مردم و جامعه در ایران از تدارک روز کارگر تا پایان روز کارگر هفته جدال و کشمکش طبفاتی را پشت سر گذاشتند. روزهای سخت، اعتراض و انرژی با قلبهای انساندوستانه به نمایش درآمد. دوستان و دشمنان مردم آزمایش شدند. و محک زده شدند. اعتماد به دوستان مردم و کارگران محکمتر شد. تنفر از دشمنان مردم دولت، نهادهای سرکوبگر عمیق تر شد. صف بندی طبقاتی باردیگر در دل جدال اجتماعی و خیابانی حودنمایی کرد

مردم و جامعه در ایران از تدارک روز کارگر تا پایان روز کارگر هفته جدال و کشمکش طبفاتی را پشت سر گذاشتند. روزهای سخت، اعتراض و انرژی با قلبهای انساندوستانه به نمایش درآمد. دوستان و دشمنان مردم آزمایش شدند. و محک زده شدند. اعتماد به دوستان مردم و کارگران محکمتر شد. تنفر از دشمنان مردم دولت، نهادهای سرکوبگر عمیق تر شد. صف بندی طبقاتی باردیگر در دل جدال اجتماعی و خیابانی حودنمایی کرد
اخبار روز
مردم و جامعه در ایران از تدارک روز کارگر تا پایان روز کارگر هفته جدال و کشمکش طبفاتی را پشت سر گذاشتند. روزهای سخت، اعتراض و انرژی با قلبهای انساندوستانه به نمایش درآمد. دوستان و دشمنان مردم آزمایش شدند. و محک زده شدند. اعتماد به دوستان مردم و کارگران محکمتر شد. تنفر از دشمنان مردم دولت، نهادهای سرکوبگر عمیق تر شد. صف بندی طبقاتی باردیگر در دل جدال اجتماعی و خیابانی حودنمایی کرد. در یک سمت این جدال میلیونها نفر از جوانان، کارگران و معلمین و خانوادهایشان و در قطب مخالف دولت و ارگان و نهادهای وابسته، در مقابل هم صف آرایی کردند. هفته التهاب! هفت روز رو در رویی در تاریغ مبارزه طبقاتی ثبت شد. هفت روز پُر از جدال طبقاتی ــ سیاسی ماتریال کافی برای سناریو نویسهای تاتر و نمایش و فیلم و داستان را تامین کرد. افق جدال طبقاتی ــ سیاسی در جامعه درخشید و پتانسیل بالایی از نمایش و قدرت اعتراض به جنبش سیاسی عدالتخواهانه، جنبش برای معیشت و منزلت تزریق شد. و کارهای بزرگ و توقعات بالا نیز به میدان آمده اند.

پرده اول:
تجمع های گسترده اعتراضی معلمین که اعتراضاتشان را از بهمن شروع کرده و در اولین روزهای اسفند و سپس ۱۰ اسفند دست به تجمعات سراسری زده بودند، فضای اعتراضی جامعه را معماری کردند. معلمان خواهان افزایش حقوق، استخدام معلمان پیمانی، آزادی تشکل و اعتراض، آزادی معلمان زندانی و برخی دیگر از خواست های فوری خود بودند. خواست های معلمان خواست های کارگران و اکثریت مردم را نمایندگی میکرد. از اوایل فروردین ماه ٩٣ تجمعات لعلمین در بیش از ٨٥ شهر   گسترده و وسیع با حمایت مردم، و بخشهای زیادی از محصلین و دانشجویان شروع و هنوز ادامه دارد.

پرده دوم:
تداوم اعتصابات کارگری ٩٣. فروردین ٣ اعتصاب(اعتصاب کارگران شرکت ساختارصنعت یکی از شرکت های پیمانکاری پتروشیمی مهاباد) ـ (اعتصاب کارگران جهاد نصر خوزستان( ـ (اعتصاب ٤ روزه کارگران شهرداری منطقه یک کرمانشاه(شرکت پیمانکاری نوین) و ١٥ تجمع و اعتراض.
اردیبهشت٩٣: ٥ ﺍﻋﺘﺼﺎﺏ: ﺍﻋﺘﺼﺎﺏ ﺑﺯﺭﮒ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺳﻨﮕﺒﺮﺍﻥ ﺑﺮﻭﺟﺮﺩ در روزهای ٢٠ و٢١ ﺍﺭﺩﯾﺒﻬﺸﺖ ﻣﺎﻩ ـ اعتصاب کارگران سنگ آهن مرکزی بافق ـ ٢٢ اردیبهشت اعتصاب غذای کارگران کارخانه سیمان دشتستان وارد هشتمین روز شد ـ اعتصاب غذای کارگران سیمان دشتستان ـ١٩اردیبهشت: اعتصاب کارگران بزرگترین معدن سنگ آهن کشور در بافق. ٢٦ مورد تجمع اعتراضی.
خرداد ٩٣: ١٥ اعتصاب؛ اعتصاب رانندگان معدن شماره ٤ گل گهر سیرجان ـ ادامه اعتصاب بیش از ٥ هزار نفر از کارگران در بافق و ضرورت ایجاد تشکل معدن چیان ـ اعتصاب وتجمعات اعتراضی کارگران کارخانه یک و یک دریک ماه گذشته ـ اعتصاب کارگران کارخانه ذوب آهن اردبیل ـ اعتصاب کارگران خدمات شهری شهرداری اهواز ــ ٢٢مین روز اعتصاب٤هزار نفر کارگران معدن سنگ آهن مرکزی بافق ـ اعتصاب ٤٥٠ نفر از کارگران سد بنیربه دلیل عدم پرداخت حقوق ـ اعتصاب ١٢٠٠ نفرکارگرنورد پروفیل ساوه برای دستیابی به مطالباتشان ـ اعتصاب کارگران شرکت جیسون در فاز ١٢ پارس جنوبی ـ اعتصاب کارگران سیمان جوین(جغتای) ـ اعتصاب رانندگان بونکر حمل سیمان ـ تجمع اعتراضی پرستاران برای افزایش دستمزدها؛ بیش از ٣٠٠ نفر از پرستاران بیمارستان خمینی دست به تجمع اعتراضی زدند و خواهان افزایش دستمزد و برخی دیگر از خواست های خود شدند.ــ تجمع و راه پیمایی اعتراضی کارگران فولاد زاگرس کردستان در سنندج. ــ اعتصاب کارگران پتروشیمی تبریز ـ اعتصاب رانندگان معدن شماره ٤ گل گهر سیرجان ـ تهران؛ اعتصاب در بخش بارگیری فرودگاه مهرآباد ـ و ٤٩ تجمع اعتراضی.
تیر ٩٣: اعتصاب کارگران سد بنیر مریوان ـ اعتصاب جمعی از کارگران در فازهای ١٧ و ١٨ در عسلویه ـ ادامه اعتصاب آهن فروشان بازار تهران ـ اعتصاب وتجمع کارگران معدن البرز شرقی دراعتراض به خصوصی سازی ـ پایان تحصن کارگران پتروشیمی تبریز بدون عملی شدن وعده‌های کارفرما ـ ٣ تیر: ٨٠٠ تا ١٠٠٠ نفر از کارگران پیمانی بخش تعمیرات پارس جنوبی در فازهای ١ و ٢ و ٣ عسلویه در مقابل ساختمان ١٢ طبقه ای پارس جنوبی دست به تجمع اعتراضی زدند   ٣٥ مورد تجمع اعتراضی.
مرداد ٩٣: ١١ ﺍﻋﺘﺼﺎﺏ:   اعتصاب کارگران ورزشگاه سردار جنگل ـ اعتصاب وتجمع کارگران نیشکرهفت تپه ـ اعتصاب در شرکت ساحل سازان ـ اعتصاب کارگران شرکت سهند آذر کرمانشاه ـ اعتصاب وتجمع کارگران مجتمع کشت وصنعت هفت تپه ـ اعتصاب بیش از ٤٠کارخانه سنگ بری اصفهان ـ اعتصاب کارگران واحد پلیمری (LD) در مجتمع پتروشیمی بندرامام ـ ششمین روز اعتصاب کارگران شرکت ریسندگی پرریس ـ اعتصاب رانندگان اتوبوس مسیر میدان آزادی ـ اعتصاب کارگران فولاد آذربایجان دراعتراض به واگذاری به بخش خصوصی ـ ٤١ مورد تجمع اعتراضی.
شهریور ٩٣: ٩ ﺍﻋﺘﺼﺎﺏ:   پنجمین روز اعتصاب کارگران کارخانه کاشی گیلانا! ـ اعتصاب کارگران معدن ذغال سنگ البرز غربی ـ اعتصاب کارگران کارخانه نکاسفال ـ اعتصاب کارکنان واگن پارس ـ اعتصاب کارگران در شهرک صنعتی صفادشت استان البرز ـ اعتصاب کارگران شرکت بام تهران ـ ١٠ شهریور تداوم تحصن کارگران معدن بافق ـ اعتصاب اخطاری کارگران پتروشیمی فجر ـ اعتصاب کارگران سد گلورد ـ ٣١ مورد تجمع اعتراضی.
مهر ٩٣: ٧ ﺍﻋﺘﺼﺎﺏ: کارگران لوله ونورد صفا بار دیگر دست به اعتصاب زدند. ــ کارگران لوله و نورد صفا از روز شنبه ٢٦ مهر ماه دست به اعتصاب زده اند ـ اعتصاب کارگران پیمانکاری فازهای ١٧ و ١٨ عسلویه ـ تداوم اعتصاب کارگران کارخانه کاشی گیلانا ـ اعتصاب کارگران رنگین نخ سمنان ـ اعتصاب کارگران روزمُزد کارخانه نیشکر هفت تپه‎ ـ اعتصاب در نیروگاه گناوه ـ ٢٠ مورد تجمع اعتراضی.
آبان ٩٣: ٢ ﺍﻋﺘﺼﺎﺏ: اعتصاب کارگران شهرداری شادگان ـ اعتصاب کارگران روزمزد ساختمان در حال ساخت اداره پست خرم‌آباد در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق عقب‌افتاده ـ ٢٦ مورد تجمع اعتراضی.
آذر ٩٣: ٦ ﺍﻋﺘﺼﺎﺏ: تداوم اعتصاب کارگران معدن کوشک بافق ـ اعتصاب کارگران شهرداری شادگان ـ اعتصاب کارگران معادن البرز شرقی ـ اعتصاب کارگران پیمانی پتروشمی فجر ـ اعتصاب کارگران روزمزد در خیابان طالقانی تهران ـ اعتصاب کارگران معدن زغال سنگ تخت مینودشت ـ و ٣٥ مورد تجمع اعتراضی.
دی٩٣: ٤ ﺍﻋﺘﺼﺎﺏ: اعتصلب کارگران کارخانه سرامیک های صنعتی اردکان ـ اعتصاب ٩٠٠کارگر واگن پارس ـ اعتصاب ٦٠٠نفر از کارگران شرکت سابیر که در پروژه سدسازی نیروگاه چم شیرگچساران ـ اعتصاب کارگران کارخانه خودروسازی پارس خودرو (زیرمجموعه گروه خودروسازی سایپا) ١٢ مورد تجمع اعتراضی
بهمن ٩٣: ٤ ﺍﻋﺘﺼﺎﺏ:   اعتصاب ١٢٠٠ کارگر کارخانه لوله سازی اهواز ـ اعتصاب مداوم بیش از ٥٠٠ نفر از راننده‌های پایانه‌های کارخانه سیمان ارومیه ـ دو هفته اعتصاب کارگران کارخانه «کاشی ارچین» در میبد یزد ـ اعتصاب ١٠٠٠نفر از کارگران معدن طرزه ـ و ١٥ تجمع و اعتراض
اسفند ٩٣: ٣ ﺍﻋﺘﺼﺎﺏ: اعتصاب مداوم کارگران شرکت زاگرس جنوبی ـ اعتصاب کارگران شرکت کشتی‎سازی صنایع دریایی ایران صدرا دریای مازندران ـ ﺍﻋﺘﺼﺎﺏ کارگران شرکتهای پیمانکاری مجتمع پتروشیمی بندرامام درماهشهر ـ و ٢٧ مورد تجمع اعتراضی.
فروردین ٩٤: اعتصاب مداوم و متحدانه بیش از ١٠٠٠` کارگر نورد لوله صفا ازاواخر فروردین ماه تا هشتم اردیبهشت.   اواخر فروردین ماه تجمعات اعتراضی علیه پرداخت نکردن حقوق و مزایا، برای افزایش دستمزدها توسط کارگران نساجی قائمشهر ـ فارسیت دورود ـ

پرده سوم:
فشار اعتراضات و مبارزات کارگری امسال در عین حال باعث شد که خانه کارگر بعد از ۸ سال به دست و پا بیفتد و فراخوان تظاهرات اول مه در تهران بدهد. جمهوری اسلامی تغییر نکرده. این نظام جنایتکار وحشی تر و هارتر شده است. این نظام هار استثمار وحشی کارمزدی را شدت بخشیده. فقر و فلاکت و بی حقوقی مطلق و بیکاری میلیونی را به جامعه تحمیل کرده. اما، آنچه تغییر کرده رشد اعتراضات و اعتصابات کارگری است. بررسی آماری اخبار تجمعات کارگری مقابل مجلس نشان میدهد که از فروردین ماه سال ٩٣ تا دهم اردیبهشت ٩۴، ۳۵مورد تجمع کارگری مقابل ساختمان مجلس در رسانه ها گزارش شده است. نکتهٔ قابل توجه در این میان این است که تعداد تجمعات گزارش شده در مقابل مجلس، در یک ماه و ده روزی که از آغاز سال جدید گذشته در مقایسه با همین زمان در سال گذشته رشد چشمگیری داشته است. همچنین فعالان تشکل های مستقل کارگری ۸ اردیبهشت ۹۴ و برای دومین بار پس از تجمع اعتراضی مهرماه سال گذشته در مقابل مجلس تجمع اعتراضی برپا کردند. این فعالین مستقل کارگری سال ٩١ با جمع آوری ۴۰ هزار امضاء خواستار برگزاری تجمع کارگری در روز کارگر شده بودند. این کارگران در یک سال گذشته و همچنین در سال جاری با برگزاری دو تجمع در مقابل مجلس، به هزینه‌های بالای تامین معیشت و حقوق پایین کارگران و همچنین صدور احکامی چون اخراج، زندان و شلاق برای فعالین کارگری، اعتراض کردند. آزادی فعالیت انجمن‌ها و تشکل‌های مستقل کارگری از جمله خواسته‌های این کارگران است. شیب اعتراضات کارگری در شش ماهه دوم سال ۹۳ شدت گرفت گزارش‌های منتشره نشان می‌دهد تعداد تجمعات کارگران، در شش ماههٔ دوم سال ۹۳ و با نزدیک شدن به روزهای پایانی سال رشد بیشتری داشته است. در این میان، مهر و اسفند سال ٩٣ رکوردار تعدا تجمعات برگزار شده مقابل مجلس است. تعداد کل تجمعات در این دو ماه به ۱۲ مورد تجمع می‌رسد. تجمع چند باره کارگزاران مخابرات روستایی، معدنکاران البرز غربی، بازنشستگان آموزش و پرورش و فعالان مستقل کارگری که هماهنگ کننده طومار ۴۰هزار امضاء بودند، از جمله تجمعات برگزار شده در مهرماه ۹۳ بوده است. صد‌ها پرستار و معلم نیز در روزهای ابتدایی اسفند ۹۳ در مقابل مجاس تجمع کردند تا یکی از پر سرو صدا‌ترین تجمعات اعتراضی سال گذشته را به نام خود ثبت کنند. در مراکز کار و معادن و کارخانه ها در صنایع پتروشیمی، عسلویه، نورد پروفیل ساوه اعتصابات کارگری با شرکت هزاران کارگر در جریان بوده است. اعتصاب و اعتراض وارد فاز جدید شده. حق طلبی و مبارزه افزایش دستمزدها، حقوق مناسب و رفاه به پرچم و شعار اصلی جامعه تبدیل شده. جامعه و مردم با کارگر، معلم، پرستار، دانشجو و جوانان بیکار علیه ریاضت کشی اقتصادی با قامت بلند ایستاده اند. فریاد معیشت و منزلت همه گیر و توده ای شده و به التهاب اوضاع سیاسی افزوده است. هژمونی اعتصابات کارگران، تجمعات هزاران نفری مغلمین و پرستاران رونمایی شد. فرضت های مناسب برای پیشروی های توده ای و عقب زدن ریاضت کشی اقتصادی فراهم شده.

پرده چهارم:
تجمع ٨ اردیبهشت : مراسم روز جهانی کارگر از سوی کارگران تهرانی در مقابل مجلس شورای اسلامی با شعار افزایش مزد، کارگر زندانی معلم زندانی آزاد باید گردد برگزار شد. در گرامیداشت روز جهانی کارگر و در اعتراض به سرکوب و فقر و فلاکت و حداقل مزد، کارگران تهرانی دست به تجمع در مقابل مجلس شورای اسلامی زدند. در این تجمع که علیرغم فضای امنیتی شدید، نزدیک به یکصد کارگر شرکت کرده بودند کارگران شرکت کننده با طنین شعارهای: کارگر زندانی آزاد باید گردد، معلم زندانی آزاد باید گردد، کارگر معلم اتحاد اتحاد، معیشت منزلت حق مسلم ماست، سرمایه دار حیا کن مملکتو رها کن و..، مقابل مجلس را به صحنه پرشوری از فریاد و اعتراض کارگری در گرامیداست روز جهانی کارگر تبدیل کردند. در این تجمع سه بنر بزرگ با شعارها و مطالبات زیر در دست تجمع کنندگان بود: ١- گرامی باد اول ماه مه (۱۱ اردیبهشت) روز جهانی کارگر، مزد خفت بار ٧١٢هزار تومانی را تحمل نمی کنیم، حداقل هزینه زندگی ٣٥٠٠٠٠مزد کارگر ٧١٢٠٠٠، مجازات شلاق بر علیه کارگران بازگشت به عهد بربریت است٢ - حکم زندان جعفر عظیم زاده و جمیل محمدی از هماهنگ کنندگان طومار چهل هزار نفری اعتراض به حداقل مزد را لغو کنید ٣ـ١ درصد تامین تامین ٩٩ درصد گرسنه گرسنه. در پلاکاردهای این تجمع نیز شعارها و مطالبات زیر نوشته شده بود: معیشت منزلت حق مسلم ماست، حکم جعفر عظیم زاده و جمیل محمدی ملغی باید گردد، کارگر کارگر اتحاد اتحاد، کارگر معلم اتحاد اتحاد، گرامی باد اول ماه مه روز جهانی کارگر، نه به فلاکت نه به تورم، آیا اعتراض به سطح معیشت جوابش زندان و شلاق است، کارگر زندانی آزاد باید گردد، هزینه زندگی٣٥٠٠٠٠    تومان حداقل مزد ٧١٢٠٠٠ تومان، ۱ درصد تامین تامین ٩٩ درصد گرسنه گرسنه و...

پرده پنچم:
قطعنامه ٧ تشکل کارگری و قطعنامه سه تشکل کارگران و معلمان به مناسبت اول ماه مه روز جهانی کارگر: دستمزد ٧١٢ هزار تومانی تحمیل مرگ تدریجی بر میلیونها کارگر است! مفاد این قطعنامه صدای رسایی علیه وضع موجود است. صدایی که خواستهای اکثریت عظیم جامعه ایران برای داشتن یک زندگی انسانی و مرفه و فارغ از خفقان و ستم و تحقیر را بیان می کند.صدائی که اعلام میکند دستمزد تحقیر آمیز ۷۱٢ هزار تومانی را نمی پذیرد، از مبارزات و خواستهای برحق معلمان و پرستاران قاطعانه حمایت میکند، و خواستار لغو مجازات اعدام و شلاق و آزادی بیقید و شرط کلیه کارگران و زندانیان سیاسی است. اعلام میکند قوانین تبعیض آمیز در مورد زنان باید لغو شود، “هرگونه تبعیض از کارگران مهاجر افغانی و سایر ملیتها در ایران” باید رفع شود، آزادی بی قید و شرط اعتصاب، اعتراض، راهپیمائی، تجمع، اندیشه و بیان، احزاب و مطبوعات باید برسمیت شناخته شود، و کار کودکان باید ممنوع شود. اعلام میکند گسترش جنگ و جنایت در خاورمیانه نتیجه بن بست مناسبات سرمایه داری است و کارگران و مردم جهان را به اعتراض به این شرایط فرامیخواند. این قطعنامه و یا منشور آزادی جامعه از قید خفقان و فقر و اتحاد کارگری حول آن از یکسو نوید بخش افقی روشن در مقابل جامعه و از سوی دیگر موجب کابوس دشمنان مردم است. نه فقط جمهوری اسلامی که اپوزیسیون بورژوایی حکومت اسلامی نیز از این تحرک کارگران احساس بیم و هراس می کند. چرا که طبقه کارگر با این منشور دورنمای آزادی و برابری را در برابر جامعه می گشاید و می خواهد با نیرویی متحد و متشکل بعنوان رهبر مبارزه توده ای برای دستیابی به آزادی و رفاه پا به میدان بگذارد و رژیم اسلامی و کل حاکمیت سرمایه را به چالش بکشد. این قطعنامه و یا منشور آزادی جامعه از قید خفقان و فقر و اتحاد کارگری حول آن از یکسو نوید بخش افقی روشن در مقابل جامعه و از سوی دیگر موجب کابوس دشمنان مردم است. نه فقط جمهوری اسلامی که اپوزیسیون بورژوایی حکومت اسلامی نیز از این تحرک کارگران احساس بیم و هراس می کند. چرا که طبقه کارگر با این منشور دورنمای آزادی و برابری را در برابر جامعه می گشاید و می خواهد با نیرویی متحد و متشکل بعنوان رهبر مبارزه توده ای برای دستیابی به آزادی و رفاه پا به میدان بگذارد و رژیم اسلامی و کل حاکمیت سرمایه را به چالش بکشد.

پرده ششم:
خانه کارگر بعنوان بخشی از جمهوری اسلامی همواره مدافع سیاستها و شعارهای نژداپرستانه و فاشیستی علیه کارگران خارجی و بوِیژه کارگران مهاجر افغان در ایران بوده است. سعی کرده و می کنند تا کارگران مهاجر افغان را که سخت ترین و پر مشقت ترین کارها را انجام می دهند و مورد بیشترین استثمار و بهره کشی قرار میگیرند، بعنوان عامل بیکاری معرفی کنند تا سرمایه داران و دولتشان را از گزند اعتراض متحد کارگران مصون نگاه دارند. تبلیغات زهرآگین علیه کارگران افغان و تلاش مذبوحانه و تفرقه افکنانه در روز کارگر یعنی روزی که نماد اتحاد و همبستگی بین المللی طبقه کارگر است نتیجه ای جز رسوا شدن هر چه بیشتر خانه کارگر بهمراه نداشت. بطوری که بعد از اعتراضات زیادی که از جانب تشکلهای کارگری علیه طرح شعارهای افغان ستیزانه شد سعی کردند از آنها فاصله بگیرند. حتی صادقی معاون خانه کارگر جمهوری اسلامی ناگزیر شد اعلام کند درشعارها اشتباه شده! آنها نتواستند پیام اتحاد کارگری در اول مه را خدشه دار کنند چرا که در قطعنامه ۷ تشکل مستقل کارگری به صراحت خواست طبقه کارگر چنین نوشته شده بود:”ما خواهان رفع هرگونه تبعیض از کارگران مهاجر افغانی و سایر ملیتها در ایران، توقف فوری اخراج آنان و اعطای حقوق شهروندی به این دسته از هم طبقه ای های خود هستیم.”

پرده هفتم:
پیام کارگران بمناسبت روز جهانی کارگر چلوه ای با شکوه از روز کارگر بود. پیام اتحادیه آزاد کارگران ایران بر علیه فاشیسم خانه کارگر به کارگران و مردم شریف افغانستان: امروز یازدهم اردیبهشت ماه، دم خروس خانه کارگر از میان دستان محجوب و خانه کارگر بیرون زد. شعار برجسته روز جهانی کارگر این مزدوران سرمایه چنین بود "کارفرما حیا کن افغانی را رها کن".
برای ما کارگران ایران، کارگران افغانی عزیزترین انسانها و هم طبقه هایمان هستند.   عزیزان، از شعار فاشیستی امروز مراسم خانه کارگر و مزدورانش نه تنها نباید رنجی بر تن رنجور شما عزیزان بنشیند بلکه باید بدانید راهپیمائی امروز خانه کارگر در اوج واخوردگی و شکست این جریان فاشیستی رقم خورد.
جعفر عظیم زاده : در دفاع از کارگران مهاجر افغانستانی: کاری که روز ١١ اردیبهشت ماه در رابطه با کارگران مهاجر افغانی در مراسم دولتی خانه کارگر در حاشیه نماز جمعه تهران صورت گرفت بیش از هر چیزی ماهیت ضد کارگری این نهاد دست ساز را در برابر چشمان همگان قرار داد. این اولین بار نیست که نهادهای دست ساز کارگری به عریان ترین شکلی، کارگران مهاجر افغانی را مورد تهاجم قرار می دهند، بویژه که اتفاق دیروز در مراسم دولتی اول ماه مه، موضوعی در حاشیه این مراسم نبود، بلکه کل این مراسم را نمایندگی کرد. سر ریز کردن بار بحران بیکاری در ایران بر دوش کارگران افغانی و بالا بردن پرچم نفرت و انزجار بر علیه این کارگران، آنهم در مراسمی به مناسبت روز جهانی کارگر که نماد اتحاد و همبستگی جهانی کارگران است، کاری است که تنها از دست قسم خورده ترین دشمنان طبقه کارگر بر می آید.
پیام کوتاه محمود صالحی از رهبران کارگری در شهر سقز به مناسبت اول مه، روز جهانی کارگر: این پیام کوتاهی است از محمود صالحی که برگرفته از صفحه فیس بوکی او ست.: "کارگران روز جهانی کارگر در راه است، روز جهانی کارگر، روز کیفرخواست ما علیه نظام سرمایه داری است. ما در آن روز اعلام خواهیم کرد که دنیای نابرابر شما را واژگون و بر ویرانه های آن دنیای را می سازیم که در آن خبری از بی عدالتی نباشد. این حکم تاریخ است به پیش "
پیام محمد جراحی از زندان مرکزی تبریزبه مناسبت یازدهم اردیبهشت روزجهانی کارگر: همکاران و هم طبقه ای های عزیز! این روز درایران و جهان، روزما است . روز رزم و پیکار و روز همبستگی طبقاتی و پیوند مطالباتی ما است . من محمد جراحی فعال کارگری و عضو هیئت موسس نقاشان تریز با قریب به ۳۶ سال فعالیت سندیکایی ، از خرداد ماه ۱۳۹۰ بازداشت شده ام بنابراین امروز همچون سال های گذشته اکنون در میان شما نیستم . بدین طریق فرارسیدن این روز را به همه شما در سراسر جهان و در پهنه جغرافیای ایران تبریک می گویم.
زندانیان سیاسی در رجایی شهر روز جهانی کارگر را گرامیداشتند: شب ٩ اردیبهشت ساعت ٩ زندانیان سیاسی بند ١٢ رجایی شهر مراسمی را در گرامیداشت این روز همبستگی جهانی کارگری برگزار کردند. مرامس با یک دقیقه سکوت به پاس مبارزات کارگران و معلمان و یاد جانباختگان. زندانیان سیاسی این نشست را با یک دقیقه سکوت به یاد جانباختگان راه آزادی آغاز شد و بر مبارزات گسترده کارگران و معلمان و.. ارج گذاشت. در این نشست از تاریخ شکل گیری جنبش کارگری سخن به میان آمد و زندانیان سیاسی این بند بازداشت های اخیر کارگران و معلمان را به شدت محکوم کردند. شاهرخ زمانی از فعالین سرشناس کارگری یکی از سخنران این مراسم بود. همچنین در این برنامه بیانیه ای به مناسبت روز جهانی کارگر قرائت شد.
کانون نویسندگان ایران! روز جهانی کارگر گرامی باد: اول مه، یازده اردیبهشت، روز جهانی کارگران را در شرایطی گرامی می داریم که وضعیت معیشتی زحمتکشان جامعه بسیار وخیم تر از پیش شده است. به موازات این شرایط اعتراض طبقات زحمتکش نیز افزایش یافته است. پاسخ این خواست ها، البته سرکوب نیست. ما نویسندگان خود را متعلق به آنها می دانیم و از خواست افزایش دستمزد و حفظ کرامت انسانی آنها حمایت می کنیم. کانون نویسندگان ایران خواستار آزادی فعالیت تشکل های مستقل و آزادی فعالان و رهبران دربند کارگران، معلمان و پرستاران است.
پیام ٢٢ تن از زندانیان سیاسی زندان مهاباد اسامی امضاکنندگان ١. محسن رمضانی ٢. احمد خاوندی ٣. اسکندر برده‌ریزه ٤. علیرضا رسولی ٥. عبدالرحمان رمضانی ٦. فاروق سامانی ٧. هاوری غزالی ٨. خضر رسول‌مروت ٩. جمال قادرنژاد ١٠. سید حسین پور مصطفی‌ اقدم ١١. یحیی فرهانی ١٢. امیر عبدالله‌زاده ١٣. یونس رسول‌علیا ١٤. واحد سیده ١٥. یوسف آب‌خرابات ١٦. سیامند کاوه ١٧. ادریس عزیزپور ١٨. عمر منزمی‌راد ١٩. چالاک کورده ٢٠. هیمن مصطفوی ٢١. همین حسین‌زاده ٢٢. عبدالرحمن معروفی

پرده هشتم
جمهوری اسلامی در هراس از برگزاری روز جهانی کارگر، فشار بر روی رهبران و فعالین کارگری را شدت داد. بسیاری از آنان را احضار و از شرکت در مراسم اول مه برحذر کرد، برای جعفر عظیم زاده و جمیل محمدی دو تن از رهبران طومار ۴٠ هزار امضا بر سر خواست افزایش دستمزدها احکام سنگین زندان ۶ سال و سه سال و نیم صادر کرد و بعد از هشت اردیبهشت نیز دست به دستگیری ها زد. محمود صالحی از چهره های سرشناس کارگری در شهر سقز در عصر روز سه شنبه ٨ اردیبهشت در پی حمله نیروهای لباس شخصی به منزل وی در شهر سقز بازداشت و بعد نیز به اداره اطلاعات شهر سنندج منتقل شد. ابراهیم مددی، معاون رئیس، و داود رضوی، عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، در ساعات اولیه چهارشنبه ۲۹ آوریل ۲۰۱۵ بازداشت و سپس به زندان اوین انتقال داده شدند. پدرام نصرالهی، یکی دیگر از فعالان کارگری شناخته شده و عضو کمیته هماهنگی در شهرستان سنندج، توسط ماموران لباس شخصی در هنگامیکه همراه با همسرش در منزل یکی از دوستانشان مهمان بودند توسط ماموران لباس شخصی مورد حمله قرار گرفته و دستگیر شد. شیث امانی، عضو هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران، در تاریخ ۳۰ آوریل ۲۰۱۵، به وزارت اطلاعات در سنندج احضار شد و برای بیش از ٥ ساعت تحت بازجویی قرار گرفت. عوامل وزارت اطلاعات در این بازجویی سعی کردند که شیث امانی و اتحادیه آزاد کارگران را برای متوقف کردن تلاش هایشان برای سازماندهی روز اول ماه مه تحت فشار قرار دهند. جمهوری اسلامی بار دیگر سیاست همیشگی دستگیری فعالین کارگری را انجام داد. اقدامات نهادهای نظام جمهوری اسلامی علیه روز جهانی کارگر، روز جهانی زن با دستگیری های فعالین این عرصه ها امری آشنا است. در ایران و در خارج از ایران خبر دستگیری ها جدید نیست. رسوایی این سیاست و تحت فشار قرار دادن نظام جمهوری اسلامی در داخل ایران و بویژه در خارج از کشور توسط سندیکا و اتحادیه های کارگری در ابعاد وسیعی هم وجود دارد. اکثریت قریب به اتفاق فعالین کارگری به شخصیتهای شناخته شده و معتبری تبدیل شده اند. اعتبار و وجه مبارزاتی آنها بسیار گسترده تر از ایران در جریان است. کارگران در مراسمهای روز کارگر خواهان آزادی کارگران زندانی شدند. کارزار وسیع برای آزادی کارگران زندانی فعالانه در جریان است. کارگران علیه جنگ در امریکا، و پنچ سندیکا در فرانسه Solidaires- CFDT –CGT – FSU -   UNSA ضمن محکوم کردن دستگیریها خواهان آزادی کارگران دستگیر شده شده اند.

نسان نودینیان
١٦ اردیبهشت ١٣٩٤ (٦ ماه مه ٢٠١٥)


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

منبع خبر: اخبار روز

اخبار مرتبط: مردم و جامعه در ایران از تدارک روز کارگر تا پایان روز کارگر هفته جدال و کشمکش طبفاتی را پشت سر گذاشتند. روزهای سخت، اعتراض و انرژی با قلبهای انساندوستانه به نمایش درآمد. دوستان و دشمنان مردم آزمایش شدند. و محک زده شدند. اعتماد به دوستان مردم و کارگران محکمتر شد. تنفر از دشمنان مردم دولت، نهادهای سرکوبگر عمیق تر شد. صف بندی طبقاتی باردیگر در دل جدال اجتماعی و خیابانی حودنمایی کرد