آیا رشد منفی جمعیت در پیش است؟/سه موج جمعیتی در ایران
به گزارش خدمت؛ مسئله جمعیت یک مسئله بنیادین در امر سیاستگذاری و آیندهنگری است که همواره مورد توجه و دغدغه دولتها بوده است، به نظر ميرسد مشكل كنوني كاهش رشد جمعیت نیست، بلكه دغدغه مهم تغيير در رفتار باروری کل است و جامعه ما با کاهش باروری روبهرو است.
یکی از مسائل مهم جمعیتی در کشورهای توسعه یافته مسئله سالخوردگی است، سازمان ملل در آخرین پیش بینی خود اعلام کرد كه سرعت سالخوردگی در ایران بالاست و از اين جهت در رتبه سوم جهان قرار داریم، كشور ما در وضعیت کنونی نیازمند افزایش باروری است، همچنين باید با ياد داشته كه مسائل جمعیتی متاثر از شرایط اقتصادی هستند.
به گفته كارشناسان هم اکنون طرز تلقی خانوادههای ایرانی نسبت به فرزند آوری تغییر کرده است، در سال 1365 متوسط تعداد فرزندانی که یک مادر به دنیا میآورد 6 فرزند بود ولي هم اکنون این رقم به 6/1 فرزند رسیده است و هر مادر کمتر از دو بچه دارد بنابراین از سطح جانشینی که 1/2 است، نیز پایین تر هستیم.
بر اساس پيش بينيهاي مركز جمعيت شناسي با فرض اينكه باروري از 6/1 فرزند در سال 1391 به 35/1 فرزند در سال 1410 برسد و پس از آن تثبيت شود، جمعيت ايران در سال 1415 حداكثر 85 ميليون نفر ميرسد و پس از آن به مرور شروع به كاهش ميكند. درصد رشد جمعيت در سال 1415 به صفر نزديك و پس از آن منفي ميشود.
آيا كاهش باروري جمعيت در ايران موقتي است؟
البته باید گفت که رویکرد متداول در نظریه انتقال جمعیتی این است که باروری به سطح جایگزینی( 2/1 فرزند به ازای هر زن) میرسد و در آن سطح باقی میماند. با سطح باروری در حدود سطح جانشینی، یک تعادل نسبی بین تولدها و مرگها برقرار میشود و رشد جمعیت به تدریج به حدود صفر میرسد. چنین جمعیتی به خاطر کاهش آهسته مرگ و میر به کندی پیر میشود و مشکل پیر شدن با این حقیقت که تعداد افراد در سن کار افت نمیکند، متعادل میشود.
با این حال باروری تقریبا در همه کشورها وقتی به سطح جایگزینی میرسد، کاهش يا متوقف نمیشود و به شکل پیوستهای کم شدن ادامه خواهد داشت. در موارد حاد، مانند کره جنوبی، کاهش باروری به سرعت تقریباً به میزان نصف سطح جایگزینی افت کرده است. در شهرهای بزرگ چین مثل شانگهای، باروری به میزان0/7 تولد به ازای هر زن تخمین زده شده است. اینها سطوح پایین باروری هستند که اگر برای هر دوره زمانی برقرار شوند، آثار مخربی روی ساختار سنی خواهند داشت. به عبارت ساده، اگر باروری نصف میزان جایگزینی باشد، حدود یک کودک به ازای هر زن، تعداد نسلی که امروز متولد میشود(نسل اول) تنها نصف تعداد نسل والدین (نسل امروزی) است، و نسل سوم تنها 60 سال پس از نسل اول متولد میشود و یک هشتم حجم نسل امروزی را دارد.
چنین جمعیتی در مسیر انقراض نسلی است، تنها در یک نسل، باروری بسیار کم روی اندازه و ساختار سنی نیروی کار آینده برای اقتصادی که تلاش می کند جمعیت به سرعت پیر شدهاش را حمایت کند، آثار فلج کننده دارد.
شواهد تاریخی جمعیت شناسی از کاهش باروری در جوامع مختلف نشان می دهد که کاهش باروری در ایران یک پدیده موقتی و زود گذر نیست. نشانههای باروری پائین زیر سطح جایگزینی در اواخر سال 1960 در بسیاری از کشورهای پیشرفته و در اوایل سال 2000 در کشور ایران آشکار شد. در طول سالهای متمادی، بسیاری از جمعیت شناسان بر این باور بودند که پیدایش باروری زیر سطح جایگزینی پدیدهای موقتی در اقتصادهای پیشرفته است که با ایجاد تغییرات در زمان تولد بچهها ایجاد میشود. در دوره تأخیر در بچهزایی، نرخ باروری مقطعی کاهش خواهد یافت.
اگر تولدهای در سنهای بالاتر زوجین با تاخیر رخ دهند، میتوان انتظار داشت میزان باروری بالا رود. در دهه 1980 و 1990 جمعیت شناسان اندازهگیریهای باروری مقطعی را گسترش دادند که به شکل اجتناب ناپذیری نشان می دادند که سطح واقعی باروری از سطح فعلی در کشورهای با باروری کم، بالاتر است.
هنگامی که زمان سپری شد و افزایش مورد انتظار در باروری رخ نداد، سطوح تخمینی این میزان های موقت باروری به طرف پایین، اصلاح شدند و مورد بازبینی قرار گرفتند.
برخلاف فرضیه روش های موقتی(Cross Sectional)، اثبات شد که تولدهای با تاخیر بنا دارند که هرگز رخ ندهند. تقریباً تمام اقتصادهای پیشرفته پدیده تأخیر در بچه زایی را تجربه کرده اند ولی همه ی آنهایی که میزان های باروری بالای1/5 تولد به ازای هر زن را دارند، جوامعی هستند که شرایط اجتماعی - فرهنگی و اقتصادی آنها به طرف حمایت از خانواده هدایت شده است.
موجهای جمعیتی در ایران
متن جمعیت کشور در بازههای زمانی مشخصی با کاهش یا افزایش جمعیت روبه رو بوده است، برآوردهای آماری نشان میدهد که از سال 1350 تا کنون رشد جمعیت ایران موجهای گوناگونی را از سر گذرانده که عبارتند از:
مرحلهي اول: كاهش باروري در اوايل دههي 1350 بعد از يك دورهي طولاني از تجربهي باروري بالا
تا قبل از سال 1325، ميزان خام مواليد نسبتاً بالا و حدود 40 در هزار برآورد شده است. سالهاي 1325 تا 1345، ميزان خام مواليد به آرامي افزايش پيدا كرد و از 7/40 در هزار به 6/48 در هزار رسيد. بنابراين، جمعيت ايران با حدود 83 درصد افزايش در طول اين دوره، از 2/14 ميليون نفر به بيش از 25 ميليون نفر رسيد ( اماني 1374: 73 و 80، مركز آمار ايران 1379الف). سالهاي 1345 تا 1355، تحت تأثير سياستهاي جمعيتي رژيم سلطنتي در راستاي تنظيم خانواده و كنترل مواليد، ميزانهاي باروري، هرچند كم، ولي كاهش پيدا كرد. ميزان خام مواليد با 5/14 درصد كاهش از 6/48 در هزار در سال 1345 به 1/40 در هزار در سال 1355 رسيد. ميزان باروري كل نيز 9/12 درصد كاهش پيدا كرد و از 7 فرزند براي هر مادر در سال 1345 (ميرزايي 2005، لادير فولادي 1997، اماني 1374، 1350) به 1/6 فرزند در سال 1355 (عباسي شوازي و مكدونالد 2005) رسيد. نكتهي قابل توجه در مورد مرحلهي اول گذار باروري در ايران اين است كه عليرغم اعمال برنامهي تنظيم خانواده در دههي 1350، باروري در سالهاي 1351 تا 1355، به استثناي سال 1354، روند نسبتاً ثابتي داشته است.
مرحلهي دوم: افزايش باروري در دورهي 1355-1359
در دو سال منتهي به پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، باروري در كل كشور و مناطق شهري و روستايي افزايش يافت و در سال 1359 به اوج خود رسيد (شكل 3). اين وضعيت بدون ترديد تحت تأثير شرايط خاص سالهاي آغازين انقلاب بود. طي اين دوره، ميزان باروري كل در كل كشور 8/14 درصد افزايش پيدا كرد. افزايش متناظر در مناطق شهري به مراتب بيشتر از مناطق روستايي و به ترتيب 3/18 درصد و 5/13 درصد بود. افزايش كمتر باروري مناطق روستايي ميتواند ناشي از سطوح بالاي باروري مناطق روستايي در مقايسه با مناطق شهري بوده باشد. اين روندها همچنين ميتواند ناشي از ناكامي و شكست برنامهي تنظيم خانوادهي رژيم سلطنتي در دو سال منتهي به پيروزي انقلاب باشد (عباسي شوازي و مكدونالد 2005: 10).
مرحلهي سوم: روند نسبتاً ثابت باروري تا سال 1363
هرچند رهبر انقلاب در سال 1358 استفاده از روشهاي تنظيم خانواده را پذيرفتند، اما برنامهي تنظيم خانوادهي رژيم سلطنتي در محاق افتاد و دولت انقلابي بهطور غيررسمي و در قالب سياستهاي محروميتزدايي از مناطق محروم به تشويق زادولد پرداخت. در نتيجه، ميزان باروري كه از سالهاي قبل روند صعودي را آغاز كرده بود، تا سال 1363 همچنان در سطح بالايي در نوسان بود.
یکی از مسائل مهم جمعیتی در کشورهای توسعه یافته مسئله سالخوردگی است، سازمان ملل در آخرین پیش بینی خود اعلام کرد كه سرعت سالخوردگی در ایران بالاست و از اين جهت در رتبه سوم جهان قرار داریم، كشور ما در وضعیت کنونی نیازمند افزایش باروری است، همچنين باید با ياد داشته كه مسائل جمعیتی متاثر از شرایط اقتصادی هستند.
به گفته كارشناسان هم اکنون طرز تلقی خانوادههای ایرانی نسبت به فرزند آوری تغییر کرده است، در سال 1365 متوسط تعداد فرزندانی که یک مادر به دنیا میآورد 6 فرزند بود ولي هم اکنون این رقم به 6/1 فرزند رسیده است و هر مادر کمتر از دو بچه دارد بنابراین از سطح جانشینی که 1/2 است، نیز پایین تر هستیم.
بر اساس پيش بينيهاي مركز جمعيت شناسي با فرض اينكه باروري از 6/1 فرزند در سال 1391 به 35/1 فرزند در سال 1410 برسد و پس از آن تثبيت شود، جمعيت ايران در سال 1415 حداكثر 85 ميليون نفر ميرسد و پس از آن به مرور شروع به كاهش ميكند. درصد رشد جمعيت در سال 1415 به صفر نزديك و پس از آن منفي ميشود.
آيا كاهش باروري جمعيت در ايران موقتي است؟
البته باید گفت که رویکرد متداول در نظریه انتقال جمعیتی این است که باروری به سطح جایگزینی( 2/1 فرزند به ازای هر زن) میرسد و در آن سطح باقی میماند. با سطح باروری در حدود سطح جانشینی، یک تعادل نسبی بین تولدها و مرگها برقرار میشود و رشد جمعیت به تدریج به حدود صفر میرسد. چنین جمعیتی به خاطر کاهش آهسته مرگ و میر به کندی پیر میشود و مشکل پیر شدن با این حقیقت که تعداد افراد در سن کار افت نمیکند، متعادل میشود.
با این حال باروری تقریبا در همه کشورها وقتی به سطح جایگزینی میرسد، کاهش يا متوقف نمیشود و به شکل پیوستهای کم شدن ادامه خواهد داشت. در موارد حاد، مانند کره جنوبی، کاهش باروری به سرعت تقریباً به میزان نصف سطح جایگزینی افت کرده است. در شهرهای بزرگ چین مثل شانگهای، باروری به میزان0/7 تولد به ازای هر زن تخمین زده شده است. اینها سطوح پایین باروری هستند که اگر برای هر دوره زمانی برقرار شوند، آثار مخربی روی ساختار سنی خواهند داشت. به عبارت ساده، اگر باروری نصف میزان جایگزینی باشد، حدود یک کودک به ازای هر زن، تعداد نسلی که امروز متولد میشود(نسل اول) تنها نصف تعداد نسل والدین (نسل امروزی) است، و نسل سوم تنها 60 سال پس از نسل اول متولد میشود و یک هشتم حجم نسل امروزی را دارد.
چنین جمعیتی در مسیر انقراض نسلی است، تنها در یک نسل، باروری بسیار کم روی اندازه و ساختار سنی نیروی کار آینده برای اقتصادی که تلاش می کند جمعیت به سرعت پیر شدهاش را حمایت کند، آثار فلج کننده دارد.
شواهد تاریخی جمعیت شناسی از کاهش باروری در جوامع مختلف نشان می دهد که کاهش باروری در ایران یک پدیده موقتی و زود گذر نیست. نشانههای باروری پائین زیر سطح جایگزینی در اواخر سال 1960 در بسیاری از کشورهای پیشرفته و در اوایل سال 2000 در کشور ایران آشکار شد. در طول سالهای متمادی، بسیاری از جمعیت شناسان بر این باور بودند که پیدایش باروری زیر سطح جایگزینی پدیدهای موقتی در اقتصادهای پیشرفته است که با ایجاد تغییرات در زمان تولد بچهها ایجاد میشود. در دوره تأخیر در بچهزایی، نرخ باروری مقطعی کاهش خواهد یافت.
اگر تولدهای در سنهای بالاتر زوجین با تاخیر رخ دهند، میتوان انتظار داشت میزان باروری بالا رود. در دهه 1980 و 1990 جمعیت شناسان اندازهگیریهای باروری مقطعی را گسترش دادند که به شکل اجتناب ناپذیری نشان می دادند که سطح واقعی باروری از سطح فعلی در کشورهای با باروری کم، بالاتر است.
هنگامی که زمان سپری شد و افزایش مورد انتظار در باروری رخ نداد، سطوح تخمینی این میزان های موقت باروری به طرف پایین، اصلاح شدند و مورد بازبینی قرار گرفتند.
برخلاف فرضیه روش های موقتی(Cross Sectional)، اثبات شد که تولدهای با تاخیر بنا دارند که هرگز رخ ندهند. تقریباً تمام اقتصادهای پیشرفته پدیده تأخیر در بچه زایی را تجربه کرده اند ولی همه ی آنهایی که میزان های باروری بالای1/5 تولد به ازای هر زن را دارند، جوامعی هستند که شرایط اجتماعی - فرهنگی و اقتصادی آنها به طرف حمایت از خانواده هدایت شده است.
موجهای جمعیتی در ایران
متن جمعیت کشور در بازههای زمانی مشخصی با کاهش یا افزایش جمعیت روبه رو بوده است، برآوردهای آماری نشان میدهد که از سال 1350 تا کنون رشد جمعیت ایران موجهای گوناگونی را از سر گذرانده که عبارتند از:
مرحلهي اول: كاهش باروري در اوايل دههي 1350 بعد از يك دورهي طولاني از تجربهي باروري بالا
تا قبل از سال 1325، ميزان خام مواليد نسبتاً بالا و حدود 40 در هزار برآورد شده است. سالهاي 1325 تا 1345، ميزان خام مواليد به آرامي افزايش پيدا كرد و از 7/40 در هزار به 6/48 در هزار رسيد. بنابراين، جمعيت ايران با حدود 83 درصد افزايش در طول اين دوره، از 2/14 ميليون نفر به بيش از 25 ميليون نفر رسيد ( اماني 1374: 73 و 80، مركز آمار ايران 1379الف). سالهاي 1345 تا 1355، تحت تأثير سياستهاي جمعيتي رژيم سلطنتي در راستاي تنظيم خانواده و كنترل مواليد، ميزانهاي باروري، هرچند كم، ولي كاهش پيدا كرد. ميزان خام مواليد با 5/14 درصد كاهش از 6/48 در هزار در سال 1345 به 1/40 در هزار در سال 1355 رسيد. ميزان باروري كل نيز 9/12 درصد كاهش پيدا كرد و از 7 فرزند براي هر مادر در سال 1345 (ميرزايي 2005، لادير فولادي 1997، اماني 1374، 1350) به 1/6 فرزند در سال 1355 (عباسي شوازي و مكدونالد 2005) رسيد. نكتهي قابل توجه در مورد مرحلهي اول گذار باروري در ايران اين است كه عليرغم اعمال برنامهي تنظيم خانواده در دههي 1350، باروري در سالهاي 1351 تا 1355، به استثناي سال 1354، روند نسبتاً ثابتي داشته است.
مرحلهي دوم: افزايش باروري در دورهي 1355-1359
در دو سال منتهي به پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، باروري در كل كشور و مناطق شهري و روستايي افزايش يافت و در سال 1359 به اوج خود رسيد (شكل 3). اين وضعيت بدون ترديد تحت تأثير شرايط خاص سالهاي آغازين انقلاب بود. طي اين دوره، ميزان باروري كل در كل كشور 8/14 درصد افزايش پيدا كرد. افزايش متناظر در مناطق شهري به مراتب بيشتر از مناطق روستايي و به ترتيب 3/18 درصد و 5/13 درصد بود. افزايش كمتر باروري مناطق روستايي ميتواند ناشي از سطوح بالاي باروري مناطق روستايي در مقايسه با مناطق شهري بوده باشد. اين روندها همچنين ميتواند ناشي از ناكامي و شكست برنامهي تنظيم خانوادهي رژيم سلطنتي در دو سال منتهي به پيروزي انقلاب باشد (عباسي شوازي و مكدونالد 2005: 10).
مرحلهي سوم: روند نسبتاً ثابت باروري تا سال 1363
هرچند رهبر انقلاب در سال 1358 استفاده از روشهاي تنظيم خانواده را پذيرفتند، اما برنامهي تنظيم خانوادهي رژيم سلطنتي در محاق افتاد و دولت انقلابي بهطور غيررسمي و در قالب سياستهاي محروميتزدايي از مناطق محروم به تشويق زادولد پرداخت. در نتيجه، ميزان باروري كه از سالهاي قبل روند صعودي را آغاز كرده بود، تا سال 1363 همچنان در سطح بالايي در نوسان بود.
منبع خبر: خدمت
اخبار مرتبط: آیا رشد منفی جمعیت در پیش است؟/سه موج جمعیتی در ایران
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران