گاوآهنی به من سپُردند تا قلب زمینی نازا را بشکافم برای رویش دانهای که زمانی مادری خوشبخت باشد!
گاوآهنی به من سپُردند
تا قلب زمینی نازا را بشکافم
برای رویش دانهای
که زمانی مادری خوشبخت باشد!
من، اما
قلب خود را شکافتم
تا قطرههای داغش
چکه، چکه ببارد
بر سرزمینی که رویاهایش را از خاطر برده بود.
به من مشعلی سپُردند
برای روشنائی جنگلی
که در مهی سنگین پنهان بود
من، اما
جان خود را افروختم
تا برابر دریائی گُربگیرد
که به خوابی دیرینهسال فرورفته بود.
مشتی ستاره در کف من نهادند
تا برگردن ماهیی بیاویزم
که از برابر گلههای کبودی
شرمگینانه میگریخت
من، اما
از دانههای خندهات
سینهریزی بافتم
تا جاودانه بدرخشد
بر سینهی سپید بامدادان.
٣/٩/٢٠١٨
تا قلب زمینی نازا را بشکافم
برای رویش دانهای
که زمانی مادری خوشبخت باشد!
من، اما
قلب خود را شکافتم
تا قطرههای داغش
چکه، چکه ببارد
بر سرزمینی که رویاهایش را از خاطر برده بود.
به من مشعلی سپُردند
برای روشنائی جنگلی
که در مهی سنگین پنهان بود
من، اما
جان خود را افروختم
تا برابر دریائی گُربگیرد
که به خوابی دیرینهسال فرورفته بود.
مشتی ستاره در کف من نهادند
تا برگردن ماهیی بیاویزم
که از برابر گلههای کبودی
شرمگینانه میگریخت
من، اما
از دانههای خندهات
سینهریزی بافتم
تا جاودانه بدرخشد
بر سینهی سپید بامدادان.
٣/٩/٢٠١٨
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
منبع خبر: اخبار روز
اخبار مرتبط: گاوآهنی به من سپُردند تا قلب زمینی نازا را بشکافم برای رویش دانهای که زمانی مادری خوشبخت باشد!
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران