم به این رفتار بود.

منبع خبر: کلمه

اخبار مرتبط: بروید قوه قضائیه و ببینید چند نفر از مدعیان مبارزه با فتنه پرونده زمین‌خواری دارند