توافق بر سر آتش بس
** توافق بر سر آتش بسنخستین دیدار رسمی «دونالد ترامپ» و «ولادیمیر پوتین» روسای جمهوری آمریکا و روسیه روز گذشته به گفته خودشان در فضایی «سازنده» و «امیدوارکننده» برگزار شد.به همین دلیل از ابتدای این دیدار تا انتها آنچه به بیرون درز کرد، خبرهای جسته گریخته ای بود که از سوی بعضی مقامات شنیده میشد. «سرگئی لاوروف»، وزیر خارجه روسیه درباره این دیدار گفت: پوتین و دونالد ترامپ در مورد آتشبس در جنوب سوریه و نیز بحران اوکراین به توافق رسیدند.پوتین در دیدار با «شینزو آبه» نخستوزیر ژاپن، نیز گفت: من گفت وگوی بسیار طولانی با رییسجمهوری آمریکا داشتم که طی آن مسائل بسیاری چون مساله اوکراین، سوریه، برخی از مسائل دیگر و همچنین تعدادی از مسائل دوجانبه مطرح شد؛ ما همچنین به مسائلی چون مبارزه با تروریسم و امنیت سایبری نیز پرداختیم.روز گذشته نشست سران کشورهای گروه 20 در هامبورگ آلمان آغاز به کار کرد. دیدار دوجانبه ترامپ و پوتین نیز در حاشیه این نشست و در آلمان صورت می گرفت. دیدار روسای جمهوری، دو کشور در شرایطی صورت گرفت که یک روز پیش از آن ترامپ با انتقاد تند از روسیه خواسته بود دست از حمایت ایران و دولت بشار اسد بردارد.در این ماجرا ترامپ و همکارانش به داشتن ارتباط با روسیه و همکاری های خارج از چارچوب قانونی متهم شدهاند. این همکاریها می تواند به خصوص در بحران سوریه مهم خواهد بود زیرا آمریکا تلاش می کند داعش را در سوریه شکست داده و رقه پایتخت این گروه را به کمک نیروهای دموکراتیک کرد آزاد کند.این در حالی است که دولت سوریه و روسیه با این موضوع مخالف بوده و خواستار خروج نیروهای بیگانه از جمله آمریکایی از سوریه هستند. روسیه بارها دولت آمریکا را به حمایت از تروریستها در سوریه متهم کرده است. برقراری آتشبس در جنوب سوریه می تواند به معنای همکاری روسیه و آمریکا برای حمله به داعش باشد.همچنین این آتش بس می تواند به این معنا باشد که از برخوردهای احتمالی بین نیروی هوایی روسیه و آمریکا در خاک سوریه در آینده جلوگیری خواهد شد و ترکیه نیز قادر به عملی کردن تهدیدهای خود علیه کردها نخواهد شد.** چهار چالش نظام بانکیچالش های نظام بانکی که مورد بازبینی و اصلاح از سوی بانک مرکزی قرار گرفت: 1- کاهش نیافتن نرخ سود بانکی متناسب با کاهش نرخ تورم به دلیل معضل جریان نقدی بانک ها ناشی از وجود دارایی های منجمد 2- معضلات سه لایه ای نظام بانکی مشتمل بر مسائل ساختاری و نهادی، معضل کاهش درآمدزایی دارایی های بانک ها و معضل جریان نقد بانک ها.3- فازبندی برنامه اصلاح نظام بانکی شامل بهبود وضعیت سلامت نظام بانکی، تقویت نقش نظارتی و قدرت سیاست گذاری پولی بانک مرکزی در فاز نخست و برنامه کامل اصلاح ساختاری- نهادی نظام بانکی و حل معضل تنگنای اعتباری در فاز دوم.4- در فاز اول بانک مرکزی به منظور تخفیف معضل جریان نقدی بانک ها، پیشنهاد مدیریت فعالانه در بازار بین بانکی، تعدیل نسبت سپرده قانونی بانک های تجاری، دسته بندی بانک ها و نظارت بر رفتار بانک های مشکل دار، حل و فصل مطالبات غیر جاری، انتظام بخشی بازار پول با ساماندهی موسسات غیر مجاز، افزایش سرمایه بانک ها، ادغام، اصلاح و انحلال بانک ها و ارتقای نظارت موثر بر فعالیت های بانک ها را ارایه کرد.** ویژگی های یک وزیر امورخارجه در دنیای امروزدر سالیان دور، وقتی دیپلماتها از طرف دولتهای شان برای انجام مذاکره با یک دولت متخاصم یا یک دولت متحد به خارج از کشور اعزام میشدند، معمولا دستورالعملی که از طرف پایتخت به آنها داده میشد حاوی نکاتی کلی در باب منافع ملی و نکاتی در مورد چشم انداز و اهداف بلندمدت کشورشان بود.علت اینکه دستورالعمل دولتها به هیاتهای مذاکرهکننده آنچنان دقیق و موشکافانه نبود، عمدتا به فاصله میان پایتخت مبداء و مکان مذاکرات مربوط میشد. از این رو، دولتها پیش از اعزام دیپلماتها، صرفا کلیاتی در مورد منافع ملی و اهداف بلندمدت خود به هیات مذاکره کننده تفهیم میکردند و به آنها برای انجام گفت وگو با طرف مقابل اختیارات تام میدادند. در نتیجه، معاهدات و متونی که در انتهای مذاکرات حاصل میشد - و به تبع، روابطی که میان کشورها در چنین فضایی تنظیم میشد - عمدتا متاثر و متناسب با همین شرایط شکل میگرفت.اما امروز، ماهیت مذاکرات بینالمللی و میزان دقت و حساسیت طرفین بر سر تک تک واژگان در پروسه مذاکره به شدت تغییر کرده است، و این امر به نوبه خود بر جنس، دقت و کیفیت روابط میان کشورها - و حتی بر مناسبات ژئوپولیتیک و سیاسی - تاثیرات بسزایی گذاشته است.امروز شاهدیم که آقایان ظریف و عراقچی با اصرار بر تغییر تنها یک واژه در قطعنامه شورای امنیت و با درج یک قید در یک جمله آن، عملا برنامه موشکی ایران را از زیر ضرب این نهاد امنیتی بینالمللی خارج میکنند و این پدیده - یعنی تغییر معادلات و توازن قدرت یا خلع سلاح یک کشور از طریق تغییر تنها یک واژه در متن معاهده - در اعصار گذشته چندان قابل تصور نبود.به عبارت دیگر، دنیای امروز دنیایی است که همه کشورها را نیازمند به مدیرانی میکند که هم فضای جدید را درک کنند، هم با مولفهها و زبان تخصصی جدید در صحنه سیاست خارجه آشنا باشند، هم با تحولات سریع و ابزار جدید همگام باشند.به بیان دقیقتر، امروز کسی میتواند وزیر امور خارجه باشد که مولفههای دوران گذار را به درستی شناسایی کند و مطابق آن برای کشور برنامهریزی نماید؛ «جریانشناسی» بداند و از رویکردهای کلینگر، تک بعدی، شعاری و غیر اصولی فاصله بگیرد. شناسایی قوانین داخلی کشورهای مهم، را بشناسد، درک از ارتباط ارگانیک میان نظام داخلی آنها و نظام بینالمللی، اختیارات نهادهای داخلی سایر کشورها را بداند، در اختیار داشتن نبض افکار عمومی و استفاده صحیحی از رسانهها و شبکههای اجتماعی، شناسایی و تامین نیازهای دستگاه دیپلماسی، از خصوصیات یک وزیر امورخارجه است.در واقع، میتوان گفت که دنیای امروز تخصص و کاردانی وزیر امور خارجه - با کیفیتی که ذکر شد - به مثابه یک مزیت نسبی و یک امتیاز راهبردی است که نباید به راحتی از آن گذشت یا غافل شد.** تلویزیون اینترنتی رسانه کارساز برای دولتدولت باید از صدا و سیما عبور کند و نباید در حوزه خبر و رسانه تنها به این رسانه متکی باشد. مروری بر عملکرد این رسانه، نشان میدهد که همچنان نقاط منفی دولت در اخبار و گزارشها برجسته و دستاوردها و عملکردهای مثبت، یا کمتر بیان میشود یا در میان اخبار منفی گم میشود.با وجود چنین رویکردی، برخی پیشنهاد «عبور دولت از صدا و سیما» را یک پیشنهاد تبلیغاتی ارزیابی کردند. اما تجربه انتخابات اخیر نشان داد که این پیشنهاد، نه تنها ممکن، بلکه اساسا عملیاتی شده است. پخش زنده سخنرانی های رئیس جمهوری از طریق «اینستاگرام» بیانگر آن بود که دولت میتواند و باید با استفاده از شبکههای اجتماعی از اتکای خود به صدا و سیما بکاهد. راه اندازی این شبکهها بسیار ساده است و میتوان آنها را به شبکههای 8 ساعته و حتی به شبکههایی با برنامههای 24 ساعته تبدیل کرد.این اتفاق از اینرو ضروری است که اکنون همه خبرگزاریهای دنیا یا در داخل کشور نهادهایی همچون آستان قدس، رسانه ویژه خود را دارند. یا حتی در صدا و سیما، شبکههایی به برخی نهادهای همسو اختصاص داده شده در حالی که این فرصت همچنان از دولت دریغ میشود.آینده رسانهها، رسانههای اینترنتی است و چیزی غیر از این را برای آینده رادیو و تلویزیون هم نمیتوان متصور بود. به این ترتیب، به لحاظ فنی دولت میتواند بدون اتکا به صدا و سیما، چنین رسانهای برای خود ایجاد کند. ضرورت اتخاذ این رویکرد، از این واقعیت سرچشمه میگیرد که نمیتوان به اختصاص شبکهای از سوی صدا و سیما به دولت امید داشت. بی رغبتی این رسانه برای همراهی با دولت، در شرایطی است که صدا و سیما خود در بحران ریزش مخاطب به سر میبرد. امروز اگر چند برنامه «خندوانه»، «نود» یا «ماه عسل» از جدول پخش برنامههای این رسانه حذف شوند، دیگر این رسانه بیننده قابل توجهی نخواهد داشت. دراین شرایط، اگر گرایشها و سلایق سیاسی کنار گذاشته شود و یک شبکه ویژه تلویزیونی به دولت اختصاص یابد، قطعا مخاطبان زیادی، حتی برای صدا و سیما بدنبال خواهد داشت. این اتفاق، در شرایطی که رسانههای بیگانه، گوی میدان رقابت خبری را از صدا و سیما ربودهاند، میتواند به ترمیم جایگاه این رسانه کمک کند.** پراوداهای آمریکایینهادها شکل میگیرند تا کارویژه خاصی را به صحنه آورند. به ضرورت ماهیت اجتماعی، نهادها بازتاب روندها و واقعیات حاکم بر جامعه هستند. برای تداوم بقا و نافذ بودن نهادهای اجتماعی گزینه ای جز این که «ربط داشتن» خود را در گستره جامعه متجلی سازند در برابر ندارند که این نیز کاملا به قدرت تطبیق دهی آنان بستگی دارد.یکی از ارکان ممیزه یک جامعه باز، نهادی به نام رسانه است که شان و منزلت آن از چنان سطحی برخوردار است که در کنار سه قوه مستقل مقننه، مجریه و قضاییه که شاکله حیات بخش جامعه مدنی هستند، رسانه به عنوان محور چهارم ترسیم شده است.رسانه از این رو در کنار عناصر هویت بخش ساختار حکومت به عنوان یک مجموعه غیردولتی قرار گرفته که یادآور وظایف و مسئولیت آنها باشد و مهم تر از همه این که در کنار مطلع ساختن شهروندان از واقعیات محیط اجتماعی، آنان و رهبران جامعه را در مسیر ارتقای اخلاقی و انسانی قرار دهد.رسانههای جریان اصلی در اشکال گفتاری، نوشتاری و تصویری در چارچوب لنز ارزشی لیبرال حوادث، روندها و تحولات را در تمام سطوح جامعه از یک سو توصیف و از سوی دیگر تحلیل (نقد) می کردند. رسانه ها هر چند ارزش های محافظه کارانه را مطلوب قلمداد نمیکردند، اما آگاهانه این مهم را پاس می داشتند و اعتبار قائل بودند که جنس اطلاع رسانی (توصیف) و تحلیل (نقد) متفاوت است.حق شهروندان است که مطلع شوند و وظیفه رسانه است که رسالتی فرای روزمرگی را نیز متجلی سازد. چرا مثلا «والتر کرانکایت» مجری لیبرال اخبار شبانه یکی از مهم ترین شبکه های تلویزیونی برای مدت 20 سال (1981ـ1962) به عنوان «مورد اعتماد ترین فرد» در جامعه آمریکا از سوی شهروندان دو سوی طیف سیاسی مطرح میگشت. به قدرت رسیدن رونالد ریگان در سال 1981 به عنوان نخستین رئیس جمهوری محافظه کار جنبش یکهتاز نگاه لیبرال را در صحنه رسانه ای به چالش گرفت.مجموعه های محافظه کار و روشنفکران متعلق به این نحله فکری از این تاریخ به بعد به طور یکپارچه و دائمی به بیان این نظر و ایده پرداختند که رسانه های جریان اصلی از تحریریه گرفته تا خبرنگاران در کنترل افرادی است که دارای ارزش ها و اعتقاداتی هستند که اساسا با ایدههای محافظه کارانه در تعارض است.با توجه به این نکته، نه تنها در مقوله تحلیل و نقد ارزش های لیبرال مبنا قرار میگیرند بلکه در قلمرو اطلاع رسانی و توصیف وقایع و حوادث نیز ارزش های لیبرال در نقش «صافی» ظاهر میشوند. ارزیابی و نقطه نظر نخبگان محافظه کار بتدریج در جامعه رسوخ کرد و دو سوی گسل سیاسی دو نگاه بشدت متفاوت را در خصوص عملکرد و رسالت رسانهای به صحنه آوردند.این چالش روشنفکرانه و ارزشی در سال 1996 عملیاتی شد و خط مشیهای کاملا مشخص و شفاف که هم برای شهروندان قابل رویت بود و هم نخبگان، آن را به اجبار تائید کردند و در جامعه به صحنه آمد. فاکس نیوز به عنوان یک مجموعه رسانهای پا به صحنه گذاشت و از ورای لنز محافظه کارانه، توصیف و تحلیل اطلاعات را در دستور کار قرار داد. امروزه دیگر کمترین تمایزی میان وظیفه اطلاع رسانی و رسالت نقد وجود دارد و آنچه مهم تر از این نکته است همانا بیان صریح این مطلب است که ضرورتی برای این تفکیک نیست و رسانه باید حتما برای خود یک موضع مشخص کند و از آن موضع چارچوب اطلاع رسانی را ترسیم سازد. ویژگی جامعه آمریکایی امروزه تعداد کثیری «پراودا» است. متن کامل مطالب بالا را می توانید در تارنمای ایرنامقاله بخوانید. ** تارنمای 'ایرنا مقاله' به نشانی http://article.irna.ir و با آدرس کانال تلگرامی @Irnaresearch با هدف اطلاع رسانی و انعکاس مقالات؛ گزارش ها؛ تحلیل های متنوع در موضوعات داخلی و خارجی ؛ به بازنشر مقالات و مطالب مهم روز ایران و جهان می پردازد. پژوهشم**9160**2040
منبع خبر: خبرگزاری جمهوری اسلامی
اخبار مرتبط: توافق بر سر آتش بس
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران