مجامع اسلامی ایرانیان: توافقنامه وین امنیت ملی ایران را به خطر می اندازد

توافقنامه وین امنیت ملی ایران را به خطر می اندازد
بیانیه مجامع اسلامی ایرانیان در باره توافق هسته ای

هموطنان گرامی
مجامع اسلامی ایرانیان از ابتدای ماجراجویی های هسته ای نظام ولایت مطلقه، همواره نا همسو بودن آن با حقوق ملی ایرانیان و نیز توجیه‌ناپذیری اقتصادی آن‌را به اطلاع هموطنان رسانده و نسبت به روند وادامه آن که به بحرانی بس زیانبخش تبدیل شده بود هشدار میدادند. هشدار می‌دادند که این بحران نیز به سرنوشت دیگر بحرانهای زیانبخش از قبیل گروگانگیری و ادامه جنگ هشت ساله که ایران و جامعه ایرانی هنوز از عواقب ویرانگر آن نیاسوده است دچار خواهد شد و در شکست "خاتمه " خواهد یافت.
   آنچه در وین، پس از نزدیک به ۱۲ سال گفتگو های محرمانه که مردم ایران کوچکترین اطلاعی از آن نداشتند به عنوان توافق نامه به امضای ۶ قدرت جهانی و ایران رسید تسلیم نامه دیگری است که حاکمیت ملی ایرانیان را خدشه دار ساخته و کشور را با تحدیدهای بالفعل و تهدیدهای بالقوه ای مواجه کرده که حتی ممکن است موجودیت آن‌را به خطر بیفکند.بدین ترتیب، نظام ولایت مطلقه بار دیگر ثابت نمود که برای بقای خود تسلیم شدن به بیگانگان را به تسلیم شدن و راستگویی به ملت خویش ترجیح میدهد.
    این تسلیم نامه بسیار مفصل و دارای نکات تکنیکی است و ما قصد نداریم در این بیانیه به تمامی آنها بپردازیم و تنها به نکاتی چند از آن اشاره می کنیم:
۱- قبول رابطه سلطه گری از سوی نظام ولایت مطلقه بدین معنا که:ایران،برای مدتی طولانی در مهار قدرتهای جهانی که در شورای امنیت سازمان ملل از حق وتو نیز برخوردارند قرار گرفته است. تاسیسات هسته ای بیست و چهار ساعته تحت کنترل و برخی تاسیسات نظامی( که هر یک از اعضای ۵+۱ نسبت به فعالیتهای درون آن مشکوک شود) در مواقع لزوم مورد بازرسی قرار خواهند گرفت.
۲- نظام ولایت مطلقه در آنچه که آن‌را طی سالیان دراز حق مسلم تبلیغ میکرد و خطوط قرمز عبورناپذیر برای آن ترسیم کرده بود عدول کرده است:
الف: در آنچه که به غنی سازی و فعالیت های مربوط به آن می شود، تعداد سانتریفوژها که ایران اجازه یافته نگه دارد به ۵۰۶۰ واحد تقلیل یافته است. ذخیره اورانیوم ایران ظرف ۱۵ سال آینده ۹۸ درصد کم می شود و ایران تنها اجازه دارد ۳۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی شده را در کشور نگاه دارد که حداکثر تا سطح ۳.۶۷ درصد غنی شده باشد.، در فردو که یکی از موارد اختلاف طرفین مذاکره بود ایران تا ۱۵ سال آینده اجازه غنی سازی نخواهد داشت و ۱۰۴۴ سانتریفیوژی که در این مرکز باقی خواهد ماند برای غنی سازی مورد استفاده قرار نخواهند گرفت. قلب راکتور آب سنگین اراک برچیده میشود و این راکتور از نو باز سازی میشود به ترتیبی که نتواند پلوتونیوم لازم برای تولید بمب هسته ای را تولید نماید.
ب: بحث لغو تحریم ها که ایران به فوریت آن،همزمان با اجرایی شدن توافق و غیر بازگشت بودن آن اصرار داشت تدریجی و پس از راستی آزمایی توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی ممکن می شود و دوره ٨ ساله ای را شامل می شود علاوه بر آن،بنا بر دیپلماسی ای که برای اولین بار در این گفتگو ها ابداع شد که اصطلاحا به آن snap bak گفته شده است، در صورتیکه یکی از اعضای گروه ۵+۱ براین نظر شود که ایران به توافق عمل نمی‌کند، میتواند شورای امنیت سازمان ملل را به رای گیری مجدد برای ادامه تعلیق تحریم ها وا دارد و در این رای گیری میتواند با استفاده از حق وتو مانع از ادامه تعلیق،در نتیجه بازگشت خود به خودی تحریم ها بگردد.
      بر عکس نظر برخی در ایران و نیز خارج از کشورکه چنان وانمود می کنند که با برچیده شدن تحریم ها وضعیت اقتصادی در ایران بهبود خواهد یافت ،حتی اگر تمامی تحریم ها نیز یک جا لغو می شدند،دردی از اقتصاد بیمار ایران که گرفتار رانت‌خواری ناشی از سلطه مافیاهای نظامی مالی است دوا نمی‌شود. ،تنها عده ای که به شبکه رانت‌خواران کشور متصلند و نیز سرمایه داران کشورهای غربی که با ولع چشم به سرمایه های آزاد شده ایران دارند بهره می‌برند. مشکل اقتصاد ایران ساختاری است و تا این ساختار تغییر نکند تحول غیر ممکن است. و تا نظام ولایت مطلقه در خدمت مافیاهای نظامی مالی حاکمیت دارد تغییر ساختار نا ممکن است.
٣- نکته مهم دیگری که در تفاهم نامه ژنو نبود و در طی گفتگو های وین، به منظور راضی ساختن اسرائیل و دولت سعودی و اطمینان دادن به آنها و نیز محافظه کاران جدید در امریکا که از مخالفان جدی هر گونه توافق با ایران هستند به توافق وین افزوده شده است مبحث تحریم های تسلیحاتی است که این یکی با امنیت ملی ایران ربط مستقیم دارد:
   بر اساس توافقنامه، محدویتی ۵ ساله برای تسلیحات متعارف و ٨ ساله برای موشکهای بالستیک ایران قائل شده اند. بدین ترتیب ایران حد اقل به مدت ۵ سال قادر نخواهد بود برای نوسازی نیروهای مسلح خود تسلیحات لازم را وارد و یا حتی بسازد زیرا تحریم ها شامل قطعات نیز میشوند. بنا بر آنچه که از سیاستهای منطقه ای اسرائیل میدانیم و اینکه دیری است در صدد تجزیه ایران و کوچک کردن و تقسیم آن به چند کشور قابل مهار است، با توجه به رابطه نزدیک اسرائیل با سران اقلیم کردستان و برخی کشورهای آسیانه میانه و حضور اطلاعاتی امنیتی مامورانش در منطقه و نیز اتحاد اخیر با دولت سعودی که آشکارا ایران را برای "اعراب" به مراتب خطرناک تر از اسرائیل خوانده است و همچنین با توجه به فتنه انگیزی های رژیمهای عربستان و قطر در منطقه و کمک مالی به گروه های افراطی سلفیست،( در ایران نیز از گروه های جدایی طلب که خواهان تجزیه ایرانند حمایت می کنند)بر خلاف نظر عده ای در ایران و خارج از کشور که مدعیند توافق وین،چه خوب و یا بد،لااقل،خطر جنگ و حمله نظامی را از سر ایران دور ساخته است ،با توجه به این نکته که نه در توافقنامه وین و نه در سخنان مقامات غربی، سخنی از تامین امنیت ایران نیست و نشده و برعکس در هر مناسبتی امنیت اسرائیل و اخیرا متحدان امریکا در منطقه( عربستان و دیگر شیخ نشینهای خلیج فارس) مورد تاکید مقامات غربی به خصوص امریکا قرار گرفته و می گیرد، این خطر برجاست .اخیرا نخست وزیر و دیگر مقامات اسرائیلی به " حق دفاع" اسرائیل از خود تاکید کرده اند و میدانیم اسرائیل، هر تجاوز نظامی را که حتی علیرغم قطعنامه های متعدد سازمان ملل متحد، (تجاوزات آشکار خود به فلسطین و حتی دورتر از آن‌را که قربانیان آن بیشتر غیر نظامیان بوده اند) مرتکب شده است "دفاع" خوانده است. تا وقتی که نظام ولایت مطلقه در ایران بر پاست ،دخالتهای بی‌جا و ماجراجویی‌های فرامرزی و بحران سازی‌های پی در پی که مخارج هنگفتی را در بر دارد تضعیف توان اقتصادی ایران از یک سو و انزوا در افکار عمومی جهان از دیگر سو، را در پی دارد و این خطر را جدی‌تر کرده است.
هموطنان هشدار
ایران در خطر است،تاب بحرانی دیگر و در پی آن تسلیمی دیگر را ندارد. در نظام ولایت مطلقه حق انتخاب آزاد از مردم سلب شده است .هر بار و در پی هر بحران وقتی کار سخت میشود،دو گزینه بد و بدتر را مقابل مردم قرار می دهندو چنان تبلیغ می کنند که انگار سرنوشت محتوم و ناگزیر،انتخاب بد برای پرهیز از بدتر است،اما به تجربه ثابت شده است این دور باطل همواره به انتخاب بدترین منجر شده است. همچنین تجربه های پی در پی نشان داده است که این نظام، اصلاح پذیر نیست و برای بقای خود به بحران سازی و دشمن‌تراشی نیاز دارد. سخنان تحریک آمیز خامنه ای در نماز عید فطر، در تاکید بر سیاست مداخله جویانه و چند روز پیش از آن در دیدار با دانشجویان در باره«عناصری نظیر کسانی که در سال ٨٨ آن حوادث را به راه انداختند» که نشان بر عزم نظام بر:الف- عدم عادی کردن روابط خارجی و ب- عدم گشودن فضای داخلی و شاهدی بر عدم اصلاح پذیری آن است. تنها راه‌حل وبهترین انتخاب، باز گرداندن ولایت به جمهور مردم و استقرار حاکمیت ملی و بر قراری نظامی است که در آن شهروندان بدون در نظر گرفتن دین و مرام، قومیت و جنسیت از حقوق برابر برخوردار باشند، که در آن مسئولیت با اختیار و پاسخگویی همراه باشد است. بدین تغییر است که میتوان خطر را از کشور دور کرد،و این مهم، نه با مداخله بیگانگان و نه با تحریم و فشار از بیرون بلکه با جنبشی همگانی با اتکا به اصول استقلال و آزادی امکان پذیر است. هر روز که حاکمیت ولایت مطلقه بر ایران ادامه می‌یابد،کشور به ورطه سقوط نزدیکتر می‌شود.

مجامع اسلامی ایرانیان
۲۷ تیرماه ۱٣۹۴ برابر با ۱٨ ژوئیه ۲۰۱۵


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

منبع خبر: اخبار روز

اخبار مرتبط: شکست پرخاشگری های ضدایرانی نتانیاهو/ رد توافق وین در کنگره پیامدهای بسیار سنگین جهانی برای آمریکا دارد